هدایت شده از معارف
✅با جانمان باید از جانان دفاع بکنیم
✅ما همانطوري كه با بدنمان از جانمان دفاع ميكنيم، با جانمان هم بايد از جانان دفاع بكنيم
🔸النَّبِيُّ أَوْلَي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ
🔸خب بالاتر از جان ما كه چيز ديگر نيست؛ ما به جانمان علاقهمنديم و بايد از جانمان دفاع بكنيم، فرمود درست است به جانتان علاقهمنديد ولي بايد به پيغمبر بيش از جانتان علاقهمند باشيد.
🔸درست است كه از جانتان دفاع ميكنيد ولي در روز خطر بايد دفاعتان از وجود مبارك آن حضرت بيش از دفاعتان از جانتان باشد...
🔸بالأخره جنگي در پيش هست و شما در جبههها ميرويد و تيري ميآيد و مانند آن، امّا اينطور نيست كه بگوييد پيامبر يك نفر ما هم يك نفر.
🔸آيه 120 سوره مباركه «توبه» اين بود: مَا كَانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَمَنْ حَوْلَهُم مِنَ الْأَعْرَابِ أَن يَتَخَلَّفُوا عَن رَسُولِ اللّهِ وَلاَ يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَن نَفْسِهِ
🔸مبادا يك وقت پيغمبر را تنها بگذاريد (يك) مبادا وقتي جبهه رفتيد بكوشيد جاخالي كنيد كه تير به شما نخورد به حضرت بخورد (دو) خود را سپر قرار بدهيد كه تير به شما بخورد به حضرت نخورد، اين واجب است...
🔸حفظ نفس واجب است، بله حفظ نفس واجب است اما حفظ اُوليٰ مِن النّفس أوجب است... آنكه جانِ جانان است حفظ او أوجب است.
🔸چرا هر چه ما ميگوييم او ميفهمد؟ براي اينكه او جانِ جانان است.
🔸چرا ما هر كاري ميكنيم وجود مبارك حضرت ميفهمد؟ براي اينكه او جانِ جانان است.
🔸ما الآن دست و پاي ما، اعضا و جوارح ما، چشم و گوش ما هر حركتي بكنند جان ما باخبر است.
🔸مگر ميشود دست ما كاري بكند جان ما باخبر نباشد؟ جان ما هم هر ارادهاي داشته باشد جانان باخبر است ...
🔸نه يعني يك اولويت تشريفي دارند واقعاً والياند، واقعاً ولايت دارند، جانِ جاناناند.
بدن ما جاني دارد، جانِ ما جاناني دارد، هر كاري كه اين جان انجام ميدهد آن جانان باخبر است.
ما همانطوري كه با بدنمان از جانمان دفاع ميكنيم، با جانمان هم بايد از جانان دفاع بكنيم...
حفظ دست واجب است، بله حفظ دست واجب است اما حفظ جان واجبتر است؛ حفظ جان واجب است، حفظ جانان واجبتر است ...
اينكه فرمود اُولاست، از جان أولاست؛ بايد همه مصالح جان را بهتر از خود جان بداند.
چرا اولاست؟ براي اينكه ما گاهي معصيت ميكنيم به جانِ خودمان رحم نميكنيم اما او بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَحِيمٌ ... اگر رأفت و رحمت ما نسبت به خود ما به اندازه رأفت و رحمت حضرت باشد پس يقيناً نبايد گناه بكنيم.
🔹برگرفته از درس تفسیر قرآن حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی /سوره احزاب، آیات 5 الی 8
✅دردناک تر از فدک!
🔸تلخترين جملهاي كه در مصيبت صديقه كبراست همين جمله است.
🔸حضرت بعد از اينكه استدلال كرد اين فدك نِحله است، از آنِ ماست و حضرت در زمان حيات به ما دادند، تو از ذواليد بيّنه ميخواهي؟ اين در دست ماست، تو از ما دليل ميخواهي؟
🔸اين بيّنه را بايد از منكِر بخواهي نه از كسي كه ذواليد است!
🔸بالأخره مسأله نِحله قبول نشد، مسأله ارث قبول نشد، آن حرف جگرگداز را حضرت زد، فرمود: «أم تقولون ...؟» اين بدتر از آن در به پهلو زدن است!، فرمود: «أم تقولون أهل الملّتين لا يَتوارثان؟!»(1) مگر ما را مسلمان نميداني؟ چه دليل داري كه ارث ما را نميدهي؟ «ترث أباك و لا أرث أبي؟!»(2)
🔸آخر چه دليل دارد نِحله كه امر مسلّم است آن را قبول نكرديد؟ ما كه ذواليد هستيم از ما دليل خواستيد، مگر كسي از ذواليد دليل ميخواهد؟
🔸حالا اينها گذشت بالأخره من ارثم را ميخواهم؛ ارث نبود! او زمات حياتش مِلك طلق من كرد حالا نشد، ارث «ترث أباك و لا أرث أبي؟!» يعني تو تفسير قرآن را از ما بهتر بلدي؟
🔸يعني در آيه قرآن چيزي هست كه ما نميدانيم؟
🔸اينها كه نيست مگر اينكه ـ معاذ الله ـ اين حرف را بزني! بله آن حكم حق است كه كافر از مسلمان ارث نميبرد، همه هم اين حرف را قبول داريم، مگر اينكه تو در دين ما شك كني!!!
🔸هر وقت ما به اين جمله حضرت ميرسيم اين خيلي براي ما دردناكتر از آن مسأله در و پهلو بوده «أم تقولون أهل ملّتين لا يتوارثان؟!»
🔸به هر تقدير به بركت آن حضرت ـ انشاءالله ـ اين نظام محفوظ بماند.
↙️پی نوشت ها:
1- دلائل الامامة، ص35
2- دلائل الامامة، ص34/ تو از پدرت ارث می بری و من از پدرم ارث نمی برم؟!
🔹برگرفته از درس تفسیر قرآن حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی /سوره احزاب، آیات 6 الی 8