🔸 #یادداشت_اختصاصی | نباید تمایلات شخصی را در بحث فقهی دخالت داد
پاسخ حجت الاسلام والمسلمین #اسلامی به حجت الاسلام #سروش_محلاتی:
🔹همین آقایی که میگوید از خلاف اجماع نهراسید، در جایی از یکی از آثار علمی که مربوط به #رهبر_معظم_انقلاب است، اشکال گرفته که حرف ایشان خلاف #اجماع علماست. در صورتی که خودش اعتقاد داشته از مخالفت اجماع نباید بترسیم ولی اینجا مخالفت با اجماع را تقبیح می کند.
🔹آقای سروش محلاتی گفت زمینه انحراف فقه یکی آن است که مقهور فتاوای فقهای پیشین باشیم که در اصطلاح بدان گویند «وحشة الانفراد» و بعد از مرحوم آیت الله #اردبیلی تمجید کرده است که ایشان آزاد اندیش بود و وحشتی از انفراد نداشت.
🔹مخصوصاً دخالت این تمایلات در بحث فقهی را میتوانید در مطالبی که درباره شخصیتها گفتهاند ببینید. یکجا از مرحوم آیت الله #مؤمن با لسان تعریض به عنوان فقیهی در رده حاکمان نام میبرد که خود این تعبیر نشان میدهد که گویا آلوده شدن به سیاست منقصتی برای او بوده است.
🔹جای دیگر از شخصیتی چون #هاشمی_رفسنجانی که بیش از همه غور در سیاست داشت آنچنان تجلیل میکند و برای او نظریه سازی میکند که خیلی عجیب است.
🔹میگوید ضابطه حکومت اسلامی به نظر بعضی از افراد وجود حاکم شرع یعنی فقیه عادل با احراز صلاحیتهاست و بس و دیگر بقیه امور اهمیتی ندارد و به نظر بعضی تقید به احکام فقهی ملاک است چه فقیه عادل باشد و یا نباشد ولی به نظر آیت الله #هاشمی ضابطه آن است که حکومت پایبند به آرمانها و اهداف باشد حتی اگر در شرایطی حکمی را کنار بگذارد.
🔹اینجا بنده عرض میکنم تقابل این سه قول خودش نوعی بیاساس حرف زدن است؛ اصلاً جوری بحث فقهی ضایع شده که انسان به یاد حرف خود ایشان میافتد که میگفت بالاتر قرار دادن #ولایت نسبت به #عدالت، #لجن_مالی فقه است. حالا با حرف خود این آقا چه کار کنیم که فقه را دارد ضایع میکند و به دیدگاه سازی روی آورده است، بدون وجود هیچ شاهدی برای هر یک از سه دیدگاه.
🔹چه طور شده که آیت الله هاشمی یا آیت الله اردبیلی در رده حاکمان یاد نمیشوند و چه طور شده که راجع به بالاتر بودن ولایت از عدالت نمیپرسند که کدام عدالت؟ #عدالت به ملاک عقل و عقلا و عرف یا به ملاک شرع؟ مگر ما نمیگوئیم «والمعروف ما امرتم به».
🔹لااقل باید پرسید ولایت معصوم را میگویید یا غیر معصوم و در غیر معصوم #محدوده_اطاعت تا کجاست؟ بحث علمی کار میبرد ولی #شعار_دادن برای #کف_زدن دیگران کاری ندارد. چه رسد که قائل بدان حرف هنوز پیدا نشده است.
ادامه مطلب:
🌐 vasael.ir/0003ij
🆔 @vasael_ir
گزارشی از نشست«بررسی فقهی حقوقی شرط رشد و سن مسئولیت کیفری»🔻
حجت الاسلام #هاشمی:
🔹به اعتقاد ما، بلوغ یک مفهوم عرفی است که با نظریه های کارشناسی باید تعیین شود؛ مثلا امروزه می توان گفت که دختر در سن 13 سالگی به بلوغ جسمی می رسد و البته، بلوغ عقلی را باید کارشناسان نظر دهند.
🔹بحث اصلی این است که فقه سنتی به حدی نرسیده است که برای سن بلوغ، مانند صاحب جواهر نظر مدرنی را ارائه دهد. از طرفی هم، اگر بخواهیم تنها ملاک را سن بدانیم، با مخالفت فقه سنتی مواجهیم. در نتیجه، تنها راه، راهی است که نظیر حضرت آیت الله مکارم شیرازی پیموده است و آن، اضافه شدن شرط رشد به شرط بلوغ است.
حجت الاسلام #محمدی_جورکویه:
🔹آنچه در مرحله اول لازم به نظر میرسد، اثبات شرط رشد در مسئولیت کیفری است که اگر این امر اثبات شود، بحث سن رشد، بحث درجه دوم است.
🔹اختلاف در سن رشد، در کشورهای دیگر نیز وجود دارد مهم این است که ما اثبات کنیم در مسئولیت کیفری، رشد شرط است. پس از اثبات این شرط، بحث میدانی است نه فقهی، یعنی با توجه به تحولات زمانی و مکانی سن رشد را مشخص میکنیم.
دکتر #حاجی_ده_آبادی:
🔹ارائه دهنده برای مدعای خود به آیه شریفه 22 از سوره مبارکه یوسف می کند. به نظر می رسد، وجه استدلال به این آیه برای رشد کیفری مشخص نیست.
🔹همچنین بیشتر آیات و روایاتی که به آنها استناد می شود در مورد مسائل مالی نازل می شود که پیوند آنها با شرط رشد مشخص نیست.
🔹یکی از چالش های پیش روی اشتراط رشد در مسئولیت کیفری، بحث اثبات رشد در پزشکی قانونی برای افرادی است که مثلا در سن 15 سالگی آدم کشته اند و پس از دو سال دادگاه از آنها می خواهد که برای رشد قاتل در دو سال قبل تحقیق کند.
🌐 vasael.ir/00040f
🆔 @vasael_ir