آب حیات ۱
رودخانه واژگون – تومک نوشته ژان کلود مورلوا است. او داستان پسری سیزده ساله را میگوید که یک خواربارفروشی را اداره میکند و والدینش از دنیا رفته اند. دختری در مسیر او قرار میگیرد که به دنبال آب حیات است. او به دنبال دختر مسیر سخت و دشواری را ماجراجویی میکند....
داستان از حکایات و قصه های قدیمی و اتفاقات باور نکردنی و اعجاب انگیز آنها در متن سود برده است و این سبب غنای جهان فانتزی داستان گردیده است. صحبت از رودخانه ای است که به جای سرازیر شدن به سمت دریا، از آن منشعب میگردد و سربالایی میرود تا به باریکه ای از آب خالص میرسد. هرکس از آن بنوشد عمر جاودان پیدا میکند.
نبرد خیر و شر به آن مفهوم که در داستانهای اسطوره ای وجود دارد در این کتاب نیست. در مسیر حرکت و جستجوی تومک و هانا طبیعت موانع متعددی بر سر راه شخصیتها میگذارد و آنها با عبور از آنها به هدف نزدیک تر میشوند. به همین دلیل نیز کتاب فضای وحشت آمیز و یا مبارزهی قهرمان و ضد قهرمان ندارد و قصه در فضایی سرشار از آرامش که تصاویر فانتزی بدیعی دارد، جریان مییابد. تمام انسانهایی که با قهرمانان در تماس هستند نیک سیرت هستند و با حسن خلق به قهرمانان کمک میکنند. محبت بین آدمها، حال خوب و آرامش را برای خوانندگان به ارمغان میآورد.
شاید ایراد کتاب متوجه درونمایهی عاشقانه آن باشد. عشقی که از همان ابتدای کتاب بین پسر سیزده ساله و دختر دوازده ساله کتاب رخ میدهد. از جنس عشقهایی که در یک نگاه متولد میشوند و آنقدر قوی هستند که انگیزه ای برای تومک میشود که به دنبال هانا به دنبال رودخانهی واژگون برود.
در توصیف شخصیتها به زیبایی ظاهر هانا در چند بخش تاکید شده است، در مورد ازدواج و نامزدی، و نوشیدن آب سیب! صحبت شده است. اما هیچ کدام از بخشها ، توصیفات جنسی و حاد نداشته اند.
اگر نسبت به موارد مذکور حساسیت ندارید، کتاب جذابی برای مخاطب مثبت ۱۲ سال است
#معرفی_کتاب.
#محراب_قلم
https://eitaa.com/vazhband
آب حیات۲
در جلد اول از کتاب رودخانه واژگون ماجرای تومک در رسیدن به رودخانه واژگون روایت میشود، در جلد دوم ما به جای همراهی با تومک با هانا همراه میشویم و رسیدن او را به کوه مقدس و آب حیات ذکر میشود. در واقع رودخانهی واژگون دو(هانا) از زاویه دید دیگری ماجرا را نقل میکند...
موضوع و فانتزی نرم و لطیف ، اولین قلابی است که خواننده را به خواندن این رمان ترغیب می کند.
بعضی چالشهای هانا به نظرم زائد بود. شبیه وصلهی ناجور به بقیه حوادث. مثل سفر در زمان او که بی هدف آغاز شد و بی دلیل پایان یافت.
جلد اول را بیشتر دوست داشتم. شاید چون پایان داستان را می دانستم در این احساس بی تاثیر نبود.
ایرادات هم همان موارد است که در جلد قبل ذکر شد.علاقه دو نوجوان ۱۲ و ۱۳ ساله به هم و تاکید بر زیبایی ظاهری هانا.
#معرفی_کتاب
#محراب_قلم
https://eitaa.com/vazhband
395.8K
#بریده_خوانی
#کلبه_عمو_تام
#هریت_بیچر_استو
#نشر_افق
دنیای غرب روی شانههای این تفکرات ایستاده و بزرگ شده است.روزگار برده داری سنتی در آمریکا گذشته و خبری از کارگران فقیر کارخانههای انگلیس نیست.
ولی بردهداری نوین همچنان پرقدرت میتازد، تنها نقابها تغییر کردهاند.
جماعتی که انجیل را به نفع خود تأویل میکنند،حالا هم صلح را و تمدن را فقط با قرائت خودشان به رسمیت میشناسند.
https://eitaa.com/vazhband
هدایت شده از 「شاخ ݩݕاٺツ」
این خبرو تو نباید متوجه بشی..این خبرو تو نباید بدونی!
این خبر باید بایکوت بشه تا تو نفهمی . .
این خبر نباید پخش بشه تا توی ایرانی گوشت پر بشه از تحقیر و تحقیر و تحقیر
تا دیگه به کشورت نبالی...
تا دیگه غروری از جنس ایرانی نداشته باشی!
پس نخون این خبرو و آروم از کنارش رد شو که . .
که بروبچه های #نخبه ایرانی، زدن تو گوش قهرمانی المپیاد و اختر فیزیک😎!!
که یکی از این بچه ها گل دختر #محجبه ایرانی بوده😉
🥇که هر پنج تاشون طلا گرفتن و قهرمان شدن!
که آمریکا و آلمان و انگلیس هم حریف این بچهها نشدن😆
آره...
که با وجود تمووم ما نمیتونیم ها و زدن تو سر جوونهای ایرانی و کوچیک نشون دادنشون؛
این بچه ها هم مثل ورزشکارامون، غیرت ایرانیشونو وسط گذاشتن و رو قله دنیا ایستادن😍
راستی
قرار بود نشنوی دیگه😐
پس چشماتو ببند و دیگه هیچی نگو
مگه چهار تا مدال چه ارزشی داره؟
مهم آزادیه😒!!
.
تاجران برده از همان موقع که بردهها را در بازار شمال میخرند تا وقتی که به جنوب بیاورند، آنها را تبدیل به آدمهایی سنگدل و بیرحم و ابله میکنند.
تاجر بردهای که در ویرجینیا یا کنتاکی بردگان را میخرد. آنها را به مکان مناسبی که اغلب کنار دریاست میبرد. بعد هرروز خوب به آنها غذا میدهد تا چاق و چله شوند. بعضی از آنها که طبعا غمگیناند و دلتنگی میکنند، به دستشان ویولون میدهند تا بزنند و برقصند، اما آنها که به فکر همسران و بچهها و خانهشان هستند و نمیخواهند و نمیتوانند خوشحال باشند، به عنوان افرادی عبوس و خطرناک به حساب میآورند و انواع و اقسام بلاها را به سرشان میآورند.
#بریده_کتاب
#کلبه_عمو_تام
#هریت_بیچر_استو
#نشر_افق
https://eitaa.com/vazhband
وقتی بچهها تصمیم میگیرند...
پسر کوچکم را در یک کلاس مجازی پرورش تفکر ثبت نام کردم.گوشی دست پسرم بود و من در همان حوالی مشغول کارهایم.گوشم با کلاس و شیرین زبانی بچهها همراه بود.
مربی به کمک داستان میخواست مفهوم پشیمانی را به بچهها یاد دهد. داستان از این قرار بود که خرسی جنگل و خانهاش را نابود کرده بود و حالا پشیمان بود.
مربی پرسید:
خب حالا که آقا خرسه پشیمونه چیکار باید بکنه؟
یکی گفت:
باید بره از درختا و پرندهها معذرت بخاد
دومی گفت:
باید بره درخت بکاره جای قبلیا!
سومی گفت:
خرسه باید بخوابه تا یادش بره چیکار کرده!
نوبت به شازدهی من که رسید، با خنده گفت:
باید خودش را با شمشیر نصف کنه!
برای لحظهای مکث کردم.راهکار عجیبی بود. شاید در سرزنشگری زیادهروی کرده بودم شاید هم میخواست شوخی کند و جواب متفاوتی بدهد.
اما مهم این بود که جملهاش یادم نرود تا در اشتباهات احتمالی آینده، بیشتر روی جبران خطا تاکید کنم نه مقصر!
#یک_تجربه
#بچهها_آینه_هستند
https://eitaa.com/vazhband
چند کلمه ای خطاب به یک مسافر!
سلام استاد. ورود شما رو به مرحله بعدی حیات را تبریک میگویم.
امیدوارم حال روحتان خوب باشد. لباس جسم که از امروز به کار شما نمیآید. اگر از حال ما طرفدارانتان بپرسید، جز شکر حرف دیگری ندارم. فعلا در دنیا می پلکیم تا نوبت سفرمان شود.
استاد؛ امروزم با خبر مسافرت شما شروع شد. زیاد اهل شعر نیستم. اهل گفتنش. اهل لذت بردن ادبی چرا، اهل کیفور شدن با سلیقهتان در استفاده کلمات، اهل بهبه گفتن و لبخند زدن و دوباره خواندن و خواندن. ولی به اندازه شما به دنیای مفاهیم و کلمات تسلط ندارم که شعر بگویم.
دیگر فقط باید عادت کنیم اشعارتان را بازخوانی کنیم.. چون خالقش به آسمانها رفته است و جایش در قلب ما خالی مانده است.
غرض از این چند جمله عرض ارادت بود و خداحافظی زمینی. چون می دانم حال و هایتان مساعد است.
#محمدعلی_بهمنی
#شاعر_غزلسرا
https://eitaa.com/vazhband
alireza_ghorbani_pardeh_neshin 128.mp3
8.5M
#پرده_نشین
#علیرضا_قربانی
#شاعر_محمدعلی_بهمنی
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است.
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است.
https://eitaa.com/vazhband
📚✨
💠 *کارگاه متنخوانی «تاریخ بیهقی»* 📖
🔷 بررسی ظرفیتهای داستانی متون کهن به خوانش و تحلیل؛ میرشمسالدین فلاحهاشمی
📆 دوشنبهها
🕔 ساعت ١٧
بصورت حضوری و آنلاین، آفلاین
تاریخ شروع: ۱۹ شهریور ماه
مبلغ شهریه: ۴۰۰ هزار تومان، امکان پرداخت در دو قسط برای ۸ جلسه
📍 خیابان انقلاب اسلامی، حدفاصل ابوریحان و فلسطین، بنبست سروش، پلاک ٢، واحد ١
🔷 برای راهنمایی و ثبتنام میتوانید با شماره زیر تماس حاصل فرمائید.
٠٢١_۶۶۴٧٠٠١۶
٠٩٣۵۴۶۴٨٠٧٩
https://eitaa.com/vazhband
واژبند
📚✨ 💠 *کارگاه متنخوانی «تاریخ بیهقی»* 📖 🔷 بررسی ظرفیتهای داستانی متون کهن به خوانش و تحلیل؛ میر
نکات مبهم بنر مشخص و اصلاح شده است.
از جمله قیمت دوره و شرایط آنلاین