حاج آقا اوندفعه که رفته بودین حج صورتتون خیلی نورانی شده بود ولی الان هنوز صورتتون نورانی نشده معلومه گناهاتون هنوز نریخته بیشتر استغفار کنید 😅

سلام حاجی یه لحظه قبل باز کردن عکس فکر کردم شما دارید آن بنده خدا پیرزن رو با بیلچر می برید

حجّت ثانی عَشَر مَهدی بُوَد نعمتِ حق بر بَشَر مهدی بُوَد ساربانِ کاروانِ اِنس و جنّ انبیا را تاج سر مهدی بود یوسف زهرا به کنعانِ جهان باغ عصمت را ثَمَر مهدی بود ناخدای کشتی خلقِ خدا شافعِ روز خطر مهدی بود مُنجیِ عالَم ز شرّ ظالمان بهرِ مظلومان پدر مهدی بود این جهانِ آفرینش چون صدف اندر آن تنها گُهَر مهدی بود روز و شب در انتظار نور او پیشوای منتظَر مهدی بود وافی از وصفِ صفاتش عاجز است چونکه حق را جلوه گر، مهدی بود

سلام حاج آقا حجتون مقبول ما هم یه رفیق داریم کانال زده اسمشم گذاشته «یادداشت های من» ولی تقریبا همش از دیگرانه البته اون بر خلاف شما معمولا با نقل قول ارسال نمی کنه آدم فکر میکنه خودش گفته😂

جانم به فدایت یاسرم😭 صدات از گوش من بیرون نمیره تو میشی اشک و میشینی رو گونم من پژمرده تنها و خسته با بغض تو گلوم واست میخونم میخونم هرگز از یادم نمیری زدی توی وجودم برگ و ریشه دلیل بودنم تنها تو بودی فراموشم نمیشی تا همیشه   من از تو دورم و میدونم اینو نمیگیره کسی جاتو تو قلبم اگه بودی کنارم آرزوم بود بشم پروانه و دورت بگردم میخونم هرگز از یادم نمیری زدی توی وجودم برگ و ریشه دلیل بودنم تنها تو بودی فراموشم نمیشی تا همیشه

فدایت شوم نزدیکم به تو مثل اسفند به فروردین؛ دوری از من مثل فروردین تا اسفند…

بُرج ساعت اونهایی که در سال های اخیر به مکه مشرف شده اند، برج ساعت را در جوار مسجد الحرام دیده اند. برجی که می گویند : ۶۰۰ متر ارتفاع دارد و بزرگترین برج ساعت جهان است. دو تا عقربه هاش ۲۲ و ۱۷ متر است و از سی کیلومتری می توان زمان را از روی آن تشخیص داد. معمولاً زائران با ناخوشایندی از آن یاد می کنند و از ساخته شدن آن در کنار مسجد الحرام ناراضی هستند. وقتی طواف می کنی همین که از حِجر اسماعیل رد می شوی، برج ساعت نظرت را جلب می کند و خیلی ها هم معتقدند این برج، عظمت و شکوه کعبه را تحت الشعاع قرار داده است. اما در سفر حج سال ۹۰ زائری خوش ذوق داشتیم که شعرهای انصافاً زیبایی می گفت. در منا که بودیم یک شب محفل انسی تشکیل دادیم که هر کس مطلبی بگوید و به عنوان یادگاری فیلم برداری شود. نوبت به آن زائر شاعر که رسید، گفت: در طوافِ کعبه، جمعی عاشق و فرزانه دیدم خویش را دربینِ آنها، کمترین دیوانه دیدم کعبه را زیبا و ساده، باصفا و پُر اُبُهَّت برج ساعت را به پیشش کلبه ای ویرانه دیدم! تا به حال از شنیدن شعری به این اندازه لذت نبرده بودم خیلی زیبا گفته بود👏👏👏