eitaa logo
واجب فراموش شده 🇵🇸
1.1هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
3.7هزار ویدیو
118 فایل
💕 #خُداونـدا #بی_نگــاهِ لُطفــــِ #تــــُ هیچ ڪاری #بـــــِ سامان نمیرِسَــد 😍 نگــاهَـــت را از مــا نَــگـــیـر 🌸 ارتباط با مدیر کانال ↶ ↶ @man_yek_basiji_hastam 🌸 تبادلات ↶ ↶ @Sarbazeemam110
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 💟میروم تا #انتقام_سیلی مادر بگیرم 💢این جمله را #حسین به همراه عکسی از خودش📸 زمانیکه در پرواز ایران به #سوریه بود در فضای مجازی منتشر کرد. این جمله عجیب بوی #خداحافظی میداد. از آن خداحافظی های بی برگشت🚷 💢طوری که خودش گفته بود اینبار #پشت_سرم آب نریزید❌ و دیگران را خبر نکنید. ساعاتی قبل از #شهادتش، زمانی که همرزمش از او پرسید کجا میروی؟ چنین پاسخ داد: 👈پیش به سوی #شهادت بغل مادر💞 حضرت زهرای مرضیه (س) 💢باشد که ماهم به #حال_او دچار شویم که چه حالیست این عاشقانه #مادری♥️ #حسین_جان! ⇜اکنون که در آغوش مادری بگو از #مادر چه خبر؟ از پهلوی شکسته اش😭 از جگر گوشه هایش⁉️ راستی از #علی(ع) خبر داری؟ یا که باید سراغش را از نخلستان🌴 و چاه گرفت؟ این #شبها بر تو چه میگذرد؟ کمی برایمان بگو...😭😭 #شهید_حسین_هریری #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمازت قبول #رهبرم چه کردند با #دلت که اینگونه اشک هایت میریزد😭 چه کردند که مابین نمازت مکث میکنی و #بغض_هایت را میخوری⁉️ خداوند سبحان #لعنتشان کند چه کردند با مولایمان♥️ که اینگونه بالای سر #علمدارش اشک میریزد #رهبرم مبادا دلت بلرزد باور کن اینها شعار نیست❌ ماهمه #جانمان رابرایت خواهیم داد✊ #سردارم بلند شو، بلند شو که رهبرم تنهاشد😭 سردارم بلندشو با اقتدار جلوی #اقایمان بایست. بگذار هنوز هم دلش گرم نگاهت باشد. چه کرده ای سردار عزیز که با نبودت #ملتی را داغدار💔 کرده ای پاشو عزیز با دستهایت #اشکهای_رهبرم را پاک کن. پاشو سردار دلها دور #علی را حرامیان گرفته اند😭 بلند شو عزیز قلبها #جگرمان اتش گرفته است. #رهبرم اشک هایت را پاک کن. من به فدای بغض هایت😔 مبادا احساس تنهایی کنی✘ ای رهبرم چه زیبا با #معبودت درددل کردی چه زیبا نمازی بر پیکر علمدارت🌷 خواندی من به فدای اشک های سوزانت گریه نکن😭مولایم ماهنوز تای پای جان کنارت ایستاده ایم✌️🇮🇷 رهبرم عزیزم #نمازت_قبول 💥برای تصلی دل رهبر عزیز♥️ و داغدارم در حد توانت #صلوات بفرست 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
خـدایـا... بگیـر از مـن! آن چـه که "" را می گیـرد از مـن...😔😔 این روزهــا عجیب دلم؛ به سیم خـاردار هـای ! گیـــر کرده است... را گفتنـد: یا علـی، ما فعلتَ حتی نصیرَ علیـاً ؟! چه کردی که شدی!؟ فرمود: إنّی کنتُ بوابّــــــاً لقلبــی! نگهبـــان بودم... حتی اگـر بـه آخـر خط هـم رسیدی! آنجـا بـرای عشـق شـروعی مجـدد اســت...😭💔 🔻برای شادی روح شهدا 😇🌷 🤲🏻 @Vajebefaramushshode
❗️یادمان باشد ⚜ اگر مدعی مداری هستیم.... ⚜اگر عشق شهادت داریم و خودمان را ره رو شهدا میدانیم.... ⚜اگر ادعای بودن داریم.... ⚜اگر فکر می کنیم اهل کوفه نیستیم و دیگر تنها نمی ماند.... فردا باید ✌️ 📌شاید الان این کمترین کاری باشد که می توانیم بکنیم @Vajebefaramushshode
•• جامعه‌اۍ ڪه را از خودش حذف ڪرد علی را از علی بودن نیانداخت خودش را از داشتن محروم کرد...
❣ 💥در غربت عشق، آشنا را برسان فرزند مرتضی را  برسان 💫خشنودی قلب چهارده معصومت یارب فرج ما را برسان…😍 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
قلب دریا را نظر بر ساحل است🌊 هر که گم کرده را جاهل است🤐 صـد هـزاران روزه و حـج و نـمـاز📿 هر سه اش بی حب باطل است❌ ❤️الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة ❤️ 🎊عید سعید غدیر بر تمام شیعیان جهان مبارک باد🎊 @Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
📚#رمان_واقعی_مهفومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 8⃣#قسمت_هشتم 💢 در #گوششان زمزمه مى کند:انى اعلم ما لاتع
📚 ⛅️ 9⃣ 💢 زینت همان شتر را عوض کردند...و عایشه را بر آن نشاندند. و ، دعوى جنگ با کردبهانه چه بود⁉️ خونخواهى عثمان! و خودشان بهتر از هر کس مى دانستند که این تا کجا مضحک است. 🖤مروان حکم ، سعید عاص را به همراهى در جنگ دعوت کرد. عاص پرسید:_همراهان تو کیانند؟گفت : _ و زبیر عوام و عایشه و سعد و عبدالرحمن و محمد بن طلحه و عبدالرحمن اسید و عبداالله حکیم و... سعید عاص گفت : _چه بازى ! اینها که همه خود، دستشان به خون💔 عثمان آلوده است! 💢 مروان حکم ، کرد و از او گذشت.ام سلمه(5) با اتکاء به آنچه از شنیده بود اعلام کرد:_بدانید هر که به جنگ با على رود، کافر است و عصیانگر بر دین خدا. اما فریاد او در ازدحام جمعیت گم شد.... نامه نوشت📝 به که از خدا بترس و حریم پیامبر را نگاه دار. 🖤عایشه پاسخ داد: _تو هم لابد شریک قتل عثمانى که با من مخالفت مى کنى. ، ناخواسته پا به این عرصه گذاشت و با هفتصد سوار به ((ذى قار)) فرود آمد. و عایشه وقتى این را شنید، نامه نوشت به حفصه(6) که:_ به ذى قار فرود آمده است ، نه راه پس دارد، نه راه پیش... 🦋 💢 حفصه با دریافت این پیام ، و مغنیان را جمع کرد و دستور داد که این مضمون را به درآورند و با دف و تنبک بنوازند و بخوانند تا مگر على بدین واسطه خفیف و شود. تو خبر را که شنیدى ، احساس کردى که دیگر جاى درنگ نیست.... از خانه بیرون شدى و با پوشیده و ناشناس به خانه حفصه درآمدى. 🖤خانه🏡 شلوغ بود.... مغنیان مى نواختند، کودکان کف مىزدند و زنان دم مى گرفتند:ماالخبر ماالخبر على فى سقرکالفرس الاشقران تقدم عقر ان و تاءخر نحر. راه را تا به مقابل حفصه رسیدى که در بالاى مجلس نشسته بود... وقتى درست مقابل او قرار گرفتى ، ات را گشودى ، غضبناك نگاهش کردى ، دندانهایت را به هم و گفتى : 💢راست گفت خدا که(البغض یتورات)، کینه موروثى است. اى ! که اکنون با دختر ابوبکر شده اى براى کشتن پدر من . پیش از این نیز با همدست شده بودید براى کشتن پیامبر. اما خدا پیامبرش را از خاندان شما آگاه و کفایت کرد. با پدرانتان در پیامبر ماندید و اکنون کمر به قتل وصى و برادر او بسته اید. شرم کنید. 🖤همین آیه قرآنى📖 براى رسوایى همیشه تان بس نیست ؟ "وان تظاهرا علیه فان االله هو مولیه و جبریل و صالح المؤ منین و الملائکۀ بعد ذلک ظهیر.(7) دوست دارى به برادرت یادآورى کنى که این آتش🔥 در زیر خاکستر خفته است. 💢 اینها اگر مى کردند، پیامبر را از میان برمى داشتند. نتوانستند، سر از در آورند، خورشید را به بند کشیدند و در شهر ، پادشاهى کردندو بعد بر شتر نشستند و بعد، سر از (8) درآوردند، به لباس 👕ابوموسى اشعرى درآمدند و دست آخر، شمشیر🗡 را به دست دادند. و کدام آخر؟معاویه از همه گذشتگان پلیدتر مکارتر بود. نیش معاویه بود که را به جان برادرمان حسن ریخت. 🖤دوست دارى فریاد بزنى : برادرم ! تو که اینها را مى دانى چرا اتصالت را به خدا و پیامبر علم مى کنى ؟اما فریاد نمى زنى ،. ....... 🍃🌹🍃🌹 @Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 2⃣1⃣#قسمت_دوازدهم 🏴#پرتو_ششم🏴 💢 اما چگونه؟... با این
📚 ⛅️ 3⃣1⃣ 💢مى آمدند، مردم مى آمدند،... از مهترین قبایل تاکهترین مردم اطراف و اکناف . و همه تو را از ، طلب مى کردند و دست تمنا درازتر از پاى طلب بازمى گشتند.... پست ترین و ترین آنها، بود. همان که در سال دهم هجرت ایمان آورد، اما بعد از ارتحال رسول ، آشکارا شد و تا ابوبکر بر او چیره نشد، ایمان نیاورد. 🖤ابوبکر پس از این پیروزى ، را به او داد و او دو فرزند براى اشعث به ارمغان آورد. یکى که در جام برادرت ریخت و او را به شهادت رساند... و دیگرى که اکنون در لشگر ، مقابل برادر تو ایستاده است. 💢 هرچه از ، کلام رد و تلخ مى شنید، رها نمى کرد. گویى در نفس این طلب ، براى خود مى جست. بار آخر در مسجد🕌 بود که ماجرا را پیش کشید، در پیش چشم دیگران. و برآشفته و غضب آلود فریاد کشید: تو را به اشتباه انداخته است اى پسر بافنده ! به خدا اگر بار دیگر نام دختر من بر جارى شود و بشنود، از شمشیرم 🗡پاسخ خواهى گرفت.✋ 🖤این غریو الله، او را خفه کرد ودیگران را هم سر جایشان نشاند. اما یک خواستگار بود که با همه دیگران فرق مى کرد و او ، پسر شهید مؤته بود، مشهور به بحر جود و دریاى سخاوت . هم با آن مقام و عظمت بود و هم پسرعمو و از افتخارات بنى هاشم.پیامبر اکرم بارها در حضور امیر مؤ منان و او و دیگران گفته بود:🌱 💢 دختران ما براى ماو پسران ما براى دختران 🌷🍂ما. و این کلام پیامبر، پروانه خوبى بود براى طلب کردن 🕯 خانه 🏚. اما شرم مى کرد از طرح ماجرا..... نگاه کردن به ابهت چشمهاى على و کردن دختر او کار آسانى نبود... 🖤هرچندکه، ، برادر زاده على باشد و نزدیکترین کس به خاندان پیامبر. عاقبت کسى را کرد که این پیام را به گوش على برساند و این مهم را از او طلب کند.... واسطه ، متوسل شده بود به همان که پیامبر با اشاره به فرزندان جعفر فرموده است : 💢دختران ما از آن پسران ما و پسران ما از آن دختران ما.و براى برانگیختن ، گفته بود:در مهر هم اگر صلاح بدانید، تبعیت کنیم از مهریه صدیقه کبرى سلام االله علیها. اما براى تو مقوله اى نبود مثل دیگر دختران.تو را فقط یک ، حیات مى بخشید و یک بهانه زنده نگاه مى داشت و آن بود. 🖤فقط گفتى : به این شرط که ازدواج ، مرا از حسینم جدا نکند.گفتند: نمى کند.گفتى : اقامت در هر دیار که اقامت مى کند.گفتند:قبول.گفتى :به هر سفر که حسین رفت ، من با او همراه و همسفر باشم.گفتند:_✨قبول. گفتى :_✨قبول.💖 و على گفت : _✨ . پیش و بیش از همه ، و شهر از این خبر، و شدند....💥 ..... 🍃🌹🍃🌹 @Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 2⃣4⃣#قسمت_چهل_دوم 🏴#پرتوسیزدهم🏴 💢غروب کن خورشید! ☀️ بگ
📚 ⛅️ 3⃣4⃣ 💢البته نیاز به این علائم و نشانه ها مخصوص ... نه براى که با بزرگ شده است... و رایحه جسم و جان حسین را از زوایاى قلب خود بهتر مى شناسد.... تو را نیاز به نشانه و علامت نیست که راه گم کرده، علامت مى طلبد و ناشناس، نشانه مى جوید.... 🖤تویى که حسین را به یارى شامه ات مى فهمیدى،... تویى که هر بار براى حسین مى شدى ، آینه قلبت را مى گشودى و جانت را به او التیام مى بخشیدى.تویى که خود، حسینى و بهترین نشانه" براى یافتن او،... اکنون نیاز به نشانه و علامت ندارى... هم مى توانى حسین را در میان ، بازشناسى.... 💢اما آنچه نمى توانى باور کنى این است که.... از آن سرو آراسته ، این شاخه هاى شکسته باقى مانده باشد.از آن تن نازنین، این پیکر بریده بریده، به خون تپیده و سم ستوران شده... از آن قامت وارسته، این تن درهم شکسته، این اعضاى پراکنده و در خون نشسته.... تنها تو نیستى که نمى توانى این صحنه را باور کنى... 🖤 نیز که در میانه میدان ایستاده است... و اشک، مثل باران🌨 بهارى 🌸از گونه هایش فرومى چکد،... نمى تواند بپذیرد که این تن پاره پاره ؛ حسین او باشد.... همان حسینى که او بر سینه اش مى نشانده است... و سراپایش را غرق بوسه مى کرده است.... این است که تو رو به پیامبر مى کنى و از اعماق فریاد مى کشى: 💢_یا جداه ! یا رسول االله صلى علیک ملیک السماء(20) این کشته؛ حسین توست، این پیکر حسین توست! و این ، تواند.... یا محمد! حسین توست این کشته ناپاك زادگان که بر صحرا افتاده است و دستخوش باد صبا شده است... اى واى از آن و اندوه! اى واى از این یا ابا عبداالله!... 🖤 از شیون تو شدت مى گیرد،... آنچنانکه دست بر شانه مى گذارد تا ایستاده بماند... و تو مى بینى که در سمت دیگر او ایستاده است... و پشت سرش و اصحاب ناب رسول االله.داغ دلت از دیدن این عزیزان ، تازه تر مى شود و همچنان زجرآلوده فریاد مى کشى:_✨از این حال و روز، شکایت به پیشگاه باید برد و به پیشگاه شما اى ! اى ! اى سیدالشهداء! 💢داغ دلت از دیدن این عزیزان تازه تر مى شود... و به یاد مى آورى که تا حسین ، انگار این همه بودند و با حسین، گویى همه رفته اند.... همین امروز، همه رفته اند، فریاد مى کشى: امروز جدم رسول خدا کشته شد! امروز پدرم على کشته شد! امروز مادرم فاطمه زهرا کشته شد! امروز برادرم حسن مجتبى کشته شد! پیامبر، سعى در آرام کردن تو دارند اما تو بى خویش مى زنى: 🖤اى اصحاب محمد! اینان که به مى روند. و این است که را از بریده اند و و را ربوده اند.اکنون آنقدر بى خویش شده اى... که نه صف فشرده دشمنان را در مقابلت مى بینى... و نه حضور زنان و دختران را در کنارت احساس مى کنى. در کنار پیکر زانو مى زنى و همچنان زبان مى گیرى: 💢پدرم فداى آنکه در یک و غارت و گسسته شد. پدرم فداى آنکه 🏕 شکسته شد. پدرم فداى آنکه سفر، تا چشم به بازگشتش باشد و نگشته تا امید به مداوایش برود. پدرم فداى آنکه من فداى اوست . پدرم فداى آنکه درگذشت . پدرم فداى آنکه جان سپرد. پدرم فداى آنکه است . پدرم فداى آنکه محمد مصطفاست . جدش . 🖤پدرم فداى آنکه فرزند پیامبر هدایت ، فرزند خدیجه کبراست ، فرزند على ، یادگار فاطمه زهراست. صداى ضجه دوست و دشمن ، زمین و آسمان 🌫را بر مى دارد... زنان و فرزندان که تاکنون فقط سکوت و و تسلى تو را دیده اند،... با نوحه گرى جانسوزت بهانه اى مى یابند تا سیر گریه کنند... .... 🍃🌹🍃🌹 @Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 8⃣4⃣#قسمت_چهل_هشتم 💢... که ناگهان #جبرئیل فرود آمد و گف
📚 ⛅️ 9⃣4⃣ 💢... مى زنند و به این خون را و مى کنند. چون هنگامه عزیزانت فرا مى رسد، بادستهاىخود، را مى ستاند و را به بر مى گیرد و را از فرو مى فرستد، با از جنس یاقوت و زمرد، مملو از 💧حیات ، انباشته از پارچه هاى جنانى و آکنده از عطرهاى رضوانى. ، بدنها را به ، مى دهند و و را با پارچه ها و عطرهاى بهشتى به انجام مى رسانند و بر آنان نماز مى گذارند. 🖤آنگاه خداوند متعال ، را بر مى انگیزد که از دید کفار، ناشناسند و نه در گفتار و نه درنیت و اندیشه و رفتار به این خون ، آلوده نیستند. این قوم به مى پردازند و بر فراز قبر سید الشهدا مى افرازند که نشانه اى براى است و وسیله اى براى مومنان. و هر روز و شب🌙 از آسمان🌫 فرود مى آید و آن شریف را در بر مى گیرد، بر آن مى گذارد، خداوند را مى کنند و براى آن بقعه ، مى طلبند. نام_زائران_امتت را که به خاطر 💢خاطر ، به زیارت ، مشر اند، و نام را و را و را و از بر پیشانى آنها نشانه اى مى گذارند که : '' این قبر و فرزند . و این در سیماى آنان تابان است. و زیباترین و نشان ، آنچنانکه بدان شناخته مى شوند و دیگران این روشنى مى گردند.'' 🖤جبرئیل گفت : (یا رسول االله ! در آن زمان در میان و ایستاده اى و ماست و آنقدر اطرافمان را گرفته اند که در حد و حساب نمى گنجد و هر که در آنجا به این نور، منور است ، خداوند از عذاب و آن روز در امانش مى دارد. این و اوست براى کسى که خالصا لوجه الله قبر تو را، یا على تو را، یا حسن و حسین تو را زیارت کند.... از این پس ، خواهند آمد و خداوند که تلاش مى کنند این و نشانه را اما راه بر آنان و مى گرداند.) 💢پیامبر فرمود: دریافت این خبرها بود که مرا غمگین و گریان کرد. این فقط نیست... که از شنیدن این ، جان مى گیرد و اى در کالبد مجروح وخسته اش دمیده مى شود.... تداعى و نقل این حدیث ،.... حال تو را نیز دگرگون مى کند و خارق العاده در تار و پود وجودت مى ریزد. آنچنانکه بتوانى تا را در زیر بار شکننده و طى کند و خم به ابرونیاورى. 🖤آیا این همان اى است که تو در آن ، 📖مى گفتى؟! آیا این همان کوفه اى است که کوچه هایش ، تو را مریدانه به چشم مى کشید؟ یا این همان کوفه اى است که ، زینب را بانوى عالم مى شمردند و بر عقیله بنى هاشم سجود مى بردند؟ نه ، باور نمى توان کرد... .... 🍃🌹🍃🌹 @Vajebefaramushshode
🍃خانه، بوی خداحافظی می دهد، مدتی است بوی دود و هیزم سوخته مهمان خانه شده و صاحب خانه برای سفری که در پیش دارد آماده می شود😔 🍃سینه کوچک هنوز داغدار بغض کوچه و سیلی است. آشفته است از وصیت مادر و پیراهن کهنه و ظرف آبی که هر شب باید کنار لب تشنه بگذارد. 🍃حسین برای شفای مادر دعا می کند. زهرا با صورت نیلی از رو می گیرد و بعد از مدتی، با دیدن تابوت لبخند می زند. چند وقتی است در قنوت نمازهایش "اللهم عجل وفاتی سریعا " را زمزمه می کند🥺 🍃طعنه های مردم مدینه دلش را آزرده. این جماعت تا دیروز از گریه زهرا در فراق پدر، پیش علی شکایت می کردند و امروز می خواستند، علی را برای ببرند. 🍃اما زهرا پای علی ایستاد. پای و امام زمانش، به قیمت سوختن بین در و دیوار، فداشدن محسنش، به قیمت سوختن بازویش از غلاف شمشیر و نیلی شدن صورتش😞 🍃دلش از نامردی مردم گرفته است. چه کسی می داند بر زهرا چه گذشته است که تمنا می کند: "یا علی غسلنی فی الیل، کفنی فی الیل دفنی فی الیل و لا تعلم احدا" 🍃در این میان امان از دل علی که به مصلحت صبری که برایش مقدر شده بود پیشه می کند. با دیدن در سوخته، غیرتش بغض می کند و با دیدن مسمار دلش می شکند. با دستهایی که را فتح کرد، برای همسر قدکمانش تابوت می سازد و زهرایش را شبانه غسل میدهد و کفن می کند و به خاک می سپارد😭 🍃امان از دل علی که جز چاه کسی امانت دار رازها و دردهایش نبود. درد بازوی ورم کرده زهرا، درد یتیمی فرزندانش وقتی آستین به دهان برای مادر می گریستند، دردتنهایی و درد سلام هایی که بی جواب ماند😓 پرستوی زخمی علی پرزده تا آسمون🖤 به مناسبت سالروز شهادت 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
. که همـہ سُـرور و مهر است و صفا 🎉💐 بــاغــی اســت ز گــلــهای💐 الهـــے وَلا هــم عطر دارد و و 🌹 هم عطر علی و❤️ خدا..؛✨ پیشاپیش امام حسین (ع) را تبریک عرض‌میکنم🎉💐❤️ 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
: امروز میخواهم به مصاف بروم که بدترین آفت دین است. با لباس دیانت و تقوی به میدان مےآید، سکه‌اے است دو رو که بر یک رویش نام و بر روے دیگرش نقش است؛ خدایش را مےبینند و ابلیسش را. و چه خون دلها خورد از این جماعت سر به سجود و آیه‌خوان و به ظاهر متدین... ⚫️ 14رمضان، سالروز شهادت منتقم کرار، مختار سقفے. @Vajebefaramushshode
‌﷽ اَللّهُمَ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرَج .می روی با فرق خونین پیش آن روی کبود.. شهر بی که مولا! قابل ماندن نبود..😔 •••• چون نامه‌ی جرم 📜 ما بهم پیچیدند😱 بردند به دیوان عمل سنجیدند بیش از گناه ما بود ولی😔 مارا به محبت بخشیدند😊 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
🤵🏻 🍃امام (علیه السلام) می فرماید: «لَیسَ لِلرَّجُلِ أَنْ یکشِفَ ثِیابَهُ عَنْ فَخِذَیهِ وَ یجْلِسَ بَینَ قَوْمٍ» «بر مرد شایسته نیست که لباس او کنار رود تا ران هایش معلوم گردد و در این حال در میان قوم خود بنشیند» ❌قابل توجه برخی آقایون👇 ✖️خصوصا اونهایی که کنار دریا رو جزء کشور اسلامی نمیدونند.... ✖️و گاهی شهرهای شمالی رو با خونه اشون اشتباه میگیرند! ✖️و فکر میکنند چون مرد هستند، حجاب و عفاف برای اونها، تعریف نشده! ✖️خصوصا اونایی که با رکابی و شلوارک میان آشغالها رو میزارن سرکوچه!! ✖️خصوصا آقایونی‌که شلوار و تیشرت تنگ میپوشن جوری‌ که.... 《وسائل الشيعة، جلد ۵، ۲۳/۱۰》 🌹Emam Ali(peace be upon him) says: Its not good for a man to reveal his thighs and sits among his people. Vasaelo'shiah 💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده... @Vajebefaramushshode
پرسش مهیب بود: خـدایا چگونه‌ای؟ کعبـہ دهان گشود: عــــلـــــے و جواب آفـریـده شـد به ما بپیوندید👇 •❥🌼━┅┄┄ @Vajebefaramushshode