هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌مثنوی اصل اصول اصول دین
✔️حکیم الهی انقلاب اسلامی آیت الله خامنهای:
🔸بخش مهمی از شعر آئینی ما میتواند متوجه مسائل عرفانی و معنوی بشود. و این هم یک دریای عظیمی است.
🔹 شعر مولوی را شما ببینید. اگر فرض کنید کسی به دیوان شمس به خاطر زبان مخصوص و حالت مخصوصش دسترسی نداشته باشد که خیلی از ماها دسترسی نداریم و اگر آن را کسی یک قدری دوردست بداند، مثنوی، #مثنوی؛ که خودش میگوید: "و هو اصول اصول اصول الدین".
واقعاً اعتقاد من هم همین است.
🔸یک وقتی مرحوم آقای مطهری از من پرسیدند نظر شما راجع به مثنوی چیست، همین را گفتم. گفتم به نظر من مثنوی همین است که خودش گفته: و هو اصول ... . ایشان گفت کاملاً درست است، من هم عقیدهام همین است. البته در مورد حافظ یک مقدار با هم اختلاف عقیده داشتیم.
1387/06/25
بیانات در دیدار شاعران در ماه مبارک رمضان
14 رمضان 1429
#مولوی
#مثنوی
#مطهری
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌معاد در طرح کلی اندیشه اسلامی
🔹 چند روزی بود که منتظر بودم که الحمدلله انتظار به سر امد، امشب دوست عزیز آقای محمد قائمی راد از دانشجویان بسیار خوب دانشگاه امام صادق(ع) کتاب ارزشمند #معاد را لطف فرمودند و هدیه دادند.
🔸جمعی از دانشجویان و استادان انقلابی خوش ذوق و هنرمند برای این کتاب زحمت بسیار زیادی کشیده اند و تلاش بسیار خوبی در مجموعه بیانات رهبر معظم انقلاب صورت داده اند و کتابی هنرمندانه در امتداد کتاب #طرح_کلی_اندیشه_اسلامی در قرآن کریم تدوین و تأليف کرده اند. شکر الله مساعیهم.
🔹 ان شاءالله در اولین فرصت، یاداشتی در بیان ویژگی ها و خصوصیات این اثر قابل تقدیر نوشته خواهد شد و تقدیم عزیزان می گردد.
🔸 از همه دست اندرکاران تدوین و نشر این اثر، تقدیر و تشکر می شود و از خداوند متعال توفیق روز افزون آنها را خواستارم.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
📌اثری گرانسنگ
✔️کتاب #اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم از منظر علامه آیت الله #مصباح_یزدی:
بخش اول:
آنچه به عهده اين جانب گذاشته شده، توضيح مختصرى درباره كتاب اصول فلسفه و روش رئاليسم مىباشد، ابتدا از كتاب معرفى اجمالى مىنمايم و بعد انگيزه تأليفش و در خاتمه آثار اين نوشتار را در روند حركت فلسفى و فكرى معاصر مورد بررسى قرار مىدهم.
🔹امّا معرفى كتاب:
اين اثر در 5 مجلّد و شامل چهارده مقاله است، نخستين مقالهاش به تعريف فلسفه و مباحث شناختشناسى و به اصطلاح اپيستمولوژى اختصاص دارد و بقيه مقالات اين كتاب مربوط به هستىشناسى و فلسفه اُولى است، تمام مقاله چهاردهم درباره خداشناسى است، هر مجلّد كتاب از دو بخش متمايز و قابل تفكيك تشكيل شده است، يك بخش متن كتاب مىباشد به قلم مرحوم علامه طباطبايى(رحمه الله) و يك بخش شامل مقدمه و پاورقىهايى كه استاد شهيد مرحوم مرتضى مطهرى آنها را مرقوم فرمودهاند.
🔸انگیزه نگارش
براى روشن شدن انگيزه نگارش اين كتاب ضرورت دارد نظرى اجمالى به شرايطى كه در آن اوضاع اين كتاب نوشته شده، بيافكنيم. نوشتار مورد اشاره در حدود سال 1330 ه.ش، تأليف شده و جلد اوّلش در سال 1332 ه.ش به حليه طبع آراسته گرديده است و مُجلّدات بعدى در طول چندين سال به تدريج به طبع رسيده است،
🔹فضای فکری ابران
در آن ايّام در فرهنگ كشور ايران، افكار فلسفى غربى و الحادى رسوخ يافته بود و روشنفكرها و فارغ التحصيلان دانشگاهها تدريجاً با مكاتب فلسفى غرب آشنا مىگرديدند، اين آشنايى از چند راه صورت مىگرفت: مباحثى كه در دانشگاه تدريس مىگرديد و نيز آثارى كه در دانشگاههاى اروپايى فرامىگرفتند، عدهاى نيز از طريق ترجمه چنين آثارى يا به زبان اصلى با اين مباحث آشنا مىشدند و بدينگونه مكاتب ماترياليستى و ضد الهى افكار خود را به جامعه فرهنگى و دانشگاهى ايران منتقل مىنمودند.
امّا در حوزه فلسفه اسلامى كار چشمگير و ارزشمندى انجام نگرفته بود و به تدريج دو نوع فلسفه پديد آمد يكى فلسفه شرقى و اسلامى و ديگرى هم فلسفه غربى كه حاوى مبانى فكرى چندين مكتب بود و هر كدام از اينها در گوشه و كنار جهان حاميانى داشت و در دانشكدههاى گوناگون دنيا مورد بررسى قرار مىگرفت.
كمكم اين فكر در اذهان شكل گرفت كه فلسفه اسلامى توان مقاومت در مقابل فلسفه غربى والحادى را ندارد و چنين پندارى را به دانشجويان و تحصيل كردههاى دانشگاهى القا كردند كه ديگر دوران فلسفه اسلامى سپرى شده و حالا نوبت فلسفههاى جديد است كه معمولا در غرب مطرح مىشود.
در صورتى كه اتقان و استحكام مباحث فلسفه اسلامى به مراتب بيشتر از فلسفههاى غربى بوده و آنچه مىبايست انجام مىگرفت تطبيق و مقارنهاى بود كه ضرورت داشت طىّ آن موضع فلسفه اسلامى درباره حكمت غربى و اروپايى تبيين مىگرديد و حقانيّت و برترى اين فلسفه بر تفكّرات غربى والحادى ثابت مىگشت.
ولى در حوزههاى علميه چنين كارى انجام نگرفته بود و كسى هم درصدد انجامش نبود، علامه طباطبايى معتقد بودند بايد چنين مباحث تطبيقى انجام گيرد و مباحثى طرح گردد كه در آنها هم فلسفه غربى بيان شود و نيز از موضع فلسفه اسلامى اين تفكر نقد شود. آنچه موجب تقويت اين انگيزه مىگرديد، اين بود كه در آن دوران فلسفه ماركسيسم با عوامل گوناگونى كه سبب جاذبه دروغين و رشد كاذبش مىشد در اين كشور رواج مىيافت و دستهاى مختلفى بودند كه اين فلسفه را ترويج مىكردند كه البته برخلاف آن تبليغات شديدى كه طرفدارانش از آن مىنمودند، از نظر اتقان و استوارى بحثها چندان ارزشى نداشت ولى چون جهانبينى مكتبهاى اقتصادى و مادّى ماركسيستى مطرح مىگرديد و مباحث آن با شعارهاى فريبندهاى كه در طرفدارى از مظلومين، كارگران، كشاورزان و رنجبران، بين عدهاى جذابيت يافت، اينگونه شعارهاى بدون پايه و اساس در ايران نيز در حال رواج بود و توجه به چنين پديدهاى باعث گرديد كه مرحوم علامه طباطبايى(رحمه الله) اهتمام جدّى به طرح مباحث تطبيقى فلسفى داشته باشد.
ادامه دارد...
منبع: تماشای فرزانگی و فروزندگی، ص۱۴۱
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
📌اثری گرانسنگ
✔️کتاب #اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم از منظر علامه آیت الله #مصباح_یزدی:
بخش دوم:
🔹سرگذشت تدوین:
همانگونه كه علامه شهيد مطهرى در مقدمهاى كه بر كتاب مذكور (اصول فلسفه و روش رئاليسم) نوشتهاند يادآور شدهاند:
يك انجمن علمى ـ فلسفى توسط علامه در قم بنيان نهاده شد و عدهاى از مشاهير و فضلاى برجسته حوزه و محققان دينى از جمله شهيد مطهرى در اين انجمن شركت داشتند و طى آن مباحث فلسفه تطبيقى مطرح مىگرديد ومورد بحث و ارزيابى قرار مىگرفت و در نتيجه مقرّر گرديد حاصل اين بحثها و نقدها به صورت مقالاتى كه مجموع آنها كتابى را تشكيل مىدهد به نگارش درآيد، اين تلاش توسط شخص مرحوم علامه انجام پذيرفت و چهارده مقاله نوشته و مقرر گرديد براى طبع آن اقدام شود ولى با توجّه به اينكه مباحث فلسفى، مشكل است و فهمش براى عموم آسان نيست ضرورت داشته كه درباره هر كدام از موضوعات توضيحاتى داده شود تا گستره استفاده از آنها، گسترش يابد و كسانى كه به چنين مطالبى علاقه دارند و در هر سطحى از معلومات و آگاهى هستند بتوانند از اين كتاب استفاده كنند، از اين جهت قرار شد كه استاد مطهرى(رحمه الله) مقدمه، توضيحات و پاورقىهايى براى اين اثر بنويسند، كه ابتدا براى چهار مقالهاش نوشته شد كه در جلد اوّل درج گرديد و تقريباً حجم پاورقىها و مقدماتى كه آن متفكر شهيد مرقوم نمودند دو برابر اصل كتاب است.
پس انگيزه تأليف اين كتاب در درجه اوّل، انجام بحثهاى تطبيقى بين فلسفه اسلامى و فلسفه غربى و بهويژه نقّادى فلسفه ماركسيسم بود.
ماترياليسم ديالكتيك در آن ايام رواج چشمگيرى يافته و نشرياتى هم اين افكار را منتشر مىكردند، مجلهاى تحت عنوان نشريه «دنيا» تئورىهاى ماركسيسم را كه غالباً جنبه فلسفى داشت، طى مقالاتى مىنوشت، دكتر تقى ارانى،(1) نكاتى را به نگارش در مىآورد كه از نظر فكرى در ميان ماركسيستها و كشورهاى كمونيستى و حاميان مكاتب الحادى اهميت شايان توجهى داشت.
1. تقى ارانى فرزند ابوالفتح در سال 1281 ه.ش در تبريز به دنيا آمد و در سال 1318 ه.ش مُرد او از نخستين مروّجان تفكر مادى و ماركسيسم طرفدار شوروى در ايران بود و بنيانگذار فكرى حزب توده مىباشد. در سال 1312 ه.ش وى در ايران روزنامه «دنيا» را منتشر كرد كه نخستين نشريهاى بود كه به بحث درباره اصول مسلك ماركس مىپرداخت.
ادامه دارد...
منبع: تماشای فرزانگی و فروزندگی، ص۱۴۳
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
👓 واکسیناسیون اجباری در اندیشه شهید مطهری!
❗️ جلوتر بودن شهید از زمان خودش!!
🔹 وقتی دولت احساس خطر میکند که یک بیماری شیوع پیدا میکند #بالاجبار به مردم واکسن میزند!
نمیگوید آیا اجازه میدهی به شما واکسن بزنم؟
این عمل منطقی است و بحث سلیقه نیست!
❗️❗️ تاریخ میگوید اولین بار که واکسن #آبله کشف شد بلوایی شد! مردم انگلستان در برابر واکسن مقاومت کردند، ولی آیا فهمیدهها باید تابع این #جهالت عمومی باشند؟!
📕 ۱۵گفتار ص۲۳۷
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌 حکمت متعالیه در تراز "#حکمت_تمدنی"
ظرفیت های مفهومی و معرفتی حکمت متعالیه در ساخت #بنای_فرهنگ_و_تمدن و پر کردن خلا فکری و فلسفی جهان و حضور فعال و بانشاط در باشگاه جهانی معرفت و فلسفه از منظر حکیم انقلاب اسلامی امام خامنه ای:
🔸مکتب فلسفی صدرالمتالهین همچون شخصیت و زندگی خود او، مجموعهی در هم تنیده و به وحدت رسیدهی چند عنصر گرانبها است.
🔹در فلسفهی او از #فاخرترین عناصر معرفت یعنی عقل منطقی، و شهود عرفانی، و وحی قرآنی، در کنار هم بهره گرفته شده، و در ترکیب شخصیت او تحقیق و تأمل برهانی، و ذوق و مکاشفهی عرفانی، و تعبد و تدین و زهد و انس با کتاب و سنت، همه با هم دخیل گشته، و در عمر علمی پنجاهسالهی او رحلههای تحصیلی به مراکز علمی روزگار، با مهاجرت به کهک قم برای عزلت و انزوا، و با هفت نوبت پیاده احرامی حج شدن، همراه گردیده است.
🔹 همانگونه که فلسفهی صدرایی -که خود او بحق آن را حکمت متعالیه نامیده- در هنگام پیدایش خود، نقطهی #اوج فلسفه اسلامی تا زمان او و ضربهیی قاطع بر حملات تخریبی مشککان و فلسفهستیزان دورانهای میانهی اسلامی بوده است، امروزه پس از بهرهگیری چهارصدساله از تنقیح و تحقیق برجستگان علوم عقلی، و نقد و تبیین و تکمیل در حوزههای فلسفه، و ورز یافتن با دست توانای فلاسفهی نامدار حوزههای علمی بویژه در اصفهان و تهران و خراسان، نه تنها #استحکام بلکه #شادابی و #سرزندگی مضاعفی گرفته و میتواند در جایگاه شایستهی خود در #بنای_فرهنگ_و_تمدن، بایستد و چون #خورشیدی در ذهن انسانها بدرخشد و فضای ذهنی را #تابناک سازد.
🔸 مکتب فلسفی صدرالمتالهین همچون همه فلسفهها در محدودهی ملیت و جغرافیا نمیگنجد و متعلق به #همهی_انسانها و جامعهها است. همواره همه بشریت به یک چهارچوب و استخوانبندی متقن عقلایی برای فهم و تفسیر هستی نیازمندند.
🔹 هیچ فرهنگ و تمدنی بدون چنین پایهی مستحکم و قابل قبولی نمیتواند بشریت را به فلاح و استقامت و طمأنینهی روحی برساند و زندگی او را از هدفی متعالی برخوردار سازد . و چنین است که به گمان ما فلسفهی اسلامی بویژه در اسلوب و محتوای حکمت صدرایی ، جای خالی خویش را در اندیشهی انسان این روزگار میجوید و سر انجام آن را خواهد یافت و در آن پابرجا خواهد گشت.
🔹 ما ایرانیان بیش از همه به این فلسفه الهی وامدار و بیش از همه در برابر آن مکلفیم. دوران ما با دمیدن خورشیدی چون #امام_خمینی که یگانهی دین و فلسفه و سیاست و خود یکی از صاحبنظران برجسته در حکمت متعالیه بود، و نیز با حوزهی درسی و تحقیقی پربرکت حکیم #علامهی_طباطبایی که استاد یگانه مبانی ملاصدرا در طول سی سال در حوزهی قم به شمار میرفت، و تلاش تلامذه و هم دورههای آنان، بیشک دورهی با برکتی برای فلسفه الهی است.
🔸و اکنون برپایی این گردهمایی بزرگ از فرزانگان ایرانی و غیرایرانی مژدهی آگاهیهای ژرفتر و گستردهتری در باب فلسفه ملاصدرا میرساند. شاید این یکی از موجباتی شود که مسیر مستقیم و تکاملی و نامتناقض فلسفه که از ممیزات فلسفهی اسلامی بویژه پس از روشن شدن #مشعل_حکمت_صدرایی است، در ذهن اندیشوران و فیلسوفان غرب، با مسیر پرتقاطع و پرتناقض و پرنشیب و فراز فلسفه غربی در همین چهارصد سال مقایسه شود و #فرصت_تازهای برای نقد و بحث در باشگاه جهانی معرفت و استدلال عقلانی، فراهم آید.
۱۳۷۸/۰۳/۰۱
پیام به کنگره بزرگداشت ملاصدرا
#حکمت_تمدنی
#بنای_فرهنگ_و_تمدن
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👓 آقای قاضی برای همه، هم #علما، هم طلاب، هم مردمالگوست!!
🔹 مرحوم میرزا علی آقای قاضی یکی از #حسنات دهر است؛
یعنی واقعاً شخصیت برجستهی علمی و عملی مرحوم آقای قاضی، حالا اگر نگوییم بینظیر، حقّاً در بین بزرگان کمنظیر است.
❗️ خب، ایشان علاوه بر مقامات معنوی و عرفانی خودشان، شاگردان زیادی را هم تربیت کردند که این خیلی با ارزش است؛ شخصیتهای بزرگی که ما بعضی از اینها را ملاقات کردیم، زیارت کردیم: مرحوم آقای طباطبائی، مرحوم آقای آسید محمدحسن الهی - اخوی ایشان - مرحوم آقای آمیرزا ابراهیم شریفی - که داماد مرحوم آقای قاضی بودند، در زابل بودند و جزو شاگردان برجستهی آقای قاضی بودند - مرحوم آقای حاج شیخ عباس قوچانی، و در این اواخر هم مرحوم آقای بهجت
❗️ مهمترین مسئله در این باب، این است که ما در بین سلسلهی علمی #فقهی و حِکمی خودمان در حوزههای علمیه - در این صراط مستقیم - یک گذرگاه و جریان خاصالخاص داریم که میتواند برای همه #الگو باشد، هم برای علما الگو باشد، علمای بزرگ و کوچک - هم برای آحاد مردم و هم برای جوانها؛ میتوانند واقعاً الگو باشند.
🔹 اینها کسانی هستند که به پایبندی به ظواهر اکتفاء نکردند، در طریق معرفت و طریق سلوک و طریق توحید تلاش کردند مجاهدت کردند کار کردند، و به مقامات عالیه رسیدند. و مهم این است که این حرکت عظیم سلوکی و ریاضتی را نه با طرق مندرآوردی و تخیّلی - مثل بعضی از سلسلهها و دکانهای تصوّف و عرفان و مانند اینها - بلکه #صرفاً از طریق #شرع_مقدّس آن هم با خبرویت بالا، به دست آوردند.
💬 امام خامنهای
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
📌بهترين فرصتها برای حکمت
فیلسوف انقلاب استاد #شهید_مطهری:
🔹علم و معرفت را هيچگاه به يك زمان معين يا بر يك قوم و ملت معين وقف نكردهاند و اگر امتياز علم در انحصار اشخاص معين بود اين پيشرفت حيرتآورى- كه امروز مىبينيم حاصل نمىشد.
🔸وضع مخصوص تمدن امروز بشرى و از بين رفتن فاصلهها و باز شدن معارف شرق و غرب به روى يكديگر بهترين فرصتها را براى شخص محقق پيش مىآورد كه نتايج قرنها رنج و مطالعه و تحقيق را كه از راههاى مختلف بدست آمده مورد استفاده قرار داده و با بكار بردن نيروى ابداع و ابتكار راههاى تازهاى باز كند و بابهاى ديگرى بگشايد و همواره در چنين فرصتهايى بوده كه علم و فلسفه توانستهاند مراحل جديدى را طى كنند.
تهران اسفندماه 1333 شمسى
مرتضى مطهرى.
{اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج2، ص: 10}
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
📌فطرت بنیان معرفت شناسی
استاد شهید مطهری:
🔹تنها با قول به #فطرت است که انسان، هم از جهت ادراک و تفکر و هم از جهت گرايش و احساسات عالي انساني «جهتدار» ميشود، آنهم جهت ضروري. از نظر ما هرچند ذهن در ابتدا فاقد هر نوع ادراک بالفعل است (اللَّه الذي اخرجکم من بطون امّهاتکم لاتعلمون شيئاً ...)و هرچند ذهن از نظر پذيرش معقولات اوليه (ماهيات) ماده خام محض و بلااقتضاء است (برخلاف نظريه افلاطون و حتي دکارت در تصور ماهيت جسم) و پذيرنده محض است، اما انتزاع معقولات ثانيه فلسفي و معقولات ثانيه منطقي به حکم استعداد فطري و بعد الهي خاص است، همچنان که استعداد تعميم معاني و معقولات اوليه يعني تجريد آنها و تعميم آنها نيز معلول استعداد خاص است که حکما از آنها به عقل بالقوه تعبير ميکنند.
🔸تعميم و تجريد و همچنين انتزاع معقولات ثانيه فلسفي و انتزاع معقولات ثانيه منطقي مولود استعداد فطري ذهن انساني است و اينهاست که به انسان امکان تفکر و استدلال و استنباط و استخراج احکام و قوانين کلي ميدهد. علاوه بر همه اينها يک سلسله تصديقات اوّلي فطري براي انسان هست که جهت تفکر را روشن ميکند.
🔹تجريد و تعميم و انتزاع، مايههاي ثانوي تفکر را (مايههاي اوليه که ماده خام تفکر است وسيله حواس به دست ميآيد) به دست ميدهد و يا به تعبير دکارت صورت تفکر را به دست ميدهد و تصديقات فطري کادر و جهت تفکر را؛ يعني جهت تفکر را ضرورت و لايتخلف ميکند و از اراده انسان خارج ميکند همچنان که جهان خارج هم از اين جهت نقشي ندارد. جهان بيرون دو نقش دارد: يکي اينکه مواد اوليه تصوريه را ميدهد از راه احساس و ديگر اينکه پارهاي تصديقات ثانويه را ميدهد از راه تجربه که البته به کمک قياس و تصديقات فطري است.
🔸 مثلًا امتناع جمع ميان نقيضين، امتناع جمع ضدين، امتناع دور، امتناع تقدم شيء بر نفس، ضرورت صدق نتيجه با صدق مقدمتين، ضرورت صدق عکس مستوي و عکس نقيض با صدق اصل، ضرورت ثبوت قضيه از راه خلف يعني از راه ابطال نقيضش و امثال اينها جبراً مسير تفکر و کادر تفکر را و جهت تفکر را در همه يکنواخت تعيين ميکند واين است فطرت ادراکي.
🔹و اگر انسان آنچنان بود که ماده خام محض بود و تحت تأثير مطلق عالم بيرون و مقياسي براي اطمينان به اينکه بيرون هم برخلاف اين مقياسها نخواهد شد نداشت، مثلًا در آينده جمع نقيضين، تقدم شيء بر نفس، صدق اصل و عدم صدق عکس تحقق نخواهد يافت، به هيچ علم و ادراکي نميشد اعتماد و اطمينان کرد.
و اما از جنبه گرايشها. باز هم فطرت است که به انسان نوعي جهت داده و ميدهد.
یاداشت ها ج۱۱ ص۵۷
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
#حدیث روز
امام على عليه السلام :
🔹أَفضَلُ النّاسِ عَقلاً أَحسَنُهُم تَقديرا لِمَعاشِهِ وَ أَشَدُّهُمُ اهتِماما بِإِصلاحِ مَعادِهِ؛
🔸عاقل ترين مردم كسى است كه در امور زندگيش بهتر برنامه ريزى كند و در اصلاح آخرتش بيشتر همّت نمايد.
(تصنیف غررالحکم و دررالکلم،ص52)
🌸🌸🌸🌸🌸
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121
نقش زبان در انتقال معاني فلسفی
#علامهی_طباطبایی:
🔹يك قاضى علمى كه در يك مسئله علمى و خصوصاً يك مسئله #فلسفى قضاوت مىكند كارش بسيار دشوار و مصيبتش بسيار گران است، زيرا از يك طرف #حواس، او را به سوى امور جزيى مىكشاند و نمىگذارد متوجه #كليات، مجردات و مسائل ماوراى طبيعت بشود كه ديگر معيارهاى مادى در آنها به كار نمىآيد.
🔸و حتى تعبيرها و #واژههايى كه بيانگر مطلب و مقصود است در آن جا به كار نمىرود،
🔹زيرا اين واژهها #زاييده نيازهاى مادى و بيانگر خواستهاى مادى است.
🔸 و تنها در صورتى مىتوانيم آنها را در فلسفه به كار ببريم كه آنها را از حجابهاى مادى #تجريد كنيم و تعينات و تشخصات را كه ملازم با جزئيت است از آنها سلب كنيم.
🔸روى اين بيان، اين واژهها در هر مسئله فلسفى به كار رود انسان را در #سراشيبى سقوط و گمراهى قرار مىدهد و تمام نتايج و معارفى كه بر اين الفاظ بار مىشود احتمال اشتباه و لغزش را به همراه دارد.
✔️منبع: علی (عليه السّلام ) و فلسفه الهی
مجموعه رسائل علامه طباطبائى، ج1، ص: 195
#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
https://eitaa.com/usul121