eitaa logo
[ مکتوباتِ‌پروین . ]
144 دنبال‌کننده
28 عکس
4 ویدیو
0 فایل
دفترچهٔ خاطرات اِلی . - با لبخند وارد شوید . و چاي میل کنید ☕ . * اگه وقت‌تون گرفته میشه راحت‌باش،ترک کن‌ این مکان نامطلوب رو . کپی؟ نه بابا جآن . -مهوانِ عزیز ؟ رفیقِ‌شفیق: @mahvanemoon
مشاهده در ایتا
دانلود
الله وکیلی من و با خودم تنها نذارید،من خودم با اخلاق خودم نمیتونم کنار بیام .
امروز فهمیدم که افغان‌ها به پدر میگن “قبله‌گاه” و الحق که چه واژهٔ برازنده‌ایست.
حالم بد است و معجزه دم‌نوش دست ِتوست قدری نگاه تازه در این استکان بریز .
امروز یه بنده‌ خدا بهم گفت که چرآ نوشتن رو شروع کردی؟ باید اعتراف کنم اولین نفری که استعدادِ نویسندگیِ‌من رو کشف کرد عمه بزرگ‌م بود، همیشه وقتی میرفتم خونه‌شون براش قصه‌ و داستان‌های عجیبن در غریب تعریف می‌کردم، جوری که حتی کم‌کم داشت حس می‌کرد که برادر زاده‌اش دیوونه‌اس.چون من علاوه بر گفتن خزعبلات، با خودم تو تنهایی‌و خلوت حرف می‌زدم و سناریو می‌چیدم و خودم همه نقش‌های فیلمنامه رو بازی می‌کردم.بلاخره یه روز که داشتم دوونه بودنم رو علنا به عمه‌ام ثابت می‌کردم،خیلی بی‌مقدمه گفت که چرا از استعدادت بجای این داستانای اراجیف، توی نویسندگی استفاده نمی‌کنی؟
مبدأ بهمن‌ماه‌ِامسال‌تون مطلوب .
از خدا که پنهون نیست ولی هزار مرتبه‌شکر که از بنده‌اش پنهونه.
قبولِ که من دیگه لباس تیره و مشکی نمی‌پوشم دیگه گریه نمی‌کنم ، دیگه نمیام خاطرات‌مون رو برای خودم دوباره تداعی کنم، دیگه کمتر ناراحت می‌شم و به پذیرش رسیدم ، دیگه زمین و زمان و به رگبار نمی‌بندم و حال‌م بهتر شده. ولی دلیل نمیشه که دیگه دلتنگ‌ت نباشم .
نمیدونم مثلا تو هم پیام بده و بگو که دلتنگمی .
و از خواب‌هایم بپرس که چقدر تو را دیده‌اند .
خدایآ قربونت بشم کا‌رهام ردیف شه بلند می‌شم برات ایستاده دست می‌زنم.
من دلم تنگه برایِ همه روزایی که رفتن .