🌺 همه‌ی آتش‌ها از کُنده‌ی فلان و فلان برمی‌خیزد. 🌺 💧۱. هنگامی که [ ... ] پشت در آمد، حضرت فاطمه - علیهاالسلام - با بلندترین صدای خود، فرمود: "ای پدر! ای رسول‌الله! پس از شما از [ ... ] و [ ... ] چه‌ها که کشیدیم! (مناقبُ‌اهل‌البیت للشروانی،ج۱،ص۴۰۲؛ نام آن دو نفر در منبع آمده است. ) 💧۲. بار دوم که امام‌حسین - علیه‌السلام - مُشت خود را از خون آن ضربه‌ی کاری که به ایشان زدند، پُر کردند، آن را به سر و ریش خود را کشیده و فرمودند: به خدا قَسَم تا زمانی که جَدّم رسول‌الله را ببینم، این‌گونه - خضاب‌کرده با خون خود - خواهم بود و به ایشان خواهم گفت: فلان و فلان مرا کُشتند. (مقتلُ‌الخوارزمی،ج۲،ص۳۹؛ مطمئنا امام‌حسین در آن وضع و آن زمان نام آن دو نفر قاتلِ اصلیِ خود را بُرده‌اند اما راویان بعدی از روی تقیه نام آنان را پوشانده‌اند و شاید خوارزمی هم نمی‌دانسته مقصود چه کسانی‌اند.) 💧۳. پس از شهادت امام‌حسین - علیه‌السلام - عبدالله ( پسر عمربن‌الخطاب ) نامه‌ای توبیخ‌کننده برای یزیدملعون نوشت و یزید در پاسخش نوشت: ای کودن! اگر این حکومت برای کسانی غیر از ما بود [ یعنی برای اوصیای پیامبر که امامان شیعه باشند، بود ]، پدرت نخستین کسی بود که این کار [ کشتنِ اهل‌البیت و اوصیای پیامبر ] را پایه‌گذاری کرد و ... (نهج‌الحق و کشف‌الصدق،ج۱،ص۳۵۶) 💧۴. هنگامی که نظر و اعتقاد جناب زید ( پسر امام‌سجاد علیه‌السلام ) را درباره‌ی [ ... ] و [ ... ] پرسیدند، پاسخی نداد تا این که گاهِ جهادش تیری به صورت او زدند. تیر را که از صورت خود بیرون کشید، فرمود: کسی که اعتقاد و نظرم را درباره‌ی [ ... ] و [ ... ] پرسید، کجاست؟ به خدا قَسَم آن دو نفر در این خونی که از من ریخته شد، شریک‌اند. (تقریبُ‌المعارف،ص۲۵۰؛ نام آن دو نفر در منبع آمده است.) 💧۵. عبدالله ارجانی گفته: با امام‌صادق - علیه‌السلام - در راه مدینه به مکه همراه شدم و در روستائی به نام عُسفان پیاده شده و استراحت کردیم. سپس گذرمان به کوهِ سیاهِ ترسناکی افتاد. به ایشان - علیه‌السلام - عرض کردم: "این کوه چه قدر ترسناک است! در راه مانند آن را ندیدم." امام فرمود: "می‌دانی نام این کوه چیست؟" گفتم: "نه." فرمود: "نامش کمد است و این‌جا قطعه‌ای از دوزخ است و قاتلان جَدّم [ امام‌حسین ] را در این کوه نگه‌داشته‌اند ... من هیچ‌گاه در سفرهایم از این کوه نگذشته‌ام مگر این‌که فلان و فلان را دیدم که به من التماس کرده و کمک می‌خواهند و من هم به آنان می‌گویم: این مردم کاری را دنبال کردند که شما پایه‌گذاری کردید؛ زمانی که حاکم شدید، به ما رحم نکردید و ما را کشتید و ... (کاملُ‌الزیارات،ج۱،ص۳۴۰و۳۴۱) 💧۶. امام‌هادی - علیه‌السلام - روز دوشنبه شهید شدند و در شهادتشان کنیزی سیاه‌پوست در میان آه و ناله‌اش می‌گفت: "از این روز دوشنبه، چه‌ها که دیدیم و کشیدیم!" (بحارُ‌الاَنوار،ج۱۲،ص۲۵۲؛ به‌نقل‌از‌مُرُوجُ‌الذهَب) در کربلا هم دختری از اهلُ‌البیت شیون کرده‌ و می‌گفت: "آن دوشنبه چه‌ها که بر سر ما آورد!" با این‌که عاشوراء در روز جمعه بود! سقیفه دوشنبه برپا شد. 💧۷. قاضی ابو‌بکربن‌ابی‌قریعه نیز در ابیاتی سروده: - ای کسی که پیوسته از معضِله‌ای بد می‌پرسی! - لجن را به‌هم‌نزن که بوی گندش همه جا پخش می‌شود. - گرچه اگر بخواهی بپوشانی نیز، مانند ‌طبل‌زدن زیرِگلیم است و پنهان‌کاری و نگفتن، سودی ندارد. - من پاسخ پرسشت را می‌دانم اما نمی‌گویم. - اگر ترس جان نبود از رازهای آل‌محمد (صلوات‌الله‌علیهم) چیزهای جالبی می‌گفتم که دیگر از شنیدنِ چرت و پرت‌های مالک و ابوحنیفه بی‌نیاز می‌شدید. 👈 - و نشان داده و ثابت می‌کردم که حسین‌بن‌علی - علیهماالسلام - را روز سقیفه کشتند. ( نه عاشوراء! ) 👉: يا من يسائل دائباً عن كل معضِلة سخيفة! لا تكشفن مغطئاً فلربما كشفت جيفة و لرب مستور بدا كالطبل من تحت القطيفة ان الجواب لحاضر لکننی اخفیه خیفة لولا اعتداد رعیة الغی سیاستها الخليفة و سیوف اعداء بها هاماتنا ابداً نقیفة، لنشرت من أسرار آ... ...ل محمد جملاً طریفة تغنيكم عما رواه مالك و أبوحنيفة 👈 و أريتكم ان الحسين اُصِي‌... ...بَ في يوم‌السقيفة 👉 ولأي شئ لُحّدت بالليل فاطمة الشریفة و لما حمت شيخيكم عن وطيء حجرتها المنيفة واهاً لبنت محمد ماتت بغصتها أسيفة! (کشفُ‌الغُمَّه،ج۱،ص۴۷۶)

مرحوم محقق اصفهانی ( کمپانی) در رثای حضرت علی اصغر سلام الله علیه؛ و ما رماه اذ رماه حرمله و انما رماه مَن مهّد له سهم اتی مِن جانب السقیفه و قوسه علی ید الخلیفه حضرت زینب سلام الله علیه بر بدن مطهر سیدالشهدا سلام الله علیه فرمود؛ بأبي مَن أضحى عسكره في يوم الإثنين نهبا

باد زدن عزاداران

استاد از شما بعید بود به این‌مسائل ورود کنید ولی به نظر میرسه کاری که میرحسین کرد بهترین راه برای مطرح کردن(کشف) سید مجتبی خامنه ای برای رهبری بود و یه بهانه هم برای خبرگان جور کرد که حتما ایشان ویژگی خاصی دارند که فتنه گران نگرانند لذا به نظر بنده همه اینها بازی سیاسی است 😁

نوشتم اول خط بسمه‌‌تعالی سر بلند مرتبه پیکر بلندبالا سر فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد که بنده‌ی تو نخواهد گذاشت هرجا سر قسم به معنی "لا یمکن الفرار از عشق" که پر شده است جهان از حسین سرتاسر نگاه کن به زمین! ما رایت الا تن به آسمان بنگر! ما رایت الا سر سری که گفت من از اشتیاق لبریزم به سرسرای خداوند می‌روم با سر همان سری که یحب‌الجمال محوش بود جمیل بود جمیلا بدن جمیلا سر سری که با خودش آورد بهترین‌ها را که یک‌به‌یک همه بودند سروران را سر زهیر گفت حسینا! بخواه از ما جان حبیب گفت حبیبا! بگیر از ما سر بنازم ام‌وهب را به پاره تن گفت: برو به معرکه با سر ولی میا با سر خوشا به‌حال غلامش، به آرزوش رسید گذاشت لحظه آخر به پای مولا سر امام غرق به‌خون بود و زیر لب می‌گفت: به پیشگاه تو آورده‌ام خدایا سر حروف اطهر قرآن و نعل تازه اسب چه خوب شد که نبوده است بر بدن‌ها سر جدا شده‌است و سر از نیزه‌ها درآورده است جدا شده‌است و نیافتاده است از پا سر صدای آیه کهف الرقیم می‌آید بخوان! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر دلم هوای حرم کرده است می‌دانی دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر سید حمید رضا برقعی

چرا مطالب منو منتشر نمی کنی😁

مطالب بنده رو هم اصلا منتشر نمیکنی.

ولی مطالب منو منتشر میکنید😍

مطالب منم دلبخواهی منتشر میکنید😂