🔴نقد فلسفه شدن از دیدگاه استاد مطهری ۱
چرا برخي از فلسفهها را فلسفه «بودن» و برخي از آنها را فلسفه «شدن» ميدانند؟
🔹 اصل مطلب اين است که ميخواهند بگويند بعضي از فلسفهها هستي را تفسير ميکنند نه بر مبناي حرکت و بعضي هستي را تفسير ميکنند بر مبناي حرکت. حال بايد ديد که چرا اين مطلب را با مقابل قرار دادن دو کلمه «بودن» و «شدن» بيان ميکنند؟ اساس اين تعبير از هگل است. کلمات پراکندهاي از هراکليت هم در اين زمينه هست که او هم چنين سخني گفته است ولي سخن او به شکل فرضيهاي بوده است بدون اينکه مطلب را تجزيه و تحليل کرده و يا براي آن برهاني آورده باشد؛ همينقدر گفته است که «هيچ چيزي در جهان ثابت نيست» و «هيچ کس در يک رودخانه دوبار آبتني نميکند» و «جهان يک جريان است» و امثال اين تعبيرات شاعرانه و اديبانه. در دوره جديد، هگل بود که آمد و فلسفههايي را که جهان را براساس تغيير و حرکت تفسير ميکنند «فلسفه شدن» ناميد و فلسفههايي را که جهان را بر غير مبناي تغيير و حرکت توجيه ميکنند «فلسفه بودن» ناميد.
🔹ريشه اين فکر و اين تقسيمبندي، يک طرز تفکر اصالت ماهيتي است بدون اينکه مسأله اصالت ماهيت و اصالت وجود برايشان مطرح باشد. ولي از آنجا که فکر ابتدائي هر کسي همان طرز تفکر اصالت ماهيتي است لذا اين سخن را هم بر آن مبنا گفتهاند. اينها که ميگويند فلسفه حرکت فلسفه «بودن» نيست، از اين جهت است که تصور ميکنند که در حرکت نيستي دخالت دارد، يعني يک شئ در حالي که حرکت ميکند نيست ميشود، يعني «هستي» است که «نيستي» در متن هويتش ظاهر ميشود، پس «بود» ي است که «نبود» ميشود، ولي بودي نيست که نبود مطلق بشود بلکه بودي است که با نبود ترکيب شده است.
🔹هگل هم ميگفت «هستي» اولين مقوله است ولي هستي را اگر بدون تعين در نظر بگيريم پوچ است، نيست و از اينجاست که نيستي در او راه پيدا ميکند؛ يعني اگر هستي را به طور مطلق در نظر بگيريم بدون اينکه چيزي را منضم کنيم يک مفهوم انتزاعي محض است و مساوي با نيستي است، پس هستي نيست و هستي نيستي است. در اينجا نيستي مانند يک امر واقعي عارض بر هستي ميشود و به تعبير هگل هستي خودش را انکار ميکند، نفي ميکند؛ و هستياي که نيستي در او راه پيدا کند و بودني که نبودن در او راه پيدا کند مساوي است با «شدن».
🔹از اينجاست که گفته ميشود ما دو سيستم فلسفي داريم: سيستم فلسفي «بودن» و سيستم فلسفي «شدن»؛ و اينکه «شدن» در برابر «بودن» قرار گرفته است براي اين است که از نظر او «شدن» بودن محض نيست، بلکه بودن و نبودن است و چون «شدن» بودن محض نيست و نبودن در آن راه يافته است لذا فلسفههاي مبتني بر حرکت را «فلسفه شدن» ناميدهاند.
🔹اما براساس فلسفه ما، يعني بر مبناي فلسفه اصالت وجودي صدرالمتألّهين، وجود در حقيقت خودش منقسم ميشود به ثابت و سيال؛ يعني بخشي از وجود و هستي ثابت است و بخشي از آن سيال؛ هر دو هستي است، نه اينکه يکي «هستي» است و ديگري «هستي و نيستي». خود حرکت يک نحوه هستي است و اين مطلب در فلسفه اصالت وجود بسيار روشن است.
@usul121
🔴 نقد فلسفه شدن از دیدگاه شهید مطهری ۲
🔹اما بنابر طرز تفکر اصالت ماهيتي هر جا که حرکت پيدا ميشود- و خصوصا حرکات اشتدادي- ماهيت شئ از بين ميرود و بايد از بين برود؛ يعني شئ وقتي که حرکت ميکند نميتواند نوعش ثابت باشد. مثلًا در حرکات عرضيه- حالا ما موضوعش را ثابت فرض ميکنيم- وقتي که موضوع در يک عرضي از اعراض خودش حرکت ميکند معنايش اين است که موضوع در هر آن، فردي يا نوعي يا صنفي از آن مقوله را دارد (به حسب اينکه حرکت اشتدادي باشد يا نباشد)، لااقل فردي از مقوله را دارد (زيرا ممکن نيست که نه فردش عوض بشود و نه نوعش)، فردي نيست ميشود فرد ديگر به وجود ميآيد، باز فردي نيست ميشود فرد ديگر به وجود ميآيد و همينطور ...
🔹اکنون اين اشکال پيش ميآيد که اگر بنا باشد افراد عوض شود پس حافظ وحدت در اينجا چيست؟ پاسخ ميدادند که موضوع، حافظ وحدت است و به همين دليل ميگفتند که حرکت جوهريه محال است؛ اگر حرکت در اعراض باشد موضوع حافظ وحدت است ولي اگر حرکت در جوهر باشد ديگر حافظ وحدتي در کار نيست.
🔹مرحوم آخوند جواب داد که اگر وجود اصيل باشد همه اشکالات، چه در حرکات عرضي و چه در حرکات جوهري حل ميشود و اگر وجود اصيل نباشد حتي در حرکات عرضي هم مشکل قابل حل نيست و موضوع نميتواند حافظ وحدت باشد، زيرا مثلًا در مورد مراتب بياض اين سؤال مطرح ميشود که آيا يک وحدت واقعي وجود دارد يا نه؟ يعني آيا يک وجود واحد است و يا متعدد است؟ اگر متعدد باشد لازم ميآيد که غير متناهي محصور بين حاصرين باشد؛ و آنچه که توجيه ميکند که اين فردي باشد غير از آن فرد، يا نوعي باشد غير از آن نوع، همان ماهيت اوست و الا به اعتبار وجودش يک وجود واحد سيال است؛ امر واحدي است که يک وحدت واقعي دارد و به اجزاء غير متناهي قابل تجزيه است (البته بالقوه نه بالفعل).
🔹پس اصالت وجود است که ميتواند حرکت را توجيه و تفسير کند. ولي بنا بر اصالت ماهيت بايد واقعاً بودن و نبودن در کار باشد. چون چنين نيست که شئ واقعاً به طور کامل نيست شود و دوباره به وجود آيد، لذا گفتند که هستي و نيستي با هم درآميخته و مخلوط شدهاند و از اين درآميختن «شدن» به وجود آمده است و حال آنکه شدن خود نوعي از هستي است. وقتي به وجودش نگاه ميکنيم ميبينيم يک وجود واحد است، يک شدن است، و وقتي به ماهيتش نگاه ميکنيم ميبينيم دائما نوعي ميرود و نوعي ميآيد، يا فردي ميرود و فردي ميآيد، يعني همواره بودن است و نبودن، بودن است و نبودن، ... لذا اينها آمدند و واقعيت «شدن» را ترکيبي از بودن و نبودن دانستند و ريشه فکرشان همان طرز فکر ابتدائي يعني طرز فکر اصالت ماهيتي است.
🔹پس اينکه فلسفههاي جهان را به دو نوع تقسيم کردهاند: فلسفههاي هستي و بودن و فلسفههاي شدن، درست نيست و اگر هم فرضاً قبول کنيم که دو گروه فيلسوف وجود دارند که يک گروه قائل به ثباتند و گروه ديگر قائل به حرکت، چه دليلي دارد که اينها را قائل به «بودن» و آنها را قائل به «شدن» بدانيم؟ و چنانکه گفتيم اين تعبير از هگل شروع شده است، چون او ماهيت حرکت را ترکيبي واقعي از بودن و نبودن ميداند و لذا از نظر او حرکت نميتواند واقعاً از سنخ هستي باشد. ولي در فلسفه ما چنين نيست، حرکت واقعاً سنخي از هستي است و در عين اينکه سراسر هستي است، از نظر ماهيت و مرتبه مرکب از هستي و نيستي است.
@usul121
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌فلسفه راه است نه مقصود
امام خمینی:
فلسفه و استدلال راهی است برای وصول به مقصد اصلی و نباید تو را از مقصد و مقصود و محبوبْ محجوب کند، یا بگو این علوم عبورگاه به سوی مقصد هستند و خود مقصد نیستند و دنیا مزرعۀ آخرت است و علوم رسمی مزرعه وصول به مقصودند، چنانچه عبادات نیز عبورگاه به سوی او ـ جلّ و علا ـ است.
نامه اخلاقی و عرفانی به آقای سید احمد خمینی/8 / 2 / 61
صحیفه امام ج16 ص220
* * *
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌اسلام و مظاهر توسعه ی علم و تمدّن
📍فیلسوف و فقیه انقلاب اسلامی، استاد شهید مطهری:
🔹اسلام هرگز به شكل و صورت و ظاهر زندگی نپرداخته است. تعلیمات اسلامی همه متوجّه روح و معنی و راهی است كه بشر را به آن هدفها و معانی می رساند. اسلام هدفها و معانی و ارائه ی طریقه ی رسیدن به آن هدفها و معانی را در قلمرو خود گرفته و بشر را در غیر این امر آزاد گذاشته است و به این وسیله از هر گونه تصادمی با توسعه ی تمدّن و فرهنگ پرهیز كرده است.
🔸در اسلام یك وسیله ی مادّی و یك شكل ظاهری نمی توان یافت كه جنبه ی «تقدّس» داشته باشد و مسلمان وظیفه ی خود بداند كه آن شكل و ظاهر را حفظ نماید؛ از این رو پرهیز از تصادم با مظاهر توسعه ی علم و تمدّن، یكی از جهاتی است كه كار انطباق این دین را با مقتضیات زمان آسان كرده و مانع بزرگ جاوید ماندن را از میان بر می دارد.
استاد مطهری، ختم نبوت، مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 191
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌عقلانیت و سیاست
🔰 انقلابی بودن باید با عقلانیت همراه باشد/ برای بازسازی انقلابی و عقلانی همه عرصههای مدیریتی همت کنید
🔻 رهبر انقلاب صبح امروز در دیدار رئیسجمهور و هیئت دولت سیزدهم:
در مدت خدمت و مسئولیت، همتتان را متمرکز کنید بر اینکه یک بازسازی انقلابی و البته عقلانی و فکورانه در همهی عرصههای مدیریتی انشاءاللّه بوجود بیاید.
🔹 انقلابی بودن حتماً بایستی همراه باشد با عقلانیت که این شیوهی صحیح جمهوری اسلامی از اول کار تا امروز این بوده که حرکت انقلابی با حرکت اندیشهورزانه و عقلانی همراه باشد.
۱۴۰۰/۶/۶
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
هدایت شده از بدایه الحکمه
1_1102197059.apk
27.74M
نرم افزار حکیم
مجموعه آثار آیت الله جوادی آملی
@usul121
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
⚫️ حضرت علامه آية الله حسنزاده آملی دارفانی را وداع گفت
انا لله و انا اليه الراجعون
🔹حكيم متاله آية الله علامه حسن زاده آملی امروز به علت عارضه ریوی در بیمارستان بستری شدند و متاسفانه ساعاتی پیش دار فانی را وداع گفتند.
🔹ایشان متولد سال ۱۳۰۷ در قریه ایرابخش لاریجان شهرستان آمل از فیلسوفان متأله، فقیه، عارف، منجم و مدرس دروس حوزوی بودند.
🔹این عالم برجسته و شهره جهان اسلام در ادبیات، ریاضی، هیئت و... تبحر خاص داشتند و به زبانهای فرانسوی و عربی نیز مسلط بودند.
🔹اشعار اثرگذار و جذاب به زبان طبری و فارسی دارند و تاکنون حدود ۱۹۰ اثر از علامه حسنزاده آملی به ثبت رسانیده شدهاست
این عالم فرزانه و حکیم متاله یگانه، فقه، اصول، عرفان و فلسفه را از محضر آیات محمدتقی آملی، طباطبایی، الهی قمشهای، محمدحسن الهی، شعرانی، احمد آشتیانی و رفیعی قزوینی بهره برد و سالیان متمادی به تدریس حکمت و عرفان و ریاضیات و نجوم اهتمام داشت.
«الاصول الحکمیة»، «شرح فصوص الحکم»، «مشکات القدس علی مصباح الأنس»، «رسالۀ لقاءالله»، «اضبط المقال فی ضبط اسماء الرجال»، «انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه»، «مجیزهای در مناسک حج» و «انسان و قرآن» از جمله آثار آن عالم ربانی است.
⚫️ إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.
◾️رحلت عارف واصل و حکیم ذوفنون و فقیه ربانی حضرت استاد علامه آية الله حسن زاده آملی(ره) را خدمت حضرت بقیه الله الاعظم(عج) و رهبر معظم انقلاب و همه مراجع و علما و عموم شیعیان جهان تسلیت عرض می نماییم.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌مثنوی اصل اصول اصول دین
✔️حکیم الهی انقلاب اسلامی آیت الله خامنهای:
🔸بخش مهمی از شعر آئینی ما میتواند متوجه مسائل عرفانی و معنوی بشود. و این هم یک دریای عظیمی است.
🔹 شعر مولوی را شما ببینید. اگر فرض کنید کسی به دیوان شمس به خاطر زبان مخصوص و حالت مخصوصش دسترسی نداشته باشد که خیلی از ماها دسترسی نداریم و اگر آن را کسی یک قدری دوردست بداند، مثنوی، #مثنوی؛ که خودش میگوید: "و هو اصول اصول اصول الدین".
واقعاً اعتقاد من هم همین است.
🔸یک وقتی مرحوم آقای مطهری از من پرسیدند نظر شما راجع به مثنوی چیست، همین را گفتم. گفتم به نظر من مثنوی همین است که خودش گفته: و هو اصول ... . ایشان گفت کاملاً درست است، من هم عقیدهام همین است. البته در مورد حافظ یک مقدار با هم اختلاف عقیده داشتیم.
1387/06/25
بیانات در دیدار شاعران در ماه مبارک رمضان
14 رمضان 1429
#مولوی
#مثنوی
#مطهری
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌معاد در طرح کلی اندیشه اسلامی
🔹 چند روزی بود که منتظر بودم که الحمدلله انتظار به سر امد، امشب دوست عزیز آقای محمد قائمی راد از دانشجویان بسیار خوب دانشگاه امام صادق(ع) کتاب ارزشمند #معاد را لطف فرمودند و هدیه دادند.
🔸جمعی از دانشجویان و استادان انقلابی خوش ذوق و هنرمند برای این کتاب زحمت بسیار زیادی کشیده اند و تلاش بسیار خوبی در مجموعه بیانات رهبر معظم انقلاب صورت داده اند و کتابی هنرمندانه در امتداد کتاب #طرح_کلی_اندیشه_اسلامی در قرآن کریم تدوین و تأليف کرده اند. شکر الله مساعیهم.
🔹 ان شاءالله در اولین فرصت، یاداشتی در بیان ویژگی ها و خصوصیات این اثر قابل تقدیر نوشته خواهد شد و تقدیم عزیزان می گردد.
🔸 از همه دست اندرکاران تدوین و نشر این اثر، تقدیر و تشکر می شود و از خداوند متعال توفیق روز افزون آنها را خواستارم.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
📌اثری گرانسنگ
✔️کتاب #اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم از منظر علامه آیت الله #مصباح_یزدی:
بخش اول:
آنچه به عهده اين جانب گذاشته شده، توضيح مختصرى درباره كتاب اصول فلسفه و روش رئاليسم مىباشد، ابتدا از كتاب معرفى اجمالى مىنمايم و بعد انگيزه تأليفش و در خاتمه آثار اين نوشتار را در روند حركت فلسفى و فكرى معاصر مورد بررسى قرار مىدهم.
🔹امّا معرفى كتاب:
اين اثر در 5 مجلّد و شامل چهارده مقاله است، نخستين مقالهاش به تعريف فلسفه و مباحث شناختشناسى و به اصطلاح اپيستمولوژى اختصاص دارد و بقيه مقالات اين كتاب مربوط به هستىشناسى و فلسفه اُولى است، تمام مقاله چهاردهم درباره خداشناسى است، هر مجلّد كتاب از دو بخش متمايز و قابل تفكيك تشكيل شده است، يك بخش متن كتاب مىباشد به قلم مرحوم علامه طباطبايى(رحمه الله) و يك بخش شامل مقدمه و پاورقىهايى كه استاد شهيد مرحوم مرتضى مطهرى آنها را مرقوم فرمودهاند.
🔸انگیزه نگارش
براى روشن شدن انگيزه نگارش اين كتاب ضرورت دارد نظرى اجمالى به شرايطى كه در آن اوضاع اين كتاب نوشته شده، بيافكنيم. نوشتار مورد اشاره در حدود سال 1330 ه.ش، تأليف شده و جلد اوّلش در سال 1332 ه.ش به حليه طبع آراسته گرديده است و مُجلّدات بعدى در طول چندين سال به تدريج به طبع رسيده است،
🔹فضای فکری ابران
در آن ايّام در فرهنگ كشور ايران، افكار فلسفى غربى و الحادى رسوخ يافته بود و روشنفكرها و فارغ التحصيلان دانشگاهها تدريجاً با مكاتب فلسفى غرب آشنا مىگرديدند، اين آشنايى از چند راه صورت مىگرفت: مباحثى كه در دانشگاه تدريس مىگرديد و نيز آثارى كه در دانشگاههاى اروپايى فرامىگرفتند، عدهاى نيز از طريق ترجمه چنين آثارى يا به زبان اصلى با اين مباحث آشنا مىشدند و بدينگونه مكاتب ماترياليستى و ضد الهى افكار خود را به جامعه فرهنگى و دانشگاهى ايران منتقل مىنمودند.
امّا در حوزه فلسفه اسلامى كار چشمگير و ارزشمندى انجام نگرفته بود و به تدريج دو نوع فلسفه پديد آمد يكى فلسفه شرقى و اسلامى و ديگرى هم فلسفه غربى كه حاوى مبانى فكرى چندين مكتب بود و هر كدام از اينها در گوشه و كنار جهان حاميانى داشت و در دانشكدههاى گوناگون دنيا مورد بررسى قرار مىگرفت.
كمكم اين فكر در اذهان شكل گرفت كه فلسفه اسلامى توان مقاومت در مقابل فلسفه غربى والحادى را ندارد و چنين پندارى را به دانشجويان و تحصيل كردههاى دانشگاهى القا كردند كه ديگر دوران فلسفه اسلامى سپرى شده و حالا نوبت فلسفههاى جديد است كه معمولا در غرب مطرح مىشود.
در صورتى كه اتقان و استحكام مباحث فلسفه اسلامى به مراتب بيشتر از فلسفههاى غربى بوده و آنچه مىبايست انجام مىگرفت تطبيق و مقارنهاى بود كه ضرورت داشت طىّ آن موضع فلسفه اسلامى درباره حكمت غربى و اروپايى تبيين مىگرديد و حقانيّت و برترى اين فلسفه بر تفكّرات غربى والحادى ثابت مىگشت.
ولى در حوزههاى علميه چنين كارى انجام نگرفته بود و كسى هم درصدد انجامش نبود، علامه طباطبايى معتقد بودند بايد چنين مباحث تطبيقى انجام گيرد و مباحثى طرح گردد كه در آنها هم فلسفه غربى بيان شود و نيز از موضع فلسفه اسلامى اين تفكر نقد شود. آنچه موجب تقويت اين انگيزه مىگرديد، اين بود كه در آن دوران فلسفه ماركسيسم با عوامل گوناگونى كه سبب جاذبه دروغين و رشد كاذبش مىشد در اين كشور رواج مىيافت و دستهاى مختلفى بودند كه اين فلسفه را ترويج مىكردند كه البته برخلاف آن تبليغات شديدى كه طرفدارانش از آن مىنمودند، از نظر اتقان و استوارى بحثها چندان ارزشى نداشت ولى چون جهانبينى مكتبهاى اقتصادى و مادّى ماركسيستى مطرح مىگرديد و مباحث آن با شعارهاى فريبندهاى كه در طرفدارى از مظلومين، كارگران، كشاورزان و رنجبران، بين عدهاى جذابيت يافت، اينگونه شعارهاى بدون پايه و اساس در ايران نيز در حال رواج بود و توجه به چنين پديدهاى باعث گرديد كه مرحوم علامه طباطبايى(رحمه الله) اهتمام جدّى به طرح مباحث تطبيقى فلسفى داشته باشد.
ادامه دارد...
منبع: تماشای فرزانگی و فروزندگی، ص۱۴۱
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121