eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
460 دنبال‌کننده
133 عکس
101 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 🌸🍃 یکی از خدمت گزاران امام صادق علیه السلام به نام سالمه می‌گوید: حضرت وقت احتضار (از شدت اثر سمی که به او داده بودند) بی هوش بود، هنگامی که به هوش آمد، فرمود: به حسن افطس هفتاد دینار بدهید و به فلانی این مقدار و به دیگری فلان مقدار. عرض کردم: به کسی این همه پول می‌دهید که شمشیر کشید و قصد کشتن شما را داشت؟ در پاسخ فرمود: آیا مایل نیستی من از کسانی باشم که خداوند درباره آن‌ها می‌فرماید: (والذین یصلون ما امر الله به ان یوصل و یخشون ربهم و یخافون سوء الحساب) [۱] آری! ای سالمه! خداوند بهشت را آفرید و بویش را خوب و مطبوع قرار داد و بوی دل انگیز بهشت از مسافت دو هزار سال به مشام می‌رسد و همین بوی خوش به مشام دو دسته نمی رسد: عاق پدر و مادر و قاطع صله ارحام. [۲] امام علیه السلام انسان 🌼🍂 حضرت موسی بن جعفر عابدترین، دانشمندترین، سخاوتمندترین و گرامی ترین انسان در زمان خود بشمار می‌رفت. امام علیه السلام نمازهای مستحبی شبانه را همیشه می‌خواند و آن را به نماز صبح وصل می‌کرد سپس تا طلوع آفتاب مشغول تعقیبات می‌شد آنگاه پیشانی به سجده می‌گذاشت، تا هنگام ظهر سر از سجده برنمی داشت [۱] همواره چنین دعا می‌نمود: (اللهم انی اسألک الراحة عند الموت و العفو عند الحساب) [۲] و این دعا را تکرار می‌کرد. یکی از دعایش این بود: (عظم الذنب من عبدک فلیحسن العفو من عندک) گناه از بنده ات بزرگ شد پس عفوت نیکو است. چنان از ترس خدا می‌گریست که محاسنش از اشک دیدگان تر می‌شد. از همه مردم بیشتر به خانواده و خویشانش رسیدگی می‌کرد. شبها با زنبیل‌هایی که محتوی طلا، نقره، آرد و خرما بود، به سراغ فقرای مدینه می‌رفت و به ایشان می‌داد در عین حال نمی فهمیدند چه کسی به آنها کمک می‌کند. [۳] امام علیه السلام به 🌸🍃 روزی هارون الرشید مقداری لباس از جمله جبّه زرباف سیاه رنگی را - که پادشاه روم به هارون فرستاده بود - به عنوان قدردانی به علی بن یقطین، هدیه کرد. علی بن یقطین تمام آن لباس ها، همراه همان جبه و مبلغی پول و خمس اموال خود را که معمولا به حضرت می‌داد، به محضر امام کاظم علیه السلام فرستاد. امام علیه السلام پول و لباس‌ها را قبول کرد اما جبه را به وسیله آورنده بازگرداند و نامه ای به علی بن یقطین نوشت و در آن تأکید کرد جبه را نگهدار و آن را هرگز از دست مده! چون به زودی به آن نیازمند خواهی شد. علی بن یقطین علت برگرداندن جبه را نفهمید و به شک افتاد در عین حال آن را محفوظ نگه داشت. چند روز گذشت، علی به یکی از غلامان خدمتگزارش خشمناک شد و او را از کار برکنار کرد. غلام متوجه بود علی بن یقطین هوادار امام کاظم علیه السلام است، ضمنا از فرستادن هدیه‌ها نیز باخبر بود لذا پیش هارون رفت و از او سخن چینی کرد، گفت: علی بن یقطین موسی بن جعفر را امام می‌داند و هر سال خمس اموال خود را به ایشان می‌فرستد، به طوری که جبه ای را که خلیفه برای احترام از وی داده بود همراه خمس اموال فرستاد. هارون الرشید بسیار غضبناک شد گفت: باید این قضیه را کشف کنم اگر صحت داشته باشد علی را خواهم کشت. همان لحظه دستور داد علی را بیاورید همین که آمد، گفت: جبه ای را که به تو دادم چه کردی؟ گفت: نزد من است آن را عطر زده، در جعبه ای در بسته محفوظ نگه می‌دارم، هر صبح و شام در جعبه باز کرده به عنوان تبرک آن را می‌بوسم و دوباره به جایش می‌گذارم. هارون گفت: هم اکنون آن را بیاور! علی گفت: هم اکنون حاضرش می‌کنم، به یکی از غلامان خود گفت: برو کلید فلان اتاق را از کنیز کلیددار بگیر اتاق را که باز کردی فلان صندوق را بگشا! جعبه ای را که رویش مهر زده‌ام بیاور! طولی نکشید غلام جعبه مهر شده را آورد و در مقابل هارون گذاشت. دستور داد جعبه را باز کردند. هنگامی که هارون جبه را با آن کیفیت دید که عطرآگین است خشمش فرو نشست، به علی بن یقطین گفت: جبه را به جایش بازگردان و به سلامت برو! هرگز حرف سخن چینان را درباره تو نخواهم پذیرفت و نیز دستور داد به علی جایزه بدهند. سپس امر کرد به سخن چین هزار تازیانه بزنند در حدود پانصد تازیانه زده بودند که از دنیا رفت. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: آنان که پیوندهایی که خداوند به آن امر کرده است برقرار می‌کنند و از پروردگارشان می‌ترسند و از بدی حساب -روز قیامت- بیم دارند. رعد: آیه ۲۱. [۲]: بحار: ج ۷۴، ص ۹۶. [۱]: ظاهرا امام علیه السلام این سجده‌ها را در زندان انجام می‌داده است. [۲]: خدایا! از تو هنگام مرگ، راحتی و در وقت حساب، گذشت را خواهانم. [۳]: بحار: ج ۴۸، ص ۱۰۱. [۱]: بحار: ج ۴۸، ص ۱۳۷. ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 در کنار و امام علیه السلام 🍂🌸 اشاره در یکی از سالها امام حسین (علیه السلام) به مکه مشرف شده بود. در میان جمعیت مواج اطراف کعبه زنی مشغول طواف بود، یکی از جوانهای هرزه از پشت سر او را تعقیب می‌کرد، در حین طواف یک مرتبه خود را به آن زن رساند و دستش را روی دست وی داشت. خداوند هر دو دست را در آن فضای معنوی به هم چسبانید. مردم از ماجرا با خبر شدند، قضیه طوری شد که حاجی‌ها از طواف باز ماندند، هر چه کردند آن دو دست را از هم جدا کنند ممکن نشد. پیش قاضی مکه بردند، قاضی فتوا دادند دست این مرد باید بریده شود چون او جنایت کرده است. میر مکه پرسید: کسی از فرزندان پیامبر در مکه نیست؟ گفتند: چرا امام حسین (علیه السلام) دیشب وارد شده و اکنون در مکه آن دو مرد و زن را محضر امام حسین (علیه السلام) بردند، حضرت نگاهی به جدول آن دو کرد، سپس روی به کعبه نمود و دست‌ها را به دعا برداشت و درباره آنها آن دو نفر دعا کرد. خداوند به برکت دعای امام حسین (علیه السلام) از دست‌های آن دو مرد و زن را از هم جدا نمود. [۱] چه قدر زشت است گناه، و چه قدر زشت تر است انجام آن، در مکان مقدس. اثر حمل کیسه‌های طعام بر دوش امام حسین علیه السلام پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) که بدنش عریان ماند هنگام دفن در پشت او اثر زخم کهنه دیدند، از امام زین العابدین (علیه السلام) پرسیدند این اثر زخم چیست؟ فرمود: این زخم اثر حمل کیسه‌های طعام است که آن حضرت بر دوش می‌گرفت و به خانه‌های بیوه زنان، یتیمان و مستمندان می‌برد. [۲] امام علیه السلام با 🍃🌼 روزی امام حسین (علیه السلام) از جایی عبور می‌کرد، دید چند نفر فقیر، عبای خود را روی زمین گسترده اند و مقدار اندکی نان خشک روی آن ریخته و می‌خورند. امام (علیه السلام) به آنها سلام داد و آنان جواب سلام امام (علیه السلام) را دادند، و گفتند: یابن رسول الله بفرمایید از این غذا میل کنید. امام حسین (علیه السلام) علت دعوتشان را پذیرفت، با کمال فروتنی در کنار آنها روی خاک نشست و با آنها غذا میل کرد و این آیه را تلاوت نمود: ان الله لا یحب المتکبرین« إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ (۲۳) »: خداوند متکبران را دوست ندارد. [۱] سپس به آنها فرمود: من دعوت شما را پذیرفتم شما نیز دعوت مرا به پذیرید، به خانه من بیایید امروز مهمان من باشید. آنها برخاستند و همراه امام حسین (علیه السلام) به خانه آن حضرت آمدند. امام (علیه السلام) ما به آنها غذا و لباس داد آنگاه دستور داد به هر کدام مبلغی هم پول دادند [۱] امام حسین (علیه السلام) با این رفتار پسندیده فقراء را خشنود کرد، و آنها هم از حضور امام (علیه السلام) با خوشحالی رفتند. ---------- 📚منابع: [۱]: ب: ۴۴، ص ۱۸۳ [۲]: ب ج ۴۴ ص ۱۹۰. [۱]: سوره نحل آیه ۲۳ [۱]: ب: ج ۴۴، از روایت ص ۱۸۹. و ص ۱۹۱ استفاده شده ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌    ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫