#فمینیسم #نقد_فمینیسم 1️⃣ نقد مبانی فمینیسم0️⃣2️⃣ 🔰 عقل‌گرایی1️⃣ یکی از مبانی نظری غرب جدید #عقل‌گرایی است. اصطلاح عقل‌گرایی که عمدتاً از قرن هفدهم میلادی به بعد در غرب رواج پیدا کرد، از مفاهیم پیچیده و چند‌پهلو است. بخش‌ مهمی از پیچیدگی به تنوع معانی ارائه شده از این لفظ برمی‌گردد؛ در واقع عقل‌گرایی مشترک لفظی است. آ‌نچه در مبانی نظری فمینیسم مد‌نظر است، عقل‌گرایی فلسفی و یا عقل‌گرایی کلامی نیست. مراد از عقل‌گرایی به‌عنوان مبنای نظری فمینیسم، عقل‌گرایی ویژة دوران روشنگری است که اغلب از آن با عناوینی چون #عقل_ابزاری، #عقل_جزئی و #عقل_مدرن یاد می‌شود. ویژگی عقل‌گرایی این دوران، تأکید بر #محدودیت‌های عقل در گام اول است؛ به تعبیر لاک که یکی از بنیان‌گذاران اندیشة عقل‌گرایی مدرن است، اذهان ما به بزرگی و وسعت حقیقت ساخته نشده‌اند و برای دریافت کلِ گستر‌ة اشیا و امور مناسب نیستند. نتیجة چنین تواضعی در حدود عقل بشری، آن است که: آنچه در محدودة تجربة ما نیست، در محدودة عقل ما هم نیست و معرفت عقلی ما نمی‌تواند از حدود عالم تجربی فراتر رود. در گام دوم عقل‌گرایی این دوره، به توسعة حیطة فعالیت‌های عقل می‌پردازد. پیش‌از‌این، عقل‌گرایی عمدتاً به حوزة مباحث #فلسفی و شناخت حقایق اشیا اختصاص داشت. با گسترش علم جدید و شناخت انسان‌ها از قوانین حاکم بر طبیعت، این انگیزه در دانشمندان غربی در قرن هفدهم به وجود آمد که اگر می‌توان قوانین حاکم بر طبیعت را کشف کرد، پس می‌توان قوانین حاکم بر سرشت بشری را نیز کشف کرد و چنین توانایی‌ای برای فاهمة بشری وجود دارد و چیزی جز عقل بشری نیز نباید در کار فهم و کشف سرشت و طبیعت بشر مداخله کند. عقل‌گرایی به این معنا، بنیان‌گذار علوم انسانی در غرب محسوب می‌شود. بر‌اساس آنچه گفته شد، عقل‌گرایی مبتنی‌بر #تجربه، به نظریه‌پردازی دربارة سعادت، اخلاق و روان‌ بشر پرداخت و علوم انسانی جدید را بر پایة روش تجربی بنیان ‌گذاشت. از‌آنجا‌که ویژگی این عقل‌گرایی، #انتقادی بودن یا به تعبیری ویران‌کنندگی است، در ارائة چارچوب‌های ایجابی و مثبت دربارة سرشت و طبیعت انسان ناتوان است. افکار ناقص و بلکه نادرست، می‌توانند چیزی را که آشکارا بی‌فایده به نظر می‌رسد، در هم بشکنند، ولی نمی‌توانند چیزی به جای آن بسازند. یک قرن تمام گذشت تا مردم این حقیقت را درک کردند. 📚 فرانکلین لوفان بومر؛ جریان‌های بزرگ در تاریخ اندیشه غرب: گزیده آثار بزرگ در تاریخ اندیشه اروپای غربی از سده‌های میانه‌ تا امروز؛ ترجمة حسین بشیریه؛ ص 465. #موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 👩‍🎤 🍂👩‍🎤🥀 @woman_family 🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤 ✨🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤🥀

#فمینیسم #نقد_فمینیسم 3️⃣ نقد پیامد‌هاي فمينيسم2️⃣ 🔰 نگرش‌هاي مختلف به پیامد‌هاي فمينيسم1️⃣ پیامد‌هاي فمينيسم، انعکاس‌هاي متفاوتي در نقطه‌نظرها و تحليل‌هاي صاحب‌نظران داشته است که اين امر، مستقيماً به نگرش‌هاي متفاوت تحليلگران در مورد #ماهيت_فمينيسم و جايگاه آن در غرب باز‌‌مي‌گردد. 👈 در يک نگرش، فمينيسم يکي از #جنجال‌برانگيز‌ترين جنبش‌هاي اجتماعي و فکري جهان در قرن بيستم تلقي مي‌شود؛ به‌گونه‌اي که بسياري از دگرگوني‌هاي اجتماعي، سياسي و حقوقي در #وضعيت_زنان در جوامع مختلف را مي‌توان در وهلة نخست ناشي از اين #جنبش دانست. حضور زنان در عرصة عمومي به صور مختلف، از جمله #اشتغال در حوزة اقتصادي و رده‌هاي مختلف #مناصب_دولتي، #حق_رأي، عضويت در #پارلمان و #قوه_قضائيه، بهره‌مند شدن از #حقوق_مدني و مانند آن، از جملة اين تغييرات دانسته مي‌شود. 👈 در کنار نظرات مذکور که با رويکردي #مثبت به تغييرات زندگي زنان در دهه‌های اخير مي‌نگرد، رويکردهاي ديگري وجود دارد که با رويکردي #انتقادی، تأثيرات فمينيسم را تحليل مي‌کند. پروفسور بورک #فمينيسم_افراطي را مخرب‌ترين و عقب‌افتاده‌ترين جنبش مي‌داند که با روحي مستبدانه عميقاً مخالف کلية ارزش‌ها و سنت‌ها و خواستار بازسازي کلية ارزش‌هاي اخلاقي و اجتماعي و حتي طبيعت انساني است. از نظر بورک، فمينيسم بدون آنکه چيز زيادي به زنان بدهد، مشکلات جديدي بر زنان تحميل کرده و باعث سردرگمي و ايجاد نارضايتي‌هاي کاذب در زنان امروزي شده است. 📚 براي توضيح بيشتر ر. ک به: رابرت اچ بورک؛ در سراشیبی به سوی گومورا: ليبراليسم مدرن و افول امريکا؛ ترجمة الهه هاشمی حائری؛ ص 441. ادامه دارد👇👇👇 #موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 👩‍🎤 🍂👩‍🎤🥀 @woman_family 🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤 ✨🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤🥀