🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_هفتم
#بخش_صد_و_بیست_و_یکم
#ماجرای گرایش #سلمان به #اسلام 🍃🌸
من دهقان زاده بودم، از روستای (جی) اصفهان. [۱] پدرم کشاورز بود و به من خیلی علاقه داشت، نمی گذاشت با کسی تماس داشته باشم، در آیین مجوس بودم و از آیین دیگر مردم خبر نداشتم.
پدرم مزرعه ای داشت روزی دستور داد که به مزرعه بروم و سرکشی کنم. در راه به کلیسای مسیحیان رسیدم. که گروهی در آنجا به نماز و نیایش مشغول بودند. برای آگاهی بیشتر درون کلیسا رفتم. راز و نیاز آنها مرا به خود جذب کرد. تا غروب در همانجا ماندم و به مزرعه پدرم نرفتم. در آنجا پی بردم دین آنها بهتر از دین پدران ماست. غروب شده بود به خانه برگشتم. پدرم پرسید:
کجا بودی؟ چرا دیر کردی؟
گفتم:
به کلیسای مسیحیان رفته بودم، مراسم دینی و نماز و نیایش
آنها برایم شگفت انگیز بود. با فکر و اندیشه دریافتم آیین آنها بهتر از آیین پدران ماست.
پدرم گفت:
آیین پدرانتان بهتر است.
گفتم:
نه! دین آنها بهتر است. آنها پرستش خدا را میکنند و در درگاهش عبادت و بندگی انجام میدهند. ولی شما به آتش پرستش میکنید که با دست خودتان آن را روشن ساختید. هرگاه دست بردارید خاموش میگردد. پدرم ناراحت شد و مرا زندانی کرد و به پایم زنجیر بست.
به مسیحیان پیغام دادم من دین آنها را پذیرفته ام، مرکز این دین کجا است؟
گفتند:
در شام است.
گفتم:
هرگاه کاروانی از شام آمد هنگام برگشت به من اطلاع دهید همراهشان به شام بروم. کاروان تجارتی از شام آمد من از بند پدر گریخته، همراهشان به شام رفتم.
#سلمان در #مکتب اسقفهای #مسیحی 🍂🌸
پرسیدم:
بزرگترین عالم دین مسیح کیست؟
گفتند: اسقف رئیس کلیسا.
به حضورش رسیدم و گفتم:
می خواهم در خدمت شما باشم و مرا تعلیم و تربیت کنی. او هم پذیرفت.
مدتی در محضر وی به کسب و دانش پرداختم. او آدمی دنیادوست بود. چندان مورد رضایتم نبود... چشم از جهان فرو بست.
جانشین او آدمی زاهد و باتقوا بود، مدتی با میل و رغبت نزدش ماندم، ولی طولی نکشید او هم دنیا را وداع گفت.
پیش از وفاتش از راهنمایی خواستم که بعد از فوت او نزد چه کسی بروم و به چه کسی مرا سفارش میکنی؟
گفت: فرزندم من دانشمندی را در موصل سراغ دارم که مردی وارسته است پس از فوت من نزد ایشان برو!
من به موصل رفتم محضر آن دانشمند رسیدم و گفتم:
فلانی مرا به شما توصیه کرده است. مدتی نزد ایشان بودم، مرگ او نیز فرا رسید.
گفتم:
شما دنیا را وداع میکنید، مرا به چه شخصی توصیه میکنید؟ گفت: فرزندم! شخص شایسته ای را سراغ ندارم جز آنکه مردی در نصیبین است او انسانی لایق میباشد پیش او برو!
پس از فوت او به نصیبین رفتم و خدمت آن عالم رسیدم او را مرد شایسته دیدم مدتی در نزدشان ماندم تا اینکه وفات نمود هنگام مرگ مرا سفارش کرد پیش دانشمندی در عموریه (یکی از شهرهای شام) بروم من به عموریه رفتم و خدمت آن دانشمند مسیحی رسیدم. او هم مرد لایقی بود. مدتی در نزد او به کسب و دانش پرداختم... هنگام مرگ او نیز رسید. از او درخواست کردم مرا به کسی سفارش کند؟
وی گفت:
کسی را مثل خودم باشد سراغ ندارم ولی در آینده ای بسیار نزدیک پیامبری در سرزمین عرب برانگیخته خواهد شد که از زادگاه خود (مکه) به جایی که از درختان نخل پوشیده و بین دو بیابان سنگلاخ قرار دارد (مدینه) هجرت خواهد کرد و از نشانههای آن پیامبران این است:
۱ - در میان دو شانه او مهر نبوت نقش بسته است.
۲ - هدیه را میپذیرد و از آن میخورد.
۳ - اما از صدقه نمی خورد.
با این نشانهها او را به خوبی میشناسی شما باید خود را به او برسانی!
----------
[۱]: 📚در بعضی سند آمده، وی اهل شیراز بوده است. بحار ج، ۲۲ ص ۳۵۵.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#گزیده_دایره_المعارف_تهاویل_الربیع🔹🌸
#بخش_صد_و_بیست_و_یکم
#لایوم کیومک 🌸🍃
تعبیر لایوم کیومک یا اباعبدالله از سه امام: از امام حسن (علیه السلام) و حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) به این عبارة، و از امام سجاد (علیه السلام) به عبارة لایوم کیوم الحسین (علیه السلام) ۳.
#امتحان فوق العادة در #وقت فوق العادة 🌼🍂
فاضل دربندی مطلبی را در کتاب شریف اسرار الشهاده آورده، مضمونش این است: که، در میدان برای امام حسین (علیه السلام) حیرتی روی داد، زیرا که از یک طرف ابدان مطهره شهدا را روی خاک میبیند، و از طرف دیگر تنهايی و غربت خویش را ملاحظه کرد، و از سوی دیگر تفکر در غربت زنان، و عطش و اسارت آن ها، امام (علیه السلام) را ضجر میداد، و از ناحیه چهارم شماتت دشمن برای حضرت طاقت فرسا گشت، در اینجا بود با صوت حزین و بلند فرمود آیا کسی هست که ما را کمک بدهد، و کسی هست که از حرم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دفع شرّ کند، و آیا خداپرستی هست که درباره
ما از خدا بترسد، و آنچه را که خداوند لازم کرده انجام دهد، از بلند شدن این نداي مظلومانه، قوائم عرش خدا به زلزله افتاد، و ملائکه زمین و آسمان به ناله و ضجّه افتادند، و عرضه داشتند که خدایا حسین (علیه السلام) دوست تو، و قرة عین حبیب تو (رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ) است، به ما اجازه بده او را نصرت دهیم، در این حال بود که امام صحیفه ای در دست خود مشاهده کرد، وقتی باز کرد دید همان عهدنامه است که روز ازل، با خدا بسته که در چنین معرکه ای صبر به خرج بدهد، و شهادت را بپذیرد، و ملاحظه کرد که در پشت صحیفه با خط جلی نوشته شده است: حسین ما شهادت را بر تو حتمی نکرده ایم، حق فسخ معامله با توست، اگر خواستی حاضرم بلا را برطرف کنم، و ملائکه و اجنّه را در فرمان تو قرار داده ام، ناگاه دید که ملائکه با حربههای آتشین، منتظر فرمان هستند، نامه را به طرف آسمان حواله کرد، و عرض نمود دوست دارم هفتاد هزار مرتبه، در رضایت تو کشته و زنده شوم،
مخصوصاً اگر در قتل من نصرت دین تو باشد، به علاوه پس از شهادت یارانم از زندگی خسته شده ام، پس با عزم راسخ به طرف میدان و جنگ با دشمن حرکت کرد، سلام خدا بر او و بر کسانی که در رکاب همایونی حضرتش، به شرف شهادت نایل آمدند ۹ فرمایش امام باقر (علیه السلام): و لقد او طئوه الخیل بعد ذلک، (القتل)، صریح است بر اسب دوانی بر روی بدن شریف امام حسین (علیه السلام) ۱۳.
امام #حسین (علیه السلام) در #وداع آخری میفرماید #مستعدّ بلا باشید 🍃🌸
امام حسین (علیه السلام) در وداع آخری، اهل حرم را امر میکند که مستعدّ بلا باشند، و میفرماید ازارها، و مقنعه هایشان بپوشند، بی بی زینب سؤال میکند چرا؟ میفرماید به این نزدیکی دارم میبینم که، مثل غلامان و کنیزان، شما را سوق میدهند ۱۴ امام حسین (علیه السلام) در وسط جنگ فرصتی به دست میآورد، میآمد در جايی که از آنجا خیمه هایش را میدید، میایستاد با صدای بلند لاحول ولا قوة الا بالله میگفت، تا اهل حرم بدانند که هنوز زنده است ۱۶.
کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫