هدایت شده از وحید یامین پور
🔻چند روز پس از چهلمین روز درگذشت دکتر شریعتی، آیت الله مطهری نامه ای محرمانه به امام خمینی در نجف نوشت:
goo.gl/wD5stg
"اخیرا میبینم گروهی که عقیده و علاقهی درستی به اسلام ندارند و گرایشهای انحرافی دارند، با دستهبندیهای وسیعی در صدد این هستند که از او بتی بسازند که هیچ مقام روحانی جرأت اظهار نظر در گفتههای او را نداشته باشد.»
مطهری در نامه قسم میخورد که ریشه های نوشته های شریعتی «برضداصول اسلام» است و «کوچکترین گناه این مرد بدنام کردن روحانیت است». و «خدا میداند که اگر خداوند از باب مکرالله و ... در کمین او نبود، او در ماموریت خارجش چه به سر روحانیت و اسلام می آورد.»
مطهری تاکید میکند که شریعتی از مناظره با او امتناع می ورزد اما قول داده که آثارش را برای اصلاح نزد استاد محمدرضا حکیمی و علامه محمدتقی جعفری بفرستد اما فقط برای حکیمی ارسال کرده!
شهید مطهری در ادامه از شایعات و تهمت های طرفداران شریعتی به خود مینالد و از امام در باب مواجه با آثار شریعتی کسب تکلیف می کند.
آن روزها که این نامه نوشته شد آقای خامنه ای از جمله طرفداران سرسخت دکتر شریعتی بودند. بعد از درگذشت دکتر و پیروزی انقلاب این حمایت در برابر مخالفان دکتر همچون مطهری و مصباح یزدی و بسیاری از روحانیون سنتی بیشتر هم شد. آقای خامنه ای معتقد بود:
.«شریعتی نه فقط ضدروحانی نبود، بلکه عمیقا مومن و معتقد به رسالت روحانیت بود، او میگفت روحانیت یک ضرورت است و اگر کسی با او مخالفت کند، یقینا از یک آبشخور استعماری تغذیه میشود. اما میگفت روحانیت به رسالتش به طور کامل عمل نمیکند."
.
30 سال بعد وقتی آقای خامنه ای ردای رهبری را به تن کردند، برخی فکر میکردند این نظرات در باب شریعتی برای دوران جوانی او بود و حتما دیگر تغییر کرده! اما وقتی رسول جعفریان در سال 87 کتاب جدید خود، "جریان ها و سازمانهای سیاسی مذهبی در ایران" را نزد ایشان برد تا تورق کند، ایشان در حاشیه متن نامه محرمانه مطهری به امام نوشت:
«نظرات مرحوم شهید مطهری درباره شریعتی چه در آغاز آشنایی شان که تا 2-3 سال از وی به نحو شگفت آوری ستایش میکرد و چه در سالهای بعد که از او به نحوه شگفت آوری مذمت می فرمود، غالبا مبالغه آمیز بود. در همین مطالبی که ایشان به امام مرقوم داشته نشان های بزرگ نمایی آشکار است. برخی دیگر از دوستان ما از جمله مرحوم شهید بهشتی نیز همین نظر را درباره اظهارات شهید مطهری داشتند"
#جواد_موگویی
هدایت شده از تحلیل سیاسی و جنگ نرم
سال ۶۹ بوشِ پدر از دکوئیار دبیرکل سازمان ملل خواست پیغامی به هاشمی رفسنجانی برساند:
«بوش گفت نگران گروگانهاست. گفت میتواند امتیازهایی به ایران بدهد»
آن روزها ۸ گروگان آمریکایی در دستان گروههای لبنانی بود. گرهی که بدست ایران باز میشد.
دومینکو پیکو، دستیار ویژه دکوئیار برای مذاکره با هاشمی به تهران آمد. ظریف میگوید: «میخواستیم این ملاقات پنهان بماند، پس تصمیم گرفتیم مترجم حضور نداشته باشد. رییسجمهور گفت اگر آمریکا از ما انتظار همکاری دارد، باید سیاستهای خصمانهاش را در قبال ایران عوض کند.»
هاشمی شرط همکاری را متجاوز اعلام کردن عراق در جنگ تحمیلی توسط سازمان ملل و آزادی پولهای بلوکه شده ایران توسط آمریکا اعلام کرد.
دکوئیار و بوش هر دو شرط را پذیرفتند.
هاشمی امید به رابطه مجدد با آمریکا داشت. به فاصله چند ماه همه گروگانها آزاد شدند. حالا هاشمی در انتظار حسننیت آمریکاییهاست. پیکو میگوید: «ایرانیها شروع کردند به تماس گرفتن با من و میگفتند: چهخبر؟ چهخبر؟ ما اینجا در موقعیت بدی هستیم، میگویند رییسجمهور به آمریکاییها کمک کرده، پس تشکرنامهتان کجاست؟!»
بهانه آمریکاییها برای بدعهدی، حمایت ایران از تروریسم بود. کنت.ام. پولاک رییس سیا در خاطراتش نوشت:
«توقعات ایران تا به آن حد افزایش یافته بود که انتظار داشت آمریکا تحریم اقتصادیاش را علیه ایران لغو و در ازای آزاد کردن گروگانها داراییهای باقیمانده ایران را آزاد کند. این موضوع بسیار خوشبینانه و منعکس کننده ناآگاهی ایران نسبت به سیاستهای آمریکا بود... مقامات آمریکایی گفتند که دلیلی برای جایزه دادن به ایران نداشتند. یکی از مقامات به من گفت «به یک خلافکار برای متوقف کردن قانونشکنی جایزه نمیدهند و حداکثربه او ارفاق میشود»
پروژه هاشمی برای رابطه با آمریکا شکست تلخی خورد. او میگوید: «ما خیلی زحت کشیدیم تا توانستیم گروگانگیرها را قانع کنیم...ولی به محض اینکه قضیه تمام شد آمریکا بجای اینکه به آن وعدههایی که داده بود عمل کند طلبکار هم شد.»
در طول ۴دهه انقلاب پروژه برقراری رابطه با آمریکا بارها با بدعهدی طرف آمریکایی شکست خورده؛ قرارداد الجزایر(۵۹) ماجرای مک فارلین(۶۵)، آزادی گروگانهای آمریکایی(۶۹) و قرارداد سعدآباد(۸۲) و برجام(۹۴) نمونههایی از شکستهای این پروژه است.
لمس تجربه تلخ تاریخی توسط یک نسل، میتواند نسل دیگر را از تکرار آن مصون کند، به شرط آن که این تجربه روایت و تبیین شود.
اصلاحطلبان همواره با هیاهوی جناحی و ضعف اصولگرایان در بیان ماجرا، مانع روایت حقیقی این تجربهها شدهاند. و همین باعث تکرار این تجربهها شده.
در انتخابات ۱۴۰۰ بازهم برگ برنده اصلاحطلبان پروژه رابطه با آمریکا خواهد بود. کاش تشکلهای دانشجویی و انقلابی به جای رفتارهای نمایشی همچون بیانیهنویسی، تجمع و تحصن به میان مردم رفته و این تجربهها را تبیین تا آرای انتخاباتی مردم تغییر کند.
#جواد_موگویی
eitaa.com/siasion598
eitaa.com/siasion598
دستگاه اطلاعاتی پاسخ دهد!
«حامد اصغری» خودش را روی دکتر فخریزاده میاندازد و ۴گلوله میخورد. حالش وخیم است.
ایضا «فیروزمند» که دو گلوله خورده است.
اصغری برند محافظان است و چهره شناختهشده بینالمللی.
اما آنها ۱۲نفر بودند! با یک ماشین انفجار.
و محافظان تنها ۴نفر!
نام فخریزاده در تمام گزارشها و اسناد بینالمللی بود. این آخریها صهیونیستها نامش را در مصاحبهها و کنفرانسها هم میبردند.
ترور فخریزاده قطعی بود.
سیستم اطلاعاتی چه میکند؟
مگر محافظ سر صحنه چه میتواند بکند؟
وقتی بر ساعت و مکان دقیق عبور و مرور روزانه رصد داشته و با ۱۲نفر مهاجم آمدهاند. آن هم بدون ماشین ضدگلوله!
محافظ راهی جز «تن» دادن به گلوله ندارد.
۱۲نفر تیم عملیاتی، یعنی ۵۰ نفر در قلب تهران این عملیات را پشتیبانی کردند!
ترور در روز تعطیل بود. یعنی تیم ترور حتی برنامه دقیق غیرروتین سوژه را هم داشته است. جاگذاری خودروی انفجار و انتظار ۱۲نفر مهاجم یعنی تسلط کامل بر سوژه.
پاسخ را باید از دستگاه اطلاعاتی گرفت نه از محافظان جان برکف.
#جواد_موگویی
آقای همتی!
درست ۲۸سال پیش بود، یادتان هست؟!
۲۸ سال پیش در خردادماه ۱۳۷۲، احمد توکلی رقیب هاشمی در انتخابات ریاستجمهوری بود. کشور تنها چند قدم با تورم ۴۹درصدی فاصله داشت. توکلی منتقد سیاستهای اقتصادی دولت در فیلم تبلیغاتیاش، انتقادهای صریح به دولت کرده بود. اما محمد هاشمی رفسنجانی رییس صداوسیما اعلام کرد فیلم نطق تبلیغاتی او را پخش نخواهد کرد!
اعتراضهای توکلی به دادستان کل کشور، شورای نگهبان و حتی ناطق نوری رییس مجلس نیز به جایی نرسید. توکلی میگوید:
«تا اینکه آقای عبدالناصر همتی معاون سیاسی صداوسیما زنگ زد. گفت بیا باهم حرف بزنیم. اگر تو را قانع کردم، فیلم را اصلاح میکنیم، اگر که نه، فیلم را پخش نخواهیم کرد.
به دفترش رفتم. گیرشان به انتقادات من به مرحوم هاشمی بود. همتی گفت «حرفهای شما به مصلحت کشور نیست.»
گفتم «من تاییدشده شورای نگهبان هستم، خودم مصلحتهای ملی را میفهمم. صداوسیما که مال شما نیست که با منتقدانتان اینطور رفتار میکنید. نمیتوانید حق قانونی من را بگیرید.» خلاصه بدون نتیجه به خانه بازگشتم.»
هاشمی در خاطراتش مینویسد:
«در راه خانه از تلویزیون ماشین دیدم که وزارت کشور اعلان کرده نطق با قانون منطبق نیست و برای اصلاح پخش نمیشود. به عبداللهنوری گفتم بهتر است همین امشب پخش شود.»
توکلی میگوید:
«نیمساعتی از ساعت پخش نطق تلویزیونی میگذشت. شبکه اول به جای پخش نطق من آهنگ پخش میکرد! تا اینکه آقای حجازی از دفتر رهبری تماس گرفت. اعتراضم را گفتم.
گفت گوشی را نگهدار. چند دقیقه بعد گفت «آقا میگوید اگر حق را با خودت میدانی محکم بایست.»
خلاصه بعد از نیمساعت تاخیر، مجری آمد و قبل پخش فیلم، بیانیهای علیه حرفهای من خواند و بعد فیلم را پخش کردند!»
حالا ۲۸ سال از آن انتخابات میگذرد، عبدالناصر همتی شده رییس بانک مرکزی و کاندیدای ریاستجمهوری و از فضای آزادیبیان و عدم فیلترینگ و سانسور سخن میگوید!
بنای بسیاری از بدعتها را سالها پیش کسانی نهادند که امروز مدعی هستند.
منبع:
مصاحبه نگارنده با احمد توکلی؛ مهر ۱۳۹۸
خاطرات هاشمی سال۷۲، ص۱۴۹
#جواد_موگویی
@GhadiriNetwork