🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دهم
#اشاره
۳۷ - ابن بابويه رحمه الله در كتاب «امالى» از امام صادق عليه السلام، از پدرانش عليهم السلام نقل مى كند كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
الإسلام عريان، فلباسه الحياء، وزينته الوقار، ومروّته العمل
الصالح، وعماده الورع، ولكلّ شي ء أساس وأساس الإسلام حبّنا أهل البيت. [۱]
اسلام در مثَل مانند پيكرى برهنه است، حيا لباس آن، وقار و متانت زيور آن، عمل صالح جوانمردى آن، و ورع - يعنى انجام واجبات و ترك محرّمات - پايه و ستون آن است.
و هر چيزى داراى اساس و زيربنائى است، و اساس اسلام محبّت و دوستى ما اهل بيت است.
۳۸ - شيخ مفيد قدس سره در كتاب «اختصاص» از اصبغ بن نباته نقل مى كند كه ازابن عبّاس شنيدم و او از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم شنيده بود كه فرمود:
ذكر اللَّه عزّوجلّ عبادة، وذكري عبادة، وذكر عليّ عبادة وذكر الأئمّة من ولده عبادة.
ياد خدا عبادت است، و ياد من عبادت است، و ياد على عليه السلام و فرزندانش يعنى ائمّه طاهرين: عبادت است.
به حقّ كسى كه مرا به رسالت برانگيخت و بهترين خلق خود قرار داد، وصىّ و جانشين من برترين اوصياء است، و او حجّت خدا بر بندگان و جانشين او در ميان مخلوقات است، و از فرزندان او پيشوايان هدايت كننده هستند، به واسطه ايشان از اهل زمين عذاب را منع مى كند، و به سبب آنها آسمان را از فرو افتادن بر زمين حفظ مى كند مگربه اذن او، و بخاطر ايشان كوهها را از متلاشى شدن حفظ مى كند، و بندگان را از باران رحمت خود سيراب مى كند، وبه بركت ايشان گياهان را از زمين مى روياند و خارج مى كند.
اُولئك أولياء اللَّه حقّاً وخلفاؤه صدقاً، عدّتهم عدّة الشهور وهي إثنا عشر شهراً، وعدّتهم عدّة نقباء موسى بن عمران.
آنها به حقيقت اولياى خدا هستند و به راستى جانشينان من هستند، عدد آنها به تعداد ماهها يعنى دوازده تا است و به عدد نقباء يعنى بزرگان قوم
موسى بن عمران است.
سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «وَالسماء ذاتُ البُرُوج» [۱] يعنى قسم به آسمان كه داراى برجها است، بعد فرمود:
اى ابن عبّاس ؛ آيا مى پندارى كه به آسمان و برج هاى آن قسم ياد كرده و اين آسمان و برج هاى آن را اراده كرده است؟ گفتم: اى رسول خدا، پس مقصود از آنها چيست؟ فرمود:
أمّا السماء فأنا، وأمّا البروج فالأئمّة بعدي، أولّهم علي عليه السلام، وآخرهم المهديّ صلوات اللَّه عليهم اجمعين.
مقصود از آسمان من هستم، و برجها ائمّه و پيشوايان بعد از من مى باشند كه اوّل آنها على و آخر آنها مهدى است كه درود خداوند بر همه آنها باد. [۲]
۳۹ - شيخ صدوق رحمه الله از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه آن حضرت فرمود:
ابليس - لعنت خدا بر او باد - آسمانهاى هفتگانه را طى مى كرد و به آنها بالا مى رفت، هنگامى كه حضرت عيسى عليه السلام متولّد شد از بالا رفتن سه آسمان ممنوع گرديد و تا چهار آسمان بالا مى رفت، و وقتى حضرت محمّد صلى الله عليه وآله وسلم تولّد يافت او را از همه آسمانها منع كردند و شياطين را به سبب ستارگان از ورود در آسمانها راندند.
قريش گفتند: اينها علامت قيامت است كه از اهل كتاب آن را شنيده بوديم، عمرو بن اميّه كه در كهانت و پيشگوئى حوادث در عهد جاهليّت قوى تر از همه بود گفت: به ستارگان نگاه كنيد اگر آنهائى كه مردم در راه يابى وتشخيص زمستان و تابستان از آنها كمك مى گيرند رها مى شوند علامت هلاكت و نابودى خلق است، ولى اگر آنها در جاى خود هستند و غير آنها پرتاب مى شوند علامت اين است كه واقعه مهمّى رخ داده است.
صبح ولادت پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم همه بتها در هر كجا كه بودند به رو بر
زمين افتادند، در آن شب ايوان كسرى به لرزه درآمد و ۱۴ كنگره آن درهم ريخت، درياچه ساوه خشكيد، و در وادى سماوه آب جارى گرديد، آتشكده فارس كه هزار سال خاموش نشده بود خاموش گشت، و دانشمند مجوس در عالم خواب ديد كه شتر سركشى چند اسب اصيل را مى كشاند و از دجله عبور كردند و وارد شهرهاى ايشان شدند.
طاق كسرى از ميان شكسته شد، و دجله بى آب شكافته گشت و آب در قصر او جارى گرديد، نورى از طرف حجاز پخش شد و همه مشرق را فرا گرفت.
هر پادشاهى تخت او سرنگون شد و خودش در آن روز لال گرد....... #ادامه_دارد
📚منابع:
[۱]: امالى صدوق: ۱۶۱، المحاسن: ۲۸۶، الكافى: ۴۶/۲، بحار الأنوار: ۳۴۳/۶۸ ح ۱۵، امالى طوسى: ۸۴ ح ۳۵ مجلس ۳ (با كمى اختلاف)، بحار الأنوار: ۳۷۹/۶۸ ح ۲۷، بشارة المصطفى: ۹۲ (با كمى اختلاف).
[۱]: سوره بروج، آيه ۱.
[۲]: الإختصاص: ۲۱۸، بحار الأنوار: ۳۷۰/۳۶ ح ۲۳۴، منتخب الأثر: ۶۰ ح ۶، تفسير برهان: ۴۴۵/۴ ح ۱
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دهم
#اشاره
هر پادشاهى تخت او سرنگون شد و خودش در آن روز لال گرديد و صحبت نمى كرد، علم كاهنان از آنها گرفته شد و سحر ساحران باطل گرديد، هر كاهنى كه در عرب بود بين او و رفقايش جدائى افتاد، قريش در ميان عرب عظمت يافت و آنها را آل اللَّه گفتند.
امام صادق عليه السلام فرمود: إنّما سمّوا آل اللَّه لأنّهم في بيت اللَّه الحرام.
علّت اينكه آنها را آل اللَّه گفتند اين بود كه آنها در خانه خدا بودند.
و حضرت آمنه عليها السلام مادر پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: به خدا قسم، فرزندم همين كه فرو افتاد دستها را بر زمين گذاشت، سر به سوى آسمان برداشت و نگاهى كرد، سپس نورى از آن ساطع گرديد كه همه جا را روشن كرد، درميان آن روشنائى صداى گوينده اى را شنيدم كه گفت:
إنّك قد ولدت سيّد الناس، فسمّيه محمّداً.
فرزندى به دنيا آوردى كه سرور همه خلائق است نام او را محمّد بگذار.
و او را نزد عبدالمطلب ببر كه او را ببيند، چون آن حضرت را نزد عبدالمطلب آوردند و گفته هاى مادرش درباره او به آن جناب رسيده بود او را دربرگرفت و در دامن خود نشانيد و گفت:
الحمد للَّه الّذي أعطاني
هذا الغلام الطيّب الأردان
قد ساد في المهد على الغلمان [۱]
حمد و سپاس شايسته خداوندى است كه به من اين پسربچّه نيكو و پاك را عنايت كرد، كه در گهواره اش بر همه پسران عالم برترى دارد.
سپس او را به اركان كعبه تعويذ نمود و اشعارى در اين مورد گفت.
در اين هنگام ابليس فريادى برآورد و لشكرش را خواند، همگى نزد او اجتماع كردند و گفتند: سرور ما، چه چيزى تو را ناراحت كرده و ترسانده است.
گفت: واى بر شما، از اوّل شب اوضاع آسمان و زمين را متغيّر و دگرگون مى بينم، معلوم مى شود واقعه مهمّى رخ داده كه از وقتى حضرت عيسى به آسمان برده شده چنين حادثه اى واقع نشده است، برويد و جستجو كنيد چه چيزى رخ داده است.
همگى از نزد او متفرّق شدند و سپس بعد از تفحّص و جستجو برگشتند و گفتند: ما به آنچه مى گوئى پى نبرديم و چيزى نفهميديم.
ابليس گفت: خودم بايد آن را دنبال كنم و اين كار من است، سپس در دنيا فرو رفت و در همه جا جولان كرد تا اينكه به حرم رسيد، فرشتگان را ديد كه اطراف حرم را احاطه كرده اند و وقتى كه خواست داخل حرم شود بر او بانگ زدند و او برگشت، سپس مثل گنجشك گرديد و از ناحيه حرى وارد شد.
جبرئيل به او فرمود: اى ملعون، برگرد.
ابليس گفت: از تو سئوالى دارم، چه حادثه اى امشب در زمين واقع شده است؟
فرمود: محمّد صلى الله عليه وآله وسلم كه خاتم انبياء و سرور همه آنها است پا به عرصه گيتى نهاده است.
گفت: آيا مرا در مورد او نصيبى و بهره اى هست؟
فرمود: نه، سئوال كرد: آيا در امّت او بهره دارم؟
فرمود: بلى، ابليس گفت: به آن راضى شدم و خشنود گشتم. [۱]
رضيت بدّاً بمولده المسعود طالعه
بدر الهوى واختفت فيه الأضاليل
وزال عن رأس كسرى التاج حين علا
من فوق بهرام للايمان إكليل
بخاتم الرسل قد زلت أساوره
فعرشه بعد كرسيّ الملك مشلول
سبحان من خصّ بالإسراء رتبته
بقربه حيث لا كيف وتمثيل
بالجسم اُسري به والروح خادمه
له من اللَّه تعظيم وتبجيل
له البراق جواد والسماء طرق
مسلوكة ودليل السير جبريل
له شريعة حقّ للهدى وله
شريعة في الندى من دونها النيل
وجاءه الروح بالقرآن ينسخ من
شريعة الروح مايحويه انجيل
وكلّ أسفار توراة الكليم لها
من بعد أسفار صبح الذكر تعطيل
لولاه ما كان لا علم ولاعمل
ولا كتاب ولانصّ وتأويل
ولا وجود ولا إنس ولا ملك
ولا حديث ولا وحي وتنزيل
له الخوارق فالعرجون في يده
مهنّد من سيوف اللَّه مسلول
حروبه ومغازيه لها سير
بها يحدث جيل بعده جيل
خشنود شدم به ولادت او كه طالعش مسعود است، همانند شب چهارده درخشيد وتاريكىها در آن پنهان گشت.
تاج از سر كسرى (پادشاه ايران) افتاد هنگامى كه تاج ايمان از مرّيخ بالاتر رفت.
به وجود خاتم انبياء زينتها از تاج او ريخت، و تخت او بعد از تخت سلطنت نبىّ صلى الله عليه وآله وسلم درهم شكسته شد.
پاك و منزّه است كسى كه با سير دادن پيغمبرش رتبه او را به قرب و نزديكى خود اختصاص داد در حالى كه او ذاتش منزّه از كيفيّت و تشبيه است.
با جسم شريفش سير داده شد و روح الأمين در خدمت او بود، و خداوند تبارك و تعالى او را با اين كار تعظيم و تكريم نمود....... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: در تفسير برهان اضافه كرده است: «وفاق شأنه جميع الشأن» و شخصيّت او والاتر از تمام شخصيّتها است.
[۱]: امالى صدوق: ۳۶۰ ح ۱ مجلس ۴۸، بحار الأنوار: ۲۵۷/۱۵ ح ۹، تفسير برهان: ۳۲۶/۲ ح ۳.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دهم
#اشاره
مركب او در اين سفر آسمانى براق بود، و آسمان مسير او بود كه مى پيمود، و راهنمايش در اين سفر جبرئيل عليه السلام بود.
او داراى دين حقّى است كه براى هدايت خلق آن را تبليغ نمود، و آبشخورى در بخشش و بزرگوارى دارد كه نيل كوچك ترين آنها است.
قرآنى را كه روح الأمين براى او آورد دين روح اللَّه و آنچه را كه انجيل او در بردارد نسخ كرد و از بين برد.
همه بخش هاى تورات حضرت موسى بعد از آمدن سورهها و آيات قرآن
كريم تعطيل گرديد.
اگر او نبود نه علمى بود و نه عملى، و نه كتابى، نه نصّى (ظاهر كتاب) بود و نه تأويلى (باطن كتاب).
نه وجودى بود، نه انسانى و نه فرشته اى، نه حديثى بود، نه وحيى و نه قرآنى.
او داراى معجزات و كارهاى شگفت انگيز بود، شاخه خرما در درست او شمشيرى از شمشيرهاى برهنه پروردگار شد.
جنگ هائى كه در آنها حضور داشت و آنها كه حضور نداشت سيره اى است كه نسل به نسل مردمان آن را گفتگو مى كنند.
و شيخ اُزرى رحمه الله نيكو به رشته نظم درآورده و گفته است:
ما عسى أن أقول في ذي معال
علّة الكون كلّه احداها
بشرت اُمّه به الرسل طرّاً
طرباً باسمه فيا بشراها
نوّهت باسمه السموات والار
ض كما نوّهت بصبح ذكاها
طربت لاسمه الثرى فاستطالت
فوق علويّة السما سفلاها
لاتجل في صفات أحمد فكراً
فهي الصورة الّتي لن تراها
تلك نفس عزّت على اللَّه قدراً
فارتضاها لنفسه واصطفاها
ما تناهت عوالم العلم الّا
وإلى كنه أحمد منتهاها
حاز قدسيّة العلوم وإن
لم يؤتها أحمد فمن يؤتاها
علم اقسمت جميع المعالي
انّه ربّها الّذي ربّاها
فاض للخلق منه علم وحلم
اخذت عنهم العقول نهاها
وسمّت باسمه سفينة نوح
فاستقرّت به على مجراها
وبه نال خلّة اللَّه إبراهي
م والنار باسمه أطفاها
وبسرّ سرى له في ابن عمران
أطاعت تلك اليمين عصاها
وبه سخر المقابر عيسى
فأجابت نداءه موتاها
وهو سرّ الوجود في الملأ الأعلى
ولو لاه لم تعفر جباها
لم تكن هذه العناصر إلّا
من هيولاه حيث كان أباها
چه بگويم درباره كسى كه داراى منزلتى رفيع و ارزشى والا است، او علّت هستى است واين يكى از آن مقامات و منزلتهاى او است.
انبياء بشارت او را همگى گفته اند، و به نام مبارك او خوشحالى كرده و سرود خواندند.
آسمان و زمين نام او را اعلان كرده و بالا بردند، همانطور كه روشنى صبح خبر از آمدن صبح مى دهد.
زمين به خاطر نام او شادى كرد و با ولادت او پائين ترين مرتبه زمين بر بلندترين مرتبه آسمان فخر نمود.
فكرت را در صفات احمد صلى الله عليه وآله وسلم به تحرّك و تلاش وادار مكن، زيرا آن صورتى است كه نظير و مانند ندارد.
شخصيّتى است كه قدرش نزد خدا عزيز و ارجمند است، او را براى خود برگزيده واختيار نموده است.
علم و دانش درياى بيكرانى است كه پايان نمى پذيرد مگر اينكه پايان آن و نهايتش در وجود احمد صلى الله عليه وآله وسلم ختم مى شود.
علوم مقدّس و دانش الهى را او فرا گرفته است، و اگر به او نرسيده بود چه كسى قابل بود كه به او برسد.
تمام صفات عالى و برترى هاى اخلاقى قسم ياد كرده اند، كه پرورش دهنده آنها ايشان بوده است.
از ناحيه او دانش و بردبارى به سوى خلق سرازير شد، عقول از او خرد و انديشه را گرفت و به دست آورد.
نام مبارك او كه بر كشتى نوح نهاده شد، از غرق شدن ايمنى پيدا كرد و در مجراى خود آرام گرفت.
ابراهيم به سبب او به مقام خلّت رسيد، و آتش نمرودى به اسم مبارك او بر ابراهيم سرد و خاموش شد.
و به سرّى كه او در موسى جارى كرد، عصائى كه در دست او بود از او اطاعت كرد.
و به سبب او عيسى مقابر را تسخير كرد، و مرده هائى كه در آن بودند نداى
او را جواب گفتند.
او در ملأ اعلى كه جايگاه فرشتگان است رمز و راز هستى است، و اگر او نبود آنها پيشانى به خاك نمى گذاشتند و عبادت نمى كردند.
تمامى اين عناصر نيستند مگر از مادّه اصلى خود، و او مادّه اصلى و اساس هستى و پدر خلقت است.
۴۰ - مجلسى رحمه الله در «بحار الأنوار» از كتاب «محاسن برقى» روايتى از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
خداوند عقل را آفريد سپس به او فرمود: روى بگردان پس روى گرداند، بعد به او فرمود: روى آور، پس رو كرد، آنگاه فرمود:
«ما خلقت خلقاً أحبّ إليّ منك».
«موجودى را نيافريدم كه نزد من از تو محبوبتر باشد».
پس نود و نه جزء آن را به وجود نازنين حضرت محمّد صلى الله عليه وآله وسلم بخشيد، و يك جزء باقيمانده را بين مردم تقسيم كرد. [۱]..... #ادامه_دارد
----------
[۱]: 📚المحاسن: ۱۴۷ ح ۸، بحار الأنوار: ۹۷/۱ ح ۶ و ۲۲۴/۱۶ ح ۲۶.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دهم
#اشاره
۴۱ - و نيز در همان كتاب از پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم نقل كرده است كه فرمود:
أنا أديب اللَّه، وعليّ عليه السلام أديبي. [۲]
من تربيت شده پروردگار و على عليه السلام تربيت شده من است.
۴۲ - سعد إربلى رحمه الله در كتاب «اربعين» خود روايت كرده است كه: در آثار باقى مانده از يكى از حواريّون حضرت عيسى عليه السلام ورقى يافت شد كه بر آن با قلم سريانى نوشته شده بود:
از كتاب تورات نقل شده است كه: بعد از گفتگو و نزاع حضرت موسى و خضر عليهما السلام در قصّه كشتى و ديوار و غلام هنگامى كه حضرت موسى به طرف قوم خود برگشت برادرش هارون از او سئوال كرد: چه
چيزى از خضر آموختى و از عجائب دريا چه چيزى مشاهده كردى؟
فرمود: من و خضر در كنار دريا ايستاده بوديم كه ناگهان پرنده اى فرود آمد با منقار خود قطره اى از آب دريا برداشت و به طرف مشرق انداخت، سپس قطره ديگرى برداشت و به طرف مغرب رها كرد، بعد قطره سوّم را برداشت و به طرف آسمان و قطره چهارم را به طرف زمين انداخت، سپس قطره پنجم را برداشت و به خود دريا برگرداند، ما ازمشاهده آن بهت زده و متحيّر شديم، از خضر عليه السلام سئوال كردم او هم جوابى نداشت.
در اين هنگام يك شكارچى كه در آن منطقه شكار مى كرد نگاهى به ما كرد و گفت: شما را چه شده است؟ گويا در كار اين پرنده متحيّر وسرگردان گشته ايد؟
گفتيم: بله همين طور است، گفت: من كه يك نفر صيّاد هستم اشاره اين پرنده را فهميدم، شما دو بزرگوار كه هر دو پيغمبريد ندانستيد؟!
گفتيم: ما نمى دانيم جز آنچه را خداوند به ما بياموزد؟
گفت: اين پرنده اى در دريا است كه «مسلم» ناميده مى شود - به خاطر اينكه هنگامى كه صدا مى زند در آوازش اين كلمه يعنى مسلم را مى گويد - با اين كار خود كه آب را با منقار خود برداشت و به طرف مشرق و مغرب آسمان و زمين ريخت و قطره آخر را به دريا برگرداند مى خواهد بگويد:
«يأتي في آخر الزمان نبيّ يكون علم أهل المشرق والمغرب وأهل السماء والأرض عند علمه مثل هذه القطرة الملقاة في البحر، ويرث علمه ابن عمّه ووصيّه».
«در آخر الزمان پيغمبرى مى آيد كه علم اهل مشرق و مغرب و اهل آسمان و زمين نسبت به دانش او مثل قطره اى است كه در دريا افكنده شده است، و تمام دانش او را پسرعمو و وصىّ او به ارث خواهد برد».
با شنيدن اين مطلب از مشاجره دست برداشتيم و هر كدام از ما كه به
علم خود دچار خودبينى بوديم آن را كوچك شمرديم.
آنگاه آن صيّاد از نظر ما ناپديد گرديد و دانستيم كه او فرشته اى بودكه خداوند به جانب ما فرستاد تا كمىِ علم ما را به خودمان نشان دهد بعد از آنكه ادّعاى كمال داشتيم. [۱]
۴۳ - از امام صادق عليه السلام روايت شده كه وقتى آن حضرت نام رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم را مى برد و گفت: «رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود»، رنگ چهره مباركش تغيير مى كرد، سبز مى شد و زرد مى شد به حدّى كه آنهائى كه او را مى شناختند با اين تغييرى كه پيش مى آمد اظهار نشناختن مى كردند. [۲]
و در روايت ديگر نقل شده: هنگامى كه آن حضرت نام محمّد صلى الله عليه وآله وسلم را مى شنيد بعنوان تعظيم با صورت به طرف زمين رو مى كرد و مى فرمود: «محمّد محمّد محمّد» به حدّى كه نزديك بود گونه مباركش بزمين برسد. [۳]
و چه زيبا گفته شده:
هزار مرتبه شستن دهان بمشك و گلاب
هنوز نام تو بردن كمال بى ادبى است
۴۴ - شيخ طوسى رحمه الله در كتاب «امالى» از امام صادق عليه السلام، از پدرانش: و آنها از امام حسن عليه السلام نقل كرده اند كه فرمود:
از جدّم رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم شنيدم كه آن حضرت فرمود:
خلقت من نور اللَّه عزّوجلّ، وخلق أهل بيتي من نوري، وخلق محبّيهم من نورهم، وسائر الخلق من النار.
من از نور خداوند تبارك و تعالى آفريده شده ام، و اهل بيتم از نور من آفريده شده اند، ودوستان ايشان از نور آنها آفريده شده اند، و ديگر مخلوقات از آتش مى باشند. [۱]....... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۲]: بحار الأنوار: ۲۳۱/۱۶ سطر ۴.
[۱]: المحتضر: ۱۰۰، بحار الأنوار: ۱۹۹/۲۶ ح ۱۲، تأويل الآيات: ۱۰۴/۱ ح ۹، بحار الأنوار: ۳۱۳/۱۳ ح ۵۲. برسى رحمه الله اين روايت را در مشارق الأنوار: ۷۹ از حسن بصرى به اختصار نقل كرده، و نيز در كتاب الدمعة الساكبة: ۶۱/۲ (با كمى اختلاف) ذكر شده است.
[۲]: الخصال: ۱۶۷ ح ۲۹، امالى صدوق: ۲۲۴، بحار الأنوار: ۱۶/۴۷ ح ۱، روضة الواعظين: ۲۱۱.
[۳]: الكافى: ۹۲/۸، بحار الأنوار: ۳۰/۱۷ ح ۹.
[۱]: امالى طوسى: ۶۵۵ ذيل ح ۵ مجلس ۳۴.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دهم
#اشاره
۴۵ - كلينى رحمه الله در كتاب «كافى» از مفضّل نقل مى كند كه گفت: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: شما آن وقتى كه در عالم أظلّه (ارواح) بوديد چگونه بوديد و چه مى كرديد؟ فرمود:
يا مفضّل! كنّا عند ربّنا ليس عنده أحد غيرنا في ظلّة خضراء، نسبّحه ونقدّسه ونهلّله ونمجّده، وما من ملك مقرّب ولا ذي روح غيرنا، حتّى بدا له في خلق الأشياء فخلق ما شاء كيف شاء من الملائكة وغيرهم، ثمّ أنهى علم ذلك إلينا. [۲]
اى مفضّل، ما در پيشگاه پروردگار در سايه سبز رنگى بوديم و غير ما در آنجا كسى نبود، به تسبيح، تهليل و تمجيد پروردگار مشغول بوديم، فرشته مقرّبى و هيچ صاحب روحى نبود، تا آنكه خداوند اراده آفرينش فرمود، و آنچه را كه خواست و به هر شكلى كه خواست از فرشته و غير آن آفريد، و ما را از آن آگاه ساخت.
۴۶ - ابن شهراشوب رحمه الله در كتاب «مناقب» از حضرت اميرالمؤمنين صلوات اللَّه عليه روايت كرده است كه فرمود:
لمّا ولد رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم اُلقيت الأصنام في الكعبة على وجوهها، فلمّا أمسى سمع صيحة من السماء «جاءَ الحقُّ وَزَهَقَ الباطِل إنَّ الباطِلَ كانَ زَهُوقاً» [۳] .
هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم تولّد يافت، بت هاى داخل كعبه به رو بر زمين
افتادند، وهنگامى كه شب فرا رسيد صدائى از آسمان شنيده شد كه مى فرمود: «حق ظاهر شد و باطل نابود گرديد، و همانا باطل نابودشدنى است».
و نقل شده است كه در آن شب تمام دنيا روشن گرديد، هر سنگ وريگ و درختى خنده كرد، و آنچه در آسمان و زمين بود تسبيح خداوند نمود، شيطان درهم شكسته شد و مى گفت: بهترين شخص از ميان امتها و بهترين آفريده، و گرامى ترين بنده و بزرگ ترين شخصيّت عالم محمّد صلى الله عليه وآله وسلم است. [۱]
۴۷ - در كتاب «كنز الفوائد» از حليمه سعديّه روايت شده كه گفت: وقتى پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم يك ساله شد لب به سخن گشود و كلامى فرمود كه خوب تر از آن نشنيده بودم، فرمود:
قدّوس قدّوس نامت العيون والرحمان لاتأخذه سنة ولا نوم.
خدا پاك و منزّه از هر نقصى است، چشمها به خواب رفتند، و او را چرت و خواب فرا نمى گيرد.
و زنى به من يك مشت خرما به عنوان صدقه داد، از او گرفتم و آن حضرت كه در سن سه سالگى بود آن را رد كرد و فرمود:
يا اُمّ، لاتأكلي الصدقة، فقد عظمت نعمتك وكثر خيرك، فإنّي لا آكل الصدقة.
اى مادر، صدقه نخور، زيرا درهاى نعمت بر روى تو باز شده و خير فراوانى بتو رسيده است، و من هرگز صدقه نمى خورم.
مى گويد: به خدا قسم بعد از شنيدن آن ديگر از كسى صدقه قبول نكردم. [۲]
۴۸ - در كتاب «قرب الإسناد» از فضيل روايت مى كند كه گفت: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه فرمود:
اتّقوا اللَّه وعظّموا اللَّه وعظّموا رسوله صلى الله عليه وآله وسلم ولاتفضّلوا على رسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم أحداً، فإنّ اللَّه تبارك وتعالى قد فضّله...
تقوا پيشه كنيد، خدا و رسولش را بزرگ داريد و تعظيم كنيد و هيچ كس را بر رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم برترى ندهيد، زيرا خداوند تبارك و تعالى او را بر همگان برترى بخشيده است.... [۱]
۴۹ - در كتاب «كافى» نقل شده است: امام صادق عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم ياد كرد و فرمود:
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرموده است:
ما برأ اللَّه نسمة خيراً من محمّد صلى الله عليه وآله وسلم.
خداوند تبارك و تعالى موجودى را بهتر از محمّد صلى الله عليه وآله وسلم نيافريده است. [۲]
۵۰ - در همان كتاب از يكى از اصحاب امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه گفت: از آن حضرت شنيدم كه فرمود:
به حضرت عيسى بن مريم عليه السلام دو حرف از اسم اعظم عنايت شده بود و با آن كارهاى خارق العاده خود را انجام مى داد، و به حضرت موسى عليه السلام چهار حرف، و به حضرت ابراهيم هشت حرف، و به حضرت نوح پانزده حرف، و به حضرت آدم بيست و پنج حرف از آن عطا شده بود....... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۲]: الكافى: ۴۴۱/۱ ح ۷، بحار الأنوار: ۲۴/۱۵ ح ۴۵ و ۱۹۶/۵۷ ح ۱۴۲، الوافى: ۶۸۳/۳ ح ۶.
[۳]: سوره إسراء، آيه ۸۱.
[۱]: المناقب: ۳۱/۱، بحار الأنوار: ۲۷۴/۱۵ ح ۲۰.
[۲]: كنز الفوائد: ۱۶۸/۱، بحار الأنوار: ۴۰۰/۱۵ ح ۲۸.
[۱]: قرب الإسناد: ۶۱، بحار الأنوار: ۲۶۹/۲۵ ح ۱۲.
[۲]:الكافى: ۴۴۰/۱ ح ۲، بحار الأنوار: ۳۶۸/۱۶ ح ۷۷، الوافى: ۷۱۲/۳ ح ۱۵
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دهم
#اشاره
وإنّ اللَّه تبارك وتعالى جمع ذلك كلّه لمحمّد صلى الله عليه وآله وسلم، وإنّ اسم اللَّه الأعظم ثلاثة وسبعون حرفاً أعطي محمّداً صلى الله عليه وآله وسلم اثنين وسبعين حرفاً، وحجب عنه حرف واحد.
و خداوند تبارك و تعالى تمام آنچه را كه به آنها مرحمت كرده بود براى حضرت محمّد صلى الله عليه وآله وسلم جمع نموده و همانا اسم اعظم الهى هفتاد و سه حرف
است به حضرت محمّد صلى الله عليه وآله وسلم هفتاد و دو حرف از آن را عنايت كرده و يكى را از آن حضرت پنهان نموده است. [۱]
۵۱ - صفّار رحمه الله در كتاب «بصائر الدرجات» از امام باقر عليه السلام روايت كرده است كه فرمود:
از امير مؤمنان على عليه السلام درباره علم پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم سئوال شد.
حضرت فرمود: علم النبيّ صلى الله عليه وآله وسلم علم جميع النبيّين وعلم ما كان وعلم ما هو كائن إلى قيام الساعة.
علم پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم شامل علم تمام پيامبران است، و او بر آنچه واقع شده و تا روزقيامت به وقوع مى پيوندد دانا است. [۲]
۵۲ - ابن شهراشوب رحمه الله در كتاب «مناقب» نقل كرده است: پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم معجزه قبل از ولادت، بعد از بعثت و بعد از وفات داشته است كه مهم ترين و قوي ترين آنها قرآن است. [۳]
و از انس نقل كرده است كه گفت: رسول اكرم صلى الله عليه وآله وسلم از بالاى كوه صدائى شنيد كه مى گفت:
«اللهمّ اجعلني من الاُمّة المرحومة المغفورة».
«خدايا! مرا از امّتى كه مورد رحمت و مغفرت اند قرار بده».
وقتى نزد رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم آمد ديدند پيرمردى است كه قامت آن سيصد ذراع [۴] است، آن حضرت با او معانقه نمود، سپس پيرمرد عرض كرد: من در هر سال يك بار غذا مى خورم و اكنون وقت آن رسيده است، در اين هنگام ظرف غذائى از آسمان نازل شد و هر دو از آن خوردند. [۵]
۵۳ - قطب راوندى رحمه الله در كتاب «خرائج» مى نويسد: روايت شده است عربى نزد پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم آمد و عرض كرد: آيا نشانه و علامتى در درستى و صحيح بودن آنچه به آن دعوت مى كنى دارى؟ فرمود:
بلى، نزد آن درخت برو و بگو: رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم ترا مى خواند.
وقتى پيغام را رساند درخت خود را به طرف راست و چپ كج كرده تا اينكه ريشه هايش قطع شد، سپس آمد و در حالى كه خود را به زمين مى كشيد در مقابل پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم ايستاد.
عرب گفت: به آن دستور بده تا به جاى خود برگردد.
حضرت به او فرمان داد، و او به محلّ روئيدن خود برگشت. آنگاه گفت: اى رسول خدا، اجازه مى دهى ترا سجده كنم؟ حضرت فرمود:
لو أمرت أحداً أن يسجد لأحد لأمرت المرأة أن تسجد لزوجها.
اگر بنا بود امر كنم كسى براى ديگرى سجده كند به زنها دستور مى دادم كه براى شوهران خود سجده كنند.
پس از آن اجازه گرفت تا دست مبارك آن حضرت را ببوسد، وپيامبر صلى الله عليه وآله وسلم به او اجازه فرمودند. [۱]
۵۴ - و نيز در همان كتاب روايت شده است: پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم در ميان اصحاب خود بودند كه عربى بيابانى وارد شد و به همراه خود سوسمارى داشت كه آن را شكار كرده و در آستين خود قرار داده بود.
عرب در حالى كه به پيغمبر اشاره مى كرد گفت: اين كيست؟ گفتند: رسول خدا است.
گفت: به لات و عزّى [۲] قسم، با هيچ كس به اندازه تو دشمنى ندارم وتو از همه نزد من مبغوضترى، و اگر ترس اين نبود كه قوم من مرا عجول
و شتابزده بنامند همانا در كشتن تو عجله مى كردم.
پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
تو را چه چيزى وادار كرده كه چنين بگوئى؟ ايمان به خداوند بياور.
گفت: من ايمان نمى آورم تا اينكه اين سوسمار ايمان آورد، و آن را از آستين رها كرد.
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم سوسمار را صدا زدند، و او به زبان عربى به گونه اى كه همه حاضرين شنيدند جواب داد: بلى، قربان شما شوم ؛ چه مى فرمائيد اى كسى كه زينت بخش عرصه قيامت و آنها كه وارد آن عرصه مى شوند هستى. فرمود: اى سوسمار، چه كسى را عبادت مى كنى؟ ....#ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: الكافى: ۲۳۰/۱ ح ۲، بحار الأنوار: ۱۳۴/۱۷ ح ۱۱، الوافى: ۵۶۴/۳ ح ۳.
[۲]: بصائر الدرجات: ۱۲۷ ح ۱، بحار الأنوار: ۱۴۴/۱۷ ح ۳۱.
[۳]: بحار الأنوار: ۳۰۱/۱۷ ح ۱۳ به نقل از مناقب: ۱۲۵/۱ و در آن وجوه قوى بودن قرآن را ذكر نموده است.
[۴]: از ابتداى مرفق تا سر انگشتان يك «ذراع» است.
[۵]: المناقب: ۱۱۷/۱، بحار الأنوار: ۳۰۱/۱۷ ذ ح ۱۲.
[۱]: الخرائج: ۴۴/۱ ح ۵۳، بحار الأنوار: ۳۷۷/۱۷ ح ۴۰.
[۲]: نام دو بت بزرگ و معروف است.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دهم
#اشاره
فرمود: اى سوسمار، چه كسى را عبادت مى كنى؟
گفت: كسى كه عرش او در آسمان، سلطنت او در زمين، عجائب اودر دريا، رحمتش در بهشت و عذابش در آتش است.
فرمود: اى سوسمار، بگو من كيستم؟
گفت: «رسول ربّ العالمين وخاتم النبيّين، قد أفلح من صدّقك، وخاب من كذّبك»، فرستاده پروردگار جهانيان و آخرين پيامبرى، هر كس تو را تصديق كند و به رسالت تو اعتراف كند رستگار و سعادتمند است، وكسى كه تو را تكذيب كند زيانكار است.
عرب گفت: هيچ دليل و برهانى بالاتر از ديدن نيست، نزد تو آمدم در حالى كه بيشتر از همه با تو دشمن بودم، ولى اكنون تو را از خودم وفرزندانم بيشتر دوست دارم.
بعد گفت: شهادت مى دهم كه خدائى جز خداى يگانه نيست وهمانا تو فرستاده خدا هستى، آنگاه بسوى قوم خود برگشت، او از قبيله بنى سليم بود، و وقتى حكايت خود را براى آنها بازگو كرد، با شنيدن آن هزار نفر از آنها مسلمان شدند. [۱]
۵۵ - علىّ بن ابراهيم قمى رحمه الله در كتاب «تفسير» از حفص كنانى نقل مى كند كه گفت: از عبداللَّه بن بكر شنيدم كه مى گفت: امام صادق عليه السلام به من فرمود:
آيا اين طور نيست كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم رسالتش عامّ بود و همگان را فرا مى گرفت و خداوند تبارك و تعالى دركتاب محكم خود فرموده است: «وَما أرْسَلْناكَ إلّا كافَّةً لِلناس» [۱] .
«ترا نفرستاديم مگر براى تمام مردمان»، يعنى براى اهل مشرق و مغرب و براى اهل آسمان و زمين اعمّ از آدميان و پريان.
سئوال اين است كه آيا آن حضرت رسالت خود را به همه آنها ابلاغ كرد و چگونه اين كار را كرد؟ گفتم: نمى دانم.
فرمود: اى پسر بكر ؛ پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم از مدينه خارج نشد پس چگونه به اهل شرق و غرب پيغامش را رسانيد؟ گفتم: نمى دانم. فرمود:
إنّ اللَّه تبارك وتعالى أمر جبرئيل فاقتلع الأرض بريشة من جناحه، ونصبها لمحمّد صلى الله عليه وآله وسلم وكانت بين يديه مثل راحته في كفّه ينظر إلى أهل الشرق والغرب ويخاطب كلّ قوم بألسنتهم، ويدعوهم إلى اللَّه وإلى نبوّته بنفسه، فما بقيت قرية ولا مدينة إلّا ودعاهم النبيّ صلى الله عليه وآله وسلم بنفسه.
خداوند تبارك و تعالى جبرئيل را فرمان داد بسبب پرى از بال خود زمين را كَند و آن را براى محمّد صلى الله عليه وآله وسلم نصب كرد، با اين كار زمين در مقابل آن حضرت مثل كف دست در ميان دستش بود، و توسّط آن به اهل شرق و غرب نگاه كرد و هر طايفه اى را با زبان خودشان مخاطب ساخت و آنها را به سوى خدا و نبوّت خويش دعوت نمود، لذا شهرى و روستائى نماند مگر آنكه پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم خودش آنها را دعوت كرد. [۲]
۵۶ - در كتاب «الدرّ النظيم» از امام باقر عليه السلام نقل كرده است:
هنگامى كه ۲۲ ماه از ولادت شريف رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم گذشت، آن حضرت
چشم درد گرفت [۱] .
عبدالمطلب به حضرت ابوطالب عليهما السلام فرمود: پسر برادرت را با خود به جحفه ببر، در آنجا راهبى است كه درعبادتگاه خود مريضها را معالجه و مداوا مى كند.
آن حضرت را در زنبيلى هندى قرار دادند و يكى از نوكران ابوطالب عليه السلام آن را برداشت و نزد راهب آورد، و آن زنبيل را در زير عبادتگاه راهب بر زمين نهاد.
حضرت ابوطالب عليه السلام راهب را صدا زدند، او از محلّ عبادت خود سر را بيرون آورد، نگاهى به پائين كرد و دراطراف عبادتگاه خود نورى را تابان ديد و صداى بال هاى ملائكه را شنيد.
عرض كرد: شما چه كسى هستيد؟
فرمود: من ابوطالب پسر عبدالمطلبم، پسر برادرم را نزد تو آوردم كه چشمش را مداوا كنى. گفت: او كجا است؟
فرمود: در ميان سبدى است و او را از تابش خورشيد پوشانده ام.
گفت: پرده را از روى او كنار بزن، همينكه پرده را كنار زد نورى در چهره اش مشاهده كرد كه مى درخشد، و باديدن آن گويا خوف و وحشت او را گرفت، و فوراً گفت: او را بپوشانيد.
آنگاه سر خود را داخل صومعه كرد و گفت:
أشهد أن لا إله إلّا اللَّه، وأنّك رسول اللَّه حقّاً حقّاً، وأنّك الّذي بشّر به في التوراة والإنجيل على لسان موسى وعيسى عليهما السلام.
شهادت مى دهم كه خدائى جز خداى يگانه نيست، و به حقّ و راستى كه تو رسول خدا مى باشى و تو همان كسى هستى كه در تورات و انجيل بشارت آمدنت را موسى و عيسى گفته اند.
و دو مرتبه شهادتين بر زبان جارى ساخت سپس سر خود را بيرون آورد و گفت: پسرم او را ببريد، او هيچ عيبى ندارد.
حضرت ابوطالب عليه السلام فرمود:..... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: الخرائج: ۳۸/۱ ح ۴۳، بحار الأنوار: ۴۰۶/۱۷ ح ۳۰.
[۱]: سوره سبأ، آيه ۲۸.
[۲]: تفسير قمى: ۲۰۲/۲، بحار الأنوار: ۱۸۸/۱۸ ح ۲۰.
[۱]: به رمد مبتلا گشت، و رمد ؛ ورمى است كه در طبقه ملتحمه چشم پديد آيد.
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دهم
#اشاره
حضرت ابوطالب عليه السلام فرمود: اى راهب، كلام بزرگى و مطلب مهمّى را از تو شنيدم.
گفت: پسرم، شأن و مقام پسر برادرت از آنچه از من شنيدى بزرگتر است و تو در كار رسالتش مددكار او هستى، و آنها كه بخواهند او را بكشند ممانعت مى كنى.
ابوطالب نزد عبدالمطلب برگشت و جريان را به او خبر داد.
عبدالمطلب گفت: پسرم اين قصّه را پنهان كن و كسى را از آن باخبر نكن، به خدا قسم ؛ محمّد صلى الله عليه وآله وسلم از دنيا نخواهد رفت تا اينكه سيادت و بزرگى بر عجم و عرب پيدا كند. [۱]
۵۷ - ابن شهراشوب رحمه الله در كتاب «مناقب» نام هاى آن حضرت صلى الله عليه وآله وسلم را كه در روايات وارد شده چنين ذكر كرده است:
العاقب: يعنى كسى كه دنبال انبياء و بعد از آنها آمده است.
الماحي: يعنى كسى كه به سبب او كفر از بين رفت، يا بسبب اوگناهان پيروانش از بين مى رود، و گفته شده: كسى است كه بعد از او ديگرى نمى باشد.
الحاشر: و او كسى است كه مردم بعد از او وارد محشر مى شوند.
المقفّي: يعنى كسى كه پشت سر تمام انبياء آمده و آنها را متابعت نموده است.
الموقف: يعنى مردم را در پيشگاه الهى امر به توقّف مى دهد و آنها را نگه مى دارد.
القثم: يعنى كسى كه از هر جهت كامل است و در او همه صفات نيكو جمع شده است.
الناشر: يعنى نشر دهنده. الناصح: يعنى خيرخواه. الوفي: يعنى كسى كه به عهد و پيمان خود وفا مى كند. المطاع: يعنى كسى كه اطاعت او بر ديگران واجب است و بايد از او پيروى كنند. النجي: يعنى نجات دهنده.
المأمون: يعنى مورد اعتماد. الحنيف: يعنى كسى كه از بدى بطرف خوبى تمايل پيدا كند، و كسى كه از عبادت بتها روى بگرداند.
المغيث: فريادرس. الحبيب: دوست. الطيّب: كسى كه از پليدى وآلودگى اجتناب كرده و خود را به فضائل آراسته نموده است. السيّد: بزرگ و سرور. المقرّب: نزديك كننده. الدافع: دور كننده. الشافع: شفاعت كننده. المشفّع: كسى كه شفاعت او پذيرفته مى شود.
الحامد: حمد كننده و ستايش كننده. المحمود: كسى كه خصال او نيكو و مورد ستايش است. الموجّه: آبرومند. المتوكّل: كسى كه بخدا اعتمادكرده و كارهايش را به او واگذارد. الغيث: باران پر خير و سودمند.
سپس نام و القاب شريف آن حضرت را كه در قرآن وارد شده وعددش به ۴۰۰ مى رسد ذكر كرده است. [۱]
طريحى رحمه الله در كتاب «مجمع البحرين» از ابن أعرابى نقل كرده است كه:
خداوند تبارك و تعالى هزا و يك اسم و پيغمبر صلى الله عليه وآله وسلم هزار اسم دارد، و از بهترين آنها محمّد صلى الله عليه وآله وسلم و محمود و أحمد است. و محمّد يعنى كسى كه خصلتهاى نيكوى او زياد است و گفته شده: قبل از پيامبر كسى اين نام را نداشته است، و خداوند به اهل آن حضرت الهام نموده است كه او را اينگونه نامگذارى كنند، بخاطر اينكه خدا و فرشتگان و تمام پيامبران و رسولان و همه امّتها او را ستايش مى كنند و بر او درود مى فرستند. [۲]
مؤلّف رحمه الله گويد: محدّث نورى قدس سره در كتاب «مستدرك» نقل كرده: درخبرى وارد شده است:
در قيامت شخصى را مى آورند كه نام او محمّد است، خداوند تبارك و تعالى به او مى فرمايد: ما اساتحييت أن عصيتني وأنت سميّ حبيبي،
وأنا أستحيي أن اُعذّبك وأنت سميّ حبيبي.
حيا نكردى معصيت مرا نمودى و خود را بنام حبيب من نام نهادى، و لكن من حيا مى كنم تو را عذاب كنم چون همنام حبيب من هستى. [۱]
و در مجموعه شهيد رحمه الله از كتاب «انوار» نقل كرده است كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرموده اند:
إذا سمّيتم الولد محمّداً فأكرموه، ووسّعوا له المجالس ولاتقبّحوا له وجهاً.
هنگامى كه نام فرزند خود را محمّد گذاشتيد او را احترام كنيد و گرامى بداريد، و درمجالس به او جاى دهيد، و براى او چهره درهم نكشيد. [۲]
هر گروهى كه هنگام مشورت كسى را كه نام او محمّد يا احمد است به حضور بپذيرند و او را در مشورت وارد كنند، آنچه خير است براى آنها پيش مى آيد. [۳].... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: العدد القويّة: ۱۲۳ ح ۳۰، بحار الأنوار: ۳۵۸/۱۵ ح ۱۵.
[۱]: المناقب: ۱۵۱/۱، بحار الأنوار: ۱۰۳/۱۶ ضمن ح ۴۰.
[۲]: مجمع البحرين: ۴۰/۳.
[۱]: المستدرك: ۱۳۰/۱۵ ح ۴.
[۲]: . عيون اخبار الرضا عليه السلام: ۲۸/۲ ح ۳۰ ۲۹ و ۳۱، بحار الأنوار: ۱۲۸/۱۰۴ ح ۱۰ ۸ و ۱۲، و محدّث نورى رحمه الله اين روايت را در كتاب مستدرك الوسائل: ۱۳۰/۱۵ ح ۵ از مجموعه شهيد نقل كرده است.
[۳]: . عيون اخبار الرضا عليه السلام: ۲۸/۲ ح ۳۰ ۲۹ و ۳۱، بحار الأنوار: ۱۲۸/۱۰۴ ح ۱۰ ۸ و ۱۲، و محدّث نورى رحمه الله اين روايت را در كتاب مستدرك الوسائل: ۱۳۰/۱۵ ح ۵ از مجموعه شهيد نقل كرده است.
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دهم
#اشاره
و هر سفره اى كه گسترده شود و بر آن كسى كه نامش احمد يا محمّد است حضور پيدا كند آن خانه در هر روز دوبار مورد تقديس قرار گيرد، يعنى باعث پاكى و مباركى آنجا گردد. [۴]
۵۸ - كلينى رحمه الله در كتاب «كافى» از ابو هارون نقل مى كند كه گفت: من در مدينه با امام صادق عليه السلام همنشينى داشتم، چند روزى خدمت آن حضرت نرسيدم، وقتى به محضرش شرفياب شدم به من فرمود:
اى ابو هارون چند روز است ترا نديده ام؟
عرض كردم: خداوند به من پسرى مرحمت فرموده است.
فرمود: خدا آن را مبارك گرداند، او را چه ناميدى؟
عرض كردم: او را محمّد نام نهادم.
همين كه آن حضرت نام محمّد را شنيد روى خود را به طرف زمين آورد
و چند بار فرمود: «محمّد، محمّد، محمّد» به اندازه اى كه نزديك بود گونه مبارك آن حضرت به زمين برسد. سپس فرمود:
بنفسي وبولدي وباُمّي وبأبويّ وبأهل الأرض كلّهم جميعاً الفداء لرسول اللَّه صلى الله عليه وآله وسلم لاتسبّه ولاتضربه ولاتسي ء إليه.
جان من و فرزندانم و پدر و مادرم و تمامى اهل زمين فداى رسول خدا باد. اين فرزند ت را كه محمّد ناميدى دشنام ندهى و او را نزنى و به او بدى نكنى.
(بعد فرمود: ) واعلم أنّه ليس في الأرض دار فيها محمّد إلّا وهي تقدّس كلّ يوم، بر روى زمين خانه اى نيست كه در آن نام محمّد باشد مگر آنكه هر روز پاك و مبارك مى گردد. [۱]
۵۹ - سبزوارى رحمه الله در كتاب خود «شرح الأسماء» در شرح اين اسم پروردگار «يا وليّ الحسنات» مى گويد: در خبرى وارد شده است:
همانا على عليه السلام حسنه اى از حسنات سرور رسولان است. [۲]
۶۰ - اين فهد رحمه الله در كتاب «عدّة الداعى» از امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه آن حضرت فرمود:
زليخا اجازه خواست كه بر يوسف عليه السلام وارد شود به او گفتند: با آن رفتارى كه نسبت به او داشته اى آيا ناراحت نيستى كه ترا نزد او ببريم؟ گفت: من از كسى كه از خدا مى ترسد هرگز نمى ترسم.
وقتى زليخا وارد شد، يوسف به او فرمود: چه شده مى بينم رنگ چهره ات تغيير كرده و دگرگون شده اى؟ گفت:
«الحمدللَّه الّذي جعل الملوك بمعصيتهم عبيداً، وجعل العبيد بطاعتهم ملوكا»، حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه پادشاهان را به سبب نافرمانى و گناه آنها به بردگى مى كشاند و بردگان را به خاطر اطاعت و فرمانبردارى آنها به پادشاهى مى نشاند.
به او فرمود: چه چيزى باعث شد كه چنين رفتارى با من كنى؟
گفت: زيبائى و جمال تو مرا به اين كار وادار كرد. فرمود:
فكيف لو رأيت نبيّاً يقال له: محمّد صلى الله عليه وآله وسلم، يكون في آخر الزمان أحسن منّي وجهاً وأحسن منّي خلقاً، وأسمح منّي كفّاً؟
اگر پيغمبرى را كه نام مباركش «محمّد» است و در آخرالزمان به رسالت مى رسد ديده بودى چه مى كردى؟ او از من جمالش نيكوتر، اخلاقش بهتر، كرم و بزرگواريش بيشتراست.
زليخا گفت: راست گفتى.
فرمود: از كجا دانستى كه من راست گفته ام؟
عرض كرد: زيرا همينكه نامش را بردى و اوصافش را بيان نمودى محبّت او بى اختيار در دل من جاى گرفت.
خداوند تبارك و تعالى به يوسف خطاب كرد و فرمود: زليخا آنچه گفت درست است، و من او را اكنون بخاطر محبّتى كه به حبيبم پيدا كرد دوست دارم، و آنگاه به حضرت يوسف فرمان داد كه با او ازدواج كند. [۱]
۶۱ – كلينى رحمه الله در كتاب «كافى» از امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه فرمود:
إذا رُئي في اللّيلة الظلماء رُئي له نور كأنّه شقّة قمر. [۲]
هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در شب تاريك ديده مى شد اطراف چهره اش هاله اى از نور مشاهده مى شد كه گويا پاره اى ماه است.
۶۲ - كلينى رحمه الله در كتاب «كافى» از حسين بن عبداللَّه نقل كرده است كه گفت: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: آيا رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم سرور فرزندان آدم بود؟ فرمود:
كان واللَّه سيّد من خلق اللَّه، وما برأ اللَّه بريّة خيراً من محمّد.
به خدا قسم ؛ او سرور تمام مخلوقات بود و خداوند موجودى را نيافريده كه بهتر از محمّد صلى الله عليه وآله وسلم باشد. [۳] ...... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۴]: . عيون اخبار الرضا عليه السلام: ۲۸/۲ ح ۳۰ ۲۹ و ۳۱، بحار الأنوار: ۱۲۸/۱۰۴ ح ۱۰ ۸ و ۱۲، و محدّث نورى رحمه الله اين روايت را در كتاب مستدرك الوسائل: ۱۳۰/۱۵ ح ۵ از مجموعه شهيد نقل كرده است.
[۱]: الكافى: ۳۹/۶ ح ۲، بحار الأنوار: ۳۰/۱۷ ح ۹، وسائل الشيعة: ۱۲۶/۱۵ ح ۴.
[۲]: شرح الأسماء: ۳۳ سطر ۱۰.
[۱]: عدّة الداعى: ۱۵۲، علل الشرايع: ۵۵ ح ۱، بحار الأنوار: ۲۸۱/۱۲ ح ۶۰ و ۱۹۳/۱۶ ح ۳۰، تفسير برهان: ۲۷۱/۲ ح ۶.
[۲]: الكافى: ۴۴۶/۱ ح ۲۰، بحار الأنوار: ۱۸۹/۱۶ ح ۲۷، و ص ۲۳۷ سطر آخر به سندى ديگر.
[۳]: الكافى: ۴۴۰/۱ ح ۱، بحار الأنوار: ۳۶۸/۱۶ ح ۷۶.
💫 @ya_amiralmomenin110
نشر فضائل امیرالمؤمنین علی(ع):
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دهم
#اشاره
۶۳ - كلينى رحمه الله در كتاب «كافى» از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه فرمود:
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در يكى از جنگها بنام «ذات الرقاع» در زير درختى كنار يك درّه سيل گيرى فرود آمد، سيلى آمد و بين آن حضرت و اصحابش فاصله انداخت، در اين هنگام يكى از مشركان آن حضرت را ديد و مسلمانان كنارآن درّه ايستاده بودند و منتظر بودند كه سيل قطع شود.
آن مرد مشرك به گروه خود گفت: من محمّد صلى الله عليه وآله وسلم را خواهم كشت، بعد با شمشير به طرف رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم آمد و بر آن حضرت سخت گرفت و عرض كرد: اى محمّد ؛ چه كسى ترا از چنگ من رها مى كند؟
فرمود: خداى من و تو.
سپس جبرئيل حاضر شد و آن مشرك را از اسب سرنگون ساخت و او با پشت روى زمين افتاد.
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم برخاست و شمشير را از او گرفت و بر سينه اش نشست و فرمود: اى غورث ؛ ترا چه كسى ازچنگ من نجات مى دهد؟
عرض كرد: جودك وكرمك يا محمّد صلى الله عليه وآله وسلم، بخشش و بزرگوارى تو.
آنگاه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم او را رها كرد. آن شخص برخاست و گفت: به خدا قسم ؛ تو از من بهتر و بزرگوارتر هستى. [۱]
۶۴ - شيخ صدوق قدس سره در كتاب «امالى» از ابن عبّاس حديثى طولانى در موضوع وفات پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم و آنچه به اصحاب در بستر بيمارى فرموده است نقل مى كند، تا بدانجا كه حضرت فرمودند:
همانا پروردگار عظيم الشأن من حكم كرده و قسم ياد فرموده كه از ستم هيچ ستمكارى نگذرد، و شما را به خداوند قسم مى دهم هر يك از شما شكايتى دارد و يا ستمى از من ديده است اكنون برخيزد و قصاص [۲] كند، زيرااگر در اين دنيا كيفر كردارم را ببينم نزد من محبوب تر است از آنكه در قيامت در حضور فرشتگان و انبياء كيفر شوم.
در اين هنگام شخصى به نام سوادة بن قيس از آخر مجلس برخاست
و عرض كرد: پدر و مادرم فداى شما اى رسول خدا ؛ هنگامى كه از طائف مى آمديد من به استقبال آمدم، شما بر شتر خود سوار بوديد و در دست شاخه باريكى داشتيد، آن را بلند كرديد كه به شتر بزنيد به شكم من برخورد كرد و نمى دانم اين كار اشتباهاً از طرف شما صورت گرفت يا عمدى و از روى قصد بود.
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: پناه مى برم به خدا كه چنين كارى را از روى عمد انجام داده باشم. سپس فرمود: اى بلال، به خانه فاطمه عليها السلام برو و همان شاخه باريك را بگير و نزد من بياور.
بلال از مسجد بيرون آمد و در كوچه و بازار با صداى بلند فرياد مى زد: اى مردم ؛ چه كسى از شما حاضر است در اين عالم يعنى پيش از قيامت با او قصاص شود، اكنون پيغمبر اكرم محمّد صلى الله عليه وآله وسلم خود را قبل از قيامت در معرض قصاص قرار داده است - و حديث را ادامه داده است - تا اينكه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: آن پيرمرد كجاست؟ پيرمرد برخاست و گفت: منم و در اينجا حاضرم اى رسول خدا، پدر و مادرم به فداى شما.
حضرت فرمود: بيا اينجا و از من قصاص كن تا اينكه راضى شوى.
عرض كرد: اى رسول خدا، پيراهن را از شكم خود كنار بزن، حضرت آن را كنار زد.
پيرمرد عرض كرد: اى رسول خدا، پدر و مادرم فداى شما ؛ آيا اجازه مى دهى لب هاى خود را بر شكم شما گذارم و آن را ببوسم؟
حضرت اجازه فرمودند. آنگاه پيرمرد گفت: به اين محلّ قصاص از شكم مبارك رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم از آتش دوزخ پناه مى برم.
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: اى سواده ؛ آيا قصاص مى كنى يا عفو مى نمائى؟ گفت: عفو مى كنم اى رسول خدا.
پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم او را دعا كرد و فرمود:
«اللهمّ اعف عن سوادة بن قيس كما عفى عن نبيّك محمّد صلى الله عليه وآله وسلم».
بار پروردگارا! سوادة بن قيس را مورد عفو و بخشش خود قرار بده همان طور كه او پيامبر تو را عفو كرد.... [۱]
مؤلّف رحمه الله پس از ذكر اين قضيّه اشكالى را كه ممكن است به ايشان وارد كنند قبلاً جواب مى دهد و مى فرمايد:
اگر كسى سئوال كند چرا براى ائمّه طاهرين عليهم السلام مناقب و فضائل زيادترى از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم نقل كرده اى با آنكه او برتر و شريف تر ازديگران است، در جواب مى گوئيم:
عظمت ولىّ تابع عظمت نبىّ است، هر چه ما ماه را توصيف كنيم و او را مدح و ستايش كنيم در حقيقت برگشت آن به خورشيد است، زيرانور ماه تابع نور خورشيد است.
ديگر اينكه پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم و ائمّه معصومين عليهم السلام در مقام باطنى و درحقيقت يكى هستند لذا توصيف آنها توصيف پيامبر است.
ديگر اينكه نسبت به شخصيّت و فضيلت نبىّ گرامى اسلام صلى الله عليه وآله وسلم درميان مسلمانان اختلافى نيست و مهمّ ذكر فضائل علىّ بن ابى طالب عليه السلام واولاد طاه
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
#یورش_به_خانه_وحی ▪️✨▪️
#بخش_دهم
ابن #قتيبه و #الامامه و #السياسه ▪️◾️◾️
مورخ شهير عبدالله بن مسلم بن قتيبه دينوري (۲۱۲- ۲۷۶) از پيشوايان ادب و از نويسندگان پر كار حوزه تاريخ و ادب اسلامي است، مولف كتاب تاويل مختلف الحديث و ادب الكاتب و غيره. [۳۲] وي در كتاب «الامامه و السياسه» چنين مينويسد:
«انّ أبابكر رضي اللَّه عنه تفقد قوماً تخلّفوا عن بيعته عند علي كرم اللَّه وجهه فبعث إليهم عمر فجاء فناداهم و هم في دار علي، فأبوا أن يخرجوا فدعا بالحطب و قال: و الّذي نفس عمر بيده لتخرجنّ أو لا حرقنّها علي من فيها، فقيل له: يا أباحفص انّ فيها فاطمة فقال: و إن». [۳۳].
«ابوبكر از كساني كه از بيعت با او سر برتافته و در خانه علي گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد. او به در خانه علي آمد وآنان را صدا زد كه بيرون بيايند ولي آنان از خروج از خانه امتناع ورزيدند. در اين موقع، عمر هيزم طلبيد و گفت: به خدايي كه جان عمر در دست اوست بيرون بياييد والا خانه را بر سرتان آتش ميزنم. مردي به عمر گفت: اي اباحفص (كنيه ي عمر) در اين خانه فاطمه دخت پيامبر است، او گفت: باشد! ».
ابن قتيبه دنبال داستان را سوزناكتر و دردناكتر نوشته است:
«ثمّ قال عمر، فمشي معه جماعه، حتي أتوا باب
فاطمة، فذقّوا الباب، فلما سمعت أصواتهم نادت بأعلي صوتها: يا أبتِ يا رسول اللَّه! ماذا لقينا بعدك من ابن الخطاب و ابن أبي قحافة. فلما سمع القوم صوتها و بكائها انصرفوا باكين و كادت قلوبهم تتصدع و اكبادهم تنفطر و بقي عمر و معه قوم
فأخرجوا علياً، فمضوا به إلي أبي بكر، فقالوا له: بايِع، فقال: إن أنا لم أفعل فمه؟ قالوا: إذاً و اللَّه الّذي لا إله إلّا هو نضرب نقك... ». [۳۴].
«عمر همراه گروهي به در خانه فاطمه آمدند در خانه را زدند، هنگامي كه فاطمه صداي آنها را شنيد، با صداي بلند گفت: اي رسول خدا! پس از تو چه مصيبتهايي به ما از فرزند خطاب و ابي قحافه رسيد؟! وقتي مردم كه همراه عمر بودند صداي زهرا را شنيدند گريه كنان برگشتند، ولي عمر با گروهي باقي ماند و علي را از خانه بيرون كشيدند و نزد ابي بكر بردند و به او گفتند، بيعت كن. علي گفت: اگر بيعت نكنم چه ميشود؟، گفتند: به خدايي كه جز او خدايي نيست گردنت را ميزنيم!!... ». [۳۵].
📚منابع:
[۳۲] الاعلام ۴/ ۱۳۷.
[۳۳] الامامه و السياسه، ص ۱۲، چاپ المكتبه التجاريه الكبري، مصر.
[۳۴] الامامه والسياسه، ص ۱۳، چاپ المكتبه التجاريه الكبري، مصر.
[۳۵] مسلما اين بخش از تاريخ، براي علاقمندان به شيخين بسيار سنگين و ناگوار بوده است، لذا برخي درصدد برآمدند كه در نسبت كتاب الإمامه والسياسه به ابن قتيبه ترديد كنند، حال آن كه ابن ابي الحديد، استاد فن تاريخ، اين كتاب به سرنوشت تحريف دچار شده و تحريفگران بخشي از مطالب آن را به هنگام چاپ، حذف كرده اند. غافل از آنكه مطالب مزبور در شرح نهج البلاغه ي ابن ابي الحديد موجود است. زر كلي در اعلام، كتاب الامامه والسياسه را از آثار ابن قتبه ميداند و سپس ميافزايد: «برخي از علما در انتساب اين كتاب به ابن قتيبه تأمل دارند». يعني شك و ترديد را به ديگران نسبت ميدهد نه به خويش، همچنان كه الياس سركيس (معجم المطبوعات العربيه ۱/ ۲۱۲) اين كتاب را از آثار ابن قتيبه ميداند.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
#مومن_در_هزار_حدیث🍃🌸🌸
#بخش_دهم
#شدّت ابتلای #مؤمن 🍃🍃
۶/۲۶- و عنه، عَنْ أَبِی حَمْزَهَ قَالَ: ﴿سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَقُولُ: إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَخَذَ مِیثَاقَ اَلْمُؤْمِنِ عَلَی بَلاَیَا أَرْبَعٍ أَیْسَرُهَا عَلَیْهِ مُؤْمِنٌ مِثْلُهُ یَحْسُدُهُ وَ اَلثَّانِیَهُ مُنَافِقٌ یَقْفُو أَثَرَهُ وَ اَلثَّالِثَهُ شَیْطَانٌ یَعْرِضُ لَهُ بِفِتَنِهِ وَ یُضِلُّهُ وَ اَلرَّابِعَهُ کَافِرٌ بِالَّذِی آمَنَ بِهِ یَرَی جِهَادَهُ جِهَاداً فَمَا بَقَاءُ اَلْمُؤْمِنِ بَعْدَ هَذَا؟! ﴾ [۱] .
پیامبر خدا صلی الله علیه و اله: فرمود خداوند از مؤمن بر چهار بلا پیمان گرفته است: سخت ترین آنها برای او وجود مؤمنی است که هم عقیده او باشد و با این حال بر وی حسادت ورزد دوم منافقی که عیب جویی او کند، سوم: شیطانی که در صدد گمراه کردنش باشد چهارم کافری که جهاد کردن با وی را بر خود لازم بداند [زیرا در این صورت آن کافر به هر طریقی سعی میکند به او آسیب برساند]؛ حال با این همه بلا بقای مؤمن چگونه [ممکن] است؟!
می گویم: شیخ کلینی با سندی صحیح از ابوحمزه ثمالی روایتی هم معنا و با واژههایی نزدیک به همین روایت آورده است. [۲]
و نظیر آن را باز به سند صحیح در کافی [۳] مجدداً نقل میکند و دو روایت زیر هم نظیر روایت مذکور است:
أ) الكليني، عَنْ عِدَّهٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ،
عَنْ دَاوُدَ بْنِ سِرْحَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَقُولُ: أَرْبَعٌ لاَ یَخْلُو مِنْهُنَّ اَلْمُؤْمِنُ أَوْ وَاحِدَهٌ مِنْهُنَّ مُؤْمِنٌ یَحْسُدُهُ وَ هُوَ أَشَدُّهُنَّ عَلَیْهِ وَ مُنَافِقٌ یَقْفُو أَثَرَهُ أَوْ عَدُوٌّ یُجَاهِدُهُ أَوْ شَیْطَانٌ یُغْوِیهِ﴾. [۱]
امام صادق علیه السلام میفرمود چهار چیز است که مؤمن از همه آنها یا یکی از آنها برکنار نیست مؤمنی که به او رشک برد و این از همه سخت تر است، و منافقی که لغزشهای او را پیگیری میکند یا دشمنی که با او میجنگد، یا شیطانی که او را به گمراهی میکشاند.
ب) الصدوق حَدَّثَنَا أَبِی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: ﴿حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحُسَیْنِ اِبْنِ أَبِی الخطاب عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ مَالِکٍ عَنْ مِسْمَعِ بْنِ مَالِکٍ عَنْ سَمَاعَهَ، عَن أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام أنَّهُ قالَ: يا سَماعَةُ، لايَنفَكُّ المُؤمِنُ مِن خِصالٍ أربَعٍ: مِن جارٍ يُؤذيه ِ، و شَيطانٍ يُغويه، و مُنافقٍ يَقفو أثَرَهُ، و مُؤمِنٍ يَحسُدُهُ. ثُمَّ قالَ: يا سَماعَةُ، أما إنَّهُ أشَدُّهُم عَلَيه ِ. قُلتُ: كَيفَ ذَاكَ؟ قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ فِیهِ الْقَوْلَ فَیُصَدَّقُ عَلَیْهِ﴾ [۲]
امام صادق علیه السلام به سماعه فرمود: مؤمن از چهار خصلت جدا نیست، از همسایه ای که او را اذیت کند و شیطانی که او را گمراه سازد، و منافقی که پیگیر
لغزشهای او باشد و مؤمنی که بر او رشک و بدخواهی ورزد. سماعه میگوید: به امام عرض کردم فدایت شوم مؤمنی که به او رشک میبرد؟ فرمود: ای سماعه این مؤمن بدخواه از همه برای او سخت تر است گفتم: چگونه چنین است؟ فرمود: درباره او بد میگوید و مردم باور میکنند.
۷/۲۷- و عنه عَنْ یَزِیدَ بْنِ خَلِیفَهَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: ﴿مَا قَضَی اَللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لِمُؤْمِنٍ [مِنْ] قَضَاءٍ إِلاَّ جَعَلَ لَهُ اَلْخِیَرَهَ فِیمَا قَضَی﴾. [۳]
امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند برای مؤمن هیچ قضایی نراند مگر این که در آن چه حکم و مقدّر فرموده خیر او را قرار دهد.
۸/۲۸- و عنه، عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: ﴿ إِنَّ اَللَّهَ یَذُودُ اَلْمُؤْمِنَ عَمَّا یَکْرَهُ مِمَّا یَشْتَهِی کَمَا یَذُودُ اَلرَّجُلُ اَلْبَعِیرَ عَنْ إِبِلِهِ لَیْسَ مِنْهَا﴾ [۱]
امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند نارواییهایی که مؤمن به آن متمایل است را از او دور میکند همان گونه که یکی از شما شتر ناشناس را از میان شتران خود دور میگردانید. ...... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: المؤمن، ص ۲۱، ح۲۰.
[۲]: الكافي، ج ۲، ص ۲۴۹، ح ۲
[۳]: الكافي، ج ۲، ص ۲۵۰، ح ۴.
[۱]: الكافي، ج ۲، ۲۵۰، ح ۴.
[۲]: الخصال، ج ۱، ص ۲۲۹، رقم ۷۰؛ و نقل عنه في بحار الأنوار، ج ۶۵، ص ۲۲۴.
[۳]: المؤمن، ص ۲۲، ح ۲۴.
[۱]: المؤمن، ص ۲۲، ح ۲۵
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫