بدترین و شاید بهترین اخلاق من اینه که یه روز صب از خواب بیدار میشم و هیچ حسي به آدمي که دیشب ناراحتم کرده ندارم .
قدر اونیکه میگه عب نداره باهم درستش
میکنیم رو بدون، هیچکس تو این دنیا دنبالِ درست کردن نیست، همه دنبالِ چیزای حاضرامادهاند و حوصلهی درست کردن رو ندارن.
شمارو نمیدونم، ولي من این روزا هرکاري میخوام انجام بدم انگار یه جوري دلگیره ..
نیاز دارم حرف بزنم مغزم اروم شه ، ولي در عین حال نمیخوام حرف بزنم و اصن نمیدونم چي باید بگم .
این حس مزخرف که نصفه شبا میاد سراغم دستشو میذاره رو گلوم میخواد خفهمکنه چیه؟
الان اومده سراغم ؛ همراهش دلشوره و تپش قلبم آورده .
جوری که با سارا توی اینستا داریم میخندیم و همزمان توی روبیکا بحث ناراحت کننده داریم😂 >>