eitaa logo
شـهــود♡
37 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
592 ویدیو
10 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
49.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
໑❤️‍🩹🌿'! با شهداییم ، با سخنانشان، راه و رسم شان . . تا زمانی که ظهور مولایمان فرا رسد، پا در رکابتان داریم! ♥️✨|
🔺اولین واکنش مادر حاج احمد متوسلیان به خبر رسمی شهادت پسرش: خدا قبولش کنه. ـــــــــــــــــ
پاےسفره نشسته بودیم صداےاذان درومد ازسر سفره بلندشد وشروع کردبه وضوگرفتن غذاسرد میشه غذارا میشه گرم کرد ولی نمازاول وقت نمیشود شروع کرد به نماز خواندن
✨پروفسورِ چریکِ عارف✨ 🔹 اولین هدیه🎁 را قبل از ازدواج به من داد، در راه یکی از سفرهای روستایی، داخل ماشین🚘. چقدر هدیه‌اش را دوست داشتم❤️. با فرهنگ اروپایی بزرگ شده بودم و حجاب درست و حسابی نداشتم 👩‍💼اما دوست داشتم جور دیگری باشم. مدیر مدرسه‌ای بود که در آن زندگی می‌کرد. 🏡از مهمان‌هایش هم در همان یک اتاق محل سکونتش پذیرایی می‌کرد.🥙 روز اول چقدر جا خوردم 🙄وقتی فهمیدم باید کفش‌هایم را درآورم و روی زمین بنشینم!😕 او شاهکار بود، غافلگیر کننده، جذاب. وقتی هدیه🎁 را به من داد خیلی خوشحال شدم،😊☺️ همان جا باز کردم، یک روسری قرمز با گل‌های درشت. من جا خوردم اما او لبخند زد 😇: گفت«بچه‌ها دوست دارند شما را با روسری ببینند» روسری را سر کردم. بچه‌های موسسه با حجاب من مشکل داشتند،😒 اما او هرگز نگفت: حجابش درست نیست، مثل ما نیست و ... 😢 او دستان مرا گرفت و قدم به قدم 👣 👣 جلو آورد به سوی اسلام.👥 او دست مرا گرفت و از ظلمت و روزمرگی بیرون آورد . 🌿 🌷همسر لبنانی مصطفی ِ چمران🌷
🌺🌺 دو ماه از ازدواج‌مان می‌گذشت که دوستم مسئله را پیش کشید: گفت غاده ! در تو یک چیز بالاخره برای من روشن نشد. تو از خواستگارانت خیلی ایراد می‌گرفتی، این بلند است، 😕 این کوتاه است؛ 😏 این بی ریخت است😉 مثل اینکه می‌خواستی یک نفر باشد که سر و شکلش نقص نداشته باشد. 😜 حالا من در تعجبم چطور دکتر را که سرش مو ندارد قبول کردی؟😉 با تعجب 😳 نگاهش کردم، کمی دلخور شدم و گفتم مصطفی کچل نیست، تو اشتباه می‌کنی.😳 فکر می‌کرد دیوانه شده‌ام که تا حالا این را نفهمیده‌ام. ☘️ آن روز همین که رسید خانه، در را باز کردم و چشمم که به او افتاد، شروع کردم به خندیدن؛🤠😂 ☘️ مصطفی پرسید: چرا می‌خندی؟ 😄 و من که چشم‌هایم از خنده به اشک نشسته بود گفتم: مصطفی، تو کچلی؟ من نمی‌دانستم! 😎 مصطفی هم شروع کرد به خندیدن و حتی قضیه را برای امام موسی(صدر) هم تعریف کرد. از آن به بعد آقای صدر همیشه به مصطفی می‌گفت: شما چه کار کرده‌اید که غاده، شما را ندید؟!😊 ❤️ عاشقانه ای از ، همسر شهید مصطفی ق
●از مردم ایران و تمام مسلمانان جهان خواستارم تا به حول و قوه الهی، رهبر فرزانه، حضرت امام خامنه‌ای را یاری بفرمایند تا تیر حق و عدالت را بر قلب زورگویان جهان بنشاند و زمینه ظهور حضرت بقیة‌الله را فراهم آورند. ●عزیزان، همنشین قرآن و دست به دامان اهل بیت باشید، مساجد را از حضور با توجهتان پر کنید و در تمام مراحل زندگی توجهتان به خدا باشد. 🌷 ●ولادت: ۱۳۶۰/۰۹/۱۱ ، شهرستان فسا فارس ●شهادت: ۱۳۹۵/۰۱/۱۳ ،خان طومان سوریه
مداحی آنلاین - منو احساس دلتنگی - میرزایی.mp3
5.24M
احساسی 🍃من و احساس دلتنگی 🍃من و چشای بارونی 🎙
روی جاده سوسنگرد بودیم. عجله داشتیم برای رسیدن به اهواز. دیدیم یک خانواده کنار جاده ایستاده اند منتظر ماشین. حسین گفت: صبر کنیم ببینیم این ها کجا میروند؟ اهل روستای نعمه بودند. حسین ایستاد کنارشان و کمک شان کرد سوار ماشین شوند و بار و بنه شان را هم پشت وانت چید. راه که افتادیم، گفتم: اینها که سر راه مان و تو مسیر ما نیستند اگر بخواهیم برسانیم شان، باید کلی در راه فرعی برویم و حسابی معطل می شویم. حسین گفت: عیبی ندارد. گفتم خودت گفتی که عجله کنیم. خودت گفتی که نباید فرصت را از دست داد. گفت: همه این زحمت ها و عجله ها برای خاطر همین مردم است حالا که فرصت خدمتی پیش آمده نباید به این راحتی از دست داد تا اونجایی که میتوانیم و در حد توان باید هر کاری از دست مان بر می آید برای این مردم انجام دهیم آنها را برد به روستا رساند و برگشت 📚 سه روایت از یک مرد
sardar ebrahimpoor 14011014 قسمت 2 قسمت 2.mp3
12.08M
به همه عزیزان توصیه می شود این فایل را کامل ملاحظه کنند. مطمئنا" علاوه بر استفاده برای بقیه هم خواهید فرستاد. 🔴 سخنان بسیار مهم سردار ابراهیم پور در رابطه با پشت پرده جریانات اخیر همراه با اخبار محرمانه های جلسات و سایت های صهیونیست ها، نامه محرمانه روحانی به آقا، اطلاعات محرماه ۱۰ عملیات عجیبی که طراحی کرده بودند و .... •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
شـهــود♡
به همه عزیزان توصیه می شود این فایل را کامل ملاحظه کنند. مطمئنا" علاوه بر استفاده برای بقیه هم خواهی
حتما گووووووووووووووش کنین👌👌 وتا جایی که میتونین پــــــــــخـــــــــــش کـــــــــنید 🅾🅾🅾🅾🅾🅾🅾🅾 📣📣📣📣📣📣📣📣 بســـــــــــــــــــــیـــــارمـــــــــهــــــــم
هدایت شده از  [ ♡قـنـوت♡ ]
4_5821243019088629054.mp3
2.02M
می‌خوام فقط با تو باشم حسین. ♡🌱
. ۱۳ به دَر یعنی تمام ۱۳ معصوم چشمشان به در است تا بیایی.... 🍀 الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج 🍀 .
🌱سبزه ام را می سپارم دستِ آقای نجف 🌱طالِعم دستِ علی باشد برایم بهتر است 🌱اِعتقاد هر کسی باشد برایش محترم 🌱۱۳ را دوست دارم... زادروزِ حیدرست
هدایت شده از  [ ♡قـنـوت♡ ]
4_5859676546821786978.mp3
33.93M
یـا رفیقَ مَن لا رفیقَ لَه؛ دوست‌تر از دوست (: السلام علیک یا اباعبدالله الحسین ♡🌱
خدايا به رفاقتمون با شهدا، با پاكی اونها و نه به سياهی خودمون، قسمت ميديم عاقبتمون رو ختم ِ به شهادت کن.
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 گرامی باد یاد خاطره فرمانده گردان عشق سردار شهید حاج محسن امیدی. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 وقتی شرایط در جزیره مجنون🏝 سخت شد و دشمن در حال پیشروی بود 👩‍🚀👩‍🚀تانک های دشمن یکی پس از دیگری خاکریزها را می شکست. آن وقت که عرصه را تنگ دید به هر کدام از نیروهایش که رسید🚶 دستور داد به عقب برگردید 👨‍🚀 🌺🌺🌺🌺 گفتن حاج محسن بیا برگردیم شما که به همه می گید برگردن عقب چرا خودت نمی روی عقب.🤔 با شجاعتی. وصف نا شدنی گفت من به شما تکلیف میکنم برگردید😒 عقب ولی کسی به من تکلیف نکرده برگردم. 🌷🌷🌷 او ماند تا به تکلیف خود عمل کند وبعد سالها جنازه اش برگشت😇 تا به ما نشان دهد که تکلیف پذیری یعنی چی...😞😔
طنز جبهه ها 😂😂 👇👇 ‍ رگبار با خمپاره!✨ سال 1363 یکی از رزمندگان تازه به کردستان آمده بود و سابقه‌ای در جنگ نداشت و خیلی هم ساده بود. به او گفتم با خمپاره ۶۰ گلوله بزن. او دو گلوله در خمپاره ۶۰ انداخت! تا این صحنه را دیدم دراز کشیدم. گلوله دوم بیرون افتاد، اولی شلیک شد و خوشبختانه گلوله‌ای که بیرون افتاد منفجر نشد. داد زدم سرش: "چرا اینکار را کردی؟" خیلی آرام گفت: "می‌خواستم رگباری بزنم..!" 😄😄😄 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعا تعجب داره... این شهدا چی دیده بودند و چی فهمیده بودند که اینطور حرف می زدند؟ من حال ندارم نمازشب بخونم... تو راحت طلبی خودم گیر کردم. ولی این شهید چه حرف هایی میزنه...
ان لنا فیک املا طویلا کثیرا ان لنا فیک رجاءا عظیما... عصینا....😭😭😭😭😭😭😭 و نحن نرجو ان تستر علینا... و دعونا...😭😭😭😭😭😭😭 و نحن نرجو ان تستجیب لنا... فحقق رجاءنا...😔😭 ع 🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️♦️ قیمت انسان به خواسته اوست. 🔹 آیا خواسته ی ما امام عصر(عج)است؟ 🍃بسم رب الحسین اشفع صدر الحسین باالظهور الحجه🍃
هدایت شده از  [ ♡قـنـوت♡ ]
﷽ ألَآ إِنَّ أَوْلِيَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ آگاه باشید! ڪه دوستان خدا نه ترسی دارند و نه غمگین می‌شوند. | -جزء۱۱| دلخوشم به عاشقانه بودنت، در لحظه‌هایی ڪه غریب‌ترین صداے نفسهایم را فقط تو شنیدے... 🍃 وَتُعِزُّ مَن تَشَآءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَآءُۖ بِيَدِكَ ٱلۡخَيۡرُۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ🍃 ♡🌱
خوشا آنان ڪہ یارشان شد صداقت در عمل گفتارشان شد.. بہ عباس اقتدا ڪردند و رفتند علمدار ســــردارشان شد 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از  [ ♡قـنـوت♡ ]
دل ویرانِ مرا با غمت آباد کنند... ♡🌱
هدایت شده از  [ ♡قـنـوت♡ ]
اللّٰهُمَّ طَهِّرْنِى فِيهِ مِنَ الدَّنَسِ وَالْأَقْذارِ، وَصَبِّرْنِى فِيهِ عَلَىٰ كائِناتِ الْأَقْدارِ، وَوَفِّقْنِى فِيهِ لِلتُّقىٰ وَصُحْبَةِ الْأَبْرارِ، بِعَوْنِكَ يَا قُرَّةَ عَيْنِ الْمَساكِينِ. روز سیزدهم مهمانی♥️ خدایا بگیر ازمن چیزی رو که تو رو ازم میگیره،نزار بدون تو خودم رو گم کنم بزار کنار بنده های خوبت خوب بودن رو حس کنم میخام برای تو باشم،ای نورچشم کسی که تنها تو رو داره.. به همه گفته ام خدایی دارم مهربان تر از حدِّ تصور ♡🌱
هدایت شده از  [ ♡قـنـوت♡ ]
آره مشتی شهید نشد، مُرد همون که یه دقیقه هم مثل شـهدا زندگی نکرد، فقط حرفش رو می زد... ♡🌱
❤️ روایتی کوتاه و زیبا ، از یک 🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 🌸غاده دختر یه خانوادهٔ مرفه بود 👩‍⚕و پدرش بین آفریقا و ژاپن مروارید⚪️ تجارت می‌کرد 🌸تقریبا همه مخالفِ ازدواجش با مصطفی بودند 😤و می‌گفتند:دیوونه شدی غاده؟😠 این مرد (چمران) بیست سال از تو بزرگتره... همه اش توی جنگه .😡 پول نداره. همرنگ ما نیست.حتی شناسنامه نداره...😤😠😡 روزی که مصطفی رفت خواستگاری🚶 ، مادر غاده بهش گفت: شما می دونی این دختری که می خوای باهاش ازدواج کنی ، چطور دختری است؟🤔 این دختر صبح که از خواب بیدار میشه ، وقتی میره مسواک بزنه ، تا برگرده عده ای تختش رو مرتب کرده اند،😐 لیوان شیرش🥛 رو جلوی در اتاقش آورده و قهوه اش ☕️رو آماده کرده اند. شما نمی تونی با این دختر زندگی کنی. شما نمی تونی براش مستخدم بیاری..😑😐 مصطفی خیلی آرام این حرفها رو گوش داد و گفت: من نمی تونم براش مستخدم بگیرم، 😕اما قول میدم😌 تا زنده ام وقتی بیدار شد تختش 🛏رو مرتب کنم و لیوان شیر🥛 و قهوه اش☕️ رو روی سینی بیارم دم تختش... غاده میگه: مصطفی تا وقتی شهید شد اینطوری بود. 🙂🙃وقتی هم بهش می گفتم چرا اینکارو می کنی؟ می گفت: به مادرتون قول دادم تا زنده ام اینکار رو کنم😇 🌸مهریه ام یک جلد کلام الله مجید 📒بود و تعهد داماد به اینکه مرا در راه تکامل و اهل بیت و اسلام هدایت کند.😇 اولین دختری بودم که در صورو لبنان چنین مهریه ای داشت. برای مردم و خانواده ام عجیب بود 😦😯 🌸دو ماه بعد از ازدواج دوستش گفت: غاده! تو از خواستگارهات خیلی ایراد می گرفتی. این بلنده ، این کوتاه است؛ پس چطور زن دکتر شدی که سرش مو نداره...😁 غاده گفت: مصطفی کچل نیست، اشتباه میکنی...😏 دوستش فکر می کرد غاده دیوونه شده که بعد از این همه مدت نفهمیده چمران مو نداره.... غاده اون روز اومد خونه. در رو باز کرد و تا چشمش افتاد به مصطفی ، شروع کرد به خندیدن.😂😂 مصطفی گفت: چرا می خندی؟😏 غاده گفت: مصطفی! تو کچلی؟ نمی دونستم ... 😂🤣وقتی امام موسی صدر قضیه رو فهمید گفت: مصطفی!تو چیکار کردی که غاده تو رو ندید...🤔 غاده میگه این همه مدت محو زیبایی باطنی مصطفی شده بودم و ظاهرش رو نمیدیدم...😊 🌸غاده میگه آخرین بار که مصطفی می‌خواست بره منطقه، اسلحه‌ اش رو آماده کردم و با آب سرد دادم دستش.👩‍💼 مصطفی گرفت و گفت: «تو دخترِ خیلی خوبی هستی...» 👨‍⚕صبح زود بود و هوا هنوز روشن نشده بود. کلید برق رو زدم ، چراغ اتاق روشن و یهو خاموش شد‌‌‌... انگار یقین کردم مصطفی بره شهید میشه... 😔دویدم و کلت کمری‌ام رو برداشتم ... نیتم این بود تیر بزنم به پاهای مصطفی تا نره و برام بمونه ... اما تا برگشتم، مصطفی رفته بود... رفت و شهید شد...😞😔😔😔😭 . 📚 خاطرات زیبایِ زندگیِ شهید چمران رو در کتاب بی‌نظیرِ نیمه پنهان ماه1 "چمران به روایت همسر شهید" بخونین