🇮🇷ویکی شبهه🇮🇷
@Wiki_Shobhe
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
◀️شبهه #شماره_878
💡کلمات کلیدی : #یعقوب_لیث, #سلسله_صفاریان, #سیستان, #چنگ_اعراب, #بغداد
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
یعقوب لیث بنیانگذار سلسله صفاریان در حدود سالهای ۲۵۳ در سیستان بود که نیمه شرقی ایران را از چنگ اعراب درآورده بود. یعقوب به بغداد یورش برد، امّا با تبلیغ عربها و نا آگاهی مذهبی ایرانیان، در عراق شکست خورد و وادار به بازگشت به خوزستان شد. یعقوب جنگ با بغداد را به پایان برد در حالیکه بسیار نزدیک به برچیدن همیشگی خلیفه گری بود. سپس تا سه سال به دوباره سازی درونی ایران و زنده نمودن فرهنگ ایرانی پرداخت.
کوششهای فرهنگی یعقوب در بازسازی و زنده نمودن زبان، ادب و فرهنگ پارسی نقش بسیار مهمی داشت و نام وی در زنده نمودن فرهنگ پارسی در کنار نام فردوسی بزرگ جای میگیرد. او یک ملی گرا بود، یکپارچگی ایران و زنده کردن فرهنگ آن را می پویید.
هنر وی در جایگزینی زبان پارسی بجای زبان عربی در دستگاه اداری اش بود و برای نخستین بار پس از یورش عربهای بیابانگرد به ایران، زبان پارسی دوباره زبان رسمی کشور شد.
یعقوب همه کارگزاران دادگاهها و دولت را وادار به پارسی سخن گفتن کرد. سخن گفتن به زبان عربی بجای زبان مادری را ننگ شمرد.
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
✅یعقوب لیث آرزوی یاری امام حسین (علیه السلام)، منشأسعادت آرزوی یاری امام حسین (علیه السلام) نشانی از باطن پاک و محبت به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) است از این رو، یعقوب لیث با ریختن اشکی برای امام حسین (علیه السلام) و آرزوی یاری آن حضرت، سعادت خود را تأمین می کند.
⭕️یعقوب لیث، پسر رویگری سیستانی، و اهل یکی از روستاهای سیستان به نام «قرنین» بود وی، ابتدا با برادرانشان به شغل پدر پرداخت اما. روح و همت بلند و شجاعت فوق العاده اش او را تا پادشاهی خراسان و سیستان به پیش برد و در صدد بود که حکومت خود را گسترش دهد که أجل به او مهلت نداد.
⭕️یکی از نشانه های روح بلند او، این است که در اوج قدرت به یاد مظلومیت امام حسین (علیه السلام) و اهل بیت آن حضرت (علیهم السلام) بود و آرزو کرد که با این قدرتش می توانست امام حسین (علیه السلام) را یاری کند و همین آرزو، سعادت ابدی را برای او به دنبال داشت. جریان او را چنین نقل کرده اند:
✅روزی یعقوب لیث از سفر بر می گشت: لشکریان او با صد گرز طلا که هر گرز نشان هزار سرباز بود برای استقبال او آمده بودند، هنگامی که از این لشکر در حال سان دیدن بود، قدرت خود را نظاره می کرد، پرسید: امروز چه روزیست؟ گفتند: امروز «عاشورا» است، یعقوب به یاد مصائب امام حسین (علیه السلام) به گریه افتاد و گفت: ای کاش با این لشکر کربلا بودم و امام حسین (علیه السلام) را یاری می کردم.
❗️بعد از مرگ یعقوب، وی را در خواب دیدند که در قصریست، با او گفتند: این رتبه و مقام را از کجا آوردی؟ گفت: این مقام و جایگاه را به واسطه آن آرزو به من داده اند(59).
🔶http://www.ghadeer.org/Book/1663/260311
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
@Wiki_Shobhe