eitaa logo
تو فقط لیلی باش... 💚
1.7هزار دنبال‌کننده
215 عکس
86 ویدیو
2 فایل
ـ✨﷽✨ـ 📗داستان واقعی و جذاب زندگی رضوان بانو💜 🌺جهاد زیبای من در خاکریزی به نام خانه، برای فتح الفتوحی به عظمت "لتسکنوا الیها"🌺 📈 ادمین تبلیغات 🏡کانال های دیگر ما @Zendegi_Bakhsh @RezgheSoty پیام ناشناس به ما: https://gkite.ir/es/9700924
مشاهده در ایتا
دانلود
💚👇 (انتشار = باقیات الصالحات + ساختن نسلی سالم و‌صالح و‌زمینه ساز ظهور ان‌شاءالله)
🎊 برای بار در پیامرسان ایتا🇮🇷 📢 انتشار فایل های کتاب ناب تربیت کودک 🌸" منِ دیگرِ ما " 🌸 نوشته: ✨ فوق العاده کاربردی 💎 ویژه عزیز و و و محترم ✳️ حتی اگر کتاب را خوانده اید، شنیدن فایل های صوتی کتاب اثر بخشی آن را چندین برابر می کند، شک نکنید! 🖌هزاران و و این فایلهای صوتی را در تله‌گرام شنیده‌اند شما هم به ما بپیوندید👇 💌 http://eitaa.com/joinchat/3645833232C98f7c3dfe4 ‌ 🌸آغاز ارسال فایل های جلد ششم با موضوع مهم 📲 از چهار‌شنبه ۱۵بهمن ۹۹⭐️ 😍
👆✳️ فقططط با حدود 🔟 دقیقه وقت گذاشتن در هر شب ، مهارت تربیت کودکی سالم و صالح و تاثیر گذار بر جامعه و ان‌شاءالله زمینه ساز ظهور را بیاموزید(وبیش از ۱۷۰هزارتومان در هزینه‌های خود صرفه‌جویی کنید) 😊 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3645833232C98f7c3dfe4
بسم الله الرحمن الرحیم 🇮🇷 امام خامنه‌ای : بیست و دوم بهمن، در حکم عید است... 🇮🇷 ✌️زنده و پاینده و جاوید باد✌️ 🇮🇷نظام مقدس جمهوری اسلامی🇮🇷 " وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ " 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚 ✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿ 💞انی سلم لمن سالمکم و محب لمن احببکم... سلام، حضرت مادر (سلام الله علیها) : شما موفق شدید ... شما طلسم قلب مرا شکستید ... دیشب در مجلس عزایتان بار سنگین اندوهی که طی ۱۴ سال، ذره ذره در قلبم روی هم انباشته شده بود را به یکباره نابود کردید. و من را آنقدر سبکبار بیرون فرستادید که فکر میکردم اگر رهایم کنند تا خود آسمان بالا میروم  ... فکر کنم عزای شما خاندان، تنها مجلس عزایی در دنیاست که یک درش به شادمانی باز میشود. اصلاً اندوه شما یک جورهایی آمیخته با شادی است. اما کلمه شادی از پس وصف این حس گرانبها بر نمی­آید. بهتر است بگویم بَهجت! ... یادتان هست؟ همان وقت که سخنران داشت میگفت: از جمله نام هاى حضرت فاطمه «حانيه» به معنى دلسوز بود ... چون او در اوج دلسوزى و عطوفت نسبت به فرزندانش قرار داشت . یک محبت بی اندازه، در حد عشق ... و در آن روزگار برای همه عجیب و باورنکردنی بود که مادری تا این حد به فرزندانش عشق و علاقه داشته باشد ... " و اینطور شد که من ناگهان به فکر فرو رفتم. اول از این که من هم فرزندتان هستم و مشمول این صفت "حانیه " میشوم به خودم بالیدم. اما زیاد طول نکشید. مغزم به تکاپو افتاد تا جوانب مختلف فرزند یک مادر، با صفت حانیه بودن را بررسی کند و بعد ... یک مرتبه انگار چیزی در ذهنم جرقه زد و درست در همان وقت بود که حالیم کردید که به عنوان یک مادر با صفت والای حانیه، دوست ندارید دوتا از بچه هایتان از هم دلگیر باشند ... و همسرخان هرچه که بود، پسر شما بود، درست مثل من که خودم را دختر شما میدانم ... از بین این بیش از ۷۰ میلیارد آدم روی کره زمین، فقط ۱ میلیارد و اندی مسلمان هستند و از میان این ۱ میلیارد، اگر خیلی خوشبینانه نگاه کنیم، فقط بیش از ۱۰۰ میلیون نفر شیعه اثنی عشری هستند. و دردناکتر از همه اینکه از میان این ۱۰۰ میلیون ، فقط عده ی معدودی هستند که حقیقتاً از شادی شما شاد و از اندوهتان اندوهگین میشوند و همسرخان یکی از آنهاست ... حقیقت آن است که ما هر دو از یک سرشتیم. خدا هر دو ما را - مثل بقیه شیعیان - از بقیه طینت شما خاندان گرانقدر خلق کرده است ... و ما پیش از آنکه در این دنیا به یکدیگر بله بگوییم، در عالم ذر به ولایت مولایمان امیرالمونین علیه السلام بلی گفته ایم ... پس چه بخواهیم و چه نخواهیم در یک جا با هم تلاقی دارند: محبت شما ... مگر نه این که فرزند غریبتان امام رئوف علیه السلام فرموده اند: شيعيان ما از ما هستند و از سرشت ما خلق شده‏‌اند. از شادی ما شادمان میشوند و از اندوه ما اندوهگین ... یادم افتاد که در تمام این سالها همیشه عشقی که نسبت به شما در قلبش بوده را احساس کرده ام. آخرین بارش همین شنبه صبح بود که بدون اینکه بتواند جلوی خودش را بگیرد، اندوه عزای شما چشمهایش را کدر کرده بود و دیگر خنده هایش از ته دل نبود ... یادم آمد که امسال حتی یک روز جلوتر به پیشواز عزای شما رفت و از شنبه صبح از من پیراهن مشکیش را خواست ... یادم آمد که چون تازه به این محل آمده ایم و هیئتهایش را نمی شناسیم، با اینهمه مشغله ای که دارد، خودش گشت و یک هیئت خوب پیدا کرد و دیشب با آنهمه سختی، خودش را زودتر از همیشه به خانه رساند تا همگی با هم به مجلس عزای شما برویم ... یادم آمد که با آنکه آنهمه تخمه خوردن سر فیلم را دوست دارد، یک ماه است که به احترام فاطمیه شما، سر فیلمها فقط چای و میوه میخوریم و ... دیدم نمیتوانم ... نه! نمیتوانم از قلبی که اینقدر عاشق شماست، دلگیر باشم. نمیتوانم پسرتان را دوست نداشته باشم. نمیتوانم ... حتی اگر آستانه تحملش پایین باشد ... مگر خود من در این ۱۴ سال، کامل و بی نقص بوده ام؟ شما که بهتر از خودم به تمام بدیهایم آگاهید ... این به آن در! در این مدت که اینجا مینویسم، خیلیها به من گفتند همسرخان را ببخشم و او را دیگر اینطور صدا نزنم. اما من با خودم عهد کرده بودم که تا وقتی از ته دل حسابهای ۱۴ ساله ام با او صاف نشود، برایم همان همسرخان باشد و بس! اما دیشب به احترام عزای شما ، و به حرمت آن پیراهن مشکی و آن چشمان خیس از اشک او که میدانستم چه حالی دارد، تمام دلگیریهایم از او را بخشیدم و دریچه ی قلبم را به رویش باز کردم ... و از خودتان خواستم به هر دو ما فرزندانتان کمک کنید که دیگر طوری زندگی کنیم که هر بار نگاهتان به ما می افتد، نفسی به راحتی بکشید ... خیالتان راحت، مادر جان! ... پسرتان از این به بعد برای من  خواهد بود ... * این هم شعر ناقابلی تقدیم به شما ... هیزم کنار مدخل فردوس جمع شد... (بخش_اول) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰 (بخش دوم) و اما این شعر ... من شاعر نیستم. خودم هم نفهمیدم  پارسال در بحبوحه عزاداری شما، این کلمات از کجا به ذهنم سرازیر شد. فقط در تاریکی و با نور موبایل آنها را نوشتم و بعد در خانه دستی به سر و گوششان کشیدم و چیزهایی را اضافه و کم کردم ... و ماحصل برگ سبزی شد تحفه به آستان یاسمن بوی شما ... یا ایها العزیز! مسنا و اهلنا الضر. و جئنا ببضاعه مُزجاه . و اوف لنا الکیل . و تصدق علینا . ان الله یجزی المتصدقین ...   هیزم کنار مدخل فردوس جمع شد آنجا که جای پای نبی نقش بسته بود آنجا که بود بوسه­ گه  اهل آسمان کهف الورای خلق و غریبان خسته بود   هیزم کنار آن دری انباشت،کآفتاب اذن طلوع خویش از آن درب می­گرفت نبض حیات هفت زمین، هفت آسمان از باز و بسته گشتن آن ضرب می­گرفت   هیزم! مسوز جای پر جبرئیل را دستی که خورده بر در اینجا، ید نبی­ ست "برد و سلام" شو! ادبت کو؟ مگر نه این درب سرای پادشه انس و جن، علی­ست   اینجا که مرد غیر علی نیست، لیکن او   حالا که دست بسته، تو جایش غیور باش برخیز و سر منه تو به تقدیر شوم خویش از نار بگذر و طرف اهل نور باش   بهر لگد سپر شو و نگذار بشکند بانوی آب و آینه از ضرب ناکسان از هیزمی به در شو و گل را به بر بگیر مگذار غنچه ­اش شود آماج این خسان . . . ببریده باد بیخ درختی که شاخه ­اش بر درب نور بود، ولی یار نار شد. دون مایگی نگر، که در آن آستان باغ گل را بدید و باز طرفدار خار شد!   یک چوب پاک، اُستن حنانه می­شود یک چوب هیزمی چو تو بر درب آفتاب یک مشت خاک انس شده، آه می­شود گاهی چو آن بهائم، و گه شاه بوتراب (بخش_دوم) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt
تو فقط لیلی باش... 💚
🎊 برای #اولین بار در پیامرسان ایتا🇮🇷 📢 انتشار فایل های #صوتی کتاب ناب تربیت کودک 🌸" منِ
📣😊 تو این کانال عاااالی عضو شدید؟ 👌اگر ‌نشدید همین الان بشید... 📀این صوتها عالی رو بشنوید و آروم آروم برای بچه‌ها‌ پیاده‌ کنید، مطمئنم ان‌شاءالله طعم خوشبختی رو بیشتر می‌چشید...
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚 ✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿ 👑 توصیه های مهتابی (۲) وقتی یکی از روهای عید، زن عمو مهتاب زنگ زد و برای عید دیدنی دسته جمعی فامیل دعوتمون کرد خونه شون، انگار دنیا رو بهم دادن. یعنی من سابقه نداشته که برای رفتن خونه کسی اینقدر خوشحال بشم. راستش یه جورایی حس میکردم که نه فقط من، که همه بچه های اینجا همگی با هم خونه شون دعوتیم! ... با شادمانی تمام و از خدا خواسته، شال و کلاه کردیم و بدو بدو رفتیم به دید زدن خونه و زندگیشون و  خلاصه حالی به حولی! به جان خودم من آدم فضولی نیستم. اصلاً فضول بودن و توی خونه و زندگی مردم سرک کشیدن، یه حال و انگیزه ی خاصی میخواد، که من - که تا همین اواخر حوصله خودم رو هم نداشتم-  ازش به کل بی بهره ام  ... اما چه کنم که آدم به خاطر هدفش به چه کارهایی که تن نمیده ... اون شب حسم یه جورایی مثل بچه های اطلاعات و عملیات بود، وقتی برای بدست آوردن اطلاعات به پشت خط دشمن میرفتند! البته ناگفته نمونه که من همیشه خونه عمو پیمان رو دوست داشته ام. هم به خاطر حس قشنگ زندگی و گرمای محبتی که از همه جاش می تراوه و هم به خاطر کتابخونه بی نظیرش ... عمو پیمان چون استاد دانشگاهه، و مجبوره بیشتر وقتش رو به مطالعه و تحقیق بگذرونه، یه اتاق مطالعه داره که دو ضلعش پوشیده از قفسه های پر از کتابه. و برای آدم کرم کتابی مثل من، حکم بهشتی رو داره که آدم وقتی میره توش، دیگه دلش نمیاد بیرون بیاد. اون موقع حواسم نبود که توی اون خونه زنی هست که مثل یک گنج ارزشمنده و به اندازه صد برابر اطلاعات بیحاصل توی اون کتابها، میشه ازش زندگی کردن رو یاد گرفت ... قبلاًها که میرفتیم خونه شون، همیشه جام توی اون اتاق کتابخونه بود، اما این دفعه حتی یک بار هم پام رو اونجا نذاشتم. تازه داشتم جاهای دیگه خونه رو میدیدم، که واقعاً از سلیقه یه خانوم ایرانی حکایت داشت: صاحب   ™ توصیه های مهتابی ... خلاصه علاوه بر اینکه حساااابی با خود مهتاب جان حرف زدم، به بهانه های مختلف به آشپرخانه و تک تک اتاقها هم سر کشیدم و چیز یاد گرفتم. از همه مهمتر اینکه کلی حرف از زیر زبون دخترعموی نازنینم پانیذ بیرون کشیدم (در این قسمت خانوم خانوما به شدت کمکم کرد. طوری که تصمیم گرفتم اگه یه روزی کارآگاه خصوصی شدم، حتماً اون رو به عنوان دستیارم انتخاب کنم!) ... و بالاخره شب با کوله باری از اطلاعات عملی به خونه برگشتیم! حالا به این بهانه میریم سر پارت II توصیه های مهتابی. اما دلم نمیاد این نکته رو ناگفته بدارم که مطابق بررسیهای موشکافانه بنده، خود مهتاب اولین و بهترین عامل به توصیه هاش هست، و اینکه خونه و زندگیش، یه پا کلاس خانه داری مجسم بود.   *** به رسمیت شناختن مردانگی همسر (قابل توجه خانمهایی مثل من که برای خودشون یه پا مهندسن از پس همه کار برمیان!) دیدین بعضی از حیوانات مثل گوزن رو که اموراتشون با شاخ تیزشون میگذره؟ برای همین باید همیشه اون شاخ رو تیز نگه دارن، و مدام اونها رو به درخت و سنگ و ... میسابن تا کند نشه ... مردها هم اموراتشون با مهارتهای مردانه شون میگذره. و اگه مردی اون مهارتهای مرد بودنش رو از دست بده، مثل گربه ای که سبیلش رو کنده باشن، کلاً گیج میزنه و دیگه توی ساده ترین چیزها هم اعتماد به نفس نداره. مردها نیاز دارن مدام از قدرتشون و مهارتهای مردانه شون استفاده کنن تا احساس خوبی در زندگی داشته باشن ... و اگه این وسط یکی اون مهارتها رو ببینه و بابتش تحسینشون کنه که دیگه نورٌ علی نور! ... مهمه که یه زن این مهارتها رو بشناسه و در اون مواقع پا توی کفش همسرش نکنه: 1. رسیدگی به امور فنی خانه :  مردها خونه ای رو دوست دارند که کارهای فنی ش به عهده خودشون باشه. یه جورایی بهش احساس تعلق میکنن، چون بابت ایجاد رفاه در اون زحمت کشیده اند. برای همین هی کیف میکنن و هی دوست دارن به هر صورت که شده زندگی در اون خونه رو لذتبخش تر کنن. حالا این وسط بیشتر از همه به نفع کیه؟ معلومه دیگه: خانوم خونه. 2. بهش فرصت بدید از قدرت بدنیش برای رفاه خانواده ش استفاده کنه. این لذت رو ازش دریغ نکنید . مثلاً موقع خرید، بیشترکیسه ها باید دست همسر باشه، یا یک وقتها در شیشه آبلیمو یا خیارشور رو بدید اون باز کنه، یا مثلاً موقع خونه تکونی کارهای سخت رو از اون بخواید و حتماً حتماً بعد از انجام اون کارها ازش به قدر کافی و وافی تشکر کنید. و بگید که اگه کسی به اون قدرتمندی کنارتون نبود، معلوم نبود چی به سرتون میومد! (بخش_اول) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰 (بخش دوم) 3. وقتی با هم بیرون هستید بذارید اون راهنمای مسیر باشه و مرتب بهش نگید از اینور برو یا از اونور نرو ... این راه نزدیکتره و اون راه ترافیکش سنگینه و از این حرفها! ...] حالا من که رضوان باشم، چون توی دوران دانشجوییم توی هر سوراخی که بگین سر کشیده ام، تمام تهران رو مثل کف دستم میشناسم و حتی راههای میانبر رو بهتر از راننده های آژانس بلدم! یه روزگاری این مایه مباهات من بود و خداییش یه وقتها همسرجان از میانبرهایی که بهش نشون میدادم، به م عنای کلمه کف میکرد! ... اما الان میفهمم کف کردن همانا و دیگه به من حس زنانه نداشتن همان! [ 4. یه جاهایی که بحث مردونه هست، حتی اگه اطلاعات زیادی دارین، خودتون رو قاطی نکنین و به روی خودتون نیارین. دقت کیند که این فرق داره با اینکه توی ذوقش بزنین! ... اگه همسرتون به اون موضوع خیلی علاقه داره، با دقت به حرفهاش گوش بدین و با هیجاناتش همراهی کنید، ولی هی اظهار فضل نکنید ...  چه عیبی داره؟ بذارین احساس دانا بودن بکنه، چون نتیجه این حس دانایی در دراز مدت به نفع زندگی خودتونه. 5.  اصطلاحات کوچه بازاری و پسرونه جزو مسائل مردونه هستن و مخصوص خود مردها! پس اونها رو به هیچ عنوان توی حرفاتون به کار نبرید ... چون به شدت جذابیت زنونه تون رو پیش همسرتون از بین میبره. 6. تو خرید و یا کار اداری و ... اجازه بدین همسرتون جلو بره و صحبت کنه. 7. وقتی مریض میشین، تا جایی که ممکنه خودتون تنهایی دکتر نرید. بذارید همسرتون ببردتون، داروتون رو بگیره و ... بذارین از اینکه داره از عشقش مراقبت میکنه لذت ببره. درست مثل یک باغبان که از مراقبت از گلهاش لذت می بره. 8. رسیدگی به امور مالی خونه: نصف بیچارگی زنها از وقتی شروع شد که دستشون توی جیب خودشون رفت و حس کردند دیگه نیاز مالی به مردها ندارند. در صورتی که یکی از نیازهای مرد پول خرج کردن برای کسانیه که دوستشون داره. و جالب اینه که بعد، خود این پول خرج کردن باعث میشه اونها رو بیشتر دوست داشته باشه و این دور همینطور ادامه پیدا میکنه ... اگه شما بهش اجازه ندین براتون پول خرج کنه، میره کس دیگه ای رو پیدا میکنه و براش پول خرج میکنه. دیگه خود دانید!   ....   در این راستا: *تا میشه خریدهای خونه رو به عهده همسرتون بذارین و یا لااقل باهم برین خرید و حواستون باشه که به هیچ عنوان جایی که همسرتون هست، شما پول پرداخت نکنید. حتی اگه خودش قبلاً پول رو بهتون داده، یواشی بدین دستش تا خودش به فروشنده بده. فوت کوزه گری: اگه همسرتون سرش خیلی شلوغه و نمیرسه مدام بره خرید، میتونین برنامه ریزی کنید که خریدهای اصلی رو اول ماه از فروشگاههای بزرگ انجام بدین. بعد خریدهای کوچیک روزانه ( مثل لبنیات و سبزیجات و میوه و ...) رو خودتون انجام بدین  ... یا اینکه اگه به هر دلیلی اون خرید اصلی براتون مقدور نیست، لااقل چند مورد رو معلوم کنید و خرید اونها رو به عهده همسرتون بذارین تا بدونه وجودش برای خونه ضرویه. *قبضهای خونه، قسطهای بانک و ... رو بذارین خودش پرداخت کنه. الان دیگه اینقد راههای الکترونیکی و راحت برای پرداخت هست که حتی اگه خیلی سرش شلوغ باشه هم وقت برای این کار داره. بذارین لذت اینکه داره مسئولیت امور مالی خونه رو به دوش میکشه رو حسابی احساس کنه.   **** * همسرتون رو به بعضی کارها عادت بدید این خیلی مهمه که همسر شما یه سری توجهات خاص – که مخصوص خودشه – از شما دریافت کنه. یه سری توجهات اختصاصی که هیچ کس دیگه در اونها سهیم نیست. مثلا : - وقتی همسرتون صحبتی میکنه، همیشه در میان جمع شما اولین نفری باشید که با دقت و کنجکاوی حرفش رو دنبال میکنید ... حتی اگه هیچکس به حرفهاش گوش نده. - وقتی حرف میزنه مستقیم نگاهش کنید، و مرتب با سر حرفش رو تایید کنید یا جملات تاییدی بهش بگید. مثل درست میگی و ... و مهمتر از همه اینکه لبخند به لب داشته باشید. اگه نقدی هم به حرفش دارید، همون اول نزنین توی ذوقش. اول سعی کنید با چندتا نکته مثبت توی حرفهاش تاییدش کنید و بعد نظر خودتون رو با ملایمت بگین. مطمئن باشید که اینطوری اثر حرفتون خییییلی بیشتره. - وقتی فیلم میبینید سرتون رو به شونه اش تکیه بدید یا اگه امکانش نیست، دستش رو بگیرید (بالاخره یک تماسی ایجاد کنید ) ... - اگه براتون ممکنه موقع رفتن سر کار براش از پنجره دست تکون بدید ... - بعد از مهمونی ها بهش بگید که به نظرتون توی اون جمع اون از همه آقا تر بوده ... و خیلی چیزهایی که هرکس میتونه به نسبت روحیات همسرش به کار ببره. (بخش_دوم) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt
بسم الله الرحمن الرحیم ⭕️ کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین برپیکر مسلمین! 🇮🇷 @namayejavani
بسم الله الرحمن الرحیم 🔻خداوندا مرا اولاد بسیاری عطا فرما که در راه حسینت لشکری از خون من باشد 🇮🇷 لبیک یا حسین علیه السلام 🇮🇷 🇮🇷 @namayejavani