eitaa logo
وصیت ستارگان 🌷💫
4.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
5 فایل
بسم رب الشهداء 🌷شهدا امام زادگان عشقند که مزارشان زيارتگاه اهل یقین است. آنها همچون ستارگانی هستند که می‌توان با آنها راه را پیدا کرد🇮🇷 🌹وصیت وزندگینامه شهیدان 🌹مفاهیم انقلابي،بصیرتی ارتباط با اعضا☆☆☆ @yazaynab72
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌼دعای فرج🌼✨💚💚✨ 🍃🌸إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ، وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ، وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ، وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ، وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى، وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ، وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً قَرِيباً، كَلَمْحِ الْبَصَرِ، أَوْ هُوَ أَقْرَبُ، يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ، يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ، اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ، وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ، يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ🌸🍃 🔵کانال شهدایی وصیت ستارگان 🍃🇮🇷
🕊 💫بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💫 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ الْحُسَیْن(ع) اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🇮🇷 🌸✨💚💚✨ 🇮🇷یادشان_باصلوات🇮🇷 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌷 ✨
✨💚💚✨ کوتاه ترین دعا برای بلندترین آرزو:✨🌸 اللهم عجل لولیک الفرج 🤲🏻 ظهور تنها راه نجات است.💚✨ تقصیر شما نیست ڪه تصویر شما نیست من آینه‌اے پُرشده از گرد و غبارم💔 🌼ذکر تعجیل فرج ذکر نجات بشر است🌼 🌼ما برآنیم که این ذکر جهانی بشود🌼 🤲🏻ای بهترین بهانه ی خلقت ظهور کن! 🌸 🌷
✨💚💚✨🌸 یاد امام روح‌الله 🥺🥺 ملت ما و کشور ما، امروز و تا آینده های دور به نگهبانی از این یاد و خاطره عزیز (امام روح‌الله)احتیاج دارد...🏴🌷 🏴
وصیت ستارگان 🌷💫
💚بنام اوکه عشق"شهادت"دردلها برافروخت💚 دلتنگ نباش!🥺 🇮🇷 زندگینامه شهید روح الله قربا
💚بنام اوکه عشق"شهادت"دردلها برافروخت💚 دلتنگ نباش!🥺 🇮🇷 زندگینامه شهید روح الله قربانی ❤️ (قسمت هفتاد و سوم) ادامه... روح‌الله در حالی که..... هویج ها را از سر و پاک می‌کرد،🥕🥕 گفت:" چیزی نیست! خودم همه رو برات جمع می‌کنم. " _ دستت درد نکنه، شما فقط کار نکن، من ممنونت می‌شم. ☺️ تا روح‌الله را عوض کند زینب بیشترِ خانه را تمیز کرد، اما تکه‌های هویج آن‌قدر زیاد بود که او هم به کمکش آمد. در حین تمیز کردن، روح‌الله ادا در می‌آورد که چه جوری پرت شد.🤪😄 می‌گفت و می‌خندید. زینب از یک طرف هویج ها را جمع می‌کرد و از طرفی به و کارهای او می‌خندید. خانه که تمیز شد روح‌الله گفت:" اشکال نداره، فردا می‌آم دنبالت بریم برای چند تا گلدون بخریم، از همون جا برات آب هویجم می‌خرم. "😊 فردای آن روز رفتند . چون بالکن نداشتند، قرار شد فقط دو تا گلدان بخرند. اما وقتی چشم‌شان به آن‌ همه ، ، و ...افتاد هشت تا گلدان خریدند. روح‌الله عاشق گلدان‌های سفالی بود. 💐🪴🪴 به زینب می‌گفت:" این گلدونا منو یاد خونهٔ مادربزرگم می‌ندازه. " یک دستهٔ بزرگ هم برای زینب خرید. با هر زحمتی بود، گلدان‌ها را به خانه آوردند. زینب گل‌های رز را در آب گذاشت و به روح‌الله گفت:" حالا این همه گلدونی که خریدیم رو کجا بزاریم؟ "🤔 روح‌الله گفت:" روی بچینیم. ما که همیشه سفره می ندازیم، حداقل این‌جوری از میز استفاده کنیم." زینب قبل از آمدن ، تمام کارهایش را می‌کرد. روح‌الله می‌آمد با هم غذا می‌خوردند و حرف می‌زدند. 🍲🥘 روزهایی که زینب درس و امتحان داشت، به اتاق می‌رفت و می‌خواند.📖 روح‌الله هم که به تازگی چشم‌هایش شده بود، عینکش را می‌زد و مشغول خواندن جزوه‌ها و کتاب‌های می‌شد. 👓📑 یکی از تفریحات شان این بود که با هم بروند بازار بزرگ. کمی که می‌گشتند و خرید می‌کردند، موقع می‌رفتند مسجد بازار و نماز می‌خواندند،🕌 ناهارشان را در یکی از رستوران‌های آنجا می‌خوردند و به خانه برمی‌گشتند. گاهی هم به (ع) می‌رفتند. سه ماهی از زندگی مشترکشان می‌گذشت که پدر روح‌الله پیشنهاد داد با هم به بروند. برنامهٔ یک سفر چهار روزه را چیدند و با قطار راه افتادند.🚊 وقتی رسیدند، ساعت حدود هشت صبح بود. هنوز از پیاده نشده بودند که گوشی زینب زنگ خورد.📱 داشت به پدرش کمک می‌کرد تا ساک ها را از قطار پایین بیاورند. وقتی صحبت تمام شد، پرسید:" کی بود؟" 🌼✨🌼✨🌼✨🌼✨🌼✨🌼 زینب با ناراحتی گفت:" یکی... 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫 ادامه دارد...🇮🇷 🔵کانال شهدایی وصیت ستارگان 🔰 💫☆☆☆☆🦋☆☆☆☆💫 https://eitaa.com/V_setaregan ✨☆☆☆☆💚☆☆☆☆
✨🇮🇷 خطاب به خانواده شهداء🌷🌷🌷 عزیرانم:🔰 قدر خودتان را بدانید،شهیدتان را در خودتان جلوه گر کنید،به طوری که هر کس شما را می بیند، پدر شهید یا فرزند شهیدرا، بعینه خود شهید را احساس کند، با همان معنویت،صلابت و خصوصیت.🇮🇷 ‌‌‌🔵کانال شهدایی وصیت ستارگان 🔰 💫☆☆☆☆🦋☆☆☆☆💫 https://eitaa.com/V_setaregan ✨☆☆☆☆💚☆☆☆☆
🕊 💫بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💫 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ الْحُسَیْن(ع) اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🇮🇷 🌸✨💚💚✨ 🇮🇷یادشان_باصلوات🇮🇷 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌷 ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚💚 خوشا‌بـه‌حال‌اون‌دلی‌که‌درک‌کرد بزرگترین‌گمشده‌‌ی‌زندگیش،‌امام‌زمانشه! 🤲 ❤️ 🇮🇷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
18.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️✨ نماهنگ «در آرزوی شهادت» که به سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره شهدا است 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🕊🕊🕊🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🔵کانال شهدایی وصیت ستارگان 🔰
وصیت ستارگان 🌷💫
💚بنام اوکه عشق"شهادت"دردلها برافروخت💚 دلتنگ نباش!🥺 🇮🇷 زندگینامه شهید روح الله قربا
💚بنام اوکه عشق"شهادت"دردلها برافروخت💚 دلتنگ نباش!🥺 🇮🇷 زندگینامه شهید روح الله قربانی ❤️ (قسمت هفتاد و چهارم) ادامه... زینب با ناراحتی گفت:" یکی...😔 از دوستام بود. گفت با چند تا از اومدن مشهد، می‌خوان جمع شن دور هم. گفت تو هم اومدی بیا پیش مون. اما من گفتم با اینا اومدم، نمی‌تونم بیام."🥺 _ خب چرا گفتی نمی‌ری؟ می‌برمت.😊 _ نه، ! حالا با بابات اینا اومدیم، من برم پیش دوستام؟! _ چه زشتی ای داره آخه؟! امروز برو پیش شون، فردا با هم از صبح می‌ریم .💚💚 زینب کمی مکث کرد و گفت:" راست می‌گی؟ برم ؟ آخه جایی هم که گرفتن، خیلی به ما دوره." روح‌الله دستهٔ ساک را کشید 🧳و گفت:" اشکال نداره. یه جوری می‌ریم با هم. حالا بیا فعلاً بریم ."🏢 وسایل شان را که گذاشتند روح‌الله به پدرش گفت زینب را می‌برد پیش دوستانش و برمی‌گردد تا با هم بروند حرم. سوار شدند. تا رسیدند ظهر شده بود.🚈 روح‌الله دو تا خرید. 🌭🌭 ناهارشان را که خوردند، او را گذاشت پیش دوستانش و گفت:" هر وقت کارت تموم شد، بیام دنبالت.". زینب تشکر کرد و از هم خداحافظی کردند. زینب مدتی که پیش دوستانش بود بهش خیلی .😊 بیشتر از اینکه از جمع دوستانش لذت ببرد، از کاری که روح‌الله انجام داده بود بود. این‌قدر بهش خوش گذشت که ساعت از دستش در رفت. یک لحظه به خود آمد دید نزدیک هشت شب است.⌚️ روح‌الله حتی یک بار هم به او زنگ نزده بود که اعتراضی کند.❤️ زینب سریع گرفت. با خودش گفت:" حتماً از دستم شاکیه!📱 اما از پشت تلفن، باعث آرامشش شد.😊 _ ببخشید حواسم به ساعت نبود. _ اشکال نداره، حالا بهت خوش گذشت؟ _ آره خیلی. اما پیش زشت شد این همه مدت نبودم. _ نه بابا، اونا رفتن حرم. منم با علی رفتم. بیام دنبالت الآن؟ کارت تموم شد؟☺️🌸 _ می‌گم تو الآن از اون ور شهر بیایی اینجا دنبالم، خیلی طول می‌کشه، سختت می‌شه. می‌خوای من خودم بگیرم بیام؟🚖 _ نه، سختم نیست. الآن می‌آم دنبالت. روح‌الله یک ساعت بعد پیش زینب بود‌. در راه برگشت به هتل، زینب گفت:" وای، روم نمی‌شه تو بابات نگاه کنم! الآن می‌گه با ما اومده مسافرت، بعد رفته پیش دوستاش."😔 روح‌الله خندید و گفت:" نه، بابا این جوری نیست. کاری نداره." همان طور هم شد. پدر شوهرش او را به چشم می‌دید، نه فقط عروس.😍 به هتل که رسیدند، کمی کردند و با هم رفتند حرم. خیلی شلوغ بود. به طرف (ع) ایستادند و سلام دادند.🤚 میان آن همه جمعیت، جای دنجی را پیدا کردند و نشستند. روح‌الله برداشته بود و زینب ﷼کتاب_دعا.📓 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 در یکی از مراسم‌های رسول بود... 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫 ادامه دارد...🇮🇷 🔵کانال شهدایی وصیت ستارگان 🔰 💫☆☆☆☆🦋☆☆☆☆💫 https://eitaa.com/V_setaregan ✨☆☆☆☆💚☆☆☆☆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚💚 سخنان شهید حاج قاسم سلیمانی درباره انگشتر کریستال حرم امام رضا علیه السلام 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🔵کانال شهدایی وصیت ستارگان 🔰 💫☆☆☆☆🦋☆☆☆☆💫 https://eitaa.com/V_setaregan ✨☆☆☆☆💚☆☆☆☆✨