💠﷽💠
#نکات_اصولی
#استقراء
─━━━⊱🍃🌺🍃⊰━━━─
⭕ نکات اصولی
🔹️ استقراء
در علم منطق وقتى سخن از حجت به ميان مىآيد، گفته مىشود حجت يا استدلال بر سه قسم است:
🔸️الف. قياس؛ 🔸️ب. تمثيل؛ 🔸️ج. استقراء.
🔸️الف. قياس در منطق عبارت است از سير ذهن از كلى به جزئى.
◾مثال: رزمندگان اسلام خدا را يارى مىكنند. (جزئى) هركس خدا را يارى كند خدا نيز او را يارى مىكند (كلى) پس خدا رزمندگان اسلام را يارى مىكند. (نتيجه)
🔸️ب. تمثيل عبارت است از سير ذهن از جزئى به جزئى.
◾مثال متكلمين براى تمثيل چنين است:
آسمان حادث است براى آنكه در جسميت يا در شكل مانند خانه است. بطلان چنين استدلالى بديهى است، زيرا جزئيات متباين هم هستند. قياسى كه در اصطلاح فقها به كار مىرود، همين تمثيل منطقى است.
🔸️ج. استقراء عبارت است از سير ذهن از جزئى به كلى.
ادامه...
🌐کلاس مجازی اصول و حقوق
╭┅────────┅╮
💠 @usolefegh
╰┅────────┅╯
💠﷽💠
#نکات_اصولی
#استقراء
#استقراء_تام
#استقراء_ناقص
─━━━⊱🍃🌺🍃⊰━━━─
⭕ نکات اصولی
🔹️استقراء بر دو قسم است:
۱. استقراى تام
۲. استقراى ناقص
🔸️۱. استقراى تام: در موردى است كه قاعده كلى در اثر تحقيقات كافى در تمام قضاياى جزئى به دست آيد. يعنى تمام قضاياى جزئى كه علت حكم را در بر دارد مورد نظر قرار گيرد، و قاعده كلى از آنها استنتاج گردد. عمل مزبور موجب قطع و يقين به صحت قاعده كلى خواهد بود، اما در مسائلعلمى كه مرز زمان و مكان را مىشكند هيچگونه وقوعى پيدا نخواهد كرد. و اگر در مسائل تجربى روش استقرايى به كار برده شود و نتيجه آن مثبت باشد، و مورد قبول واقع گردد، صرفا براى اين است كه تكيه استقراء در آن مورد بر قياس خفى است.
◾ مثلا تعدادى از فلزات مورد بررسى قرار مىگيرد، و اين نتيجه بهدستمىآيد كه اين فلزات در اثر حرارت منبسط مىگردند. پس حكم كلى داده مىشود كه هر فلزى در اثر حرارت منبسط مىگردد.
🔸️۲. استقراى ناقص: در موردى است كه از تحقيقات در چند قضيه جزئى قاعده كلى به دست آيد، تا بهوسيله آن بتوان حكم موضوعات جزئى ديگر را دانست. استقراى ناقص موجب يقين به صحت قاعده كلى نمىشود.
◾مثل اينكه روحيه و خصوصيات اخلاقى چند نفر از يك شهر مورد آزمايش قرار گيرد، سپس حكم داده شود كه همه افراد اين شهر چنيناند. حاصل اينكه با استقراء نمىشود حكم شرعى را اثبات كرد.
◽در اصول الفقه آمده: علم به حكم شرعى نيازمند علت است. چون علم از ممكنات است و هر ممكنى براى موجود شدن نياز به علت دارد و علت علم يا استقراء است و يا قياس و يا تمثيل، بديهى است كه با استقراء نمىشود حكم شرعى را اثبات كرد و تمثيل نيز به عقيده اماميه باطل است.
زيرا تمثيل همان قياس در اصطلاح اصوليين است. پس علت حكم «قياس» در اصطلاح منطقيين است.
پایان مبحث استقراء.
🌐کلاس مجازی اصول و حقوق
╭┅────────┅╮
💠 @usolefegh
╰┅────────┅╯