⬅️ یکصد و بیست و سومین جلسه گروه علمی فلسفه علوم انسانی مجمع عالی حکمت اسلامی با موضوع “از سلسله نشستهای رابطه متقابل فلسفه و علوم ، با محوریت علوم تربیتی” با ارائه حجت الاسلام دکتر علی لطیفی –سه شنبه 13 دی 1401 :
🔹حجت الاسلام دکتر علی لطیفی:
پرسش از نسبت فلسفه و علوم پرسش دامنگستری است. بنده متمرکز بر موضوع این نشست،یعنی صرفا علوم تربیتی میشوم.
در این رابطه یک مسئله اساسی، پرسش از خود علوم یا علم تربیتی است. در میان پرسشهایی که از خود علوم تربیتی مهم است، این پرسش است که «آیا چیزی بهنام علم یا علوم تربیتی داریم» بهگونهای که علمی جدا از دیگر علوم شکل بگیرد؟ آیا هر آنچه در دانشگاه بهعنوان رشته شکل میگیرد یک علم جداگانه است؟ بنابراین این پرسش، یک پرسش فلسفی و علمشناختی است.
🔸مقدمه
یکی از ضعفهای ما در علوم انسانی و علوم تربیتی این است که وقتی از یک علم در علوم مدرن صحبت میکنیم، چه میزان شناخت از آن داریم؟ معمولا آنچه در مجامع دانشگاهی شکل میگیرد، عرفی و با سوگیری بوده.
در علوم تربیتی یک رویکرد جدی در مطالعات مدرن، این بوده که چیزی به نام علوم یا علم تربیتی نداریم، هرچند رشته داریم. بلکه این رشته یک قلمرو وعرصه است که دانشهای دیگر را میتوان در آن به کار بست. سورن دایک در این باب میگوید نسبت میان تربیت و روانشناسی مانند نسبت کشاورزی و روانشناسی است. در این دوره، رویکرد غالب به علوم تربیتی همین دیدگاه بوده است. علم تربیتی در قلمرو کشورهای انگلیسی زبان، از جمله آمریکا، چیزی نبود جز روانشناسی تربیتی.
این نگاه سپس تطوراتی پیدا کرد و به یک دیدگاه دیگر منتهی شد، اکنون به رشتههای بنیادین خوانده میشود. بنابراین دیدگاه، چهار رشته روانشاسی، جامعه شناسی، تاریخ و فلسفه، چهار دانشی هستند که قلمرو کاربست آنها در علوم تربیتی است.
در کنار این رویکرد با هردو حالت آن، دیدگاه دیگر در حوزه فرهنگی کشورهای آلمانی زبان شکل گرفت که از ابتدا به دنبال اثبات علم مستقل بودن علوم تربیتی بودند. هربارت در این زمینه به دنبال این بود که مسائل و مفاهیمی را بیابد که در هیچ علم دیگری پاسخ نمییابند و تنها در دانش مستقلی به نام علم تربیت پاسخ دارد. پس او به دنبال این بود که موضوع مستقلی وجود دارد و در نتیجه، علم مستقلی وجود دارد.
تلاش او به این نتیجه رسید که ما شاهد پیدایش رویکردی در اروپای قارهای و تحت نفوذ فرهنگ آلمانی بودیم که در آن با یک علم در تربیت مواجهیم. در این رویکرد برخلاف رویکرد انگلیسی ما یک موضوع داریم که در هیچ دانش دیگری بررسی نمیشود و جنسش متفاوت از مسائل روانشناسی است که به آن پداگوژی گفته میشود و یک دانش مستقل است.
پداگوژی بهمعنای یک علم مستقل در تربیت است که پرسش اساسی در علم تربیت آلمانی این است که نسل بزرگتر برای نسل کوچکتر چه باید کند و چه میکند؟ در این سنت، نگاهی را درباره انسان و رشد آن را داریم که انسان تا قبل از رسیدن به رشد و کمال خود (استقلال شخصیت) نیازمند مداخله دیگری است تا بتواند زندگی خود را اداره کند. حال پرسش این است که آن بالغ بزرگسال باید چه کند تا این خردسال بتواند در یک روند مطلوبی رشد کند.
علم تربیت این پاسخ را از کجا میدهد؟ علم تربیت بر چه نوع دادههایی متکی است؟
در نگاه آلمانی، بر اساس هویت و فرهنگ تاریخی که یک ملت و فرهنگ دارد پاسخ خود را مییابد. این پاسخ، صرفا متکی بر آنچه پیشینیان نیست، بلکه همواره همراه با اندیشهورزی، و تحلیلهای اخلاقی است. بنابراین علم تربیت هرچند ریشه در دانشهایی مانند تاریخ، اخلاق و فلسفه دارد اما موضوع مستقلی دارد که موضوع هیچکدام از آنها نیست. این ادبیات فلسفی مانند ادبیات فلسفی اسلامی است که تمایز علوم را به تمایز موضوع میداند...
ادامه در لینک زیر:
🌐https://hekmateislami.com/?p=14011
@hekmateislami
چند نکته دربارهی فقه و اصول خواندن فلسفهپژوهان
1- کسی که میخواهد در «مباحث فلسفیِ مستنبط از منابع وحیانی» کار کند باید سه چیز را مسلط باشد؛
اصول استنباط فقهالمعارف،
مهارت استنباط در زمینهی فقهالمعارف،
منابع استنباطِ متناسب با فقهالمعارف
2- بخشی از اصول استنباط فقهالاحکام(اصول فقه مصطلح) برای فقه معارف قابل استفاده است مانند بخش وسیعی از مباحث الفاظ و مباحث حجج و مباحث تعارض ادله ازاینرو بهتناسب علم نافع، باید مباحث اصولی را کار کرد و نسبت به سرفصلهای مورد نیاز در فقهالمعارف تخصص پیدا کرد.
3- کتابهای فقهالاحکام زمینهی مناسبی برای کسب مهارت استنباطاند اگر چه موضوعات آنها ناظر به احکام است ولی فرایند استنباطی که در آنها بهکار رفته، قابل الگوگیری درفقهالمعارف هست.
4- در فقه و اصول مصطلح هر مقدار که مشترک با فقهالمعارف است روی آن باید کار تخصصی کرد و سایر مباحث را بهاندازهی اطلاعات میانرشتهای و نیز اطلاعات نیمهتخصصی که متناسب با یک عالم دینی است بخواند.
5- برداشتم از فرمایشات آقای جوادی این است که طلبه باید یک درس فقهالاحکام و یک اصول و یک فلسفه داشته باشد خود ایشان هم رفتارشان همینطور بوده، بدون شک برای اعتبار اجتماعی در جامعهی دینی، این رفتار خیلی خوب است اما نمیدانم بهترین گزینه باشد در هر صورت جامعیت مطلق عادتا ممکن نیست و جامعیت نسبی هم ممکن است و هم مطلوب.
6- استفاده حکماء از روایات عادتا استفادهی محتوایی، ارشادی و تعلّمی بوده از اینرو احتیاج شدیدی به بحث رجال نداشته اند اگر چه کلیات آن ضروری و جزئیات آن بهقدر امکان مطلوب است اما در هر صورت هر جا که استفادهی یک حکیم از روایات، استفادهی تعبدی برای استناد تعبدی است احراز صدور لازم است.
7- اگر کسی اهداف اجتماعی در سر دارد تسلط در فقهالاحکام زمینهی خوبی برای اعتماد به او و مقبولیت اجتماعی است بهطوری که بدون این تسلط، اعتبار اجتماعی یافتن در جامعهی دینی کار سختی میشود.
8- باید اصولی متناسب با فقهالمعارف تولید کرد بخشی از آن از طریق کار در کتابهای اصولی متداول قابل تحصیل است و بخشی از آن باید ابتداءا تولید شود.
9- فقهالمعارف در حوزه، مرسوم نیست در صورتی که باید مرسوم شود بهطوری که بزرگان حکمت در انتها باید به درس خارج فقهالمعارف برسند ولی الان اینطوری نیست باید تلاش کرد فقهالمعارف، گفتمانسازی سپس جریانسازی و در انتها مدرسهسازی شود. در اینصورت فقه و اصول در بین فلسفهخوانها هم جدیتر میشود.
10 برای امتداد اجتماعی بخشیدن به فلسفه، مطالعهی فلسفه های مضاف و تفسیرهای موضوعی ناظر به آن لازم است یعنی مثلا فلسفهی علوم اجتماعی و نیز مباحث جامعه و تاریخ در قرآن و روایات بایدخوانده شود.
https://eitaa.com/farbehy
دوستان عزیزی که اهل کتاب خوانی هستند این کانال برایشان بسیار سودمند خواهد بود
https://eitaa.com/joinchat/2958164103C8879a37e42
@vajeazeh
25.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#⃣ New Yorkers Tell Us About Islam, Muslims, Jihad, Hijab, Jesus And God - part 2
❇️ اطلاعات نوجوانان و جوانان آمریکایی در مورد مسیح، مریم مقدس، خدا، حجاب و جهاد چقدر است؟ - بخش دوم
🔹تیم 877-Why-Islam به Times Square در نیویورک میرود و با مردم در مورد اسلام، مسلمانان، جهاد، حجاب، حضرت مسیح، خدا و حضرت مریم مصاحبه میکند. اطلاعات جوانان امریکا در مورد این موضوعات شنیدنی است.
🔸انتشار محتوا، به معنای رد یا تأیید آن از سوی انجمن بین المللی ترنم صلح نیست.
#مبلغ_اسلامی #اسلام_در_امریکا #حجاب #جهاد #مسیح #مریم #خدا #مسلمانان #جوانان_آمریکایی
💯 ترجمه و تدوین: انجمن بین المللی ترنم صلح
@ThrillofPeace
19.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✳️ بخشی از مناظره جذاب Jay Smith با Dr. Shabir در رابطه با موضوع تثلیث و فدا شدن مسیح برای گناهان امت
🔹دکتر شبیر مسلمان اهل کانادا و "مدیر مرکز بین المللی اطلاعات و دعوت اسلامی تورنتو "میباشد.
🔸دکتر جی اسمیت، مسیحی اوانجلیست فعالیست که به علت مناظرات و مباحثاتش در رابطه با مسیحیت با مسلمانان لندن مشهور شده است.
🔸*مشاهده این مستند برای همه فعالان حوزه دین و فرهنگ توصیه میشود.*
📽 ترجمه و تدوین: انجمن بین المللی ترنم صلح
@ThrillofPeace
12.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#⃣ New Yorkers Tell Us About Islam, Muslims, Jihad, Hijab, Jesus And God - part 1
❇️ اطلاعات نوجوانان و جوانان آمریکایی در مورد اسلام، قرآن، حضرت محمد ص، مسلمانان و ... چقدر است؟ - بخش اول
🔹تیم 877-Why-Islam به Times Square در نیویورک میرود و با مردم در مورد اسلام، مسلمانان، جهاد، حجاب، حضرت مسیح، خدا و حضرت مریم مصاحبه میکند. اطلاعات جوانان امریکا در مورد این موضوعات شنیدنی است.
🔸انتشار محتوا، به معنای رد یا تأیید آن از سوی انجمن بین المللی ترنم صلح نیست.
#مبلغ_اسلامی #اسلام_در_امریکا #حجاب #جهاد #مسیح #مریم #خدا #مسلمانان #جوانان_آمریکایی
💯 ترجمه و تدوین: انجمن بین المللی ترنم صلح
@ThrillofPeace
9.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 Islam Thrives In Former Us Church.
🔹ماجرای جالب کلیسای شهر سیراکیوس نیویورک، که به مسجد تغییر کاربری داد. برای تبدیل این کلیسا به کافه و مشروب فروشی، قیمت بالایی پیشنهاد شده بود اما ...
#اسلام_در_آمریکا #مسیحیت #مساجد_اسلامی
✅ترجمه و تدوین: انجمن بین المللی ترنم صلح
@ThrillofPeace
4_5927048507633436221.mp3
11.62M
نوشت فاطمه، هفت آسمان مزین شد...
#حمیدرضا_برقعی
خاطره جالب مصطفی امینی خواه از تندخوانی رهبر انقلاب در تاریخ ۱۰/۱۲/۹۷ :
در صف نماز جمعه حرم مطهر رضوی (ع) نشسته بودم که حضرت آیتالله شیخ احمد عابدی در نزدیکی نشستند. پس از نماز، خدمتشان عرض کردم: «شنیدهام جنابعالی در تندخوانی ید طولایی دارید.» تواضع فرمودند. گفتم ممنون میشوم پاسخ بفرمایید. گفتند: «بیست سال پیش مقداری کارکردم.» پرسیدم در چه حد مهارت دارید؟ گفتند: «در دقیقه، ۱۲۰۰ کلمه میخوانم.» گفتم: «شنیدهام بحارالانوار را چند بار خواندهاید.»گفتند: «سه دور!» (هر دور، ۱۱۱ جلد است.) هر دور، سه ماه! گفتم: «شنیدهام حضرت آقا هم تندخوانی دارند.» گفتند: «بله؛ ایشان و مرحوم آیتالله خزعلی هم در همان مجموعهای که ما تندخوانی آموختیم، آموزش دیدند.» اینجا که رسید، شیخ احمد عابدی با یک جمله مرا مبهوت کرد. گفتند: «ابتدایی که در تهران به مجموعه نصرت رفتم تا مهارت تندخوانی بیاموزم، تابلویی بر دیوار موسسه دیدم که نوشته بود: «حضرت آیتالله خامنهای در مجموعه نصرت تندخوانی فراگرفتهاند و در میان هنرجویان، رتبه اول رادارند.» خدا را شکر میکنم نعمت زندگانی مرا قرین دوره زعامت یکی از بندگان استثنایی و تکرار نشدنیاش قرارداد.
مصطفی امینی خواه
@talabegitaejtehad
ما بـاید راھِ فاطمهی زهراۜ را برویـم
باید بگذریم، ایثار کنیم، اطاعتـ خدا
کنیم، ما هم باید ذکر خدا بگوییم ما
هم باید محبت الهی را در دلمان روز
بھ روز زیاد کنیم، مگر نمۍگوییم با
ناتـوانی بھ مـسجد رفت، تا حقی را
احقاق کند؟
باید در همهی حالات تلاش کنیم، تا
حق را احقاق کنیم. ما باید از کسـۍ
نترسـیم مگر نمیگوییم کھ یک تنـہ
مقابل جامعہ بـزرگ زَمان او ایستاد؟
• رهبرِ معظم انقلاب اسلامی ؛ حضرت آقا .
♨️استفاده نکات بلاغی متوقف بر تحقیق حقیق نحوی ۲
💠گفته شد تا از منظر نحو ثابت نگردد قاعده زبانی مستنبط از دل زبان است،نه صرفا ذوق و سلیقه نحوی،استفاده بلاغی از عبارات ممکن نیست...
💠مثلا در باب افعال قلوب و دومفعولی،نظریه سد مسدّ مورد بحث نحاة بزرگ قرار گرفته است.
🔰در ظننت أنَّ زیدا قائمُ
💠گفته شده که انّ از ادات مصدری است و ما بعد آن در حکم مفرد، بنابر این وقتی این جمله تاویل رود و مفعول اول ظن قرار گیرد، پس تکلیف مفعول دوم چه می شود؟
💠در پاسخ گفته اند: این جمله سدّ مسدّ دو مفعول شده است!
💠در تحلیل چنین جوابی باید دید که آیا این پاسخ نحوی ها اخبار از واقع زبان است؟ یا نه صرفا ذوق و سلیقه آنها می باشد؟
💠روشن است در صورت اول استفاده بلاغی دارد؛زیرا بر خلاف اصل دو مفعول ذکر نشده پس حتما متکلم غرضی داشته و معنای ثانویه ای در کار است...
💠اما در صورت دوم نه، صرفا تحلیل از جانب نحوی است نه مستند به زبان...
✅بعض از محققین معاصر فرموده اند:
💠در افعال قلوب آنچه ملاک است تعلق این افعال به نسبت است حال فرقی ندارد نسبت تام بوده و دو طرف نسبت به صورت مفعول اول و دوم آورده شده باشند ظننت زیدا قائما
💠یا نسبت ناقص بوده مثل ظننت قیامَ زید.
💠لذا اصرار بر اینکه حتما باب ظن دومفعولی است بدلیل کثرت استعمال دو مفعول،بی وجه است.
✅بنابر این چیزی بنام سدّ مسد نداریم و نباید در آیات سراغ چگونگی تقدیر مفعول دوم رفت و نکته بلاغی هم در کار نیست....
💠در تعلیلات نحات باید توجه نمود کدام تعلیل دلیل است و اماره بر کشف نکات زبان و کدام تعلیل دلیل نیست و صرف تفریع بر قواعد غیر معتبر غیر عقلایی مثل کثیری از قیاس ها...
‼️نکته قابل توجه:از آنجا که تفریع بر این مطالب ثمره عملی در فهم آیات و روایت دارد،مثال های بالا را قطعی ندانید، تحقیق بیشتر لازم است...
↩️ادامه دارد
✍احمد مومیوند
@alnokat