باشگاه نویسندگی.
3️⃣ از چشم برای نشان دادن خصوصیات اخلاقی شخصیت استفاده کنید. , نویسنده میتواند با استفاده از توصیف
5️⃣ از حرکت چشمها برای پیشبرد داستان استفاده کنید.
, چشم میتواند خیره شود، زل بزند، چپ چپ نگاه کند، بدرخشد، نافذ نگاه کند، بچرخد، قفل شود، تنگ شود، بسته و باز شود و تیز و بُران باشد. حرکت چشم نشان دهنده واکنش شخصیت به رویدادهاست.
6️⃣ از چشمها برای بالا بردن درگیری استفاده کنید.
, اگر قهرمان قدرتمند داستان عینک میزند، یا حتی تک چشم است، نویسنده میتواند از ضعف بینایی او به عنوان مانعی در لحظههای درگیری آنها استفاده کند. اگر کسی زیاد پلک میزند، نشان از حس ناامنی یا نگرانی او دارد.
, نویسنده میتواند برای تقویت سایر ویژگیهای شخصیت، از قدرت بینایی او کم کند.
#چطور_بنویسیم
🏠‧₊˚@WriteClub
هدایت شده از نجواۍبےنهایت☕️
نمےدونم یادتونه یا نه ولی یه زمانے بود
فضاۍ ایتا خلوت تر اما قشنگ تر بود
شایدم من حس بهترۍ داشتم نسبت بهش
اما یه جوری بود که کانالا باهم همسایه بودن
باهم دیگه حرف میزدن ، جواب پستاۍ
همدیگه رو میدادن ، یه رسم قشنگے هم
داشتیم که اگه مےرفتیم زیارت برای کانالاۍ
دیگه و اعضاشون دعا می کردیم ...
البته هنوزم کانالا قشنگن ، فقط یکم فضا
عوض شده ، خلاصه که خواستم بگم
مثل قبلنا ، چند روز پیش در حرم مطهر
حضرت معصومه سلام الله علیها
به یادتون بودیم (: ✨
[ حتی کانال هایی که حذف شدن
یا دیگه فعالیت نمی کنند ... ]◇°
WhereToRead
👏🏿درسی از احمد محمود
«"یکی از روزهای آبان شصتویک بود. ساعت دهونیم صبح." خب، از همین جملهی اول معلوم است که این یک داستان نیست. این یک گزارش است. یک گزارشِ خبری است. ژورنالیسم است. در داستان، ما اخبار را به این ترتیب به خواننده نمیرسانیم. مثلاً میتوانستی بگویی "سوار تاکسی شد و از او پرسیدم ساعت چند است؟" اطلاعات را باید شخصیتهای داستان به خواننده بدهند، نه نویسندهی داستان. خواننده حرف نویسنده را باور نمیکند. شخصیتها خودشان باید حرف بزنند.
داستان به عقیدهی من یعنی تعریفِ حرکت. یعنی رویدادها جریان پیدا میکنند و در طی جریانشان برای خواننده تعریف میشوند. ما نباید بنشینیم و یک مشت عکس را برای خواننده تعریف کنیم. ما یک حرکت را میبینیم و آن حرکت را برای خواننده تعریف میکنیم.»
#به_نویسنده
🏠‧₊˚@WriteClub
🕯تروپ (Trope) چیست؟
WhereToRead
[ این پست قراره آغازگر مجموعه پستهای زیادی باشه، از دستش ندین.]
تروپ میتونه معنیهای گوناگونی داشته باشه اما ما با کدوم کار داریم؟
تروپ یعنی الگو/ عبارت/ تیپ شخصیتی/ مضمون/ موضوع/ پیرنگ/ ایده و... که در داستانهای مختلف تکرار میشه. تقریبا توی هر داستانی تروپ هست.
تروپها خیلی زیادن؛ شاید هزاران تروپ داشته باشیم. در کانال به مرور تروپهای معروف رو معرفی میکنیم.
#تروپ
#از_چه_بنویسیم
🏠‧₊˚@WriteClub
باشگاه نویسندگی.
🕯تروپ (Trope) چیست؟ WhereToRead [ این پست قراره آغازگر مجموعه پستهای زیادی باشه، از دستش ندین.]
1️⃣ تروپ شخص برگزیده (The Chosen One)
این تروپ از معروفترینهاست. یک جور نیرو شخصیت برگزیده رو انتخاب میکنه و اون تنها کسیه که میتونه کشمکشِ داستان رو حل کنه.
🦹🏻♀️ رایجترین طرز استفاده شدن این تروپ رو توی داستانهای فانتزی میبینیم: طبق یک پیشگویی، شخص برگزیده تنها کسیه که میتونه قدرت تاریکی رو شکست بده.
[ مثالها: هری پاتر، آلیس در سرزمین عجایب، نارنیا، ماتریکس، تلماسه، علاءالدین. اتفاقا پیامبرهای الهی هم شخص برگزیدهاند!]
البته، تروپ رو میشه به روشهای مختلفی استفاده کرد. شاید شخص برای قربانی شدن انتخاب شده، نه نجات دادن دنیا!
🏌🏻چندتا از زیرشاخههای این تروپ:
• علامت سرنوشت: شخصیت با علامت خاصی (مثلا ماهگرفتگیِ افسانهای یا زخمِ خاص) متولد شده (یا به دستش آورده) که نشون میده شخص برگزیدهست. مثل اُفلیا در هزارتوی پن.
• مردم برگزیده: یک جامعه، قوم یا گروه برگزیده شدن، مثل الدیاییهای انیمه اتک آن تایتان.
• تمایل به برگزیدگی: کسی که میخواد شخص برگزیده باشه اما نیست. مثل بورومیر در ارباب حلقهها.
• صفرِ برگزیده: شخصِ برگزیدهی بیعرضهای که تواناییهاش باید کشف بشن، مثل پاندا کونگفوکار.
• فقط برگزیده میتونه x کنه: فقط شخص برگزیده میتونه فلان کار رو بکنه، مثلا رام کردن حیوان یا روندن وسیلهای خاص. در فیلمهای ابرقهرمانی زیاد میبینیم.
• گند بزنن برگزیدگی رو: شخص برگزیده به برگزیده بودنش حس خوبی نداره، مثل آواتار.
• انتخابگرِ برگزیدگان: کس/کسانی که انتخاب میکنن برگزیده کی باشه. مثل ملیساندر در نغمهای از یخ و آتش.
• میراث برگزیده: قبلا برگزیدههای زیادی وجود داشتند، شخصیت اصلی داستان آخریشه.
• برگزیدگان متعدد: بیش از یک نفر هستن که میتونن شخص برگزیده باشن.
#تروپ
#از_چه_بنویسیم
🏠‧₊˚@WriteClub