eitaa logo
کانال خبری والعصر
969 دنبال‌کننده
46.8هزار عکس
68.4هزار ویدیو
366 فایل
قسم به عصر ما، هنگامی که حضرت مهدی ظهور خواهد کرد. #والعصر 🇮🇷 به کانال خبری #والعصر بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/269156353Ccd257414da
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شبکه جهانی ولایت
ای نامه که می روی.ogg
حجم: 1.55M
💿 #مداحی شهادت حضرت #مسلم_بن_عقیل علیه السلام #حاج_محمود_کریمی #محرم #امام_حسین @velayattv
✂️ برشی از یک کتاب | ، دفتر دوم 📎 مهره‌های نفوذی یهود؛ اشعث بن قیس ✍️ بن قیس در سال نهم هجری به همراه تنی چند از بزرگان قبیله به مدینه آمد و مسلمان شد، اما پس از شهادت (ص) قبیله‌اش شدند. ✍️ در جنگی که میان فرستاده و ایشان، رخ داد قبیله کندی شکست خورده به پناه بردند. در نهایت وی توانست برای خود و خانواده‌اش بگیرد. ✍️ اشعث به همراه اسیران به مدینه آورده شد، اما در اقدامی عجیب وی را آزاد کرد و خواهر خود «ام فروه» را به درآورد. او در دوران به امارت آذربایجان رسید. ✍️ زمانی که (ع) به خلافت رسید و پس از واقعه به او امر کرد تا اموال را تسلیمش کند و سپس او را از ولایت آنجا برکنار کرد. ✍️ اشعث در جنگ حضور یافت، ولی «لیله الهریر» در جمع به پا خواست و ضمن خطبه‌ای با لحنی جویانه خواستار ترک خونریزی بیشتر شد. ✍️ تا خبر خطبه اشعث به رسید دستور داد تا را به نیزه کنند، این نشان از هماهنگی کامل با وی دارد. ✍️ محمد فرزند بزرگ اشعث در شهادت شرکت جست. فرزند دیگرش پس از شهادت (ع) جامه از پیکر آن حضرت ربود. دخترش نیز (ع) را مسموم و به شهادت رساند. 📌 ادامه در لینک زیر:👇 🌐 b2n.ir/689369 🆔 @Tarikh_org
5.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مسلم در پناه آسیه @fotrosmediatv طوعه زنی بود که مسلم بن عقیل٬ سفیر امام حسین را در خانه خود پناه داد ... در شب شهادت حضرت مسلم بن عقیل مشاهده این اثر پیشنهاد میشود. ______________________________ 🆔 @fotrosmediatv
🔴 در انتظار امام غائب، نائب امام را تنها گذاشتند... ▪️سال قمری با محرم شروع می شود. آنچنان که سال شمسی با فروردین شروع می شود و طبیعت سرسبز و زیبا شده و گل های قرمز و بنفش و زرد، کوه و درّه را می پوشاند و تا چشم کار می کند سبزه می روید و ظاهر و جسم طبیعت تازه می شود، سال قمری اما با محرم شروع می شود و باطن و روح جهان و انسان ها را تازه می کند. آری ماه محرم، انسانیت و مفاهیم بلندی چون عدالت و آزادی و آزادگی را زنده می کند و زنگار از قلوب انسان ها می زداید. ▪️داغ و حرارت غمِ حسین، جان ها را تازه می کند و آن ها را همچون پروانه به پرواز درآورده و به سوی آسمان روانه می کند. نام حسین در جهان تاریک و پرظلم و جورِ ما، همچون شمعی است که بیابان های سیاه را روشن می کند. بدین جهت است که گفته اند: «این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست، این چه شمعی است که جان ها همه پروانه است». ▪️محرم که شروع می شود ملائک، رخت عزا بر عرش آویخته و سیاهی ها را بر ستون های عرش خداوند متعال نصب می کنند. اسرافیل بر صور خود دمیده و بلند بلند فریاد می زند: «حی علی العزا... حی علی البکاء...». ▪️شب اول را تقدیم کرده اند به آن فقیهِ جوان و غریب در کوفه. مسلم را می گویم که فقیهِ عادل و شجاع در غیاب حسین بن علی(ع) در میان کوفیان بود. نائب الحسین در میان بدنام ترین شهر تاریخ و در بین مذبذب ترین انسان های روی کره زمین، همه را به پدرِ بندگان خدا، اباعبدالله دعوت کرد. ▪️آن نامردمان که خود هزاران نامه به سوی سبط نبی، روانه کرده بودند و در نامه ها نوشته بودند که: «ای پسر بوتراب، زمین سرسبز شده، غنچه ها شکفته شده، درخت ها میوه داده اند، لحظه ای دریغ مکن و به سمت ما بیا»، شمشیر آخته کرده و به پسر عقیل دست بیعت دادند اما درست در لحظه ای که آن ولی فقیه، آنها را به جهاد در برابر ابن زیاد فراخواند، یک به یک، پا پس کشیدند. آنها بیعت شکستند و مسلم را تنها گذاشتند. ▪️لشکر شرطه های یزیدی، مسلم را غریب و بی کس در کوچه های تنگ و تاریک کوفه گیر آوردند. اما او به تنهایی یک لشکر را حریف بود. ساعاتی نانجیبان را مشغول کرد. نعره های حیدری بر می آورد و همچون یل خیبرشکن، قلب لشکر را می شکست. تشنگی بر او غالب شد. گرگ ها او را دوره کردند. از زمین و آسمان، نیزه و سنگ و شمشیر می بارید. سفیر حسین را اسیر کردند و به دربار پسر مرجانه بردند. ▪️گفت جرعه ای آب بدهید. جرعه ای آب آوردند اما لکه خونی از لبان مبارکش، آب را خون آلود کرد. آنجا متوجه شد که سرنوشت خونباری در انتظار حسین و اولاد اوست. اما چاره ای نداشت چون پیش از آن، بر مبنای وفای نامردان کوفه، از بیعت آنها نامه نوشته بود. وقتی او را بر بالای بلندی دارالاماره بردند که بر زمین فرو افکنند رو کرد به سمت مکه و حجاز؛ عرض کرد السلام علیک ؛ ای امام من، میا به کوفه؛ کوفه وفا نداره... . ▪️خواستم غریبی مسلم را با غریبی حجت بن الحسن مقایسه کنم که دیدم جا دارد دست های بسته او را با دستان بسته امیرالمؤمنین (ع) مقایسه کنم. اما دیدم که نه؛ بگذار سرنوشتِ سرِ بریده و زن و فرزندان آواره اش را به سرنوشت اربابش حسین گره بزنم... مسلم خودش و زن و فرزندانش را فدای ابی عبدالله کرد... اما سیاهی به روی آنهایی ماند که می گفتند حرف نائب امام سند نیست صبر کنیم تا امام بیاید! ▪️آنهایی که در انتظار امام غائب ایستادند و نائب امام را یاری نکردند اگرچه بخشی از آنها در قیام توابین، مردانه جنگیدند و به شهادت هم رسیدند اما امروز نام و حبیب و زهیر تا قیام قیامت، بر بلندای کربلا می درخشد نه نام آنها!