سلام فرمانده مهدی
می گویند و شنیدهام زمانی ظهور می کنی که ظلم و تباهی به قله رسیده باشد و جان ما به گلویمان.
حالا راستش در خودم و دیگران این شرط را محقق نمی بینم ،صد حیف...
دلم از این می سوزد که
مهلت زمینی بودنم تمام شود و تو را نبینم؛
صدایت را از مکه نشنوم که فریاد می زنی،"انا المهدی"؛
تو واسطهی روزی من هستی،من را از پدر و مادرم بهتر میشناسی.این همه قرابت و غرابت؟!
اما اگر جان مسلمانی دیگر ،در این عالم به جان رسیده باشد چه؟
اگر از عمق جان فریاد دادخواهی سر دهد چه؟
از مهربانی تو بعید است آنها را نشناسی.همانها که هر روز در خون خود می غلتند.در خاک و خانهی خودشان زندانی هستند.مریض بشوند دوا ندارند.
حق سفر ندارند تا از هفت خوان رستم بگذرند.حق ساخت خانه ندارند حق کار ندارند.حق آموزش ندارند.
فقط مانده حق نفس کشیدنشان را هم بگیرند این شیاطین زمینی.
امام زمانم،اگر هنوز فریادی از ته گلو نمی زنم و صدایت نمی کنم از بی لیاقتی من است که نمی فهمم چه کم دارم.
اما سالهاست که جان مسلمانانی به لب رسیده و ضجه می زنند.
به خاطر آنها که جهانی در برابر ظلم به آنها مجسمهی بی اخلاقی شدهاند،بیا
به خاطر آنها که هیچ پناهی جز خالق ندارند، فقط بیا.
تولدت مبارک؛
حجت خدا بر روی زمین،
امید در تاریکی ماندگان،
نوری که بالاخره دیوار ظلم و بی عدالتی را می شکافتی و فرو می ریزی...
#امام_زمان
#منتقم_مظلومان
#فلسطین
#به_امید_دیدن_ذلت_رژیم_کودک_کش
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/vazhband
https://behkhaan.ir/profile/R.Babaee
ماجرای فلسطین آتش به جانمان زده است. یک سال شده که نسلکشی فلسطينيان توسط سفاک زمانه هفته به هفته تازه میشود.
هربار خبری میشنوم، لب میگزم. گر میگیرم. دست به دامن خدا میشم. از خودم بدم میآید که هیچ کاری از من نمیآید. که دیگر اشکمم به محض دیدن و شنیدن سرازیر نمیشود.
وحشت میکنم از عادی شدن حادثه، از تکرار پشت تکرار که دیگر تلنگری برای روحم نیست. بدم میآید که اندازهی مادرِ فلسطینیِ فرزند از دست داده، ضجه نمیزنم؛ چرا مثل آنها با تمام وجود الله را فریاد نمیکنم؟
من بودم و این احوالات دگرگون. چند وقت پیش که بیمارستانی را وقت نماز صبح بمباران کردند، بغض راه گلویم را بست. عصبانیت اما جلوتر از اشک بود و صورتم خیس نشد. از مردم کرانه باختری در عجب بودم .آیا شهروندیِ حکومتِ خودگردانِ فلسطین اینقدر ارزش دارد که برای زندگی در سایه آن، قیام عمومی نمی کنند، سربازان اسرائیلی را آتش نمیزنند؟ مبارزه نمیکنند؟
امروز اما اوج این مصیب، بغضم را ترکاند.دیگر حوصله همان تحلیل یک خطی را هم نداشتم. دنبال مقصر بودن چه فایده دارد. تمام دنیا، نه فقط فلسطینی ها در وحشیگری اسراییل درنده تقصیر دارند. حجم درد و ضربهای که از این جنایت به قلبم وارد شد ، اشک را سرازیر کرد.
خبر این بود:
دو گل، دو فرشته، دو نسیم فرحبخش زندگی که هنوز در هبوط زمینیشان چشم باز نکرده بودند، پر کشیدند و به آسمان برگشتند!
آن هم زمانی که پدر تازه می خواست وجود زمینیشان را ثبتکند! تازه برایشان نام انتخاب کرده بود.میخواستند شناسنامهدار شوند. داغی که به دل این مرد نشست، من را با کیلومترها فاصله از اتفاق، سوزاند. طاقت نیاورم روی پا بایستم، نشستم و گریستم. نمیدانم احوال پدری که ۹ ماه چشم انتظار این شکوفههای بهشتی بوده، چگونه است. نفس کشیدن یادش نرفته است؟ چطور روزهای باقی مانده عمر را می گذراند؟
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/vazhband
انتظار
۲۸ سال خادم امام رضا بود. هیچوقت قبول نکرد خادم صحن و رواق باشد. فقط لباس سبز میخواست تا در کفشداری بایستد.
میگفت: میخواهم امانتدار کفش صاحب الزمان باشم..
#داستانک
#امام_رضا_جانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/vazhband
7.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ختم بشریت
من خوشحالم که از بین ۷،۸ میلیارد نفر که روی زمین ساکناند، جز یک میلیارد و خردهای هستم که مسلمانم!
بعد، دیگر از شادی روی زمین بند نمیشوم که میبینم شیعه متولد شدهام و داشته های قابل افتخارم پیامبر و اهل بیتاند. پیامبری که بهترین خلق بوده از ازل تا ابد، آمد و دنیا را تکان داد و الفبای عشق را به همگی آموخت.
کاش این هزار و چهارصد خردهای سال فاصله نبود... و من خاکی بودم زیر پایش یا هوایی که تنفس میکرد یا انسانی که دست لطف روی سرش میکشید یا خاری که به پیراهنش گیر میکرد...کاش من جزئی از او میشدم مغناطیس وجود بهترین خلاق خدا که جهان جهالت انسانها را زیر و رو کرد، من را به سمت وجود نازنینش میکشد.
دلم میخواهد ذرهای شوم در کائنات که دور پیامبرستوده میگردد. ذرهای که هنوز از خلق این شرافت بیانتها و سرچشمه عزت و مهر، حیران است.
#میلاد_پیامبر_مهر
#میلاد_امام_جعفرصادق
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/vazhband
یا حق و یا باطل...
این چند سال دنیا افتاده است روی دور تند... از اتفاقات جا میمانم. همه چیز با دهه ۷۰ و ۸۰ فرق کرده است. هر روز چشم انتظار یک حادثه یا خبر غافلگیر کننده هستیم. دنیای دیگری دارد متولد میشود و این دنیایِ آبستن روزهای پر التهابی را میگذراند.
روزهای بلند و کشدار، شبهای بلند زمستان، صدای جیرجیرکها در گرمای تابستان، سریال های طولانی، خمودی و یکنواختی مال سالهای دور بوده است. حالا همه چیز در حرکت است.
هرچه بخواهیم سرمان را به این چیزها گرم کنیم و خودمان را به آن راه دیگر بزنیم، اتفاقات نمیگذراند.
در شلوغی های سال ۴۰۱ هر شب که سر و صداها شروع میشد قلبم میتپید. در خبرهای تلخ قبل و بعد این تاریخ هم حالت تهوع میگرفتم.
از به هم ریختن یکنواختی عادتی و برنامهریزی برای سالهای آتی و آرزوهای درازم میترسیدم.
دلم میخواست همهچیز آرام شود و از گسلهای وحشتناک اجتماعی خلاص شویم.
ولی این یک سال اخیر، بغض و کینه ، درون سینهام بلاتکلیف مانده است. اسرائیل صریح و شفاف در سالهای عجیب دهه نود در ایران دست به انواع خرابکاری و ترور زده است.
دندان روی هم ساییدیم. سرمان را انداختیم پایین و در آن مارپیچ سکوت لعنتی مخفی شدیم.
ولی این یک سال را چه کنیم؟ جواب خدا و وجدان را چه دهیم که اسراییل میکُشد و ما تماشا میکنیم.
از تپش قلبم میترسیدم. از اینکه زندگی آرام و زیباییهای دنیا که دلبستهاش بودم،از دست برود، خانوادهها چند دسته شود، رفاه کم شود، امکانات زندگی ریزش کند و هزار چیز دیگر. ولی تا کی باید برای ترس از دست دادن دنیا، امت اسلام تکه پاره شود و ما فقط نظاره گر باشیم؟
انگار خداوند دارد به ما تلنگر می زند که وقایع این دنیا قصد ایستادن ندارد. اگر دعا میکنید اللهم عجل لولیک الفرج، باید آماده این حوادث هم باشید.
دیگر بعد از ماجرای ترور حاج قاسم، ماجراهای سال ۴۰۱، شهادت اسماعیل هنیه و حوادث ریز و درشت دیگر جای ساکت نشستن نیست. باید معلوم کنیم در جبهه حق ایستادیم یا باطل.
اگر چند ده سال بیشتر عمر کنم چه گلی به سر خودمان و دنیا میزنیم که در ایستادن جلوی شیطان مجسم میترسیم؟
من که قلبم میلرزد، اگر پنهان شوم و از رویارویی با دشمن فرار کنم، همه چیز آرام میشود؟
نه. دشمن ایستاده است تا قتل عاممان کند. او تصمیم گرفته کوتاه نیاید. تمام باطل مثل جنگ احزاب آمده تا کارمان را یکسره کند، چرا ما تمام حق نباشیم که جلوی اسراییل بایستیم؟
امشب با شنیدن شایعه شهادت سید حسن نه غصه خوردم و نه اشک ریختم. تبدیل به مصیبت زدهای شدم که چیزی برای از دست دادن ندارد. کار این اسرائیل وقیح را باید یکسره کرد. سوگ کافی است. اشک بس است. باید آماده شرایط جنگی باشیم. این بار هم ساکت باشیم و بخواهیم با دیپلماسی لنگ و لوچ چند صباحی زمان بخریم، فایده ندارد. اسرائیل نمیگذارد و سنگ پرانی را ادامه میدهد.
روز به روز و لحظه به لحظه هزینه سکوت در برابر این خونخوار بیشتر میشود.
دیگر باید برای شرایط جنگی آماده باشیم، آماده دیدن پیکر شهدا، آماده برای قوی بودن و ایستادن... امام زمان ما را رصد میکند تا جنممان را ببیند.
هیچ عقل سلیمی طالب جنگ نیست ولی گاهی وقایع راه گریزی برایمان نمیگذارند. نمی خواهم در حوادث دنیا جز جبهه مرددین باشم. دوست دارم سفت پشت سر حق بایستم..
توکلت علی الله
#اسرائیل
#جبهه_مقاومت
#لبنان_فلسطین
#روایت_طوفان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/vazhband