وصیت ستارگان 🌷💫
💚بنام اوکه عشق"شهادت"دردلها برافروخت💚 دلتنگ نباش!🥺 🇮🇷 زندگینامه شهید روح الله قربا
💚بنام اوکه عشق"شهادت"دردلها برافروخت💚
دلتنگ نباش!🥺
🇮🇷 زندگینامه شهید روح الله قربانی ❤️
(قسمت بیستم و ششم)
ادامه...
و با هم دوست می شن🌷...
_ چه جالب! مثلآ می رفتن اونجا چه کارایی انجام می دادن؟🤔
_ همه کاری می کردن؛ از #آموزش_اسلحه بگیر تا کارای آموزشی و فرهنگی. خاله می گفت تابستونا شروع می کردیم به تمیز کردن و #تعمیر_مدرسه که برای اول مهر آماده بشه. مدارس که باز می شد، به بچه ها درس می دادن. 📙📚
_ #مامان_و_بابات چه جوری ازدواج کردن؟
روح الله خندید. " اونام مثل من و تو به هم معرفی شده بودن. مامانم از اون #انقلابیا بوده. وقتی دیده بابام پاسداره و به #عشق_امام و انقلاب رفته جبهه، زود بله را گفته.☺️
خیلی ساده یه مهمونی گرفتن و رفتن سر خونه و زندگی شون.❤️
مامانم وقتی از اردوهای #جهادی بر می گرده، معلم می شه؛ معلم پرورشی.
خاله هم همین طور. می گفت زمان بعد از مدرسه خونه نمی اومدیم. می موندیم مدرسه، یا غذا درست می کردیم برای #رزمنده_ها یا پتو می شستیم. خلاصه کارای پشت جبهه رو انجام می دادن.🇮🇷
_ آره مامان منم دقیقاً همین کارا رو می کرده. می رفتن #بسیج_مسجدشون، یا آموزش اسلحه می دیدن، یا به قول تو کارای پشت جبهه را انجام می دادن.🇮🇷🌷
روحالله لبخند زد و انگار که چیزی یادش آمده باشد، "راستی، #اسمت رو کی انتخاب کرده؟"
_ مامانم. چطور؟💚
_ من اسم #زینب را خیلی دوست دارم. همیشه با خودم فکر می کردم اگر روزی ازدواج کردم و خدا بهم #دختر داد، اسمش را بزارم زینب.🌺
فکر می کردم اسم خانمم #فاطمه باشه، اما حالا که خدا خواسته اسم خانومم زینب باشه، حتمأ یه حکمتی توشه.
_ اسم تو را کی انتخاب کرده؟
_ مامانم. اول اسمم را می ذارن #عباس. بعد که #امام_خمینی به رحمت خدا می ره، مامانم به عشق امام، به بابام می گه که به اسم روحالله برام شناسنامه بگیره.🌷
_ واقعاً؟! نمی دونستم اسمت عباس بوده. چقدر ندیده مامانت را دوست دارم.❤️
قشنگ معلومه از اون انقلابیای سفت وسخت بوده.
#روحالله سرش را پائین انداخته بود.
_ خیلی دلم براش تنگ شده. تا وقتی مامانم بود، همه چیز عالی بود. همیشه شاگرد ممتاز مدرسه بودم. از بس روی درسم حساس بود.🥺
با اینکه خودش شاغل بود، همیشه حواسش بهم بود. تا فهمید به #هنر علاقه دارم، دستم را گرفت برد کلاس خط ثبت نامم کرد.
اگه الان خطم خوبه، به خاطر اینه که مامانم من رو برد کلاس خط نوشت.🖋📄
#استعداد بچه هاش را خوب می شناخت. فکرش رو بکن! مادر به این خوبی داشته باشی و بهش وابسته باشی، ولی کمتر از چند ماه از دستش بدی. کلا از وقتی مامانم مریض شد و #فوت کرد، چند ماه بیشتر طول نکشید.🥺❤️
روحالله بغض کرده بود، اما خودش را نگه داشت تا گریه نکند. یاد روزهایی افتاده بود که وقتی به خانه می آمد،
مادرش را در بستر #بیماری می دید.😔
آن قدر دیدن این صحنه.....
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
ادامه دارد...🇮🇷
🔵کانال شهدایی وصیت ستارگان 🔰
💫☆☆☆☆🦋☆☆☆☆💫
@V_setaregan
✨☆☆☆☆💚☆☆☆☆✨