🇮🇷 ویکی شبهه 🇮🇷
@Wiki_Shobhe
🌐کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی🌐
◀️ شبهه #شماره_67
💡 کلمات کلیدی : #راز_نابخردی_مسلمانان #خواجه_نصیر #اخلاق_ناصری #بغداد
⛔️ متن شایعه ⛔️
راز نابخردی مسلمانان.
در بغداد هر روز بسیار خبرها می رسید از دزدی، قتل و تجاوز به زنان، در بلاد مسلمانان که همه از جانب مسلمانان بود.
روزی خواجه نصیرالدین مرا گفت: می دانی از بهر چیست که جماعت مسلمان از هر جماعت دیگر بیشتر گناه می کنند با آنکه دین خود را بسیار اخلاقی و بزرگ منش می دانند؟
من بدو گفتم: بزرگوارا همانا من شاگرد توام و بسیار شادمان خواهم شد اگر ندانسته ای را بدانم.
خواجه نصیرالدین فرمود: در اخلاق مسلمانی هرگاه به تو فرمانی می دهند، آن فرمان "امّا" و "اگر" دارد. در اسلام تو را می گویند: دروغ نگو، امّا دروغ به دشمنان اسلام را باکی نیست، غیبت مکن، امّا غیبت انسان بدکار را باکی نیست، قتل مکن، امّا قتل نامسلمان را باکی نیست، تجاوز مکن، امّا تجاوز به نامسلمان را باکی نیست. و این"امّا"ها مسلمانان را گمراه کرده و هر مسلمانی به گمان خود دیگری را نابکار و نامسلمان می داند و اجازه هر پستی را به خود می دهد و خدا را نیز از خود راضی و شادمان می بیند! این است راز نابخردی مسلمانان.
"اخلاق ناصری"
✅✅ #پاسخ:
1. متن مزبور، در هیچ یک از کتب خواجه نصیر وجود دارد 👌و علی الظاهر بخشی از یک کتاب طنز به نام "اسرار اللطیفه و الکسیله" اثر فردی به نام "ابوالحسن کسلانی" است که در کتب اعلام و کتابشناسی های معتبر علمای شیعه، اثری از این کتاب و نویسنده آن نیست. بنا براین کتاب و نویسنده آن شناخته شده نیستند و حتی وجودشان محرز نیست. 😐برای آگاهی از نظرات خواجه نصیر الدین طوسی باید به کتاب هایی که ایشان در زمینه اخلاق نگاشته اند (نظیر اخلاق ناصری، اوصاف الاشراف، الادب الوجیز للولدالصغیر و...) مراجعه کرد.
2. علاوه براین احکام و دستورات اسلام از👈 آیات قرآن تا روایات معصومین (ع) و همچنین سیره پیامبر اکرم (ص) و امامان(ع) که جانشینان واقعی آن حضرت هستند همواره در معرض دید قضاوت مردم بوده است و برای شناخت اسلام واقعی و اخلاق اسلامی نیازی نیست که به نوشته ای منسوب به یکی از شاگردان! خواجه نصیر (بر فرض وجود چنین فردی) رجوع کرد.
🌸 اسلام دینی انسانی و عقلانی و حیات بخش برای همه انسانهاست نه فقط مسلمانان. غیرمسلمانان هم تا آنگاه که دست به شمشیر و عناد با مسلمانان نزده اند، در امان و محفوظ هستند.
🌸 پیامبر اسلام در یکی از سفارشات نورانی خود می فرماید: "اى على، هر چه بر خود نپسندى بر دیگرى مپسند." این جمله سند بسیار محکمی بر اهتمام اسلام به رعایت حقوق همه انسانها اعم از مسلمان و غیر مسلمان است.
🌸 آیا این امیر المؤمنین علی(ع) و اولین امام ما نیست که ظلم و تجاوز به زنی غیر مسلمان دل او را به درد آورده که درد مندانه می گوید: "اگر براى این حادثه تلخ، مسلمانى از روى تأسّف بمیرد، ملامت نخواهد شد، و از نظر من سزاوار است!"
🔸چنین متونی تنها از سر عناد با اسلام، نوشته و ترویج می شوند.
✍ منابع و اطلاعات بیشتر: http://yon.ir/n7fJ
🌺 با بازنشر مطلب از @roshangarii 🌹 به صف روشنگران بپیوندید.
بازنشر از :
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
@Wiki_Shobhe
🇮🇷ویکی شبهه🇮🇷
@Wiki_Shobhe
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
◀️شبهه #شماره_878
💡کلمات کلیدی : #یعقوب_لیث, #سلسله_صفاریان, #سیستان, #چنگ_اعراب, #بغداد
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
یعقوب لیث بنیانگذار سلسله صفاریان در حدود سالهای ۲۵۳ در سیستان بود که نیمه شرقی ایران را از چنگ اعراب درآورده بود. یعقوب به بغداد یورش برد، امّا با تبلیغ عربها و نا آگاهی مذهبی ایرانیان، در عراق شکست خورد و وادار به بازگشت به خوزستان شد. یعقوب جنگ با بغداد را به پایان برد در حالیکه بسیار نزدیک به برچیدن همیشگی خلیفه گری بود. سپس تا سه سال به دوباره سازی درونی ایران و زنده نمودن فرهنگ ایرانی پرداخت.
کوششهای فرهنگی یعقوب در بازسازی و زنده نمودن زبان، ادب و فرهنگ پارسی نقش بسیار مهمی داشت و نام وی در زنده نمودن فرهنگ پارسی در کنار نام فردوسی بزرگ جای میگیرد. او یک ملی گرا بود، یکپارچگی ایران و زنده کردن فرهنگ آن را می پویید.
هنر وی در جایگزینی زبان پارسی بجای زبان عربی در دستگاه اداری اش بود و برای نخستین بار پس از یورش عربهای بیابانگرد به ایران، زبان پارسی دوباره زبان رسمی کشور شد.
یعقوب همه کارگزاران دادگاهها و دولت را وادار به پارسی سخن گفتن کرد. سخن گفتن به زبان عربی بجای زبان مادری را ننگ شمرد.
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
✅یعقوب لیث آرزوی یاری امام حسین (علیه السلام)، منشأسعادت آرزوی یاری امام حسین (علیه السلام) نشانی از باطن پاک و محبت به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) است از این رو، یعقوب لیث با ریختن اشکی برای امام حسین (علیه السلام) و آرزوی یاری آن حضرت، سعادت خود را تأمین می کند.
⭕️یعقوب لیث، پسر رویگری سیستانی، و اهل یکی از روستاهای سیستان به نام «قرنین» بود وی، ابتدا با برادرانشان به شغل پدر پرداخت اما. روح و همت بلند و شجاعت فوق العاده اش او را تا پادشاهی خراسان و سیستان به پیش برد و در صدد بود که حکومت خود را گسترش دهد که أجل به او مهلت نداد.
⭕️یکی از نشانه های روح بلند او، این است که در اوج قدرت به یاد مظلومیت امام حسین (علیه السلام) و اهل بیت آن حضرت (علیهم السلام) بود و آرزو کرد که با این قدرتش می توانست امام حسین (علیه السلام) را یاری کند و همین آرزو، سعادت ابدی را برای او به دنبال داشت. جریان او را چنین نقل کرده اند:
✅روزی یعقوب لیث از سفر بر می گشت: لشکریان او با صد گرز طلا که هر گرز نشان هزار سرباز بود برای استقبال او آمده بودند، هنگامی که از این لشکر در حال سان دیدن بود، قدرت خود را نظاره می کرد، پرسید: امروز چه روزیست؟ گفتند: امروز «عاشورا» است، یعقوب به یاد مصائب امام حسین (علیه السلام) به گریه افتاد و گفت: ای کاش با این لشکر کربلا بودم و امام حسین (علیه السلام) را یاری می کردم.
❗️بعد از مرگ یعقوب، وی را در خواب دیدند که در قصریست، با او گفتند: این رتبه و مقام را از کجا آوردی؟ گفت: این مقام و جایگاه را به واسطه آن آرزو به من داده اند(59).
🔶http://www.ghadeer.org/Book/1663/260311
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
@Wiki_Shobhe
🇮🇷 ویکی شبهه 🇮🇷
@Wiki_Shobhe
🌐کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی🌐
◀️ شبهه #شماره_67
💡 کلمات کلیدی : #راز_نابخردی_مسلمانان #خواجه_نصیر #اخلاق_ناصری #بغداد
راز نابخردی مسلمانان.
در بغداد هر روز بسیار خبرها می رسید از دزدی، قتل و تجاوز به زنان، در بلاد مسلمانان که همه از جانب مسلمانان بود.
روزی خواجه نصیرالدین مرا گفت: می دانی از بهر چیست که جماعت مسلمان از هر جماعت دیگر بیشتر گناه می کنند با آنکه دین خود را بسیار اخلاقی و بزرگ منش می دانند؟
من بدو گفتم: بزرگوارا همانا من شاگرد توام و بسیار شادمان خواهم شد اگر ندانسته ای را بدانم.
خواجه نصیرالدین فرمود: در اخلاق مسلمانی هرگاه به تو فرمانی می دهند، آن فرمان "امّا" و "اگر" دارد. در اسلام تو را می گویند: دروغ نگو، امّا دروغ به دشمنان اسلام را باکی نیست، غیبت مکن، امّا غیبت انسان بدکار را باکی نیست، قتل مکن، امّا قتل نامسلمان را باکی نیست، تجاوز مکن، امّا تجاوز به نامسلمان را باکی نیست. و این"امّا"ها مسلمانان را گمراه کرده و هر مسلمانی به گمان خود دیگری را نابکار و نامسلمان می داند و اجازه هر پستی را به خود می دهد و خدا را نیز از خود راضی و شادمان می بیند! این است راز نابخردی مسلمانان.
"اخلاق ناصری"
✅◀️پاسخ دوم شبهه:▶️✅
1⃣متن فوق بخشی از یک کتاب طنز به نام "اسرار اللطیفه و الکسیله" اثر "ابوالحسن کسلانی" است، او در کتابش این متن را به کسی منتسب نکرده است.
2⃣این عبارت در هیچ یک از کتاب های خواجه نصیر الدین طوسی نیامده است، حتی کتاب اخلاق ناصری، که در متن بیان شده است نیز وجود ندارد.
اما نقد مطلب:
3⃣اینگونه نیست که احکام اسلام همواره با اما و اگر تخصیص بخورد، بلکه اکثر احکام اسلام تخصیص پذیر نیستند.
4⃣دروغ قبیح است، اما در برخی موارد دروغ نگفتن قبیح می شود، فرض کنید: جان شخصی با دروغ شما حفظ می شود، مثلا قاتلی جنایت کار به دنبال شخصیتی می گردد تا او را به ظلم به قتل برساند، شما با دروغ گفتن و منحرف کردن قاتل، می توانید جان شخصی را نجات دهید و اگر حقیقت بگویید و جان شخصی را بگیرید، این حقیقت خود ظلم است...
5⃣غیبت کردن باعث بی آبرو شدن شخص می شود، در صورتی که غیبت کردن شخصی که آبرویی برای خود نگه نداشته است (فاسق) مشکلی نخواهد داشت.
6⃣قتل نفس محترم ولو حیوان باشد، حرام است، اما در مقابل تنها قتل کافر حربی جایز است (کافر حربی شخصی است که با مسلمان جنگ دارد)
7⃣تجاوز به دیگران مطلقا حرام است و در کافر و مسلمان تفاوتی ندارد...
8⃣اگر هم چنین اما و اگر هایی در فقه باشد، دلیل گمراهی و انحراف مسلمانان نخواهد شد.
9⃣بنابراین اولا این متن ارتباطی با شخصیت خواجه نصیرالدین طوسی ندارد، دوما این حکم اشتباه است و تعمیم ندارد، سوما برای شخصیتی چون خواجه نصیر الدین قبیح خواهد بود تا از احکام اسلام اطلاع نداشته باشد
@GhararGahShayeat
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
https://telegram.me/Wiki_Shobhe