eitaa logo
تفکر و تمدن شبکه‌ای| استاد واسطی
2.9هزار دنبال‌کننده
201 عکس
75 ویدیو
117 فایل
تفکر و تمدن توحیدی ادمین: @Haghighat6
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج آقای واسطی (1).mp3
30.26M
﷽ ⚪️ نیازهای تعلیم و تربیت در ده سال آینده. ▫️ سخنرانی در بیستمین اجلاس سالانه مدیران مدارس صدرا کشور، ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ▫️ استاد واسطی ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
استاد واسطی. امتداد حکمت متعالیه در علوم انسانی.mp3
50.65M
﷽ ⚪️ ظرفیت‌های حکمت متعالیه برای تولید علوم انسانی اسلامی. ▫️ استاد واسطی ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
﷽ ⚪️ بسته مفاهیم بنیادین. ▫️ حق، عدل، ارزش، کمال، سعادت، توحید، هدایت، ولایت، عبودیت، قرب، رشد، ایمان، معنویت، حیات طیبه. ▫️ بی‌نهایت‌محوری. ▫️ استاد واسطی ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
حجت الاسلام واسطی.mp3
23.58M
﷽ ⚪️ روش امتدادگیری از فلسفه برای علوم انسانی اسلامی. ▫️ استاد واسطی، ۲۳ آذر ۱۴۰۰ ▫️ آن‌چه که به عنوان عصاره تعاریف مختلف در مورد دانش فلسفه می توان مطرح کرد این است که؛ فلسفه عبارت است از؛ هستی شناسی برهانی و به عبارت دیگر فلسفه یعنی پاسخ به این سوال که "در این هستی چه خبر است؟؟" ▫️ مرحوم ملاصدرا در حکمت متعالیه تلاش کرده است بین برهان، قرآن و عرفان و بین وحی، عقل و شهود یک جمعی ایجاد کند و برآیندی را بدست آورد. در فلسفه وحیانی یا اسلامی فیلسوف تلاش می کند آموزه های وحیانی را به شکل برهانی عرضه کند. ▫️ علوم انسانی، علومی است که به فهم، توصیف و تبیین رفتار های انسان در حیطه فردی،جمعی، تاریخی و تمدنی و ماورایی می پردازد و این پردازش در لایه های رفتاری، فکری و احساسی و گفتاری گسترده شده است. ▫️ اگر بخواهیم علوم انسانی اسلامی داشته باشیم باید براساس هستی شناسی اسلامی حرکت کنیم، زیرا هستی شناسی اسلامی جهت گیری خود را از وحی اخذ کرده است. ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
﷽ ⚪️ تحول در علوم انسانی. ▫️ مفهوم: بازتعریف تحلیل‌های وجودی در علوم انسانی موجود، بر اساس روش‌ها، نگرش‌های زیرساختی در فضای جمعی تخصصی مطلوب. ▫️ نقطه شروع: تغییر رویکرد از خردنگری به کلان‌نگری شبکه‌ای برای بازتعریف هستی‌شناسی، و بر اساس هستی‌شناسی؛ بازتعریف انسان‌شناسی بر اساس دید شبکه‌ای ▫️ مرکز ثقل: بازتعریف عدل با ملاحظه شبکه هستی؛ عدل شبکه‌ای. ▫️ استاد واسطی ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
4_5893500092882618839.pdf
624.8K
﷽ ⚪️ نظریه عدل شبکه‌ای. ▫️ توصیف و تبیینی از عدالت با اقتباس از مبانی معرفتیِ اسلام ▫️ پیشنهادی برای «نظریه پایه در حیطه‌های مختلف عدالت» ▫️ استاد واسطی ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
پیشنهادی برای نظام‌نامه تربیت اخلاقی معنوی.pdf
532.9K
﷽ ⚪️ پیشنهادی برای نظام‌نامه تربیت اخلاقی معنوی حوزه‌های علمیه. ▫️ استاد واسطی ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
﷽ ⚪️ نمونه جدول تعیین هدف زندگی. ▫️ استاد واسطی ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
﷽ ⚪️ معنی زندگی| بخش اول. ▫️ مساله بحث: « معنی زندگی » چیست؟ چرا لازم است؟ و چگونه حاصل می‌شود؟ ◽️ پیش‌فرض‌ها: ▫️ زندگی= مجموعه فعالیت‌های فکری، احساسی و رفتاری فردی و جمعی که برای رفع نیازها و رسیدن به اهداف صورت می‌پذیرد. ▫️ معنی= ادراکی از یک پدیده که با ادراکات قبلی فرد ارتباط برقرار کرده باشد (در منظومه فکری فرد، جایگاهش مشخص شود). ◽️ فرضیه بحث: 1. معنی زندگی= ادراکی از وضعیت خود، که سبب می‌شود فرد تصمیم بگیرد و برای حرکت در زندگی فعال شود. 2. شاخص زنده بودن و زندگی کردن، فعال بودن ادراک است و هر چه این ادراک گسترده‌تر می‌شود شدت زنده بودن و حیات فرد بیشتر می‌شود و از سطحی از زندگی به سطحی دیگر ارتقاء می‌یابد. 3. فقط «خروج از محدودیت و اتصال به نامحدود» می‌تواند معنای واقعی زندگی بشر باشد. ◽️ تبیین بحث: ▫️ ملاك زنده بودن يك چيز به اين است كه اثر مورد انتظار از او، در او ديده شود. مثلاً وقتی می‌گوييم «زمينِ زنده» يعنی زمين بتواند گياه را بروياند و سرسبز گردد، برخلاف زمينِ مرده كه اين اثر از آن ظاهر نمی‌شود. زنده بودن يك «سخن» به اين است كه اثر مورد نظر را در شنونده بگذارد در حالی كه «سخن مرده» سخنی است كه اثر لازم را ندارد. از يك انسان، انتظار می‌رود چه اثري را از خود بروز دهد تا بتوان به او گفت: «انسانِ زنده»؟! ▫️ اگر تمام شاخص‌های سلامت جسمی و رفاه، در یک فرد موجود باشد ولی او بیهوش باشد و ادراکش فعال نباشد آیا او را «زنده» می‌دانیم؟ (البته نه در اصطلاح پزشکی) ▫️ در سنّت منطقی و فلسفی، انسان را «حیوان ناطق» تعریف کرده‌اند و مقصود از این نطق، صِرف سخن گفتن نیست بلکه توانایی تفکر، ارتقاء و توسعه ادراکی است. ▫️ زنده بودن انسان به «فعال بودن ادراک» اوست؛ هر چه ادراک او فعال‌تر باشد میزان زنده بودن انسانیِ‌ او بیشتر خواهد شد. ▫️ از آنجايی‌كه دين، باعث می‌شود فكر، روح و رفتار انسان در جهت كمال قرار گيرد و فعال شود، قرآن، «دين» را حيات بشريت خوانده است. ▫️ ولايت و زيارت نيز حقيقتی اين‌گونه دارند؛ زيارت، به زندگی معنی می‌بخشد يعنی برقراری ارتباط با محتويات درونی امام عليه‌السلام، نيرويی در انسان ايجاد می‌كند و مسائلی را برای انسان ملموس می‌كند كه محور زندگی را تغيير می‌دهند، اولويت‌های انسان را جابه‌جا می‌كنند، تعريف جديدی از نفع و ضرر ارائه می‌نمايند و وجود انسان را به سوی دست‌يابی به حقايقی ديگر سوق می‌دهند؛ چرا كه امام عليه‌السلام با حقيقت بی‌نهایت در هستی مرتبط است و در آن فضا تنفس می‌كند. ▫️ «معنی زندگی» يعنی جهت‌دار شدن زندگی به‌سوی يك هدف، هدفی كه منفعتی بيشتر از اهداف ديگر دارد؛ افعال و رفتارهای انسان، تابع افکار و احساس‌های اوست و با تغییر فکر یا احساس، جهت حرکت انسان نیز تغییر می‌کند؛ «معنی زندگی» فضای ادراکی است که سبب ایجاد احساس و میل می‌شود (فرآیند باور-میل) و در نتیجه رفتارها را تنظیم می‌کند. ▪️ معنای زندگی يك نفر «پول» است يعنی جهت اصلی زندگی او برای رسيدن به پولِ بيشتر است، يعنی او منفعتِ «پول درآوردن» را بيشتر و بهتر از منفعت هرگونه تلاش و فعاليت ديگر می‌داند. ▪️ معنای زندگی يك نفر «زن و بچه‌اش»است، يعنی بيشترين تلاش فكری، روحی و رفتاری او برای ارتباط با خانواده‌اش می‌باشد؛ يعنی او احساس خوشايندی را كه از ارتباط با آن‌ها دارد بر منافع ديگر ترجيح می‌دهد. ▪️ معنای زندگی يك نفر «شغل و كارِ»اوست يعني اگر شغلش را از دست بدهد، ديگر هيچ مساله و موضوعی نيست كه فكر و روح ورفتار او را به حركت و تلاش وادارد. ▪️ زندگی برخی «بی‌معنی» است زيرا هيچ موضوعی در زندگی نيست كه برای آن‌ها اولويت و اهميتی بيشتر از ديگر موضوعات داشته باشد. بنابراين هر روز به روزمره‌گی و رفع نيازهای اوليه جسمی و روحی می‌گذرد. دورنمايی از زندگی ندارند، زندگی آن‌ها جهت خاصی ندارد و هيچ نقطه روشن و قابل اتكايی نيز در آينده آن‌ها به‌چشم نمی‌خورد. ▫️ معنی زندگی شما چيست؟ چه چيزی در زندگی شما نقش محوری را به عهده دارد كه اگر از بين برود ديگر زندگی برای شما بی‌معنی خواهد شد؟ ▫️ تمام تلاش‌های انسان برای «خروج از محدویت» است (از قوّه به فعل در آمدن - حرکت به‌سوی کمال)؛ این حرکت، تا نامحدود امتداد می‌یابد یعنی تا وقتی روح انسانی، علم و قدرت و حیات بی‌نهایت را در درون خود لمس نکند خود را ناقص خواهد دید و توقف در آن موقعیت را بی‌معنی تلقی می‌کند. ▫️ معنی حقیقی در زندگی انسان، تلاش برای اتصال به «بی‌نهایت» است؛ وجود بی‌نهایت در هستی، فقط یک وجود است و شریک ندارد. (وجود بی‌نهایت = خدا) ▫️ استاد واسطی ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
﷽ ⚪️ معنی زندگی| بخش دوم و پایانی. ◽️ نتایج، آثار و لوازم پذیرش فرضیه: 1. در صورت دست‌یابی به «معنایی در زندگی» که باور فرد نسبت به برآیند تلاش‌هایش می‌باشد، افعال و رفتارهای او قابل پیش‌بینی و کنترل است و در غیر این صورت پوچ‌گرایی، ناامیدی،‌ افسردگی و در نتیجه خودکشی در پیش خواهد بود. 2. هر چه معنای زندگی فرد، محدودیت بیشتری داشته باشد، در معرض خطر پایان‌پذیری و افتادن در وادی پوچی پس از عمری تلاش و مصرف کردن نیروهایش خواهد بود. 3. تلاش برای خروج از محدودیت و اتصال به نامحدود، تنها معنای منطقی و واقعی برای بشر است. 4. متوجه کردن بشر به سوی عوالم بی‌انتهاء ماورایی که تجلی علم و قدرت و حیات بی‌نهایت هستند، ضرورت حیاتی بشریت است. 5. کارکرد «عرفان» فعال‌سازی روح بشر برای حرکت به‌سوی شهود هستیِ بی‌نهایت است و تنها تمدن عرفان‌محور است که می‌تواند معنای حقیقی و پایداری را برای بشر به‌ارمغان بیاورد. ◽️ مباحث و مفاهیم کلیدی: ▫️ معنی زندگی، معناداری، معنایابی، حیات طیبه ▫️ استاد واسطی ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
﷽ ⚪️ سبک زندگی. ◽️ موضوع: ▫️ «سبک زندگی» چیست؟ چرا؟ چگونه؟ ◽️ مساله: ▫️ یک زندگی استاندارد و بهینه چگونه است؟ چگونه می‌توان وضعیت موجود زندگی‌ها را به وضعیت مطلوب تغییر داد؟ ▫️ فرضیه: ۱. سبک زندگی = طرز رفتارهای افراد و خانواده‌ها در یک جامعه؛ «سبک زندگی» یک سیستم رفتاری است که تابعی از نگرش‌ها و احساس و امیال افراد است. ۲. نقطه شروع اصلاح سبک زندگی = دست‌یابی به شاخص‌های «انسان استاندارد» و «ISO انسانی» ۳. مرکز ثقل در سبک زندگی = «ISO خانواده» ▫️ تبیین: ▫️ در مراحل تمدن‌سازی، پس از دوران استقرار اولیه ساختارها، نیاز به اصلاح و بهینه‌سازی فرآیندها وجود دارد تا تحقق اصلی تمدن و توسعه تمدنی اتفاق افتد. فضای عمومی تمدنی، در فرهنگ و طرز زندگی افراد جامعه متمرکز است؛ لذا حرکت به سوی اصلاح و بهبود فرآیندهای زندگی عموم مردم، گام اصلی در تحقق و توسعه تمدنی تلقی می‌شود. ▫️ تمدن، زندگی جمعی در ساختارهای سه‌گانه به هم پیوسته معرفتی، قانونی و فرهنگی است به طوری که منجر به ارتقاء مستمر معرفتی و فرهنگی شود. تمدن، در جهت پاسخگویی به لایه‌های فوقانی هرم نیازهای انسان شکل می‌گیرد. ▫️ از آنجا که صحنه زندگی، محل بروز آگاهی‌ها و تمایلات افراد و خانواده‌هاست و برآیند «باورها و امیالِ» افراد در طرز رفتار آن‌ها ظهور می‌کند و طرز رفتارها سبب شکل‌گیری «سبک زندگی» می‌شود، سبک زندگی، طرز رفتارهای افراد و خانواده‌ها در یک جامعه است؛ سبک یا اسلوب یا فرهنگ فردی و خانوادگی، از نوع رفتارها انتزاع می‌شود. ▫️ سیستم‌های به‌هم‌پیوسته سه‌گانه معرفتی قانونی فرهنگی،‌ به اصلاح و ارتقاء دستگاه «باور-میل» می‌پردازند و با بهینه‌سازی فرآیندهای جاری در این ساختارها (نظریه ساختار- فرآیند) سبب اصلاح و ارتقاء سبک زندگی افراد و در نتیجه ارتقاء کلان اجتماعی می‌شود. ▫️ نقطه مرکزی در «سبک زندگی» این است که شاخص‌های کیفیت و فرآیند بهینه برای تحقق آن شاخص‌ها، برای خانواده تعریف شود (ISO خانواده) و بر اساس آن امتیازاتی به خانواده‌های دارای این استاندارد داده شود. ▫️ اگر این شاخص‌ها از اسلام استخراج نشوند، شاخص‌های زندگی مدرن به جای آن‌ها خواهد نشست و سبک زندگی اسلامی با شتاب بیشتری به سمت سبک زندگی غربی حرکت خواهد کرد. ◽️ مراحل عملیاتی: 1⃣ استخراج شاخص‌های تمدن متعالی و یک زندگی استاندارد و با کیفیت، هم از نظر عقل و هم از نظر تجربه و هم از نظر دین. 2⃣ اخذ نقاط مشترک و تلاش برای حداکثرسازی نقاط مشترک (به علت وجود باورها و فرهنگ‌های مختلف در یک جامعه) 3⃣ کشف فرآیندهایی که سبب تحقق این شاخص‌ها می‌شود. 4⃣ تدوین شیوه ارزیابی این شاخص‌ها در صحنه عملی زندگی 5⃣ تدوین فرآیند امتیازدهی و جلب توجه عمومی جامعه برای انتخاب آزادانه و آگاهانه این استاندارد. ▫️ اصلی‌ترین گنجینه استراتژیک برای تولید و تدوین شاخص‌ها و فرآیندهای تمدنی و سبک زندگی اسلامی،‌ «مستحبات و مکروهات» ،«گزاره‌های ارشادی» و «گزاره‌های اخلاقی» موجود در دین است. ▫️ مستحبات و مکروهات، الزامات قانونی نیستند ولی الزامات فرهنگی هستند و به عبارت دیگر «فرهنگ‌ساز»هستند و می‌توانند در عین حال که افراد در انتخاب نحوه زندگی خود مختارند، زندگی‌ها را به سمت بهینه‌سازی حرکت دهند. ▫️ اصلی‌ترین آسیب در این بحث، تغییر رابطه میان «باورها و امیال» است یعنی به‌جای اینکه باورها امیال را مدیریت کنند، به نظر می‌رسد در سطح وسیع و عمیقی، امیال افراد باورهایشان را مدیریت می‌کنند. ▫️ به نظر می‌رسد «هوش حقوقی» از «هوش اخلاقی» ضعیف‌تر است. به‌عبارت دیگر «سواد قانون‌دانی و قانون‌فهمی و شیوه قانون‌محوری» فراگیر و فعال نیست. ▫️ به نظر می‌رسد اکثر اغلب افراد جامعه، دارای برنامه راهبردی برای زندگی خود و خانواده نیستند و به تاملات و مشاوره‌ها و تصمیم‌های مقطعی کلی ذهنی بسنده می‌شود. ▫️ این سه آسیب، هم سطوح عمومی و هم سطوح مدیریتی جامعه، را درگیر کرده است که راهبردهای زیر برای اصلاح آنها پیشنهاد می‌گردد. ◽️ راهبردها: ۱. آموزش عملی برای فعال کردن «هوش حقوقی» (توانایی تشخیص و عملی کردنِ وظایف از سویی، و توانایی تشخیص و مطالبه بدون تنشِ حق خود در کلیه حیطه‌های زندگی از سوی دیگر) ۲. آموزش عملی برای فعال کردن «هوش اخلاقی» (توانایی تشخیص و عملی کردن کُدهای اخلاقی) ۳. آموزش عملی مهارت تصمیم‌گیریِ برآیندی (جسمی، فکری، روحی، جمعی، محیطی، پایدار، الهی) = مهارت تصمیم‌گیری بر اساس عدل شبکه‌ای. ▫️ نتایج: ۱. تلاش برای فرهنگ‌سازی رسانه‌ای و آموزش مستمر عملی فراگیرِ «مهارت مدیریت احساس» ۲. تلاش برای فرهنگ‌سازی رسانه‌ای و آموزش مستمر عملی فراگیرِ «برنامه‌ریزی استراتژیک خانوادگی» ▫️ لینک حیات طیبه ▫️ مفاهیم: ▫️ تمدن الهی،‌ علم دینی، الگوی پیشرفت، سبک زندگی، مهندسی فرهنگی ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
﷽ ⚪️ گلوگاه‌های تقابل تمدنی مدرنیته و اسلام. ▫️▪️ انسان‌محوری یا خدامحوری؟ ▫️▪️ تجربه‌گروی یا عقل‌گروی؟ ▫️▪️ حس‌گروی یا قلب‌گروی؟ ▫️▪️ رسانه‌محوری یا تفکرمحوری؟ ▫️▪️ کمیت‌محوری یا کیفیت‌محوری؟ ▫️ از بحث تمدن‌سازی دینی و سبک زندگی ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای| استاد واسطی ⚪️ @vaseti