قاب رفاقت
به این عکس زیاد نگاه کرده ام. یک قاب با شما دو دوست، دو ابر قهرمان که آخر قصه به هم رسیده اید.
هردو اینجا نشسته اید بدون تکلف روی خاک. نه دفتر و ساختمان پر تجملی دارید که به دل بیننده ترس بیاندازد و نه اخمی پررنگ که بزرگی تان را با آن نمایش دهید.
ولی تا دلتان بخواهد حضورتان ابلیس و دوستانش را به وحشت انداخت و خواب و راحت را از آنها گرفت.
شما مظهر "تعز من تشا " هستید. جایتان در جهان خالی است.
حسرت نبودن شما وامانده مان کرده است ولی چاره ای نیست چون روح بزرگ در کالبد کوچک دوام نمی آورد. به همین جهت خداوند پیراهن برازنده ی شهادت را به قامت شما دوخته است.
نبودن شما مشکل ماست. داغی است که سرد نمی شود. جاماندگان، حسرت نبودن شما را فراموش نمی کنند. این شهادت زخم سوزانی به دل ما انداخته که بهبود نمی یابد.
گمان می کنم مثل همین عکس در عالم بالا نشسته اید و دارید نگاه مان می کنید.
سیدحسن ؛
ما راه مان دور است. به تشییع در لبنان نمی رسیم . نیستیم که پاره های بدنت را برای آخرین بار روی دست و دل سوخته مان بگیریم و بدرقه ات کنیم تا به آسمان پرواز کنی.از همینجا می گویم؛
بروید به سلامت
ارجعی الی ربک راضیه مرضیه..
بروید به سلامت
که سرتان بالاست چون در زمین حق بازی کردید
بروید به سلامت
که پاداش شما نزدیکی به عرش اعلای خداوند است.
بروید به سلامت
که تولد و مرگ شما بازی دو سر برد بود.
و لطفا حالا که دستتان بازتر است، دعای همیشگی را از ما مستضعفین زمینی دریغ نکنید.
https://eitaa.com/vazhband
مروری بر رمان خونمردگی.docx
19K
مروری با عنوان؛
مرزباریک میان آنچه هست و دیده میشود.
❌مرور تا حدودی داستان را افشا میکند.
🌎https://eitaa.com/vazhband
خانهای رویایی در انتهای جاده انقلابی
کتاب را دو هفتهای است تمام کردم. ولی نمی دانستم از چه مسیری به محتوای کتاب وارد شوم. از آن دست آثاری است که به انسان، روابط بین فردی، هدف از زندگی، سبک زندگی و...میپردازد. در ظاهر همه چیز عادی است ولی فهم کتاب پیچیده و منظور اصلی ریچارد ییتس در عمق اثر پنهان است. او یک زندگی همهچیز تمام و عاشقانه را در دهه پنجاه آمریکا تصویر میکند و زوایای مخفی آن را پیش روی ما تشریح میکند.
عشق فرنک و اپریل و نحوه تعامل آنها به گذشتهشان مربوط است. کلید فهم آنچه در این زندگی روی میدهد، همین است.
در آثار معروف ادبیات، جزییات هیچکدام بیدلیل بیان نمیشوند، یکی از نمونههای خوب این گزاره جادهی انقلابی است. این جزئیات در رمزگشایی انتهای کتاب، وقتی به دنبال چرایی حادثه پایانی هستیم به کار میآید.
نسخه صوتی این کتاب را گوش دادهام. موسیقی انتخاب شده آن برگرفته از فیلم سینمایی اقتباس شده از کتاب است. لئوناردو دیکاپریو و کیت ویلست دو نقش اصلی آن را ایفا میکنند. فیلم را ندیدهام و نمیدانم تا چه حد به کتاب وفادار است ولی دیدن این دونفر کنار هم من را یاد فیلم معروف تایتانیک انداخت. در مقام مقایسه سطح جاده انقلابی از نظر پرداخت به اشخاص و عمق اثر بالاتر است ولی تایتانیک جذابیتهای عمومیتری نسبت به جاده انقلابی دارد.
سالهاست آرزوی سبک زندگی غربی گریبانمان را گرفته است. در روزگار ما برخی از مردم علاوه بر ظاهر، ساختارهای ذهنی،نحوه تفکر و باورهاشان را هم با آنطرفیها تنظیم میکنند و در این شرایط نزدیک شدن به یک زندگی تمام و کمال و دیدن انتهای راهی که طرفداران پر رو پاقرصی دارد، برای همهمان لازم است.
رفاه، تفریحات غربی، آرزوهای اتباع آمریکایی، روزمرگیها، کسالتها و پوچیهای آنها، روابط آزاد و خدایی که نعماتش هست ولی خودش خیر! در جاده انقلابی رخ مینماید.
رضایتی که معلوم نیست کجای زندگی گم شده است. آرزوها و رویاهای عقیم که با تصمیماتی عجولانه و خلقالساعه محقق میشوند. گریز از تلهی پوچی به واسطهی دلخوشی به آب و رنگ تازه، ماجراهایی است که در این خانههای ویلایی بزرگِ حاشیه شهرها میگذرد.
جامعهای از دیوانگان که هرکدام در آشفتگی خود سرگردانند و آرامشی چنان شکننده دارند که با تلنگری فرو می ریزند.در انتهای همه یکنواختی ها، آرامش، ثروت و سلامت باز هم ساکنین این خانهها در پی یافتن سعادت و خوشبختی هستند.
کتاب حادثهای بزرگ و ماجراجویانه ندارد. آنقدر که در میانه راه شک کردم سوژه مورد نظر ارزش روایت دارد یا نه. بالاخره ییتس ناامیدم نکرد و در پایان از خواندن کتاب راضی بودم.
شروع کتاب بی نظیر بود. نحوهی ورود نویسنده به جهان رمان با زاویه روایت جمع شروع شد:
"آنها چند روز بود تمرین میکردند"
یا
"خستگیشان را پشت لبخند پنهان میکردند"
جمعیتی که از طرف نویسنده یک هویت واحد دارند و در مسیر داستان به چند نفر از آنها به نمایندگی از جمع نزدیک میشویم.
جمعیتی که بالاخره با انقلابی درونی بنای آسایشی که در آن زندگی میکنند، ویران کرده و به زندگیِ شبیه مردگان ادامه میدهند.
امتیاز کتاب ۴ از ۵ و مناسب بزرگسالان است.
🌎https://eitaa.com/vazhband
رقص شیطان در خیابان ۲۳ام گاندی
اگر متولد دهه شصت باشید، پروندهجنایی شاهرخ و سمیه را یادتان است. در روزگاری که تابوهای جامعه با امروز تفاوت زیادی داشت دو دختر و پسر ۱۶ ساله دست به جنایتی زدند که حتی امروز اسکلت روانی_اخلاقی جامعه را میلرزاند. وای به سالهای دهه ۷۰ که خانوادههای معمولی محدودیت بیشتری از امروز برای فرزندان خود داشتند.
۲۸ سال پیش در خانهی شماره ۱۹ خیابان گاندی دختری با همدستی دوست پسرش، خواهر ۱۳ ساله و برادر ۵ ساله خود را به قتل میرسانند تا خانواده را وادار کنند به آنها اجازه دهند با هم ازدواج کنند.
تا همین جا حادثه بیش از حد بهتآور است. مو بر تن راست میکند و دل هر انسانی را به درد میآورد، اما کتاب پا فراتر گذاشته و در چهار جستار به این اتفاق میپردازد.
علاوه بر روایت زیربنایی از ماجرای قتل، جلسات دادگاه و مصاحبه با شاهرخ و سمیه، به مجلات و روزنامه و مصاحبههای متخصصین امر رجوع کرده و آنها را کنار هم می چیند تا پازل چرایی این واقعه را دریابد.
مهراوه فردوسی به تحلیل سیاسی، روانشناسانه و جامعه شناسانه دست میزند. خانواده و فرهنگ این دو نوجوان را کنکاش میکند تا بداند چه عاملی سبب فروپاشی یک خانواده شده است به جامعه و بحرانهای اجتماعی آن دوران می پردازد و در مجموع بازخوانی جذابی از یک پرونده قدیمی را ارائه میدهد.
کتاب کوتاه است و کمتر از سهساعت مطالعه آن طول میکشد. البته ردپای سیاسی و گرایشهای فردی نویسنده با اینکه تلاش کرد این واقعه را کاملا مستدل و بیطرفانه موشکافی کند، در کتاب هویداست.
خواندن این کتاب را به علاقهمندانِ علوم انسانی و کسانی که به تاثیرات متقابل جامعه و شهروندان علاقهمندند، توصیه میشود.
امتیاز کتاب:۴ از ۵
🌎https://eitaa.com/vazhband
در این ماه مبارک توفیق خواندن چند جلد مانگا !نصیبم شده است.
سه کتاب اول به کل ناامیدم کرد، داشتم بد و بیراه به ناشرانی میگفتم که کپی بد کیفیت مجلات مانگای ژاپنی را به خورد نوجوانان ما میدهند که کتاب چهارم کمی امیدوارم کرد.
هرچند برای رسیدن به چهارچوبهای مطلوب قصه و داستان و تصویر هنوز فاصله دارد ولی نسبت به قبلیها بهتر است.
در ابتدای این مانگا نکاتی در مورد اسامی ژاپنی آمده که دانستن آن بد نیست. شاید روزگاری گذرمان سمت کتاب و ادبیات ژاپنی افتاد و به کارمان آمد.
🌎https://eitaa.com/vazhband
8.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهدا، شهدا، شهدا!
دورتان بگردم که جاذبهی شما مرزها را در مینورد.🥺
پ.ن: نهال تجدد همسر ایرانی ژانکلود کاریر، فیلمنامه نویس مشهور فرانسوی
#برنامه_اکنون
🌎https://eitaa.com/vazhband
مردی با سلولهای خاکستری فوق فعال
بین نوجوانان دهه هفتادی کارآگاههای رمانهای آگاتا کریستی محبوبیت زیادی داشتند، خانم مارپل و هرکول پوآرو.
سریال هایی جذاب که ذهن ما را به بازی میگرفت تا معمایی را حل کنیم یا آن را حدس بزنیم. فضای شهری و روستایی انگلیسی با همان ادا و اطوار و آداب و رسومشان در آن برهه ،گل کرده و طرفدار داشت.
نوجوانان اهل کتاب به دیدن فیلم رضایت نمیدادند و دنبال کتابهایش هم بودند. ایمان داشتیم بعضی قسمتهای آن حتما سانسور شده است و برای فهمیدنش باید کتابش را هم بخوانیم.
ما دنبال هیجان و حل معما و بازی فکری در بستر داستان بودیم که سرگرممان کند. آخرِ هر قسمت کیف میکردیم که این کارآگاهان تمام شخصیتها را دور هم جمع می کنند و از بین آنها با استدلال و منطق قاتل را گیر می اندازند.
با فاصله بیش از بیست سال، کتاب قتل در قطار سریع السیر شرق را در ژانر جنایی خواندم. داستان همان مختصاتی را داشت که بالا گفتم ولی من دیگر نوجوان نبودم.
بخش اعظم کتاب بازپرسی پوآرو از مظنونین را شامل میشود. با اینکه توجه به جزییات و نشانهها در این ژانر لازم است و باید به آنها دقت کرد، حوصلهام را سر برد. فکر میکنم این گونه آثار را بهتر است به صورت مختصر و در یک فیلم سینمایی دید.
حتی لحظات گره گشایی که قبلترها لذت وافری از فهم معمای آن میبردم به نظرم دم دستی آمد. همهی سرنخها تصادفا به هم مربوط بودند . یک پایان موفقیت آمیز برای مردی با سلولهای خاکستری.
با این حال به دلیل پیرنگ سالم، رعایت اصول اخلاقی و محتوای مناسب، کتاب قابل توصیه می باشد و نوجوانان اهل این ژانر، از ۱۲ سال به بالا میتوانند مخاطبان این کتاب باشند .
امتیاز کتاب ۳.۵ از ۵
🌎https://eitaa.com/vazhband