eitaa logo
واژبند
145 دنبال‌کننده
373 عکس
21 ویدیو
1 فایل
@Babaee1983.راضیه بابایی هستم واژبند یک ترکیب فارسی است. کلمات را در یک بند کنار هم نشاندم و واژبند متولد شد.
مشاهده در ایتا
دانلود
(۲) فرنی و زویی یک خواهر و برادر هستند. فرنی دچار یک فروپاشی روحی شده است زیرا کتابی یافته که در مورد دعا و ذکر است و اتفاقاتی که بعد از مرحله ذکر زبانی، در روح و جان رخ می دهد. فرنی و زویی یهودی_ایرلندی هستند. به مذهب خاصی تعصب و تعلق خاطر ندارند و فرنی به مذهب برای کشف حقیقت و یافتن معنایی در زندگی و پیدا کردن انگیزه ادامه تحصیل توجه دارد. نکته‌ای که مخاطب مذهبی را در درک کتاب آزار می‌دهد این است که سلینجر سعی می کند بدون اشاره به باوری خاص با کمک ملغمه‌ای از دانش های سطحی درباره مسیح، انجیل، بودا،عرفان هندو و... به جواب برسد و امید را در سطح زندگی و رویدادها پیدا کند. او به درستی متوجه شده است که بشر علم زده امروز تهی از خرد است و همین نداشتن هدف است که روح سرگردان او را آرام نمی کند.(ص۱۳۳_۱۳۴)نمی داند چه چیز به راستی ارزش دارد که برای دست یافتن به آن حریص باشد. او سوال را درست مطرح کرده است ولی برای پاسخ به آن از ذهن آشفته خود بهره جسته است و بیراه‌های زیادی را مطرح کرده است که قابل‌فهم نیستند. البته از ادبیات توقع نمیرود مثل کتاب دینی ماجرا را موشکافی کند.لذا نمیتوان بر نویسنده خرده گرفت زیرا او دنیای خودش را خلق کرده است و ارزش‌هایی را مطرح کرده که به آن باور دارد. در انتهای کتاب نیز راهی برای آرامش خاطر پیشنهاد داده که از دنیای غرب و زیستن در جامعه‌ای که دین‌زدایی شده است، نشات میگیرد. فیلم سینمایی پری،اقتباسی از این رمان است.این کتاب به جهت ارزش ادبی قطعا توصیه است ولی برای کسانی که در خواندن اینگونه آثار صبور هستند. https://eitaa.com/vazhband
جنگ از همان زاویه همیشگی کتاب با سرودخوان جنگ بسیار کوتاه بود و زود تمام شد. قلم نادر‌خان در این کتاب هم لبریز از کلمات شاعرانه و حماسی بود. مخاطبانی که با آثار او آشنا هستند می دانند که دلش برای وطنش می تپد و عاشقانه ایران را دوست دارد. در این کتاب نیز نادر با همان نگاه و مستی ، جنگ و مردان جنگ را توصیف می کند. زبان نگارش نادر ابراهیمی سرشار از انرژی و جوش و خروش است چه کتاب داستانش را بخوانیم و چه این کتاب (سفرنامه_خاطره)، این ویژگی در آن مشترک است. استاد تعابیر باشکوه است. دلم می خواهد تمام جملاتش را بریده بریده به اطرافم بچسبانم و از خواندش لذت ببرم. روزگاری از قلم داستانی‌اش دفاع می کردم ولی هرچه تعداد کتابهای بیشتری از او می خوانم از موضع خود پاپس می‌کشم و فکر می کنم نادر شاعری است که به نثر شعر می گوید که زیاد به کار داستان با معنایی که ما می شناسیم نمی‌آید. قابل توصیه به نوجوان و بزرگسال پ.ن:دلم نمی آید چند بریده از این کتاب نگذارم! در ادامه عکسها را می گذارم. https://eitaa.com/vazhband
یکی از آسیب‌های گریبان گیر نسل جنگ ندیده، همین نشان دادن بخشی از واقعیت‌های جنگ و پنهان کردن بخش دیگر است. آش اینقدر شور شده که این مخاطبان که فقط سابقه دیدن فیلم دفاع مقدسی دارند، هرکدام از شهدا را فرشتگانی بری از نقص آدمیان می بینند. این تکه بخش کوچکی از نگاه نادر به دو رزمنده است که دوستانش از او می خواهند تکه‌ای را منعکس کند و تکه‌ای را پنهان! https://eitaa.com/vazhband
اینجا هم خیلی جالب و محکم به کسانی که فقط نشسته‌اند و انقلاب و جنگ را نقد می کنند توپیده است! اصلا یک جوری دل آدم خنک می شود که قابل وصف نیست☺️ همین متخصصانی که تا حرف امام و انقلاب می‌شود می گویند کار انگلیسی‌هاست! و همه چیز عالم را می دانند و مخالف خودشان را کودکانی ساده‌لوح تصور می‌کنند که هیچ نمی فهمند. https://eitaa.com/vazhband
و این هم آخرین بریده. عموحسنی که نامش از لب نادر خان نیوفتاد! https://eitaa.com/vazhband
دربست تهران_هاوانا! سباستین سومین سفرنامه‌ی ضاطیان است که می خوانم .چهارمی هم در نوبت است.می خواهم همراه او به کانادا بروم! حالا نویسنده برای من یک شخصیت داستانی شناخته‌‌شده است. می دانم که اگر به شهر دوشنبه یا کلکته برود چه چیز آنجا برایش جذابیت روایی دارد و اگر در هاوانا باشد، نگاه من را به چه سمت معطوف می کند. منصور ضابطیان قبل از حرکت و حضور فیزیکی در مکانها با کمک اینترنت نگاهی کلی از آنجا به دست می آورد. مقصد را دورادور می شناسد و بعد سفرش را آغاز می کند. وقتی به مقصد می رسد برای جان دادن به مکانی که در آن است به آدمها می پردازد و حضور آدمها، خصوصیات و سبک زندگی مردم هر کشور و منطقه، روحی می شود که به آن کشور می دمد و دورنمای کلی شکل گرفته در ذهن خود و خواننده را کامل می کند. خط حرکت او از قبل مشخص است قصد بازدید سه شهر را دارد ولی حساسیتش به محل اقامت،سبب می‌شود به مردم جامعه نزدیک تر شود، با آنها نشست و برخاست می کند، هم سفره شان می‌شود و به خود سخت نمی گیرد و راه ارتباط با آنها را باز می‌گذارد... ماجرای آشنایی با این آدمها می شود کتاب سباستین . از بین مناظری که ضابطیان در کتاب منعکس کرده است خانه همینگوی و عکسهای مربوط به آنجا برایم جذاب بود. مزارع نیشکر و توتون و قهوه هم و ماجرای اینترنت و سختی های استفاده از آن. ولی یک سوال برایم ایجاد شد که ضابطیانی که در خوردن الکل مدارا می کند، چرا در مورد غذا هیچ سخت گیری ندارد؟ مهمانی ها و خوراک های مختلف را می پذیرد. شاید هم به این نکته توجه کرده ولی در کتاب نیاورده است. عکس های کتاب خیلی خوبند. اصولا سفرنامه بی عکس مثل این است با چشم بسته برویم موزه! آن خلاصه‌ی تاریخی آخر کتاب هم باعث شد دنبال یافتن جای دقیق کوبا در قاره آمریکا باشم. در مجموع مطالب کتاب تازه بودند و از خواندن این کتاب روان لذت بردم @vazhband
بخش اول این هم عکسهای جذاب وتمام رنگی مربوط به کتاب که دوست عزیزم @Sayehjan همت کرد و فرستاد. @vazhband