یادمان شهدای ع والفجر ۸ - اروند
『خاطراتشهدا..؛ 』 •درد های بی صدا...• یکی از بسیجیان لشکر ۳۱ عاشورا تعریف میکنند شب عملیات والفجر
『خاطراتشهدا..؛ 』
•سجدهیشکر...•
در گرما گرم عملیات والفجر ۸ بود که ناگهان عَلَمدار گردان حمزه مسعود اکبری را مشاهده کردم که زخمی شده و بر زمین افتاده بود. به بالین اش که رسیدم فریاد زد: {بروید جلو، مرا رها کنید...} و در حالی که گاه گاهی ناله می کرد این عبارت را مرتب تکرار کرد. ما بنا به دستور ایشان به عملیات ادامه دادیم. خورشید پیروزی که از مناره های بلند مسجد فاو خودنمائی کرد، مسعود در میان ما نبود. دوستان گفتند ایشان در لحظات آخر از این که ناله هایش نیز برای اسلام و راه و مکتب قرآن بود، سجده شکر نموده و در همان جا به دیدار آقا اباعبدالله شتافت.
•دو رکعت عشق•
؛ ...(:✒️📻
#عملیات_ولفجر۸
#شهادت
#فاو
🌊🌴| @vaalfajr8_ir
یادمان شهدای ع والفجر ۸ - اروند
『 خاطراتشهدا..؛ 』 •خدا هست...• حسین طالبی نژاد تنها تنها پسر خانواده اش بود. جوانی رعنا و دوست د
『 خاطراتشهدا..؛ 』
•دل و دریا...•
برادر مجروحی را به اورژانس مستقر در فاو آوردند. ترکش در چند سانتی متری قلب او خانه کرده بود .او داشت آخرین لحظات عمر خود را سپری میکرد.
دیدن لحظات جان کندن او برایم سخت و ناگوار بود . هیچ وسیله ای برای جراحی نداشتم و انتقال او به پشت جبهه، نیاز به صرف زمان داشت.
دیوانه وار دوره او میچرخیدم بغض گلویم را چنگ می زد کاری از دستم ساخته نبود. آن برادر لحظه ای چشمانش را باز کرد .مرا که دید با دست به جیب پیراهنش اشاره کرد به سرعت دست بردم و از داخل جیبش کیفی را بیرون آوردم. ناخداگاه آن را گشودم عکس سه فرزند خردسالش بود با علامت به من فهماند که عکس را جلوی صورتش ببرم. صورتی که پر از خاک و خون بود .شهادتینش را گفت و پر گشود. من عکس را در دستم گرفتم و با صدای بلند گریه کردم.
چند روز پیش برادری به شهادت رسیده بود که قبل از آخرین نفس هایش برایم از هفت فرزندی که داشت تعریف کرد. دلش برای آنها تنگ شده بود. میگفت:《 آنها را به خدا سپردم. آمدهام و آماده ام برای رفتن.》
راستی آیا کسی آنها را مجبور کرده بود که به جبهه بیایند؟ فقط و فقط آنهایی که پدر شده اند می دانند دل کندن از فرزند چه حالی دارد فقط آن ها می فهمند که شهدای ما با تمام عشقی که به خانواده داشتند، چگونه خدا را برگزیدند
•🎙️راوی دکتر هاشمی•
•📚کتاب دل دریا مجموعه روزهای ماندگار ۴•
؛...(:✒️📻
#جبهه #فاو
#عملیات_ولفجر۸
#شهادت
#یادمان_شهدای_عملیات_والفجر۸
🌴🌊| @vaalfajr8_ir
『 خاطراتشهدا..؛ 』
•حرکتی باید...•
داخل یکی از شیار ها بدجوری گیر افتادیم .نه میتوانستیم جلو برویم نه کسی حاضر ب عقب نشینی بود .پشت شیار ،مقر فرماندهی بعثی ها قرار داشت .آنها با تمام توان ما را زمین گیر کرده بود .خیلی از بچه ها همان جا داخل شیار ،شهید و مجروح شدند.
ما هم میتوانستیم در صورت با از بین نبردن فرماندهی بعثی ،نمیتوانیم نیرو های عراقی فعال در آن نقطه را فلج کنیم.
آتش سنگین دشمن به فاصله کمی از بالای سرمان عبور می کرد .وضعیت سخت و طاقت فرسایی بود .دوستان و همرزمان ما یکی یکی پر پر می شدند .یکی از برادران که خون زیادی از او رفته بود ناگهان فریاد یاحسین سر داد و با تمام قدرت فریاد زد :《بردار ها!راه امام رو ادامه بدین...برید جلو.انقلاب خون میخواد ...یاحسین》
این ها را که گفت چشمانش بسته شد و دیگر صدایی از او برنخواست .بچه ها روحیه حماسی شان دوچندان شد .با صدایی بلند یا حسین گفتند و جلو رفتند ...
این روزها هر وقت سر یک دو راهی گرفتار می شوم یاد حرف های آخر آن شهید بزرگوار می افتم
•🎙️ روای :علی اکبر محمد علی تبار•
•📚کتاب دل و دریا مجموعه روزهای ماندگار•
؛...(:✒️📻
#شهدای_گمنام
#اروند #فاو #شهادت
🌴🌊| @vaalfajr8_ir
https://chat.whatsapp.com/CzflWIw9KbwFHt1Fswwgzv
『 خاطراتشهدا..؛ 』
•پرواز از قايق وسط اروند...•
قایق وسط اروند خاموش شد،همزمان یک منور روشن شد،دیدم سر یک تیربار عراقی چرخید رو قایق ما. علی اکبر فریاد زد روشنش کنید...
یکی از بچه ها رفت پشت سکان فریاد زد یا حسین و هندل را کشید. قایق چند متر پرید و روشن شد. تیربار همراه با حرکت ما چرخید و زد تنم گرم شد لباسم خونی بود. اما تیر نخورده بودم.
چشمم افتاد به علی اکبر که وسط قایق افتاده بود. صدایش کردم،تکان نخورد. سرش را بلند کردم. تیری به سرش خورده بود. به عباس نظیری گفتم: علی اکبر شهید شد. عباس به سرش میزد. گفت: برید سمت ساحل تا علی اکبر را پیاده کنیم.
•خاطره اى به ياد شهید علی اکبر فرمانی،فرمانده گروهان،گردان امام مهدی (عج)•
؛...(:✒️📻
#شهادت
#اروند_رود #فاو
🌴🌊| @vaalfajr8_ir
『 خاطراتشهدا..؛ 』
اسارت با عزت...!•
عراقی ها مقری داشتند در خارج از شهر فاو که حدوداً یک کیلومتر از شهر فاصله داشت. آنجا را که تصرف کردیم از طریق بی سیم های شان فهمیدیم که فرماندهان عراقی هنوز از حمله ما باخبر نشدند. چند نفری از بچه ها که عربی را دست و پا شکسته صحبت میکردند زود دست به کار شدند و لباس دژبانی های عراقی را پوشیدند و خیلی عادی شروع کردند به ایست و بازرسی.
فرمانده هان و نیروهای عراقی که از راه میرسیدند، دژبان ها با کمال احترام از آنها می خواستند که از خودروهای شان پیاده شوند.
عراقیها با خیال آسوده عرض ماشین پیاده میشدند. چند قدمی که می آمدند تازه میفهمیدند اوضاع غیر عادی است که دیگر خیلی دیر شده بود. بچه ها هم با عزت و احترام آن هارا به عقب منتقل میکردند!
•راوی_علی اکبر محمد علی تبار•
؛ ...(:🖤📻
#فاو
#یادمان_شهدای_عملیات_ولفجر۸
🌊🌴| @vaalfajr8_ir
https://chat.whatsapp.com/CzflWIw9KbwFHt1Fswwgzv
یادمان شهدای ع والفجر ۸ - اروند
•🌹•
『 خاطراتشهدا..؛ 』
•کربلا این جاست...•
شهید علی اصغر خنکدار موقه وداع، شهید بلباسی را سخت در آغوش کشید و رها نمیکرد. با این که همه بچهی ها مشغول خداحافظی بودند اما وداع آندو از همه تماشایی تر بود.
عملیات که میخواست آغاز شود. اصغر چهرهای متفکرانه به خود گرفته بود. وقتی قایق ما به سمت فاو حرکت کرد با این که آب خروشان اروند آن را به تلاطم واداشته بود اما اصغر ناگهان از جا برخواست و شروع کرد به صحبت. در آن تاریکی او حرف هایی زد که مو بر تنمان سیخ شد.
میگفت:
[ بچه ها من کربلا را میبینم...
آقا اباعبدالله را میبینم...]
از حرف هایش بهت زده بودیم. جملاتش را که ادا کرد، تیری آمد و درست نشست روی پیشانیش. آرام زانو زد و افتاد توی بغلم. خشکم زده بود. دست انداختم تو موهایش. سرش را بالا گرفتم و به صورتش خیره شدم. چهره اش مثل قرص ماه می درخشید. خون موهایش را خضاب کرده بود.
•راوی_ سید حبیب الله حسینی•
؛ ...(:🖤📻
#امام_حسین_علیه_السلام
#شهادت #فاو
#یادمان_شهدای_عملیات_ولفجر۸
🌊🌴| @vaalfajr8_ir
https://chat.whatsapp.com/CzflWIw9KbwFHt1Fswwgzv
یادمان شهدای ع والفجر ۸ - اروند
•🌿•
『 خاطراتشهدا..؛ 』
•سلامی از راه دور...•
تو عملیات رادیوی کوچکی داشتم تا از اخبار عملیات با خبر شوم. خیلی دوست داشتم بدانم نام عملیاتی که در آن حضور دارم چه است؟! نمیدانم روز دوم بود یا سوم که گوینده معروف رادیو در آن روزها که بیشتر هنگام عملیات با مارش صحبت می کرد، باصدای جذابش گفت:
[ پرچم سبز ثامن الائمه به دست پر توان فرمانده لشکر ویژه ۲۵ کربلا بر بالای منارهی مسجد فاو به اهتزاز در آمد.]
با شنیدن این خبر احساس شعف عجیبی به من و بقیهی دوستان که جا دارد یادی از شهید صمصام طور هم بکنم، دست داده بود.
روزهای بعد محل اقامتمان نزدیکیهای مسجد فاو شد. به
طوری که منارهی مسجد به راحتی دیده میشد.
پرچم را که نگاه می کردیم، خستگی از تنمان بیرون میرفت.
با نسیم ملایم باد، پرچم آن بالا به زیبایی تکان میخورد. با
دیدن آن حس پیروزی سراسر وجودمان را فرا میگرفت. حالا فاو،
ستاره ای داشت که شب و روز بر بلندای شهر میدرخشید.
پرچم، بوی عشق میداد، بوی زیارت و بوی بوسه های زائرین.
عطر دلدادگی از آن به مشام می رسید. پرچمی که با هر نگاه، دلمان را به پرواز در می آورد و می برد کنار ضریح باصفای امام غریبان،
امام والفجر هشت،
غریب الغربا،
آقا علی بن موسی الرضا {ع}.
همان امامی که خیلی از دوستان شهید ما از آسان ملکوتی آن حضرت جواز پر گشودن را دریافت کردند.
هر بار که چشممان به پرچم امام غریبمان میافتاد که بر فراز منارهی مسجد فاو به اهتزاز در آمده بود دست به سینه میگذاشتیم و از راه دور زائر حرم با صفای آن حضرت میشدیم.
صلی الله علیک یا ابا الحسن. صلی الله علی روحک و بدنک.
•راوی_مفید اسماعیلی سراجی•
؛ ...(:🖤📻
#علی_ابن_موسی_الرضا{ع}
#فاو #عشق #ولفجر۸
#یادمان_شهدای_عملیات_ولفجر۸
🌊🌴| @vaalfajr8_ir
https://chat.whatsapp.com/CzflWIw9KbwFHt1Fswwgzv
『🔰ارسالی..؛ 』
نمایی از یادمان شهدای عملیات والفجر ۸ اروندکنار
از سمت کشور عراق شهر فاو
ارسالی از خادم الشهداء علی والی
؛ ...):🏴🇮🇷
#مرز #عراق #فاو #ایران #اروند_رود #هفته_دفاع_مقدس_گرامی_باد
#یادمان_شهدای_عملیات_والفجر8
🌊🌴| @vaalfajr8_ir
https://chat.whatsapp.com/CzflWIw9KbwFHt1Fswwgzv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
『🌿تقدیم_به_رزمنده_هامون..؛ 』
تصاویری از مقدمات شب عملیات والفجر ۸
؛ ...(:🖤🌊
#قبل_از_عملیات #شب_حمله _اروند #فاو #خاطره #دریادلان
#یادمان_شهدای_عملیات_والفجر8
🌴🌊| https://eitaa.com/joinchat/1579941986Cac0cbb1a22
https://chat.whatsapp.com/CzflWIw9KbwFHt1Fswwgzv
『📋۳اسفند|سالروزشهادت..؛ 』
ای کاش دریایی از خون بودم و آن را نثار انقلاب اسلامی میکردم .
شهید ابراهیم بابائی توسکی
شهادت ۳ اسفند ۱۳۶۴
محل شهادت فاو عملیات والفجر ۸
؛...):🖤💔
#فاو #عراق #سالروز #شهادت #اروند_رود
#منطقه_سوم_نیروی_دریایی_سپاه
#یادمان_شهدای_عملیات_والفجر8
🌴🌊| https://eitaa.com/joinchat/1579941986Cac0cbb1a22
https://chat.whatsapp.com/KPz9PFAkh9yI4AOFrkC5r4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
『🔰حضوراولینکاروان..؛ 』
حضور اولین کاروان راهیان نور دانش آموزان اراک
۴اسفند۱۴۰۰
؛...(:🚌🛳️
#فاو #راهیان_نور #راهیان_نور_دریایی #اروند_رود
#منطقه_سوم_نیروی_دریایی_سپاه
#یادمان_شهدای_عملیات_والفجر8
🌴🌊| https://eitaa.com/joinchat/1579941986Cac0cbb1a22
https://chat.whatsapp.com/KPz9PFAkh9yI4AOFrkC5r4
یادمان شهدای ع والفجر ۸ - اروند
『🔰حضور_کاروان_ها..؛ 』
حضور کاروان های راهیان از نقاط مختلف کشور
۱۰ اسفند ۱۴۰۰
؛...(:🚌🛳️
#فاو #راهیان_نور #راهیان_نور_دریایی #اروند_رود
#منطقه_سوم_نیروی_دریایی_سپاه
#یادمان_شهدای_عملیات_والفجر8
🌴🌊| https://eitaa.com/joinchat/1579941986Cac0cbb1a22
https://chat.whatsapp.com/KPz9PFAkh9yI4AOFrkC5r4
『🔰حضور_کاروان_ها..؛ 』
حضور کاروان های راهیان نور
از نقاط مختلف کشور (۱۴اسفند۱۴۰۰)
؛...(:🚌🛳️
#فاو #راهیان_نور #راهیان_نور_دریایی #اروند_رود
#منطقه_سوم_نیروی_دریایی_سپاه
#یادمان_شهدای_عملیات_والفجر8
🌴🌊| https://eitaa.com/joinchat/1579941986Cac0cbb1a22
https://chat.whatsapp.com/KPz9PFAkh9yI4AOFrkC5r4
『🔰حضور_کاروان_ها..؛ 』
گشت دریایی کاروان های راهیان نور
از نقاط مختلف کشور (۱۴اسفند۱۴۰۰)
؛...(:🚌🛳️
#فاو #راهیان_نور #راهیان_نور_دریایی #اروند_رود
#منطقه_سوم_نیروی_دریایی_سپاه
#یادمان_شهدای_عملیات_والفجر8
🌴🌊| https://eitaa.com/joinchat/1579941986Cac0cbb1a22
https://chat.whatsapp.com/KPz9PFAkh9yI4AOFrkC5r4
『🔰حضور_کاروان_ها..؛ 』
حضور کاروان های راهیان نور
از سراسر کشور(۱۷اسفند۱۴۰۰)
؛...(:🚌🛳️
#فاو #راهیان_نور #راهیان_نور_دریایی #اروند_رود
#منطقه_سوم_نیروی_دریایی_سپاه
#یادمان_شهدای_عملیات_والفجر8
🌴🌊| https://eitaa.com/joinchat/1579941986Cac0cbb1a22
https://chat.whatsapp.com/KPz9PFAkh9yI4AOFrkC5r4
『اروند..؛』
وپلاکشرابهاروندسپرد.
#اروند #فاو #اروندرود
#شهیدان
#منطقه_سوم_نیروی_دریایی_سپاه
#یادمان_شهدای_عملیات_والفجر8
🌴🌊| https://eitaa.com/joinchat/1579941986Cac0cbb1a22
https://chat.whatsapp.com/CzflWIw9KbwFHt1Fswwgzv
یادمان شهدای ع والفجر ۸ - اروند
『 📚خاطراتشهدا 』 جا ماندیم... احمد بیرامی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس به روایت جالبی از عملیات و
『 📒خاطراتشهدا』
سلامی از راه دور...
تو عملیات رادیوی کوچکی داشتم تا از اخبار عملیات با خبر شوم. خیلی دوست داشتم بدانم نام عملیاتی که در آن حضور دارم چه است؟! نمیدانم روز دوم بود یا سوم که گوینده معروف رادیو در آن روزها که بیشتر هنگام عملیات با مارش صحبت می کرد، باصدای جذابش گفت:
[ پرچم سبز ثامن الائمه به دست پر توان فرمانده لشکر ویژه ۲۵ کربلا بر بالای منارهی مسجد فاو به اهتزاز در آمد.]
با شنیدن این خبر احساس شعف عجیبی به من و بقیهی دوستان که جا دارد یادی از شهید صمصام طور هم بکنم، دست داده بود.
روزهای بعد محل اقامتمان نزدیکیهای مسجد فاو شد. به
طوری که منارهی مسجد به راحتی دیده میشد.
پرچم را که نگاه می کردیم، خستگی از تنمان بیرون میرفت.
با نسیم ملایم باد، پرچم آن بالا به زیبایی تکان میخورد. با
دیدن آن حس پیروزی سراسر وجودمان را فرا میگرفت. حالا فاو،
ستاره ای داشت که شب و روز بر بلندای شهر میدرخشید.
پرچم، بوی عشق میداد، بوی زیارت و بوی بوسه های زائرین.
عطر دلدادگی از آن به مشام می رسید. پرچمی که با هر نگاه، دلمان را به پرواز در می آورد و می برد کنار ضریح باصفای امام غریبان،
امام والفجر هشت،
غریب الغربا،
آقا علی بن موسی الرضا {ع}.
همان امامی که خیلی از دوستان شهید ما از آستان ملکوتی آن حضرت جواز پر گشودن را دریافت کردند.
هر بار که چشممان به پرچم امام غریبمان میافتاد که بر فراز منارهی مسجد فاو به اهتزاز در آمده بود دست به سینه میگذاشتیم و از راه دور زائر حرم با صفای آن حضرت میشدیم.
صلی الله علیک یا ابا الحسن. صلی الله علی روحک و بدنک.
👤راوی_مفید اسماعیلی سراجی
#علی_ابن_موسی_الرضا{ع}
#فاو #عشق
#منطقه_سوم_نیروی_دریایی_سپاه
#یادمان_شهدای_عملیات_ولفجر8
🌴🌊| https://eitaa.com/joinchat/1579941986Cac0cbb1a22
یادمان شهدای ع والفجر ۸ - اروند
「🎞 ریلز | Reels」 بیان عشق و شرح غم بماند بعد در وقتش... #شهادت | #حضرت_زینب_س | #ریلز 🌊| یادمانش
38.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
「🎞 ریلز | Reels」
یاد بدنهایی که بی سر بین دشت است
یا در دل ارونـــد رفته برنگشته است
با رمز یا زهـــرا دلـم مهمان فاو است
این روزها..
یاد آور والفجر۸ است..؛
🎙خادم الشهدا سید محسن تقوی
#اروند | #فاو | #والفجر۸
#سالگرد_عملیات | #ریلز
🌊| یادمانشهدایعملیاتوالفجر۸