#خاطرات_شهدا🌷
💠نجابت و حیای شهید
🔰دوستم گفت: سمیه، اون برادر👤 رو میبینی؟
اسمش #مصطفی_صدرزاده س. میره #حوزه ی بسیج برادران.
بگو این رو بگذاره تو ماشین🚙
🔰نگاه کردم دیدم کنار پیاده رو زیر درخت🌳 بید مجنون ایستاده بودی☺️ آمدم جلو و گفتم: آقای صدرزاده، میشه این در🚪 رو بگذارین داخل وانت⁉️
بی هیچ حرفی به کمک #دوستانت در را بلند کردید و گذاشتید داخل وانت.
🔰یادم نیست #تشکر کردم یانه. وانت راه افتاد و من هم.
بعدها بود که فهمیدم💭 عادت مرا تو هم داری: اینکه در کوچه یا خیابان🏘 یا هنگام صحبت با #جنس_مخالف به زمین نگاه کنی یا به آسمان!
🔰مثل آن روزی که #فاطمه ی دوساله بغلم بود.
از پارک🎡 برمی گشتم.
گوشی ام📱 زنگ زد:
کجایی #عزیز؟
_ پارک بودم، دارم میام.
_ من جلوی در خونه م، صبر کن بیام #باهم برگردیم.
🔰فاطمه به بغل💞 می آمدم و #نگاهم به زیر بود.
کفش های آشنایی دیدم که از جلویم گذشتند.
کفش ها #مردانه بودند با نوک گرد معمولی👞 از همان مدلی که #تو می پوشیدی.
تا به خودم بیایم از من دور شده بودی💕 به عقب برگشتم و صدایت زدم:
« #آقامصطفی کجا؟»
_ اِ تویی عزیز😍
_ من نگاه نمی کنم، شما هم!!
•••
°•وصیت کرده بوده: بگویید #خانمم از من راضی باشه.
موقع خاک سپاری خاک #کفشش را روی سرم بتکاند تا روی صورتم بریزد و جواز ورود من به بهشت🌸 شود...
#سمیه_ابراهیمپور "همسر شهید"
کتاب #اسم_تو_مصطفاست
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🍃🌹🍃🌹
@Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
🔹همسرش میگفت: صورت #جذابے داشت عاشق ♥️صورتش بودمـْ تو #سوریه کہِ بود زنگ میزدم میگفتم 🔸علیرضا #صور
1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
#عاشقانه_شهدا💞
💠 #حضرت_زهـرا(س)فرمودند:👇
✓بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان تر باشد🙂 و ✓ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با #همسرانشان مهــــربان و بخشنده اند♥️
🔰و #علیرضای_من از با ارزشمندترین مردان زمان خود بود👌 چرا که در بخشش محبت به من هیچ خساست و غروری به خرج نمی داد🚫 و بسیار در بذل و بخشش مهر و عشــــق به #همسرش دست و دلباز بود.
🔰تا جایی که وقتی برای خرید به بازار و یا به گردش و مسافرت🚘 می رفتیم اجازه نمی داد✘ هیچ وسیله ای را من کمکش بیاورم. سبکترین چیزهایی هم که خریده بودیم یا به همراه داشتیم را هم #خودش می آورد. می گفت:
برای من خیلی زشت است که در کنار #خانمم باشم و همسـرم حتی یک پاکت🛍 را همراه بیاورد
🔰برای #جایگاه_زن اهمیت ویژه ای قائل بود و این کار را با عشـق و خواست قلبی خودش و نه به اجبار❌ یا اصرار من انجام می داد. می گفت: خانمم شما فقط مواظب چادر و #حجابت باش.
حتی هم علی اکبرمان را بغل می کرد و هم وسایل را می برد.
🔰جزئیات محبتهای علیرضا به حدی به من و #فرزندش زیاد بود که همیشه رفتارش برایم تعجب آور بود. اما همین رفتارهای زیبای #علیرضا باعث می شد #عشــــق در وجود هردویمان آنچنان ریشه کند که تا سالیان سال هم از آن عشــ♥️ــق و علاقه ذره ای کم نشود. #محبتی که هنوز با یادش روزگار را سپری می کنم.
#شهید_علیـرضا_نوری🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
اینکه برای #زحماتی که همسرتون💞 میکشه ازش #تشکر میکنید خیلی خوبه... 💥اما تشکر فقط #زبانی نباشه❌ گاهی
🔸کتاب #یادت_باشه رو خانمم قبل محرم میخوند، میگفت خیلی قشنگه😍 یه سال #اربعین برای اولین بار رفتیم کربلا، قبل از برگشتن از کربلا رفتیم از امانت داری کیفمون💼 رو بگیریم
🔹خانمم رو به ضریح شد و گفت از طرف #شهید_سیاهکالی "السلام علیک یا حضرت ابوالفضل".
بهش گفتم، تویه این #شلوغیا و خستگی، این بنده خدا چرا اومد تویه ذهنت⁉️
🔸گفت: نمیدونم یهو یادم افتاد💬 بعد که کیفمونو گرفتیم که بیایم سمت خیابون #میثم_تمار، آدرس رو قاطی کردیم.
گفتم: بزار یه موکب هست از اونجا بپرسیم، رفتم دیدم دارن فارسی حرف میزنن خوشحال شدم😃
🔹بهم گفت بیا این دوتا غذا🍲 با ته دیگ سفارشی.
گفتم دمت گرم، یهو #خانمم اومد بهم گفت نگاه کن نگاه کن اسم موکبه رو با عکسشو.
عکسشو که دیدم لرز به تنم افتاد💓
#موکب_شهید #حمید_سیاهکالی.
این همه آدم این همه موکب چرا باید 10دقیقه⌚️ قبلش به این شهید سلام داده✋ باشیم و الان این اتفاق بیوفته
بدرقه ی خیلی باحالی داشت ازمون #حضرت_ابوالفضل و #امام_حسین
و خاطره خیلی قشنگی بود♥️
#ارسالی
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
🌹🍃🌹🍃
@Vajebefaramushshode