✅✅جواب کامل شبهه👌👌👇👇
👈👈شواهد تاريخي نشان مي دهد كه پس از شهادت پيامبر (صلي الله عليه و آله) و توطئه ي منافقان در سقيفه بني ساعده براي غصب مقام خلافت جامعه به سويي سوق داده شده بود كه باوجود نصوص بي شمار پيرامون خلافت و جانشيني اميرالمؤمنين (عليه السلام)، مردم به بيعت با خليفهي اول تن دادند و پيمان و بيعت با علي بن ابيطالب (عليه السلام) در روز غدير را به فراموشي سپردند⤵️⤵️⤵️⤵️⤵️
تا جايي كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) در وضعيتي به اميرالمؤمنين (عليه السلام) پيش از رحلتشان فرمودند:
يا علي اگر ياراني يافتي كه با دشمنانت بجنگي حق خود را طلب كن وگرنه خانه نشيني اختيار كن، چراكه من در روز غدير خم از مردم عهد و پيمان گرفتهام كه تو وصي و خليفهي من و صاحب اختيار آنان بعد از من هستي. مَثل تو مثل بيت الله الحرام است كه مردم بايد سراغ تو بيايند و تو نبايد سراغ مردم بروي.
و چنان گذشت اوضاع و احوال جامعه كه شرایط اقدام نظامي محقق نشد چنانچه در بيان خود اميرالمؤمنين (عليه السلام) آمده است كه اگر چهل نفر يار با معرفت مييافتم هرگز دست از مبارزه بر نميداشتم. اما دريغ و درد كه بي وفايان آن روزگار حتي پيكر پيامبر خويش را بي غسل و كفن رها كرده و به بيعت با باطل دست دادند. و ماجراي سقيفه سر آغاز تمامي تيره روزيها و كژرويهايي شد كه پس از پيامبر در امت اسلام پديدار گشت
از امام صادق (عليه السلام) سوال شد كه چه چيزي اميرالمؤمنين (عليه السلام) را بازداشت از اينكه مردم را به سوي خويش بخواند و براي رو ررويي با دشمنان، شمشير از نيام بر كشد؟ امام (عليه السلام) فرمودند: از آن ترسيد كه مبادا مردم مرتد شوند و ديگر شهادت ندهند كه محمد (صلي الله عليه و آله) رسول خداست
همچنين امام باقر (عليه السلام) در بيان اقدام اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمودند: اگر علي (عليه السلام) عموم مردم را به پيروي از خود فراميخواند آنان وظيفه داشتند دعوت او را اجابت كنند، بر اثر سر پيچي از امامي كه اطاعتش واجب است، كافر ميشدند؛ اما آن جناب بهتر آن ديد كه مردم آن گمراهي عدم شناخت و فرمانبري او باقي بمانند تا آنكه از اسلام برگردند و بلكي بي دين شوند.
اما با اين وصف كه امام علي (عليه السلام) ياراني را نيافتند تا ايشان را ياري كنند، خود با بيعت با جور تن ندادند و سكوت اختيار نكردند.
همواره در طول تاريخ مغرضان و معاندان اهلبيت (عليه السلام) سعي داشته اند كه 25 سال خانه نشيني اميرالمؤمنين (عليه السلام) را در قالب سكوت ايشان و رضايت و مشاركت ايشان در امور خلفاء جلوه دهند تا به اين وسيله به باطل رنگ و لعاب حق بزنند.
اميرالمؤمنين عليه السلام در مقابل اين تجاوز غاصبانه مسئوليت خويش را چنين ايفا كردند: پس از فراقت از مراسم تدفين پيامبر گرامي اسلام كه تنها يار دلنشين ايشان بود بنا به سفارش خود پيامبر صلي الله عليه و آله به جمع آوري قرآن پرداختند
در مدت سه روز اين مهم انجام گرفت و بديسان آيات شريفه و گرانقدر قرآن كه اينجا و آنجا پراكنده بود در يك مجلد و يكجا به دست مبارك ايشان نوشته شد. اميرالمؤمنين عليه السلام مي دانستند كه اگر در چنين شرايطي دست به شمشير برند نهال نو پاي اسلام كه ثمره ي 23 سال تلاش پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله بوده است از جا كنده مي شود.
از جمله در همان ايام نخست پس از رحلت رسول خدا صلي الله عليه و آله شبانه با اهل كساء (حضرت زهرا و امام حسن و امام حسين) به درب خانه مهاجرين و انصار مي رفتند و بر آنان اتمام مي نمودند از جمله از زبان ايشان مي شنويم كه مي فرمودند: «فاطمه را با خود بردم.دست حسن و حسين را گرفتم آنان را نسبت به حقانيت خويش سوگند دادم و ايشان نيز به آن اعتراف كردند . ايشان را به يا ري طلبيدم اما جز چهار نفر دعوت مرا اجابت نكرد آن چهار نفر عبارت ب.دند از سلمان ابوذر مقداد و زبير.»
در بررسي هاي به عمل آمده در كتب معتبر و منابع شيعه و حتي اهل سنت از اقدامات حضرت علي عليه السلام در مقابل غاصبين خلافت زياد نقل شده است چنانچه حتي خود مفسرين اهل تسنن از جمله ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغه ي خود خطبه هايي از حضرت را نقل مي كند كه بيانگر اين حقيقت است كه ايشان در مقابل خلفاي سكوت نكردند و با ايشان بيعت ننمودند. از جمله در خطبه ي شقشقيه كه مورد اتفاق همه ي مسلمانان مي باشد كه حضرت چگونه به احقاق حق خويش و افشاگري اصحاب سقيفه پرداخته اند.
منبع:
اقتباس و تلخيص از الغدير، ج 1، ص 163 تا 166؛ فرائد السمطين، باب 78، سمط اوّل.
📎 #دانشجوی_انقلابی
📎 #پاسخ_به_شبهات
📎 #سکوت_پذیرش_بیعت
✅کپی با ذکر منبع بلامانع است👇👇👇
@x_shobhe313