eitaa logo
وارثین (کانال مدرسه علمیه ولیعصر کرمانی‌ها «عج» ارائه مطالب علمی ، اخلاقی، آموزشی و پژوهشی)
528 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
716 ویدیو
1.3هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بخش هجدهم ✅ دوره رونق دوباره افراط اخباریان در انتقاد و حمله به مجتهدان و روشهای اجتهادی که حتی باعث دلزدگی بسیاری از علمای متمایل به اخباری‌گری نیز شده بود (مثلا محدث بحرانی) در کنار تلاش‌های مجتهدان برای تنقیح جوامع حدیثی و نیز تلاش‌های مرحوم از عواملی بود که باعث شد دوران به پایان برسد. علامه محقّق آقا محمّد باقر وحید بهبهانی با درایت و قوّت علمی به مبارزه جدّی با اخباریان پرداخت و پس از بحث‌های بسیار با سران اخباری‌گری؛ و نیز تألیف کتاب‌ها و رساله‌های تحقیقی در نقد مبانی اخباریان و تحقیقات علمی ارزنده در باب اجتهاد و مباحث اصول فقه، و سرانجام تربیت شاگردان فاضل در مکتب اصولی، موفّق شد ریشه اخباری‌گری را بخشکاند و روح اجتهاد را در جسم نیمه‌جان و حوزه‌های اصولی بدمد.این دوره تا زمان (م ۱۲۸۱) ادامه یافت. در آن زمان، حوزه کربلا در دست اخباریان بود و، محدّث و فقیه ارجمند شیعه رئیس آنان به شمار می‌رفت. درس محدّث بحرانی بسیار شلوغ بود، امّا با تأسیس حوزه جدید و شیوه نوین اجتهاد از سوی محقّق بهبهانی، شمار زیادی از این شاگردان به درس وحید رفتند. پس از مرحوم وحید بهبهانی شاگردان او پراکنده شده و در حوزه‌های مختلف ساکن شدند و به این ترتیب تفکر باز تولید شده اصول فقه در حوزه‌های دیگر نیز رواج یافت. نجف که بلافاصله این تحوّل را پذیرفت با حضور عالمی چون شیخ جعفر کاشف الغطا تقویت شد. در کاظمین نیز تفکر اصولی با ورود محقّق بزرگ سید محسن اعرجی، شاگرد دیگر وحید رواج یافت. و نهایتا در ایران هم اندیشه اصولی با تلاش‌ها و زحمات عالمانی چون میرزای قمی شاگرد مبرز وحید بهبهانی و آقا محمّد علی فرزند و شاگرد دیگر محقّق بهبهانی شیوع دوباره پیدا کرد و تقویت شد. یکی از ابتکارات محقّق بهبهانی این است که وی برای نخستین بار ادلّه را در اصول به دو قسم «ادلّه اجتهادی» و «ادلّه فقاهتی» تقسیم کرد. اشاره به این نکته ضروری است که در پیدایش این دوره برخی از محقّقان دوره پیشین؛ مانند محقّق بزرگ آقا حسین خوانساری، آقا جمال خوانساری و سید صدرالدّین قمی صاحب شرح وافیه که استاد محقّق بهبهانی نیز بود، سهم مهمّی داشتند. در هر حال این دوره به کمال و رشد بی‌سابقه اصول فقه انجامید، کتاب‌های اصولی بسیار قوی و بی‌مانندی نگاشته شد و متناسب با آن، فقه شیعه گسترش شگرفی یافت. 👌 شخصیتهای معروف در این دوره ١- وحید بهبهانی ٢- علامه بحرالعلوم ٣- شیخ جعفر کاشف الغطا ٤- میرزای قمی ٥- ملا مهدی نراقی ٦- سید محسن اعرجی کاظمی مشهور به مقدّس کاظمی از بزرگان و مفاخر شیعه در اواسط قرن سیزدهم است. مهمترین کتاب اصولی او «المحصول» است که شرحی ارزشمند و قوی بر کتاب الوافیة فاضل تونی میباشد. وی کتاب‌های اصولی دیگری نیز دارد. ٧- سیدمحمد مجاهد علاّمه سید محمّد بن سید علی طباطبایی، مشهور به «مجاهد» از علمای بزرگ این دوره است. آثار بسیار ارزشمندی تألیف کرد. کتاب مفاتیح الاصول او، که در ۷۲۰ صفحه رحلی چاپ سنگی شده است مبسوطترین کتاب اصولی است که تا آن زمان نگاشته شده بود. ٨- شریف العلما مازندرانی ٩- شیخ محمّد تقی بن عبد الرحیم اصفهانی: مهمترین کتاب اصولی محقّق اصفهانی حاشیه و شرح او بر معالم الدّین است که به «هدایة المسترشدین» موسوم است. به دلیل شهرت این کتاب، نویسنده آن به «صاحب الحاشیه یا صاحب الهدایة» مشهور است. ١٠- شیخ محمّد حسین اصفهانی: وی برادر کوچکتر صاحب هدایة المسترشدین است. وی تألیفاتی داشته است که مهمترین آن «الفصول الغرویة فی الاصول الفقهیة» میباشد. و از این رو به «صاحب فصول» مشهور است. ١١- سید ابراهیم قزوینی کتاب‌های مهم این دوره «القوانین المحکمة» تألیف میرزای قمی «مفاتیح الاصول» تألیف سید محمّد مجاهد «هدایة المسترشدین» اثر شیخ محمّد تقی اصفهانی «الفصول الغرویه» نگاشته شیخ محمّد حسین عبدالرحیم اصفهانی 👈 نگاهی اجمالی به اصول اهل سنّت در این دوره همانطور که گفته شد اصول اهل سنّت، به دلیل طرح دیدگاه انسداد باب اجتهاد، بسیار زود هنگام از رونق نخستین خویش باز ایستاد و اگر چه در دورههای بعد برخی از محققانشان همچون شهرستانی، سیوطی و... تلاش کردند تا این دیدگاه را منسوخ کنند و باب اجتهاد را بگشایند، امّا چندان توفیقی در این راه به دست نیاوردند و نتوانستند اصول اهل سنّت را به همان تکامل و رونق نخستین خویش باز گردانند. آنچه بی‌تردید می‌توان ادّعا کرد، این است که حتّی اگر به اصول عامه نگاه معتدل تری داشته باشیم و معتقد نشویم که اصول آنها به رکود کامل کشیده شده است، اصول فقه شیعه از این دوره به بعد قطعا قوی‌تر و متکاملتر از اصول اهل سنت بوده و به یک معنا اصلاً اصول اهل سنت قابل مقایسه با اصول فقه شیعه نیست. ادامه دارد...                                              sapp.ir/valiasrkermani @valiasrk
🔶️ اخباری و اصولی، عنب و انگور شیخ یوسف بحرانی (م1186ق)، نماد مقاومت اخباریگریِ معتدل در مقابل اصولیگری است؛ اما او از جایی به بعد تصمیم می‌گیرد که این منازعات را ادامه ندهد. شیخ در آخرین مقدمه از مقدمات دوازدهگانه‌ی حدائق، اعلام می‌کند که تقسیم عالمان به دو طیف اصولی و اخباری نه به صلاح وحدتِ شیعه، نه دارای سابقه در تاریخِ فقاهت شیعه و نه دارای ثمره و فایده است. او که روزی «المسائل الشیرازیه» را در رد مبانی اصولیان نگاشته بود، در اینجا از تغییر نوعِ برخوردش با این منازعات خبر می‌دهد. بیشتر مانور محدث بحرانی روی این مطلب است که هیچ دلیل روشنی برای این انشقاق نیافته است. اگر اصولیان ادله‌ی استنباط را کتاب و سنت و عقل و اجماع می‌دانند و اخباریان فقط کتاب و سنت، بسیاری از اصولیان پای استنباط که می‌رسد آنقدر در تحقق و وجود مدلول اجماع نزاع می‌کنند که دیگر هیچ اثری از اجماع نمی‌ماند. در مورد عقل نیز چنین نزاعی است؛ حتی پژوهشگرانِ اصولی، حکم به عدم حجیت عقل داده‌اند. او در این مقدمه البته به برخی تندروی‌ها از هر دو طرفِ نزاع اشاره می‌کند و آن را نادرست می‌داند. از نگاه وی این تندروی‌ها از روی غفلت و وهم و بی اطلاعی از برخی امور است. خوانش شیخ یوسف از دوگانه‌ی اخباری_اصولی، خوانشی عنب و انگوری است؛ نزاعی بیهوده و فرسایشی. البته واقعیتِ زمانِ ما، تحلیل بحرانیِ زمانِ بهبهانی را برنمی‌تابد. ما هم اخباری دیده‌ایم هم اصولی. اخباریانی که دیده‌ایم تقلید ندارند، قواعد اصول فقه مصطلح را نه اینکه نخوانند که مضلّ می‌دانند، قرآن را به عنوان منبع استنباط قبول ندارد، مراجع را مورد توهین قرار می دهند ؛ اصولیانی که دیده‌ایم نیز رفتن به جلسات اخباریان را علامت فسق و خروج از طریق هدایت می‌دانند و... . آیا اکثرِ اصولیان و اخباریانِ کنونی، همان تندروهایی هستند که شیخ می‌گوید؟ خواندن مقدمه‌ی دوازدهم حدائق، به خوانندگان پیشنهاد می‌شود: http://lib.eshia.ir/10013/1/167 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️ @valiasrk