eitaa logo
- وضعیت سفید
62 دنبال‌کننده
54 عکس
57 ویدیو
0 فایل
باز هم شب و شوریده دلم در غم تو دل تو در غم او و دل من در غم تو...:)
مشاهده در ایتا
دانلود
قال الحبيبُ و كيف لى بجوابِكُم؟ و انَا رَهينُ جَنادِلٍ و تُرابٍ دوست به من پاسخ گفت : اين چه انتظارى است كه كه از من دارى؟ مگر نمى دانى كه من در زير خروارها خاك محبوس هستم؟! 🥀
هدایت شده از - وضعیت سفید
11.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی الا بر آن که دارد با دلبری وصالی...:) . . - «درس می‌خونید دیگه، ها؟!» + «پاشو. پاشو یه تکون به خودت بده، پاشو» - «چیه؟!» + «برو...برو بچه پررو، برو... برو بزرگ شو! برو هررری!» @Vaziat_Sefid
7.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلت می‌آید آیا از زبانی این همه شیرین تو تنها حرف تلخی را همیشه بر زبان آری؟! . . - «شیرین‌خانوم انگار قسمت اینه که بیام مدرسه از خود شما بپرسم» + «این کارو نکنین، من عصبانی می‌شم. گفتم که از آقا فراز بپرسین» - «از آقا فراز پرسیدم گفتش الان که جواب نمی‌دم ولی بعدا شاید» + «گفتن الان خیر بعدا چشم!» - «بعدا؟! امتحان ثلث دومه‌ها. واسه شهریور نمی‌خوام که آقافراز بیاد مشکلات هندسه‌ی منو حل کنه. رفوزه بشم خوبه؟! نمره نیارم خوبه؟! بابا هندسه‌ست، شوخی نیست. شیرین‌خانوم یه خرده به فکر آینده تحصیلی من باشید تو رو خدا...» + «تکرار نکنید. می‌دونین که عصبانی می‌شم!» - «خانوم شیرین، اوقات منو تلخ کردین. دیگه هیچ‌وقت از شما سوال نمی‌پرسم...» @Vaziat_Sefid |
برایت “دستمالِ کاغذی” بودم ولی آیا کسی در لحظه‌‌ی بغضت به کار آمد به غیر از من؟
چو بستی در به روی من، به کوی صبر رو کردم چو درمانم نبخشیدی، به درد خویش خو کردم چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو؟ به خود باز آمدم نقش تو در خود جستجو کردم... خیالت ساده دل تر بود و با ما از تو یک رو تر من اینها هر دو با آئینه ی دل روبرو کردم.. فشردم با همه مستی به دل سنگ صبوری را ز حال گریه ی پنهان حکایت با سبو کردم... فرود آ ای عزیز دل که من از نقش غیر‌ِ تو سرای دیده با اشک ندامت شست و شو کردم‌‌.. صفایی بود دیشب با خیالت خلوت ما را ولی من باز پنهانی تو را هم آرزو کردم … ملول از ناله ی بلبل مباش ای باغبان، رفتم حلالم کن اگر وقتی گلی در غنچه بو کردم ! تو با اغیار پیش چشم من می در سبو کردی من از بیم شماتت گریه، پنهان در گلو کردم … حراج عشق و تاراج جوانی، وحشت پیری در این هنگامه من کاری که کردم، یاد او کردم... ازین پس شهریارا، ما و از مردم رمیدن ها که من پیوند خاطر با غزالی مُشک مو کردم … @Vaziat_Sefid
- وضعیت سفید
چو بستی در به روی من، به کوی صبر رو کردم چو درمانم نبخشیدی، به درد خویش خو کردم چرا رو در تو آرم من
صفائی بود دیشب با خیالت خلوت ما را ولی من باز پنهانی تو را هم ~آرزو~ کردم...:)
7.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منم ! خلیفه ی تنهای رانده از فردوس خلیفه ای كه از آغاز تخت و تاج نداشت...:) . . - «هیچ‌کس به فکر هیچ‌کس نیست. من خیلی آدم تنهایی‌ام. امتحان هندسه‌ی من، رفوزه شدن من، درجا زدن من، اینا برای شما چه اهمیتی داره؟! هیچ! واقعا متاسفم! هیچ!» + «مظلوم‌نمایی مفرط! خجالت‌آوره. خودتونم می‌دونستین اگه مزاحمم شین باهاتون برخورد تند می‌کنم» - «بیا بابا، بیا رادیوتو بگیر اخبارتو گوش کن این‌قدر حرف نزن. دیگه با من حرف نزن. من گفتم، من کثافتم اگه یه بار دیگه باهات حرف بزنم!» @Vaziat_Sefid |
آیینه ام ، ولی ز تماشا مکدرم هرگز نخواستم به کسی جز تو بنگرم... تا جلوه کرد در نظرم غنچه ی لبت دیگر بهار را به پشیزی نمی‌خرم... تنها دل تو نیست که از عشق خسته است من نیز زخم خورده ازین نابرابرم... هر چند روزگار پرم را شکسته است با یک اشاره باز به شوق تو می‌پرم... گفتی تو نیز مثل منی، سخت عاشقی من هم چقدر ساده دل و زود باورم... @Vaziat_Sefid