eitaa logo
وحدت وجود
349 دنبال‌کننده
479 عکس
275 ویدیو
162 فایل
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅༼﷽༽༅࿇༅࿐ྀུ༅𖠇 برخیز و به نزد آن #نکونام درآی در صحبت آن یار دلارام درآی زین دام بُرون جه و درآن دام درآی از در اگرت براند از بام درآی ─༅࿇༅࿐ྀུ༅𖠇✨𖠇༅࿐ྀུ༅࿇༅─
مشاهده در ایتا
دانلود
احدیت ذاتی سرسلسله” وحدت در کثرت ” است : اما پس از هویت غیبیه که در قیاس با اطلاق آن هیچ چیزی فرض نداشت به اولین مرتبه وجودی یعنی احدیت ذاتی می رسیم که تحت اشراف آن، تمام تعین ها و تجلیات و شکن های وجودی ظهور می کنند. باید توجه داشته باشیم که قاعده تجلی وحدت در کثرت بیان می کند که هر مرتبه از وجود خدا هم در کثرات قلمرو خودش متجلی می شود و هم در مراتب پایین تر از خودش تجلی می کند. با توجه به توضیحاتی که در بخش ” ” از شرح کتاب حضرت امام خمینی(قدس سره) بیان کردیم در قلمرو تعین لایتناهی احدیت ذاتی هنوز هیچ اسم و صفت و شکنی ظهور نکرده است پس تجلی وحدت او بر کثراتی که خودش داشته باشد صدق نمی کند چرا که دانستیم احدیت ذاتی هیچ کثرتی ندارد؛ مولا علی(ع) در نهج البلاغه می فرمایند: کمال الاخلاص له نفی الصفات عنه جمله فوق بیان می کند که خالص ترین مرتبه وجودی یعنی همان احدیت ذاتی هیچ اسم و صفتی ندارد در نتیجه وحدت او در کثراتی که خودش آنها را داشته باشد جاری نمی شود پس در این مورد با هویت غیبیه فرقی ندارد اما چون وحدت احدیت ذاتی در مراتب پایین تر وجودی جاری می شود، در این مورد با هویت غیبیه تفاوت دارد. البته می دانیم که هویت غیبیه خودِ وجود است و به هیچ وجه یک مرتبه از وجود نیست ولی احدیت ذاتی اولین مرتبه از  است که قاعده وحدت در کثرت از آن مرتبه به سمت پایین تر جریان می یابد هرچند روشن شد که در خود آن مرتبه این قاعده کاربردی ندارد چرا که هیچ کثرتی در احدیت ذاتی ظهور نکرده است که وحدت او بخواهد در آن کثرات متجلی شود. به حدیث زیر از امام باقر(ع) که در اصول کافی آمده است، توجه بفرمایید: أنه قال: فی صفه القدیم إنه واحد صمد أحدی‏ المعنى‏ لیس بمعانی کثیره مختلفه وجود خداوند قدیم یکتا و صمدی و احدی است و کثرت و معانی و چیزهای مختلف در آن راه ندارد. طبق بیان فوق احدی بودن خداوند حضور کثرت ها را قبول نمی کند پس اگر هیچ کثرتی در احدیت ذاتی ظهور نکرده است قاعده ” وحدت در کثرت ” درباره خودِ احدیت ذاتی صدق نمی کند. حکیم ابونصر فارابی(قدس سره) می فرماید: انه تعالى وجود کله وجوب کله علم‏ کله‏ قدره کله حیاه کله إراده کله، لا ان شیئا منه علم و شیئا اخر قدره لیلزم الترکیب فی ذاته، و لا ان شیئا فیه علم و شیئا اخر فیه قدره لیلزم التکثیر فی صفاته‏ خداوند بلند مرتبه تمامش وجود است و تمامش وجوب است و همه او قدرت است و همه او حیات است و همه او اراده است.نه اینکه بخشی از او علم باشد و بخشی دیگر قدرت باشد تا ترکیب در ذات او پیش بیاید و نه اینکه چیزی در او به عنوان علم باشد و چیزی دیگر به عنوان قدرت باشد تا تکثر و چندگانه بودن در صفاتش لازم بیاید. این گفته حکیم فارابی(ره)دقیقا شرح همان فرمایش امام باقر(ع)است؛ پس تمام صفات ذاتی خداوند عین ذات او بوده و هیچ جدایی ندارند بلکه همه ظهورات آن وجود لایتناهی هستند و مندک و فانی در آن حقیقت مقدس می باشند‌ ولی در خودِ احدیت ذاتی هنوز ظهور نکرده اند بلکه در مراتب پس از احدیت ذاتی ظهور می کنند و تحت اشراف آن هستند پس نتیجه می گیریم که قاعده ” وحدت در کثرت ” از تجلی وحدتِ احدیت ذاتی در مراتب پایین تر از خودش آغاز می شود به بیان دیگر وحدتِ احدیت ذاتی کثراتِ مراتب پایین تر وجود را فرا گرفته است چون خودش هیچ کثرتی ندارد که آن را فرا بگیرد. طبیعتا علم احدیت ذاتی هم عین وجودش می باشد و چون احدیت ذاتی به تعبیر امام باقر(ع)  احدی المعنی و بسیط است علم او هم بسیط است و با هیچ شکنی که در آن مرتبه باشد تکثیر نمی شود چون اصولا هیچ شکنی در آن مرتبه نیست ولی وحدت علم او در مراتب پایین تر جاری می شود. در واقع اگر هویت غیبیه که عین علم و عین وجود است، خودش را تعقل کند علم او به خودش به صورت یک تعین لایتناهی به نام احدیت ذاتی که اولین مرتبه از مراتب وجودی می باشد، ظهور می کند. پس هویت غیبیه خودِ علم است ولی احدیت ذاتی تعلق علم هویت غیبیه به خودِ هویت غیبیه می باشد که باعث می شود یک شکن لایتناهی در قلمرو وجود حق تعالی جلوه کند که نام آن را احدیت ذاتی می گذاریم، البته دانستیم که در قلمرو خود احدیت ذاتی هیچ اسم و صفتی نیست پس احدیت خداوند یک شکن نامحدود و بسیط می باشد که در قلمرو خود او هیچ شکن دیگری نیست. اما درباره هویت غیبیه که خودِ وجود است صحبت از هیچ تعینی نمی کنیم هرچند آن تعین نامحدود باشد چون اصولا هویت غیبیه هیچ اسم و صفت و شکن و تجلی ندارد و واژه” ”در عبارت” ” بیان می کند که نه تنها از شهود بلکه از تصور همه مراتب وجودی غایب است پس هیچ حرفی نمی توانیم درباره آن بگوییم حتی همین جملاتی را هم که بیان کردیم در واقع پیرامون تصور ذهنی خودمان بود نه هویت غیبیه.