وصیت ستارگان 🌷💫
💚بنام اوکه عشق"شهادت"دردلها برافروخت💚 دلتنگ نباش!🥺 🇮🇷 زندگینامه شهید روح الله قربا
💚بنام اوکه عشق"شهادت"دردلها برافروخت💚
دلتنگ نباش!🥺
🇮🇷 زندگینامه شهید روح الله قربانی ❤️
(قسمت هفتاد و دوم)
ادامه...
#رسولم از شاگرداش بود.🌷...
سر مزار #محرّم که فاتحه خواندند، رفتند سر مزار رسول. قبرش بالای سر محرّم بود🇮🇷.
روحالله کنار مزار روی جدول نشست وسرش را
پایین انداخت. زینب هم نشست پایین مزار. روحالله نگاه کرد و زد زیر #گریه.🥺
جلوی صورتش را گرفته بود تا او متوجه حالش نشود. در دل با رسول حرف می زد. قسمش می داد هوای روحالله را داشته باشد.
مدام می گفت #رسول! تو زن نداشتی، روحالله زن داره. اگه اتفاقی براش بیفته، من نمی دونم باید چه کار کنم. #خواهش می کنم برا زندگیمون دعا کن، من خیلی می ترسم.🤲
دو هفته بعد از شهادت رسول، #وصیت_نامه اش را زدند سر مزارش. هر باری که می رفتند سر مزار، #زینب شروع می کرد به خواندن وصیت نامه و #اشکش جاری می شد.🌷
روحالله می گفت: "باز شروع کردی؟ چقدر وصيت نامه اش را می خونی؟! بابا این یه چیزی نوشته برا خودش. حالا هی تو بخون، گریه کن!"😔
هر بار #سعی می کرد با سر به سر گذاشتن او حالش را عوض کند، اما زینب می گفت: " خیلی #قشنگه، دوست دارم هر دفعه می آم اینجا، وصیت نامه اش رو بخونم." 📄
روحالله به #خنده و شوخی می گفت: "آخه اینا چیه نوشته؟! نمی خواد بخونی." ☺️
آن روز وقتی برگشتند خانه، #روح_الله می خواست حال و هوای زینب را عوض کند. به آشپز خانه رفت و گفت: "خیلی دلم آب #هویج می خواد. آب میوه گیری کجاست؟"🥕🥕
_ بالای کابینته، الآن می آم برات درست می کنم.
نه نمی خواد، تو صبر کن ببین چه آب هویجی برات درست کنم!😊
_ پس یه چیزی زیر آب میوه گیری پهن کن، یه وقت نریزه.
#زینب مشغول جمع و جور کردن اتاق بود که صدای ترکیدن چیزی آمد.
_ صدای چی بود؟ چی شد؟😳
از اتاق که بیرون آمد، دید روحالله ایستاده وسط حال و از سر و رویش هویج #آویزان است. روی فرش، مبل ها و در و دیوار پر بود از تکه های نارنجی هویج.🥕
زینب به صورتش زد "روحالله! #وسایلم، فرش، در و دیوارا، چه کار کردی آخه؟!" 🤭
روحالله در حالی که از سر و صورتش تکه های هویج آویزان بود گفت: "درش رو خوب نبستم، ترکید. تیغه اش هم #شکست. با این آب میوه گیری که مامانت خریده! چرا این جوریه؟"😐
زینب که هم #خنده_اش گرفته بود و هم از کثیفی خانه حرص می خورد، گفت: " آهان! الآن مقصر، مامان منه؟ بیا، بیا برو لباست را عوض کن. ببین چه #بلایی سر خونه و زندگی آوردی! گفتم صبر کن خودم بیام." 🤨
روحالله در حالی که.....
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
ادامه دارد...🇮🇷
🔵کانال شهدایی وصیت ستارگان 🔰
💫☆☆☆☆🦋☆☆☆☆💫
https://eitaa.com/V_setaregan
✨☆☆☆☆💚☆☆☆☆
May 11
24.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎐#مکتب_حاج_قاسم|
#میلاد_امام_رضا | #امام_رضا
🏷آمدم ای شاه سلامت کنم
عرض ارادت به مقامت کنم
▫️لحظاتی از حضور #خادم_الرضا، حاج قاسم سلیمانی در حرم مطهر امام رضا(ع)
▫️بهمناسبت میلاد حضرت ثامنالحجج علیهالسلام
#کانال_وصیت_ستارگان
2_144171263836495974.mp3
6.62M
🎧 #سرود✨💚💚✨
💐 چقدر دور و برت نوکر داری
ای ماشاء الله ...
💐 به ما محبت مادر داری ،
ای ماشاء الله ...
🎤 کربلایی #سید_رضا_نریمانی
🌸 #ولادت_امام_رضا (ع)
🔵کانال شهدایی وصیت ستارگان 🔰
💫☆☆☆☆🦋☆☆☆☆💫
@V_setaregan
✨☆☆☆☆💚☆☆☆☆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ «خودیها کیاَن؟»✨🌸
👤 استاد #رائفی_پور✨💚💚✨
🔅 اونهایی که امام رضایی هستن، حتما امام زمانی هستن...
🔵کانال شهدایی وصیت ستارگان 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دلتنگ_زیارت 💚💚
با پر و بال عاشقی میپرم من
تو آسمونا به هوای حرم من🌸
حرم تو حرم علی تو مشهد
با تو زائر نجف حیدرم من🌸
#امام_رضا علیه السلام
#مشهد
#کانال_وصيت_ستارگان 🇮🇷
🍃🌼دعای فرج🌼✨💚💚✨
🍃🌸إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ، وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ، وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ، وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ، وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى، وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ، وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً قَرِيباً، كَلَمْحِ الْبَصَرِ، أَوْ هُوَ أَقْرَبُ، يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ، يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ، اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ، وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ، يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ🌸🍃
🔵کانال شهدایی وصیت ستارگان 🍃🇮🇷
🕊 💫بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💫
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ الْحُسَیْن(ع)
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🇮🇷 🌸✨💚💚✨
🇮🇷یادشان_باصلوات🇮🇷
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ🌷
✨ #کانال_وصیت_ستارگان ✨
#سلام_امام_زمانم ✨💚💚✨
کوتاه ترین دعا برای بلندترین آرزو:✨🌸
اللهم عجل لولیک الفرج 🤲🏻
ظهور تنها راه نجات است.💚✨
تقصیر شما نیست ڪه تصویر شما نیست
من آینهاے پُرشده از گرد و غبارم💔
🌼ذکر تعجیل فرج ذکر نجات بشر است🌼
🌼ما برآنیم که این ذکر جهانی بشود🌼
🤲🏻ای بهترین بهانه ی خلقت ظهور کن!
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج 🌸
#کانال_وصیت_ستارگان🌷
#کلام_ولایت✨💚💚✨🌸
یاد امام روحالله 🥺🥺
ملت ما و کشور ما، امروز و تا آینده های دور
به نگهبانی از این یاد و خاطره عزیز
(امام روحالله)احتیاج دارد...🏴🌷
#السلام_علیک_یا_سید_روح_الله🏴
#کانال_وصیت_ستارگان ✨
وصیت ستارگان 🌷💫
💚بنام اوکه عشق"شهادت"دردلها برافروخت💚 دلتنگ نباش!🥺 🇮🇷 زندگینامه شهید روح الله قربا
💚بنام اوکه عشق"شهادت"دردلها برافروخت💚
دلتنگ نباش!🥺
🇮🇷 زندگینامه شهید روح الله قربانی ❤️
(قسمت هفتاد و سوم)
ادامه...
روحالله در حالی که.....
هویج ها را از سر و #صورتش پاک میکرد،🥕🥕 گفت:" چیزی نیست! خودم همه رو برات جمع میکنم. "
_ دستت درد نکنه، شما فقط کار نکن، من ممنونت میشم. ☺️
تا روحالله #لباسهایش را عوض کند زینب بیشترِ خانه را تمیز کرد، اما تکههای هویج آنقدر زیاد بود که او هم به کمکش آمد.
در حین تمیز کردن، روحالله ادا در میآورد که چه جوری #آبمیوه_گیری پرت شد.🤪😄
میگفت و میخندید. زینب از یک طرف هویج ها را جمع میکرد و از طرفی به #اداها و کارهای او میخندید.
خانه که تمیز شد روحالله گفت:" اشکال نداره، فردا میآم دنبالت بریم برای #خونهمون چند تا گلدون بخریم، از همون جا برات آب هویجم میخرم. "😊
فردای آن روز رفتند #باغ_گل. چون بالکن نداشتند، قرار شد فقط دو تا گلدان بخرند. اما وقتی چشمشان به آن همه #گلدانهای #شمعدانی، #یاس، #حسن_یوسف و ...افتاد هشت تا گلدان خریدند. روحالله عاشق گلدانهای سفالی بود. 💐🪴🪴
به زینب میگفت:" این گلدونا منو یاد خونهٔ مادربزرگم میندازه. "
یک دستهٔ بزرگ #گل_رز_سفید هم برای زینب خرید. با هر زحمتی بود، گلدانها را به خانه آوردند.
زینب گلهای رز را در آب گذاشت و به روحالله گفت:" حالا این همه گلدونی که خریدیم رو کجا بزاریم؟ "🤔
روحالله گفت:" روی #میز_ناهار_خوری بچینیم. ما که همیشه سفره می ندازیم، حداقل اینجوری از میز استفاده کنیم."
زینب قبل از آمدن #روحالله، تمام کارهایش را میکرد. روحالله میآمد با هم غذا میخوردند و حرف میزدند. 🍲🥘
روزهایی که زینب درس و امتحان داشت، به اتاق میرفت و #درس میخواند.📖 روحالله هم که به تازگی چشمهایش #آستیگمات شده بود، عینکش را میزد و مشغول خواندن جزوهها و کتابهای #نظامیاش میشد. 👓📑
یکی از تفریحات شان این بود که با هم بروند بازار بزرگ. کمی که میگشتند و خرید میکردند، موقع #نماز میرفتند مسجد بازار و نماز میخواندند،🕌 ناهارشان را در یکی از رستورانهای آنجا میخوردند و به خانه برمیگشتند. گاهی هم به #حرم_شاه_عبدالعظیم_حسنی_(ع) میرفتند.
سه ماهی از زندگی مشترکشان میگذشت که پدر روحالله پیشنهاد داد با هم به #مشهد بروند. برنامهٔ یک سفر چهار روزه را چیدند و با قطار راه افتادند.🚊 وقتی رسیدند، ساعت حدود هشت صبح بود. هنوز از #قطار پیاده نشده بودند که گوشی زینب زنگ خورد.📱 #روحالله داشت به پدرش کمک میکرد تا ساک ها را از قطار پایین بیاورند. وقتی صحبت #زینب تمام شد، پرسید:" کی بود؟"
🌼✨🌼✨🌼✨🌼✨🌼✨🌼
زینب با ناراحتی گفت:" یکی...
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
ادامه دارد...🇮🇷
🔵کانال شهدایی وصیت ستارگان 🔰
💫☆☆☆☆🦋☆☆☆☆💫
https://eitaa.com/V_setaregan
✨☆☆☆☆💚☆☆☆☆
May 11