eitaa logo
🌅 وقت سحر 🌅
1.9هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
7 فایل
کانال شخصی دکتر رفیعی (پزشک)
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 کسانی که به هنر بی‌اعتنا هستند؛ تیشه به ریشه انقلاب می‌زنند / در پیوند انقلاب و هنر، بحث مرگ و زندگی است. 👈 سخنان در جمع اعضای دبیرخانه 🔰 در شرایطی که یک عده که خودشان از هم پاشیده‌اند؛ از فروپاشی! و بن‌بست و بحران... حرف می‌زنند، وقتی به واقعیت نگاه می‌کنید در سینما که عرصه تسخیر شده توسط روشنفکرها و غرب‌زده‌ها تلقی می‌شد، چهارتا فیلم همزمان اکران شده. هر چهار تا هم پرفروش و هر چهارتا هم ذیل گفتمان انقلاب. در بیست سال اخیر اولین فیلم سینمایی است که ساواک و سلطنت‌طلبها را زده. غیرت ملی را مطرح کرده. و هم یک جور دیگر. 🔰 در علم مدیریت، یعنی کشف و استحصال پایدار در شرایط رقابتی. فیلشاه این مزیت انحصاری را نسبت به فیلم‌های غرب زده دارد که در 800 کشور معرفی شود و برایش بلیط فروخته شود. بله یکسری امکانات هم آن‌ها دارند و ما نداریم. آن‌ها در رسانه قوی هستند، ما ضعیف‌تریم. ولی ما هم امکاناتی داریم که آن‌ها ندارند. مثل همین انگیزه‌های داوطلبانه، همین شور جوانانه‌ی نسل جدید انقلاب که در یک نماز جمعه ۴۰۰ بلیت می‌فروشد. در دیروز فیلشاه سه و نیم میلیون فروخته است. 🔰 مثل اینکه عملیات در جریان باشد، ولی مساجدِ پشت جبهه؛ بی‌اعتنا باشند. «کأن لم یکن شیئا مذکورا». در دفاع مقدس، وقتی عملیاتی می‌شد بلافاصله سر چهارراه‌ها و جلوی مسجدها بلندگو می‌گذاشتند، صندوق کمک به جبهه در مساجد راه می‌افتاد، شوری ایجاد می‌شد. الان این عملیات شروع شده است. چهارتا اسکادران سینمای انقلاب فیلم ساخته‌اند. باید پشتیبانی کنیم. بالاخره ما یک وُسعی داریم. انگار درکی نداریم چه اتفاق بزرگی افتاده. 🔰 بلیط‌فروشی در نماز جمعه بهترین مثال است. چرا در و و و نشده است؟ این مشکل است. نه ربطی به تهیه‌کننده دارد، نه کس دیگری. در تبریز هم پای کار آمده است. باید فقط دراستان های آذری؛ سه چهار میلیاردتومن فروش می‌کرد. 🔰ما باید در لحظه؛ تشخیص بدهیم چه کنیم. شماها باید افسران جنگ نرم باشید.همه می‌گویند «ما همه سرباز توییم خامنه‌ای».آقا می‌گوید من می‌خواهم باشید! ما می‌گوییم نه، می‌خواهیم باشیم! می‌گوید من افسر می‌خواهم که خودش بفهمد، کند که چه کند. افسر جنگ نرم باید بفهمد که اگر به وقت شام 30میلیارد بفروشد انقلابی در سینمای ایران به وجود خواهد آمد. اگر به وقت شام 30میلیارد فروش کند یعنی تیر خلاص به . و شوق این را داشته باشید که این هدف محقق شود. و این خیلی دور از دسترس نیست و شدنی است. 🔰ما الان می‌توانیم خودمان را معطل آسیب‌شناسی ستادها کنیم،ولی می‌توانیم هم بگوییم . این را متناسب با فرصت‌های فوری و از دست‌رونده،هدف عملیاتی خود قرار دهید. بعد ساز و کارهایش را بچینید و ابتکار کنید.اگر قرار است به وقت شام 30 میلیارد بفروشد باید چه کار کنیم. بعد دیگر به معنای واقعی کلمه؛ کار شبانه‌روزی و جبهه‌ای می‌شود.امروز یک کار خوبی کرده است.همه برویم زیر علمش سینه بزنیم تا این پرچم برافراشته شود. 🔰همین تجربه صومعه‌سرا را گسترش دهید. مشابه صومعه‌سرا ما حداقل 300 تا شهر داریم.به راحتی همین اکران‌های مردمی می‌تواند میلیاردها تومان به فروش فیلم اضافه کند. جریان روشنفکری این را ندارد، این همه آدم داوطلب و با انگیزه ندارد. از نظر کمّی هم ما بیشتریم. 🔰این جمله‌ی آقا را که در زمان ریاست جمهوری گفته‌اند و پس نگرفته‌اند باید سر در بزنیم که هیچ انقلابی اگر با هنر آمیخته نشود ماندگار نخواهد شد.یعنی در پیوند انقلاب و هنر،بحث مرگ و زندگی است.بحث مستحب نیست که به شعر و موسیقی و گرافیک و داستان انقلاب اعتنا کردی یا نکردی، به سینمای انقلاب اعتنا کردی یا نکردی؛ فرقی نمی‌کند و ربطی به انقلابی بودن ندارد! کسانی که وسعش را دارند اما به هنر بی‌اعتنا هستند دارند تیشه به ریشه انقلاب می‌زنند. 🔰مصداقش چه است؟در همین سه چهار سال این همه فیلم خوب آمده است، چند تا از بچه‌بسیجی‌ها احساس وظیفه کرده‌اند؟ حداکثر در حد یک کار مستحب دیده‌اند! گفته‌اند اگر اعتکاف یا راهیان‌نور برویم بهتر است. که هیچ، واجب کفایی هم نمی‌بینند. از 80 میلیون، حداکثر دومیلیون می‌روند سینما.78 میلیون نفر به هر دلیلی سینما نمی‌روند. اگر ما در کنار دو میلیون فعلی، دو میلیون نفر را به هنر انقلاب علاقه‌مند کنیم؛ برده‌ایم. کاری که با وجود این همه آثار خوب و جذاب اما قدرناشناخته و بی‌پشتیبان؛ سخت هم نیست و فقط همت لازم دارد. 🆔 @jalili_vahid 🌠 آدرس كانال وقت سحر در پيام رسان هاى ايرانى: 🔻🔻🔻 https://eitaa.com/vaghtesahar 🔻🔻🔻 https://sapp.ir/vaghtesahar
☀️ خمینیِ بیرجند ☀️ 🔰 «بخشی از مصاحبه اختصاصی استاد سیدحمید روحانی با آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در مورد وقایع پیش از 15خرداد سال 42 بازنشر به‌مناسبت دیدار مقام معظم رهبری با مردم خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان 🔹خاطرات زیر بخشی از مصاحبه اختصاصی حجت‌الاسلام والمسلمین با رهبر عظیم‌الشأن انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در دوران ریاست‌جمهوری در دهه 60 انقلاب اسلامی است که برای اولین‌بار توسط فصلنامه پانزده خرداد منتشر شد.در این مصاحبه خاطراتی جذاب و شنیدنی مطرح شده است که که از عمق نفوذ روحانیت انقلابی و خالص در قلب ملت خبر می دهد.گوشه ای از این مصاحبه را می خوانیم: 🔸«[آیت‌الله العظمی خامنه‌ای:] من آن روز (هفتم محرم سال 42) منبر رفتم و درباره اهداف دشمنان اسلام صحبت کردم و گفتم که قصدشان محو اسلام است و اسلام بزرگ‌ترین مانع برایشان در راه اهدافشان است و به قدر چند دقیقه در این باره صحبت کردم و بعد مطلب را به رساندم، گفتم همان خط مشی بود و همان جریان بود که منتهی شد به اینجا که در یک روز مقدس در مدرسه فیضیه در در خانه امام صادق بریزند کماندوها چنین بکنند و چنان بکنند؛ از آتش زدن عمامه، از آتش زدن قرآن، از وسائل طلاب آنچه را که دیده بودم و شنیده بودم همه را بیان کردم. ضجه مردم بلند شد، مردم گریه کردند و غوغایی شد. 🔹صبح بعد از نماز نشسته بودم داشتم تعقیبات نماز می‌خواندم که دیدم مأمور آمد و گفت آقا بفرمایید برویم شهربانی، گفتم برای چه شهربانی؟ گفت برای چی را بعداً به شما می‌گویم... بعد دو رکعت نماز استخاره خواندم و صد مرتبه «أستخیرالله برحمته خیرة فی عافیة» را گفتم... روایت دارد که آنچه خیر و صلاح است بر قلب انسان و به زبان انسان جاری می‌شود و نمازش را خواندم و بنا کردم أستخیرالله را گفتن و بعد با مأمور راه افتادم رفتم. 🔸[رئیس شهربانی] گفت چه گفتید؟ گفتم قضیه بود. حادثه مهمی بود من طلبه هستم دیده بودم تحت تأثیرم مسلمانم خواستم مردم بدانند. بنا کرد مرا نصیحت کردن که شما قول بده که از این حرف‌ها نزنی و برو بیرون؛ گفتم من چنین قولی نمی‌توانم بدهم. گفت شما اگر قول ندهی من مجبورم با شما سخت‌گیری کنم. زیرا که من مأمورم گفتم، من هم مأمورم، مأمورم که این حرف‌ها را بزنم او چشمش گرد شد که چه مأموریتی من دارم از طرف کیه و شاید اصلاً فکر کرد که اطلاعات مهمی به دستش آمد. گفت شما از طرف کی مأموری؟ گفتم از طرف خدا؛ این خیلی تحت تأثیر قرار گرفت. 🔹مرا بردند مجدداً توی اتاق رئیس شهربانی آنجا چند تا قاضی از دادگستری آمدند آنجا و نشستند و از من سؤالاتی کردند و شبیه بازپرسی رسمی دادگستری بود. من آن وقت خیال کردم دادگاه است. دادگاه تشکیل داده بودند برای اینکه بتوانند مرا با قرار آزاد کنند. علت این بود که در خارج اوضاع شلوغ شده بود من این را بعد فهمیدم معلوم شد که آن روز که مرا گرفتند خبرش همه جا پخش شده بود و این پختگی کار امام بود اگر روز تاسوعا کسی این حرف‌ها را می‌زد فرصت فکر کردن برای مردم نمی‌ماند روز هفتم که آدم این حرف را می‌زد تا روز تاسوعا و عاشورا که روز تصمیم‌گیری مردمی است فرصت فکر کردن جا افتادن چیزی برای مردم باقی می‌ماند حرف دهان به دهان می‌گشت و همین شد. 🔸من روز هفتم این حرف‌ها را زدم، مردم فهمیدند که من هستم صبح نهم که مرا گرفتند مطلب کاملاً جا افتاده بود برای مردم و می‌توانستند تصمیم‌گیری کنند. این بود که راه افتاده بودند هیئت مختلف منزل آقای این طرف و آن طرف که بعداً آقای تهامی به من می‌گفت این‌ها می‌خواستند بیایند به شهربانی حمله کنند می‌گفت من گفتم بابا! خون راه می‌افتد گفتند راه بیفتد و تهامی نگذاشته بود و مانع شده بود و شاید در حقیقت به داد من رسیده بود چون وضع من به مراتب مشکل‌تر می‌شد. ایشان گفته بود من آزادش می‌کنم از زندان و همین اعمال نفوذها را ایشان کرده بود. 🔹آن‌ها هم از خدا می‌خواستند که مرا آزاد کنند؛ شهربانی‌چی‌ها و دستگاه پلیس در آنجا. زیرا که زندانی بودن من مردم را به هیجان می‌آورد منتظر بهانه بودند و به هر حال آزاد کردند. منتهی از آقای همان سیدی که گفتم قول گرفتند که من را ببرد خانه خودشان و من جایی نروم و منبر هم نروم. 🔸وضعیت دستگیری و اخراج من از کاری کرد که تأثیرش در مردم تا مدت‌ها باقی ماند. ماه صفر همان سال یکی از دوستان ما آسید جواد علم‌الهدی را می‌شناسید از دوستان مشهدی ماست، ایشان هم می‌رفت بیرجند محل منبرش بیرجند بود وقتی که رفت آنجا و برگشت به من گفت که تو شده‌ای مردم آنجا مثل آقای خمینی به تو علاقه دارند و عجیب تأثیر رویشان کرده بود. (فصلنامه تخصصی پانزده خرداد،ش۴۳ و ۴۴، تابستان ۹۴) 🔻 منبع: رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی