🇮🇷ویکی شبهه🇮🇷
@Wiki_Shobhe
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
◀️شبهه #شماره_906
💡کلمات کلیدی : #تقاص_گناه, #حضرت_آدم, #مجازات, #تناقض
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
چرا ما باید تقاص گناه حضرت آدم و حوا(ع) را بدهیم؟ مگر نفرمود کسی را به خاطر جرم دیگری مجازات نمیکنم؟ آیا این تناقض نیست؟ شاید ما دلمان نمیخواست به این دنیا بیاییم!
✅◀️ پاسخ: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
برای روشن شدن موضوع باید به چندین نکته توجه نمود. از جمله:
الف – سؤال، مشورت و نظرخواهی برای کسی است که به آن نیاز دارد و خدواند علیم، حیکم، هستی و کمال محض و غنی است. لذا نیازی به نظرخواهی و مشورت یا کسب اجازه ندارد. پس در مورد خلقت خود از کسی نظرخواهی نکرده و با کسی مشورت ننموده و نمینماید.
ب – بسیاری گمان میکنند که هبوط حضرت آدم و حوا (ع) به زمین به خاطر گناهشان بوده است. لذا از یک سو این هبوط را نوعی عذاب قلمداد میکنند و از سوی دیگر معترض میگردند که ما چرا باید به خاطر گناه آنها از بهشت رانده شده و در زمین زندگی کنیم؟! در حالی که اصلاً چنین نیست. بلکه خداوند قبلاً از خلقت حضرت آدم (ع) به ملائکه فرمود که میخواهم در زمین «خلیفه» قرار دهم و همین امر موجب سؤال آنها شد که چرا یک آدم خلق شده از خاک را خلیفه میکنی؟! ما را خیلفه قرار بده که فاقد نیازهای مادی و تبعات آن هستیم و تو را تسبیح میکنیم:
«وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قالَ إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ» (البقره، 30)
ترجمه: و چون پروردگارت بفرشتگان گفت: من ميخواهم در زمين جانشينى بيافرينم گفتند: در آنجا مخلوقى پديد مىآورى كه تباهى كنند و خونها بريزند؟ با اينكه ما تو را به پاكى مىستائيم و تقديس مىگوييم؟ گفت من چيزها ميدانم كه شما نميدانيد.
ج – آن بهشتی که حضرت آدم (ع) با همسرش حوا (ع) در آن زندگی میکردند، آن بهشت اخروی نبوده است. چرا که نه به آن شیطان راه دارد و نه از آن کسی اخراج میگردد. مضاف بر این که آن بهشت در قیامت برپا میشود. بلکه آنها در «جنت» زندگی میکردند که ممکن است در همین زمین بوده باشد و یا در نهایت جنت برزخی. جنت یعنی جای سر سبز و خوش.
د – مسلماً خداوند علیم و حکیم و رئوف و رحیم، کسی را به خاطر خوردن گندم یا سیب یا هر چیز دیگری از بهشت بیرون نمیکند. بلکه آن چه از آن منع شدند، توجه به نفس بوده که موجب بیرون ریختن طمع، آز، حرص و بالتبع اختلاف، نزاع، چشم و هم چشمی، حسادت، بخل و ... میگردد. لذا میفرماید چون از آن خوردند، عورتشان (یعنی عیبهایشان) به آنها نمودار شد (فعال شد):
«فَأَكَلا مِنْها فَبَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا يَخْصِفانِ عَلَيْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى» (طه، 121)
ترجمه: سر انجام هر دو از آن درخت خوردند و عورتهايشان به ايشان نمودار شد و بنا كردند از برگهاى بهشت به خودشان بچسبانند، آدم نافرمانى پروردگار خويش كرد و از راه برفت.
ھ – در عین حال هیچ یک از ما [فرزندان آدم و حوا –ع] تقاص گناه آنان را نمیدهیم. هر انسانی به صورت مستقل برای «خلیفةاللهی» آفریده شده است. چنان چه فرمود:
«أَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَليلاً ما تَذَكَّرُونَ» (النمل، 62)
ترجمه: يا (کیست) آن كه درمانده، وقتى كه او را بخواند اجابتش كند و محنت از او بر دارد و شما را جانشينان اين سر زمين كند، چگونه با اين خدا خدايى هست؟ چه كم است اندرز گيرى شما.