🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
مؤلّف رحمه الله گويد: بحرانى قدس سره در كتاب «غاية المرام» در تفسير اين آيه شريفه سه حديث از عامّه نقل كرده است كه اين يكى از آنها بود و هفت حديث از طريق شيعه نقل كرده است. [۱]
۱۶۵ / ۷۲ - در همان كتاب حديث با لطافت و خبر زيبائى را از ابن عبّاس نقل مى كند كه گفت: شخصى دو شتر فربه را به عنوان هديه خدمت پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم آورد، رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم به اصحاب و همراهان خود فرمود:
كداميك از شما مى تواند دو ركعت نماز را با همه واجبات آن از قيام و ركوع و سجود و ساير اعمالش بجا آورد و در اثناء آن به چيزى از امور دنيوى نيديشد و در قلبش فكر دنيا خطور نكند تا يكى از اين دو شتر را به او هديه كنم.
اين مطلب را يكبار و دو بار بلكه سه بار تكرار كرد هيچ يك از اصحاب جواب ندادند. اميرالمؤمنين عليه السلام برخاست و عرض كرد:
أنا يا رسول اللَّه اُصلّي الركعتين اُكبّر التكبيرة الاُولى إلى أن اُسلّم منها لا اُحدّث نفسي بشي ء من اُمور الدنيا.
اى رسول خدا ؛ من دو ركعت نماز را از تكبيرة الإحرام آن تا سلام آخر مى خوانم و به چيزى از امور دنيوى حديث نفس نمى كنم.
فرمود: اى على ؛ درود خدا بر تو باد نماز را شروع كن، اميرالمؤمنين عليه السلام تكبير گفت و به نماز پرداخت، و همينكه سلام نماز را گفت، جبرئيل فرود آمد و به پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم عرض كرد: اى محمّد ؛ خداوند به شما سلام مى رساند و فرموده است: يكى از دو ناقه را به على عليه السلام عطا كن.
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: من شرط كرده بودم كه اگر دو ركعت نماز بخواند بدون اينكه به چيزى از امور دنيوى فكر كند شتررا به او دهم، امّا على عليه السلام هنگامى كه به تشهّد مشغول بود با خودش فكر كرد كداميك از دو شتر را بگيرد؟
جبرئيل عرض كرد: اى محمّد ؛ خداوند سلام رسانيده و مى فرمايد: على عليه السلام كه فكر مى كرد كداميك از اين دو شتر را بگيرد نه بخاطر خودش بود و نه به خاطر دنيا، بلكه او فكر مى كرد كداميك را بگيرد كه فربه تر باشد تا در راه خدا آن رابكشد و براى خشنودى پروردگار به فقرا بدهد.
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم گريه كرد و هر دو شتر را به او مرحمت فرمود. على عليه السلام هر دو را كشت و در راه خدا انفاق نمود، و در اين مورد خداوند تبارك و تعالى اين آيه شريفه را نازل فرمود:
«إنَّ في ذلِك لَذِكْرى لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أوْ ألْقَى السَمْع وَهُوَ شَهيد». [۱]
و در قضيّه گذشتگان تذكّر است براى كسى كه دل آگاهى دارد يا به كلام پروردگار گوش فرا دهد، و او گواه است.
مقصود اميرالمؤمنين عليه السلام است كه در نماز خود را مخاطب ساخت و با خودش گفتگو كرد ولى در آن هرگز درباره امور دنيوى فكر نكرد. [۲]
و اين طريق اخلاص و عصمت است و اين دو خصلت در هيچكس جمع نمى شود مگر در شخص ايشان و فرزندان معصوم آن حضرت عليهم السلام.
۱۶۶ / ۷۳ - روايت زيباى ديگرى را سيّد هاشم بحرانى قدس سره در كتاب «غاية المرام» از طريق اهل سنّت از ابن عبّاس نقل كرده است كه گفت:
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم به عبدالرحمان بن عوف فرمود:
يا عبدالرحمان أنتم أصحابي وعليّ بن أبي طالب منّي وأنا من عليّ، فمن قاسه بغيري فقد جفاني، ومن جفاني آذاني، ومن آذاني فعليه لعنة ربّي.
اى عبدالرحمان ؛ شما ملازمان و همراهان من هستيد و على بن ابى طالب از من و من از على هستم، هر كس او را به غير من مقايسه كند به من جفا كرده است و كسى كه با من جفا كند در حقيقت اذيّتم نموده و كسى كه مرا اذيّت كند خدا او را لعنت كند.
اى عبدالرحمان ؛ خداوند كتاب روشن و آشكارى را بر من نازل فرموده است و به من فرمان داده تا آن را براى مردم جزعلى بن ابى طالب بيان كنم، على عليه السلام احتياج به بيان و توضيح ندارد.
زيرا خداوند فصاحت [۱] او را مثل فصاحت من قرار داده و فهم و بينش او را همانند فهم من قرار داده است.... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: غاية المرام: ۶۸۷ ح ۱۴.
[۱]: سوره ق، آيه ۳۷.
[۲]: تأويل الآيات: ۶۱۲/۲ ح۸، بحار الأنوار: ۱۶۱/۳۶ ح ۱۴۲، و بحرانى رحمه الله آن را در تفسير برهان: ۲۲۸/۴ ح۳ از مناقب ابن شهراشوب: ۳۰۲/۱ روايت كرده است.
[۱]: فصاحت سخن پردازى است به گونه اى كه خالى از مبهمات و پيچيدگىها باشد.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
ولو كانت الحكمة رجلاً لكان عليّاً عليه السلام، ولو كان العقل رجلاً لكان الحسن عليه السلام، ولو كان السخاء رجلاً لكان الحسين عليه السلام، ولو كان الحسن شخصاً لكان فاطمة عليها السلام، بل هي أعظم، إنّ فاطمة ابنتي خير أهل الأرض عنصراً وشرفاً وكرماً.
و اگر حكمت [۲] بخواهد به صورت مردى ظاهر گردد، آن مرد على عليه السلام خواهد بود، و اگر عقل بخواهد به شكل شخصى ظاهرگردد، آن شخص حسن عليه السلام خواهد بود، و اگر سخاوت و بخشندگى بخواهد در وجودى تجلّى پيدا كند در وجود امام حسين عليه السلام ظاهر مى گردد، و اگر همه خوبىها مى خواست در وجود انسانى جلوه كند او فاطمه عليها السلام بود بلكه فاطمه والاتر و برتر از آن است، او از جهت نژاد و شرافت و بزرگوارى از همه اهل عالم بهتر است. [۳]
۱۶۷ / ۷۴ - در تفسير آيه شريفه «كَلّا إنَّ كتابَ الأبْرارِ لَفي عِلِّيّين» [۴] فرموده اند:
علّيين كه معنايش جايگاه بسيار عالى است منزل پيغمبر صلى الله عليه وآله وسلم و اميرالمؤمنين و ائمّه معصومين عليهم السلام وشيعيان ايشان است.
و روايت ابوطاهر از حارث همدانى شاهد همين مطلب است، مى گويد:
بر اميرالمؤمنين عليه السلام وارد شدم، او در سجده بود و گريه مى كرد به طورى كه ناله اش زياد و صداى گريه اش بلند گرديد، وقتى سر مبارك از سجده اش برداشت، عرض كرديم: اى امير مؤمنان ؛ گريه ات ما را به درد آورد و دل ما را سوزانيد و غمناك كرد، و تاكنون شما را اينگونه نديده ايم و از شما چنين گريه اى نشنيده ايم. فرمود:
به سجده مشغول بودم و خدا را در سجدهام به دعا و خيرات مى خواندم، خواب بر چشمان من غلبه كرد، خوابى ديدم كه مرا به وحشت انداخت و ترسانيد، رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم را ديدم ايستاده است و مى فرمايد: اى على ؛ دورى تو از من به درازاكشيد و مشتاق ديدار تو گشته ام، و پروردگارم آنچه درباره تو به من وعده فرمود به آن وفا كرد و آن را قطعى ساخت.
عرض كردم: اى رسول خدا ؛ آن وعده اى كه درباره من به شما فرموده بود و آن را قطعى ساخت چيست؟
فرمود: درباره تو و همسرت و فرزندان تو و ذريّه ات وعده اش را حتمى ساخت كه جايگاه شما در عليّين يعنى بالاترين مقام در بهشت است.
عرض كردم: اى رسول خدا ؛ پدر و مادر من فداى شما، شيعيان ما كجا خواهند بود؟
فرمود: آنها با ما هستند و قصرهاى آنها در رديف قصرهاى ما و منازل ايشان مقابل منزل هاى ما است.
عرض كردم: اى رسول خدا ؛ شيعيان ما در دنيا چه بهره اى دارند؟
فرمود: در فتنهها ايمن اند و از عافيت الهى برخوردارند.
عرض كردم: آنها به هنگام مرگ چه امتيازى دارند؟
فرمود: آنها خودشان درباره چگونگى مرگشان حكم مى كنند و عزرائيل كه فرشته قبض روح است مأمور است كه از آنها اطاعت كند و هر گونه او بخواهد قبض روحش كند.
عرض كردم: كيفيّت مردن آنها حدّى دارد كه بتوان آن را تعريف كرد؟
فرمود: بلى، إنّ أشدّ شيعتنا لنا حبّاً يكون خروج نفسه كشرب
أحدكم في اليوم الصيف الماء البارد الّذي ينتفع منه القلب، وإنّ سائرهم ليموت كما ينتفض أحدكم عن فراشه.
بلى، در ميان آنها كسانى كه محبّتشان به ما شديدتر است خارج شدن روح از بدن ايشان مانند آن است كه آب گواراى خنكى رايكى از شما در روز گرم تابستانى بياشامد و از آن لذّت ببرد، و بقيّه آنها جان دادن ايشان مانند آن است كه يكى از شما دررختخواب خود تكانى بخورد و يا خُرخرى كند [۱] . [۲]
مؤلّف رحمه الله گويد: اين قبض روح شدن آسان مخصوص دوستان اهل بيت عليهم السلام است و نسبت به ديگران همان طور كه در كتاب «بستان الواعظين» وارد شده است:
مردن سه هزار سختى و فشار دارد، هر كدام از آنها از هزار ضربه شمشير خوردن سخت تر است.
۱۶۸ / ۷۵ - شيخ صدوق قدس سره از امام صادق عليه السلام روايت كرده است كه فرمود:
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در ميان جمعى از اصحاب بودند..... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۲]: علم به حقايق اشياء را حكمت مى گويند.
[۳]: فرائد السمطين: ۶۸/۲.
[۴]: سوره مطفّفين، آيه ۱۸.
[۱]: در كتاب «تأويل الآيات» و «تفسير برهان» عبارتى است كه معنايش چنين است: مانند آنكه يكى از شما در رختخواب خود صدائى برآورد و نفس را دردرون بينى برگرداند.
[۲]: تأويل الآيات: ۷۷۶/۲ ح۸، بحار الأنوار: ۱۹۴/۴۲ ح ۱۱، تفسير برهان: ۴۳۹/۴ ح۵.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در ميان جمعى از اصحاب بودند كه ناگهان چهار نفر از سياهان جنازه سياه چهره اى را به دوش گرفته ودر حاليكه او را ميان پارچه اى پيچيده بودند به طرف قبرش حمل مى كردند.
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: او را نزد من آوريد، وقتى جنازه را آوردند در مقابل خود به زمين گذاشت، و صورتش را باز كرد سپس به على عليه السلام فرمود: اى على، اين شخص همان رياح غلام آل نجّار است.
على عليه السلام فرمود: به خدا قسم، هر گاه مرا مى ديد تواضع مى كرد و خجالت مى كشيد [۳] و مى گفت: اى على، ترا دوست دارم.
بعد رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم دستور داد او را غسل دادند و در لباسى از لباسهاى خودش او را كفن كرد و به همراه مسلمانان تا كنار قبرش تشييع نمود و
مردم زمزمه هاى شديدى را در آسمان مى شنيدند.
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
إنّه قد شيّعه سبعون ألف قبيلة من الملائكة، كلّ قبيلة سبعون ألف ملك، واللَّه ما نال ذلك إلّا بمحبّتك يا عليّ.
هفتاد هزار گروه از فرشتگان او را مشايعت كردند كه هر گروهى هفتاد هزار نفر بودند، و به خدا قسم جز به محبّت و دوستى على عليه السلام به اين درجه و مرتبه نرسيد.
سپس رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم با دست خود او را در ميان قبر نهاد و بعد از آنكه براى مدّتى از او روى خود را برگردانيد خاكها راروى آن ريخت.
اصحاب عرض كردند: اى رسول خدا ؛ ديديم شما مدّتى از او روى برگرداندى، سپس قبر را با خاك پوشاندى علّتش چه بود؟
پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: اين بنده فرمانبردار خداوند تشنه از دنيا رفته بود همسران بهشتى او يعنى حورالعين با شتاب برايش از بهشت آب آوردند و او چون غيرتمند است دوست نداشتم با نگاه كردن به همسرانش او را محزون سازم، مدّتى از او روى برگرداندم تا آب آشاميد. [۱]
۱۶۹ / ۷۶ - اربلى رحمه الله در كتاب «كشف الغمّه» نقل مى كند: از پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم سئوال كردند در شب معراج پروردگارت با تو به چه لغتى گفتگو كرد؟ فرمود:
خاطبني بلغة عليّ بن أبي طالب عليه السلام.
به لغت على عليه السلام و با لهجه او با من صحبت كرد.
عرض كردم: پروردگارا ؛ تو با من گفتگو مى كنى يا على؟
فرمود: اى احمد ؛ من وجودى هستم كه همانند ساير موجودات نيستم و با مردمان قياس نشوم و مانند اشياء ديگر توصيف نگردم، تو را از نور خود و على را از نور تو آفريدم، از پنهانى هاى دلت و زواياى قلبت اطّلاع حاصل كردم ديدم هيچكس را بيشتر از على بن ابى طالب دوست
ندارى، با زبان او با تو گفتگو كردم تا قلب تو آرامش پيدا كند. [۱]
۱۷۰ / ۷۷ - از استادم كه اجازه نقل روايت به من داده و مدار محدّثين و مؤلّف كتاب «سفينة البحار» مى باشد يعنى حاج شيخ عبّاس قمى رحمه الله، و او از استاد خود رئيس محدّثين زمانش نورى رحمه الله، وهمينطور ادامه مى دهد و طريق روايت خود را تا امام عسكرى عليه السلام ذكر مى كند. [۲]
سپس مى گويد: آن حضرت از پدرانش عليهم السلام نقل مى كند كه:
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم روزى به بعضى از اصحاب خود فرمود:
يا عبداللَّه أحبب في اللَّه، وأبغض في اللَّه، ووال في اللَّه، وعاد في اللَّه، فإنّه لاتنال ولاية اللَّه إلّا بذلك، ولايجدرجل طعم الإيمان وإن كثرت صلاته وصيامه حتّى يكون كذلك.
اى بنده خدا، در راه خدا دوستى كن، و در راه خدا دشمنى كن، علاقه ات و ارتباطت در راه خدا باشد، ترك رابطه و عداوتت درراه خدا باشد كه از ولايت پروردگار جز از اين راه و اين عمل بهره مند نمى شوى. و هيچكس طعم ايمان را نمى چشد گرچه نماز و روزه اش زياد باشد تا اينگونه باشد.
ولى امروز دوستى هاى مردم و روابطى كه باهم دارند بر محور دنيا است، به خاطر دنيا دوستى مى كنند و ...... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۳]: و به نقلى ديگر، خوشحال مى شد.
[۱]: تأويل الآيات: ۸۶۸/۲ ح۶، بحار الأنوار: ۲۸۹/۳۹، و در ص ۲۵۴ ح ۲۵ به نقل از محاسن: ۱۱۴ ح ۷۰ به سند ديگرى از امام صادق عليه السلام (با كمى اختلاف) نقل كرده است.
[۱]: كشف الغمّة: ۱۰۶/، طرائف: ۱۵۵، بحار الأنوار: ۳۱۲/۳۸ ح ۱۴، و ج: ۳۸۶/۱۸ ح ۹۴ به نقل از مناقب خوارزمى: ۷۸ ح ۶۱.
[۲]: مؤلّف رحمه الله آن را بطور كامل ذكر كرده و ما به خاطر اختصار از ترجمه آن خوددارى كرديم
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#گزیده_دایره_المعارف_تهاویل_الربیع🔹🌸
#بخش_هشتاد_و_دوم
#موفق_شد 🍃🍃
مؤلف التاج موفق شد حقیقتی را که، اکثر اهل سنت از گفتن آن دریغ دارند، آشکار کرده، و مؤمن بودن حضرت ابی طالب (علیه السلام) را اعلان کند، و آیه ای را [۱]
که هم ذهبانش آن را برای مشرک بودن ابوطالب (علیه السلام) دلیل گرفته اند، ردّ کند و بگوید: این آیه و سوره ای که آیه در آن است، حدود ده سال پس از رحلت حضرت ابی طالب (علیه السلام) نازل شده است، چون
سوره مدنی است، و شعرهايی که حضرت ابی طالب (علیه السلام) در مدح پیغمبر (صلی الله علیه و آله) و دین او سروده، و خطبه ای را که در عقد ازدواج پیغمبر (صلی الله علیه و آله) با خدیجه خوانده، از بهترین ادلّه برای ایمان آن حضرت دانسته است، ۱۳۷ و ۱۹۸ نگارنده گوید در پاورقی مطلب شماره ۷، گذشت حرفی که در اینجا خیلی نافع است، علامه طباطبايی میفرماید: ابوطالب (علیه السلام) در ده سال اول اسلام مجاهداتش برابر است، با مجاهدات همه مهاجرین و انصار در ده سال بعد از هجرت. [۱]
#نزول دو #سوره در مذمّت دو #پدر و دو #دختر 🍂🍂
روایاتش حاکی است که، اوائل سوره حجرات در مذمت ابوبکر و عمر که، احترام مجلس پیغمبر (صلی الله علیه و آله) را نگاه نداشتند و صدایشان را پیش آن حضرت بلند میکردند، نازل شده ۲۳۸، و همینطور سوره تحریم در مذمت دخترانشان (عایشه و حفصه) نازل شده، و در سرزنش کردن آن دو، هیچ کوتاه نیامده است، و عمر خودش بر این مطلب تصریح دارد ۲۶۸.
#عمداً سهو #کرده اند 🍃🍃
بر اهل بصیرت مثل آفتاب روشن است فعالیّتهای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، در اکثر جنگهای پیغمبر (صلی الله علیه و آله)، متأسفانه در صحاح اهل سنت در غیر جنگ خیبر، از مجاهدتهای آن حضرت اثری نیست، هر کس خواست مطالعه کند امتحانش مجّانی است، بلی حدیث رایت را از قول پیغمبر (صلی الله علیه و آله) آورده اند، (لاعطّین
هذه الرایه غداً رجلاً يفتح الله علی یدیه، یحبّ الله و رسوله، و یحبّه الله و رسوله، ) و اضافه کرده اند که فتح خیبر با دست پر برکت
آن حضرت حاصل شد، و در پاورقی نوشته روز اول ابوبکر، و روز دوم عمر به میدان رفت، و هیچکدام نتوانستند پیروزی حاصل کنند، روز سوّم علی (علیه السلام) وارد جنگ شد و ابتدای فتح خیبر را با کشتن مرحب بدست آورد ۴۲۱.
و امّا جلد پنجم:
#صحیح معنی #نکرده است 🍂🍂
فرمایش نبوی (صلی الله علیه و آله): (و افضل العباد انتظار الفرج) را معنای صحیحی نکرده، فکرکرده مقصود از انتظار فرج، منتظر جواب دعا بودن است ۱۱۱، در حالی که مراد از انتظار فرج، طبق روایات فریقین، انتظار فرج آل محمّد (صلی الله علیه و آله) کشیدن است که، در فرج آن ها، فرج تمامی کائنات است که، در دولت کریمه هر موجودی به حق ثابت خویش خواهد رسید، حتی غذای گرگ از طریق دیگری میرسد که، مزاحم گوسفند نشود، و انسان هم از اذیت مار، در امان باشد، اللهم عجل لولیّک الفرج آمین.
#مژده بسیار #بزرگ 🍃🍃
از پیغمبر (صلی الله علیه و آله) نقل میکنند که، در آخر الزمان مسلمانان با یهود به ستیز بر میخیزند، و غلبه با مسلمین میشود، یهود در پشت هر درختی و سنگی به خود جای
می گیرند، و همان درخت و سنگ هم، در زوال یهود بر مسلمین کمک میدهد ۳۳۵ نگارنده گوید: حدیث با اسرائیل زمان قابل تطبیق است، خداوند وسائل گرفتاری آنها را با به جوش آوردن غیرت مسلمین، زودتر فراهم کند، انشاء الله ضعیف بودن راوی حدیث (ابوهریره) از تحقق مضمون آن جلوگیری نکند، انّ الکذوب قد یصدق.
----------
📚منابع:
[۱]: . ]ما كانَ لِلنَّبِيِّ وَ الَّذينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكينَ[. (سورة توبه، آية ۱۱۳)
[۱]: . المیزان، ج ۱۶، ص ۵۷.
کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
و به خاطر آن با هم دشمنى مى نمايند، و اين عمل به آنها هيچ سودى نمى بخشد.
راوى عرض كرد: اى رسول خدا ؛ چگونه مى شود بفهمم كه من در راه خدا دوستى و دشمنى كرده ام؟ و ولىّ خدا كيست تااو را دوست بدارم، و دشمن خدا چه كسى است تا با او دشمنى كنم؟
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم اشاره به اميرالمؤمنين عليه السلام كرد و فرمود:
وليّ هذا وليّ اللَّه فواله، وعدوّ هذا عدوّ اللَّه فعاده، ووال وليّ هذا ولو أنّه قاتل أبيك وولدك، وعاد عدوّه ولوأنّه أبوك وولدك.
دوست اين شخص دوست خداست، او را دوست بدار و دشمن او دشمن خداست با او دشمن باش [۱]، دوست او را دوست داشته باش گرچه قاتل پدر يا فرزندت باشد و با دشمن او دشمنى كن گرچه پدر يا فرزندت باشد. [۲]
۱۷۱ / ۷۸ - اربلى رحمه الله در كتاب «كشف الغمّه» از حسين بن عون نقل مى كند كه گفت:
به عيادت سيّد حميرى رفتم در آن بيمارى كه منتهى به مرگش شد، ديدم در حال احتضار است، كنار بستر او عدّه اى از همسايگانش كه عثمانى مذهب بودند جمع شده بودند، سيّد خيلى خوش چهره بود، پيشانى وسيع و گردنى پهن داشت، ناگهان در چهره زيباى او نقطه سياهى ظاهر شد و كم كم آن نقطه بزرگ شد و سياهى زياد شد بطوريكه تمام صورت را فرا گرفت، شيعيانى كه حضور داشتند ازمشاهده اين وضع غمگين شدند، و ناصبىها خوشحالى و سرزنش كردند، مدّت كمى كه گذشت ازهمان محلّى كه سياهى خارج شده بود نور سفيدى درخشيد، و كم كم زياد شد تا آنكه تمام صورت نورانى و درخشان شد و سيّد لبخندى زد و اشعارى را فورى و بدون تأمّل و انديشه قبلى آغاز كرد وسرود:
كذب الزاعمون أنّ عليّاً
لن ينجّي محبّه من هنآت
قد وربّي دخلت جنّة عدن
وعفا لي الإله عن سيّئات
فابشروا اليوم أولياء عليّ
وتولّوا الوصيّ حتّى الممات
ثمّ من بعده تولّوا بنيه
واحداً بعد واحد بالصفات
دروغ مى گويند آنهائى كه خيال مى كنند على عليه السلام دوست خود را از
گرفتاريها و بلاها نجات نمى دهد.
به خدا قسم اكنون داخل بهشت برين گرديدم، و پروردگارم گناهان مرا بخشيد.
اى دوستان اميرالمؤمنين، شما را امروز مژده و بشارت باد، على را دوست بداريد و تا هنگام مرگ از او پيروى كنيد.
سپس بعد از على عليه السلام ولايت فرزندان او را بپذيريد، و آنها يكى بعد از ديگرى با اوصاف مخصوص معيّن شده اند.
و ادامه داد تا اينكه چشمان خود را روى هم گذاشت و روح پاكش از كالبد بدن خارج شد مثل چراغى كه خاموش شود يا ريگى كه بر زمين اُفتد.
على بن الحسين گويد: پدرم حسين بن عون برايم نقل كرد و گفت: كسى كه حضور داشته مانند كسى نيست كه در آنجا حاضر نبوده است و گفت: فضيل بن يسار از امام باقر و امام صادق عليهما السلام نقل كرد كه آن دو بزرگوار فرمودند:
حرام على روح أن تفارق جسدها حتّى ترى الخمسة: محمّداً وعليّاً وفاطمة وحسناً وحسيناً عليهم السلام بحيث تقرّعينها أو تسخن عينها.
هيچ روحى از بدن خارج نمى گردد تا اينكه پنج تن از معصومين يعنى حضرت محمّد و على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام راببيند، و ديدن آنها يا با خوشحالى و چشم روشنى آنهاست و يا به گونه اى است كه باعث ناراحتى و سرافكندگى مى شود. [۱]
۱۷۲ / ۷۹ - ديلمى رحمه الله در جلد دوّم كتاب «ارشاد القلوب» از كتاب «بشارة...... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: همان طور كه در زيارت جامعه وارد شده است: «من والاكم فقد والى اللَّه، ومن عاداكم فقد عادى اللَّه» هر كه شما را دوست بدارد خدا را دوست داشته است و هر كه با شما دشمنى كند با خدا دشمنى كرده است.
[۲]: بحار الأنوار: ۴۰/۱۱۰ و۴۱، و اين حديث را در ج: ۷۸/۶۸ ح ۲۲۷/۷۴ ۱۴۰ ح۲۲ و ۲۵۶/۹۲ سطر ۴ به نقل از تفسير امام عسكرى عليه السلام: ۴۹، و در ج: ۵۴/۲۷ ح ۸ و ۲۳۶/۶۹ ح ۱ به نقل از علل الشرايع: ۱۴۰، عيون اخبار الرضاعليه السلام: ۲۲۶/۱ ح ۴۱، و امالى صدوق: ۵۷ ح ۷ مجلس دوّم روايت كرده است.
[۱]: كشف الغمّة: ۴۱۴/۱، امالى طوسى: ۶۲۷ ح ۷ مجلس ۳۰، بحار الأنوار: ۲۴۱/۳۹ ح ۲۹ و ۳۱۲/۴۷ ح۴، مدينة المعاجز: ۱۲۰/۳ ح ۷۸۳، و علاّمه امينى رحمه الله آن را در كتاب گرانبهاى الغدير: ۲۷۴/۲ نقل كرده است، و حديث دنباله اى دارد كه كه اينجا ذكر نشده است.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
المصطفى» نقل كرده است:
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم خوشحال و شادمان بر اميرالمؤمنين عليه السلام وارد شد و بر او سلام كرد، على عليه السلام به سلام آن حضرت پاسخ گفت و عرض كرد:
اى رسول خدا، شما را مانند امروز شادمان نديده ام.
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: بشارتى برايت آورده ام، و آمدهام تو را به آن مژده دهم، جبرئيل عليه السلام در همين ساعت بر من نازل شد و گفت: حق تعالى بر تو سلام مى رساند و ترا به درود و اكرام خود مخصوص مى گرداند و مى فرمايد:
بشّر عليّاً وشيعته أنّ الطائع والعاصي منهم من أهل الجنّة.
على و شيعيان او را بشارت بده كه فرمانبردار و گنهكار آنها اهل بهشت خواهند بود.
على عليه السلام با شنيدن آن به سجده افتاد، و وقتى سر از سجده برداشت دستها را به طرف آسمان بلند كردو فرمود:
شما شاهد باشيد نيمى از حسنات خود را به شيعيانم بخشيدم.
بعد از آن حضرت زهرا عليها السلام و سپس امام حسن و امام حسين عليهما السلام هر كدام اينگونه فرمودند. پس از آن رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
شما كه بخشنده تر از من نيستيد، شاهد باشيد من هم نيمى از حسناتم را به على و شيعيان او بخشيدم.
در اين هنگام خداوند تبارك و تعالى پيغام فرستاد:
ما أنتم بأكرم منّي إنّى غفرت لشيعة عليّ عليه السلام ومحبّيه ذنوبهم جميعاً.
بخشش شما كه بيشتر از من نيست، من همه گناهان شيعيان و دوستان على عليه السلام را بخشيدم. [۱]
مؤلّف رحمه الله گويد: سيّد هاشم بحرانى قدس سره در كتاب «غاية المرام» و كتاب
«معالم الزلفى» اين حديث را نقل كرده و در آخر آن افزوده است:
گرچه گناهان آنها مانند كف دريا و ريگ بيابان و برگ درختان باشد. [۱]
از اين حديث شريف استفاده مى شود كه مى توان به يك نفر از شيعيان اگرچه غرق گناهان باشد شيعه گفت، ولى اين حديث تو را مغرور نكند و خيال نكنى امان نامه اى دارى و هر كارى دلت بخواهدانجام دهى.
زيرا مى گوئيم آمرزش گناهان در صورتى است كه عنوان شيعه باقى باشد و اين لازمه اش اينست كه شخص لجام گسيخته نباشد و خود را در ارتكاب هر عملى آزاد نپندارد بطورى كه او را شيعه و پيروامير مؤمنان على عليه السلام نگويند.
۱۷۳ / ۸۰ - ملّا فتح اللَّه كاشانى در تفسير خود «خلاصة المنهج» از ثعلبى كه از بزرگترين مفسّرين اهل سنّت است نقل مى كند و او به سند خود از عبداللَّه بن سلام نقل كرده است كه از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم سئوال كردند: چه كسى تخت بلقيس را از مملكت سبأ نزد سليمان حاضر كرد؟
پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
أحضره عليّ بن أبي طالب عليه السلام باسم من أسماء اللَّه العظام.
على عليه السلام با خواندن اسمى از اسماء اعظم الهى اين كار را كرد.
سپس گفته است: و اين حديث را فرمايش رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم به على عليه السلام تأييد مى كند كه فرمود:
كنت مع الأنبياء سرّاً ومعي جهراً.
تو با همه پيامبران در پنهانى و با من در آشكارا بودى. [۲] .... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: بشارات الشيعة: ۳۱ (مخطوط).
[۱]: غاية المرام: ۵۱۴.
[۲]: برسى رحمه الله در كتاب «مشارق الأنوار: ۲۱۷» مى نويسد: زيرا على عليه السلام همان نور قديم ازلى است كه قبل از دورانها و زمانها آفريده شده و تسبيح خدا مى گفته است در حالى كه دهان و زبانى در آنجا نبود، آيا او درعالم نور پيش از زمانها و روزگارها نبوده است؟ آيا او در عالم ارواح پيش از آفرينش بدنها و كالبدها نبوده است؟ آيا داستان آن جنّى را نشنيده اى كه نزد پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم نشسته بود و چون اميرالمؤمنين عليه السلام به طرف آنها آمد از حهت تعظيم و ترسى كه از آن حضرت داشت كوچك گرديد و عرض كرد: اى رسول خدا ؛ من پانصد سال پيش از آفرينش حضرت آدم عليه السلام به همراه سركشان ديگر به سوى آسمان پروازمى كردم پس همين شخص را در آسمان ديدم كه مرا بيرون كرد و به طرف
زمين رها كرد، به طبقه هفتم زمين پائين رفتم پس او را در آنجا ديدم همان طور كه در آسمان ديده بودم. سپس برسى رحمه الله مى گويد: اى شنونده اين اخبار، فوراً اين مطالب را تكذيب و انكار نكن، مگر چنين نيست كه وقتى خورشيد مى درخشد اهل آسمان آن را مى بينند همان طور كه اهل زمين مى بينند، و هيچگاه خورشيد مهم تر از كسى كه همه نورها از نور وجود او آفريده شده اند نيست.
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
۱۷۴ / ۸۱ - قشيرى از علماى شافعى در كتاب خود «احسن الكبائر» نقل كرده است: اميرالمؤمنين عليه السلام بالاى بام خانه خرما تناول مى كرد و در آن زمان سنّ آن حضرت بيست و هفت سال بود، و سلمان در حياط آن خانه لباس خود را مى دوخت، على عليه السلام دانه خرمائى به طرف او رها كرد، سلمان گفت: اى على بامن شوخى مى كنى در حاليكه من پيرمردم و تو جوان كم سنّ و سال هستى؟ على عليه السلام فرمود:
يا سلمان؛ حسبت نفسك كبيراً ورأيتنى صغيراً! أنسيت «دشت أرژن» ومن خلّصك هناك من الأسد؟
اى سلمان ؛ مرا از نظر سنّ و سال كوچك و خودت را خيلى بزرگ خيال كرده اى؟ آيا قصّه دشت ارژن را فراموش كرده اى؟ درآن بيابان كه گرفتار شير درنده شدى چه كسى تو را نجات داد؟
سلمان با شنيدن اين كلمات از اميرالمؤمنين عليه السلام به وحشت افتاد و عرض كرد: از كيفيّت آن جريان برايم بگو. على عليه السلام فرمود:
تو در وسط آب ايستاده بودى و از شيرى كه در آنجا بود مى ترسيدى، دستها را به دعا بلند كردى و از خداوند نجات خود را طلبيدى، خداوند هم دعايت را اجابت فرمود، و مرا كه در آن صحرا عبور مى كردم بفرياد تو رساند.
من همان اسب سوارى هستم كه زره او بر روى شانه و شمشيرش به
دستش بود. شمشير كشيدم و ضربه اى بر آن شيروارد كردم كه او را دو نيم كرد و تو خلاص شدى.
سلمان عرض كرد: نشانه ديگرى كه در آنجا بود برايم بگو.
اميرالمؤمنين عليه السلام دست خود را دراز كرد و از آستين يك شاخه گل تازه بيرون آورد و فرمود:
اين همان هديه تو است كه به آن اسب سوار دادى.
سلمان با ديدن آن بيشتر دچار حيرت و سرگردانى شد و ناگهان صدائى شنيد كه: خدمت رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم شرفياب شو و قصّه ات را براى آن حضرت بازگو.
سلمان خدمت رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم آمد و قصّه خود را چنين آغاز كرد:
اى رسول خدا ؛ من اوصاف شما را در انجيل خواندم و محبّت شما در دلم جاى گرفت، همه اديان غير از دين شما را رها كردم و آن را از پدرم مخفى كردم تا سرانجام متوجّه شد و نقشه كشتن مرا كشيد ولى دلسوزى او نسبت به مادرم مانع مى شد و دائماً چاره اى در قتل من مى انديشيد، و مرا به كارهاى سخت و دشوار وادار مى كرد، تا اينكه فرار كردم، به سرزمينى به نام «ارژن» برخورد كردم ودر آنجا خواستم ساعتى استراحت كنم، خوابم برد و محتلم شدم.
وقتى از خواب بيدار شدم كنار چشمه اى كه در همان نزديكى بود رفتم، لباسهاى خود را بيرون آوردم و داخل آب شدم تا غسل كنم، ناگهان شيرى ظاهر شد و نزديك آمد تا روى لباسهاى من قرارگرفت، وقتى او را ديدم به وحشت افتادم، ناله و زارى كردم و از خداوند نجات خود را از چنگال او درخواست نمودم كه اسب سوارى پديدار شد و شير را با شمشير خود ضربه اى زد و دو نيم كرد.
من از آب بيرون آمدم و خود را بر ركاب اسبش انداختم و آن را
بوسيدم، و چون فصل بهار بود و صحرا پر از گلها و سبزيها بود شاخه گلى گرفتم و به او هديه كردم و چون گلها را گرفت از چشمان من ناپديد گشت و بعد از آن از او اثرى نديدم، از اين جريان بيشتر از سيصد سال مى گذرد و من اين قصّه را براى هيچكس نگفته ام، امروز پسر عموى شما علىّ بن ابى طالب عليه السلام به من آن قضيّه را گفت.
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
اى سلمان ؛ هنگامى كه مرا به آسمان بردند، به سدرة المنتهى كه رسيدم جبرئيل از من جدا شد و فاصله گرفت، من تا كنارعرش پروردگارم بالا رفتم و در حاليكه با خداوند گفتگو مى كردم ناگهان شيرى را مشاهده كردم در كنارم ايستاده است، نگاه كردم ديدم على بن ابى طالب عليه السلام است.
وقتى به زمين برگشتم على عليه السلام بر من وارد شد، و پس از عرض سلام، به من بخاطر الطاف و عناياتى كه خداوند در اين سير ملكوتى نموده تبريك گفت سپس از تمام گفتگوهاى من با پروردگارم خبر داد.
اعلم يا سلمان، أنّه ما ابتلي أحد من الأنبياء والأولياء منذ عهد آدم إلى الآن ببلاء إلّا كان عليّ هو الّذي نجّاه من ذلك.
بدان اى سلمان ؛ هر كدام از انبياء و اولياء از زمان حضرت آدم عليه السلام تاكنون كه گرفتار شده است على عليه السلام او را از گرفتارى نجات داده است. [۱].... #ادامه_دارد
----------
[۱]: 📚محدّث نورى رحمه الله اين حديث را در كتاب «نفس الرحمان: ۲۷» با كمى اختلاف روايت كرده است.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
مؤلّف رحمه الله گويد: شيخ كاظم اُزرى رحمه الله در قصيده هائيّه خود به اين مطلب اشاره كرده و مى گويد:
واسأل الأنبياء تنبّئك عنه
إنّه سرّها الّذي نبّاها
وهو علّامة الملائك فاسأل
روح جبريل عنه كيف هداها
از پيامبران سئوال كن به تو خبر مى دهند كه، همانا على عليه السلام است آنكه در نهان آنها را خبر داده است.
و او است كه معلّم فرشتگان است پس سئوال كن، از جبرئيل كه چگونه او را هدايت نموده است.
۱۷۵ / ۸۲ - سيّد هاشم بحرانى قدس سره در كتاب «روضة العارفين» از كتاب «حياة القلوب» روايت مى كند: جبرئيل عليه السلام نزد رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم نشسته بود على عليه السلام وارد شد، جبرئيل به احترام آن حضرت از جاى خود برخاست، پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
آيا براى اين جوان برمى خيزى؟
جبرئيل عرض كرد: نعم، إنّ له عليّ حقّ التعليم.
بلى، زيرا او حقّ استادى و تعليم بر من دارد.
فرمود: اى جبرئيل ؛ در كجا و چگونه بوده است؟
عرض كرد: خداوند تبارك و تعالى كه مرا آفريد از من سئوال كرد: تو كيستى و اسمت چيست؟ من كيستم و نامم چيست؟
من در پاسخ آن دچار حيرت و سرگردانى شدم، و در آنجا يعنى عالم انوار همين جوان ظاهر شد و پاسخ آن سئوال را به من آموخت و به من فرمود: بگو:
أنت الربّ الجليل واسمك الجميل، وأنا العبد الذليل واسمي جبرئيل.
تو پروردگار جليل (بزرگ مرتبه) هستى و اسم تو جميل (خوب و نيكو) است، و من بنده خوار و بى مقدار توام و نام من جبرئيل است.
و به خاطر همين بود كه براى او برخاستم و او را تعظيم كردم.
پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: عمر تو چه مقدار است؟
عرض كرد: ستاره اى است كه هر سى هزار سال يكبار از عرش الهى طلوع مى كند، من سى هزار بار طلوع آن را مشاهده كرده ام.
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
اگر آن ستاره را ببينى مى شناسى؟
عرض كرد: بلى چگونه نشناسم.
آنگاه به على عليه السلام فرمود: عمامه را از پيشانى خود بالا بزن.
همين كه عمامه را كنار زد جبرئيل آن ستاره و آن نور را در پيشانى على عليه السلام مشاهده كرد. [۱]
و بعضى از معاصرين در توصيف آن حضرت نيكو سروده است، مى گويد:
أيا علّة الإيجاد حار بك الفكر
وفي فهم معنى ذاتك التبس الأمر
قد قال قوم فيك والستر دونهم
بأنّك ربّ كيف لو كشف الستر
اى علّت آفرينش ؛ فكر و انديشه درباره تو به حيرت افتاده است، و در فهميدن حقيقت ذات تو امر بر مردمان مشتبه شده است.
طايفه اى با اينكه تو خود را در حجاب نگهداشتى و عظمت خود را ظاهر نكردى درباره ات گفته اند: تو خداوندى، و چه خواهند گفت اگر پردهها را كنار بزنى؟
و ديگرى گفته است:
در پس پرده نهان بودى و قومى به ضلالت
حرمت ذات تو نشناخته گفتند خدائى
پس چه گويند گر از طلعت زيبا كه تو دارى
پرده بردارى و آن گونه كه هستى بنمائى
«مواليّ لا اُحصي ثناءكم، ولا أبلُغُ من المدح كنهكم». [۲]
اى سروران من ؛ از مدح شما و ذكر خوبى هاى شما عاجزم، و توصيف من نسبت به حقيقت شما نارسا است.
۱۷۶ / ۸۳ - ابن شاذان رحمه الله در كتاب «روضه» از ابن عبّاس نقل مى كند كه گفت:
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در مسجد حضور داشتند و جمعى از مهاجرين و انصار نزد آن حضرت بودند، ناگهان جبرئيل عليه السلام بر آن حضرت نازل شد
و عرض كرد: اى محمّد ؛ حق تعالى بر تو سلام مى رساند و مى فرمايد: على را حاضر كن و او را روبروى خودت بنشان.
جبرئيل اين فرمان الهى را رسانيد و به آسمان برگشت. رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم هم على عليه السلام را حاضر كرد و اورا روبروى خود نشانيد.
جبرئيل دوباره نازل شده و به همراه خود طبقى از خرما آورد، و بين آن دو بزرگوار قرار داد و عرض كرد: از آن ميل كنيد، و آنها خوردند، سپس طشت و آفتابه آبى آورد و عرض كرد:
اى رسول خدا ؛ پروردگارت فرموده است كه: تو آب را روى دستهاى على بن ابى طالب عليه السلام بريزى. فرمود:
سمعاً و طاعة، آنچه را خداوند امر كند اطاعت مى كنم، آنگاه آفتابه را برداشت و برخاست ..... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: سيّد نعمت اللَّه جزاى رحمه الله در كتاب انوار النعمانيّه: ۱۵/۱ آن را از كتاب «بستان الكرامه» نقل كرده است.
[۲]: قطعه اى از زيارت جامعه كبيره است كه از امام هادى عليه السلام نقل شده است
فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
آنگاه آفتابه را برداشت و برخاست كه آب روى دستهاى على عليه السلام بريزد.
على عليه السلام به آن حضرت عرض كرد: اى رسول خدا ؛ من سزاوارترم كه آب روى دستهاى مبارك شما بريزم.
فرمود: اى على ؛ خداوند چنين فرمان داده است، و به من چنين مأموريّتى داده است و آب را روى دستهاى على عليه السلام كه مى ريخت قطره اى از آن در طشت نمى ريخت.
على عليه السلام عرض كرد: اى رسول خدا ؛ آبها را نمى بينم كه در ميان طشت بريزد. فرمود:
يا عليّ، إنّ الملائكة يتسابقون على أخذ الماء الّذي يقع من يدك فيغسلون به وجوههم ليتباركون به.
اى على ؛ فرشتگان از يكديگر سبقت مى گيرند در اينكه آبى كه از دستهاى تو مى ريزد بگيرند و به عنوان تبرّك چهره خود را باآن شستشو دهند. [۱]
۱۷۷ / ۸۴ - فرات رحمه الله در كتاب تفسير خود در تفسير آيه شريفه «وَإنَّها لَكَبيرةٌ إلّا
عَلَى الخاشِعين» [۱] «و نمازامرى بسيار بزرگ و دشوار است مگر بر خاشعين»، از ابن عبّاس نقل مى كند كه گفت:
مراد از خاشعين و آنها كه در نماز خشوع و تواضع دارند و ذلّت از خود نشان مى دهند كسانى هستند كه به رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم و اميرالمؤمنين عليه السلام روى آورند. [۲]
مؤلّف رحمه الله گويد: اين تعبير يا كنايه است از اينكه نمازگزار بايد از گروه اماميّه و معتقد به ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام باشد تا خشوع تحقّق پيدا كند و يا مقصود اينست كه نمازگزار هرگاه با قلبى سرشار ازمحبّت اين دو بزرگوار نماز بخواند قلب او صيقلى و باصفا مى شود و قابليّت پيدا مى كند كه در پيشگاه الهى، عظمت پروردگار در آن تجلى پيدا كند، و وقتى چنين شد قهراً و خود بخود خشوع برايش حاصل مى گردد مثل آينه اى كه از هر گونه آلودگى پاك باشد.
۱۷۸ / ۸۵ - ابن شاذان رحمه الله در كتاب «روضه» از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه فرمود:
ولايتي لعليّ بن أبي طالب عليه السلام أحبّ إليّ من ولادتي منه؛ لأنّ ولايتي لعليّ عليه السلام فرض، وولادتي من عليّ عليه السلام فضل. [۳]
ولايتم نسبت به على بن ابى طالب عليه السلام نزد من از ولادتم از آن حضرت دوست داشتنى تر و بهتر است، زيرا ولايت آن حضرت بر من واجب مى باشد ولى ولادت من از آن حضرت و اينكه از فرزندان او هستم باعث فضيلت و برترى است.
۱۷۹ / ۸۶ - در همان كتاب از ابن عبّاس نقل مى كند: حسد نورزيدم به على عليه السلام نسبت به سوابق وفضايلش به مانند آنچه از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم درباره او شنيدم كه فرمود:
اى گروه قريش ؛ چگونه خواهيد بود هنگامى كه كافر شويد و مرا در ميان لشكرگاهى ببينيد كه بر صورتهاى شما مى زنم.
جبرئيل نازل شد و به آن حضرت اشاره نمود و عرض كرد:
اى محمّد ؛ بگو اگر خدا و على بن ابى طالب عليه السلام بخواهند.
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: «إن شاء اللَّه وعليّ بن ابى طالب عليه السلام» اگر خدا و على بن ابى طالب عليه السلام بخواهند. [۱]
۱۸۰ / ۸۷ - سيّد هاشم بحرانى قدس سره در كتاب «مدينة المعاجز» از كتاب «درر المطالب» [۲] نقل كرده است:
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم هنگامى كه براى جنگ تبوك از مدينه خارج شد على بن ابى طالب عليه السلام را خليفه وجانشين خود در ميان اهلش قرار داد و دستور داد كه در مدينه بماند،. ...... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: الروضة: ۲، الفضائل: ۹۲، بحار الأنوار: ۱۲۱/۳۹ ح۳، و مدينة المعاجز: ۳۷۳/۱ ح ۲۴۰، انوار النعمانيّة: ۱۸/۱، درّ بحر المناقب: ۲ (مخطوط)، إحقاق الحقّ: ۱۷۱/۶.
[۱]: سوره بقره، آيه ۴۵.
[۲]: تفسير فرات: ۶۰ ح ۲۱، بحار الأنوار: ۳۴۸/۳۵ ح ۲۷.
[۳]: الروضة: ۱۳۳ ح ۹۲، بحار الأنوار: ۲۹۹/۳۹ ح ۱۰۵. و در حديث ديگرى از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: «ولايتي لآبائي أحبّ إليّ من نسبي، ولايتي لهم تنفعني من غير نسب، ونسبي لاتنفعني بغيرولاية» ولايت من نسبت به پدرانم نزد من محبوب تر است از نسبى كه به آنها دارم، زيرا ولايت من به ايشان با نبودن نسب، به من سود مى بخشد در حالى كه نسب من با نبودن ولايت برايم منفعت و فايده اى ندارد. «مشكاة الأنوار: ۲۳۲».
[۱]: الروضة: ۱۴۰ ح ۱۱۸، بحار الأنوار: ۱۵۳/۸ (چاپ سنگى)، مشارق الأنوار: ۱۶۶ با كمى اختلاف.
[۲]: مؤلّف آن سيّد ولىّ اللَّه فرزند سيّد نعمة اللَّه حسينى رضوى حائرى است كه از معاصرين پدر شيخ بهائى رحمه الله بوده است
فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
منافقين با حرف هاى نادرست خود به فتنه انگيزى شروع كردند و مى گفتند: پيغمبر كه على عليه السلام را به همراه خود نبرده او را كوچك شمرده است.
اين شايعه هاى منافقين كه به گوش على عليه السلام رسيد اسلحه خود را برداشت و به دنبال پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم به راه افتاد تا او را در منزلگاهى بين راه ديد، عرض كرد:
اى رسول خدا ؛ منافقين گمان كرده اند اينكه شما مرا در مدينه باقى گذاشته ايد و با خود نبرده ايد بخاطر كوچك شمردن من است، آيا اين درست است؟
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: آنها دروغ گفته اند و چنين چيزى نيست بلكه تو را جانشين خود قرار دادم براى امورى كه من آنها را رها كرده ام، برگرد و در ميان اهل من و اهل خودت جانشين من باش.
ألا ترضى أن تكون منّي بمنزلة هارون من موسى إلّا أ نّه لا نبيّ بعدي؟
آيا خشنود نيستى كه نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسى باشى، جز در مرتبه نبوّت كه پيغمبرى بعد از من نيست؟
آنگاه على عليه السلام برگشت و پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم به سفر خود ادامه داد.
اتّفاقاً در آن جنگ لشكر آن حضرت دچار شكست شد و لشكريان متوارى گشتند و پا به فرار گذاشتند، جبرئيل بر رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم نازل شد و عرض كرد:
خداوند به شما سلام رسانده و مژده فتح و پيروزى داده و شما را مخيّر نموده است كه اگر بخواهى فرشتگان را براى نصرت و ياريت مى فرستم و اگر بخواهى على عليه السلام را بخوان تا بيايد.
پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم دوّمى را اختيار فرمود، جبرئيل عرض كرد: صورت خود را به طرف مدينه برگردان و صدا بزن:
يا أبا الغيث، أدركنى يا علي، أدركنى يا علي.
يعنى اى على مرا درياب و به كمك من بشتاب.
سلمان مى گويد: من هم از كسانى بودم كه به دستور پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم در مدينه مانده بودم. روزى به باغى در بيرون شهر رفته بودم به على عليه السلام برخورد كردم، آن حضرت بالاى درخت خرما شاخه هاى آن را از درخت جدا مى كرد و من در پايين درخت آنها را جمع مى كردم، ناگهان شنيدم على عليه السلام فرمود: «لبيّك»، آمدم، الآن آمدم. از درخت پائين آمد در حاليكه غم چهره اش را گرفته بود و اشك مى ريخت.
عرض كردم: اى اباالحسن ؛ چه شده و چه اتّفاقى افتاده است؟ فرمود:
لشكر رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم دچار شكست گرديده و اكنون مرا مى خواند و به كمك مى طلبد.
سپس به منزل فاطمه عليها السلام رفت و وقتى برگشت به من فرمود: قدم خود را در جاى قدم من بگذار.
سلمان مى گويد: دنبال او به راه افتادم و هفده قدم كه برداشتم دو لشكر را ديدم و امام عليه السلام تا به آنجا رسيد فريادى كشيد كه از صداى آن شكافى در ميان دو لشكر افتاد و از يكديگر جدا گشتند.
جبرئيل در اين هنگام نازل شد و به رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم سلام كرد، و آن حضرت با خوشحالى سلام او راپاسخ گفت.
اميرالمؤمنين عليه السلام به شجاعان لشكر دشمن حمله كرد، همگى متفرّق شدند و فرار كردند و خداوند كافران را با خشم و ناراحتى بدون اينكه سودى ببرند برگردانيد «وَكَفَى اللَّه المُؤْمِنينَ القِتال» [۱] و خدا امر جنگ را از مؤمنان به سبب اميرالمؤمنين عليه السلام و قدرت و توانائى و همّت والاى او كفايت كرد، و ازاو معجزه اى ظاهر ساخت كه همه امّت از آن عاجز و ناتوانند، و از فضيلت حيرت انگيز او پرده برداشت كه از مدينه به هفده قدم خود را به آنجا رسانيد و صداى پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم را از راه دور شنيدو آن را جواب گفت، و اين از بزرگترين معجزات و بهترين دليل است بر اينكه او در ميان همه امّت بى نظير است. [۲]
۱۸۱ / ۸۸ - بحرانى رحمه الله در تفسير «برهان» از امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
يا عليّ من أحبّك ثمّ مات فقد قضى نحبه ومن أحبّك ولم يمت فهو ينتظر وما طلعت الشمس وما غربت إلّاظلّت عليه برزق وإيمان.
اى على ؛ كسى كه تو را دوست داشته باشد و با دوستى تو از دنيا برود در راه خدا شهيد گشته است .... #ادامه_دارد
----------
[۱]: سوره احزاب، آيه ۲۵.
[۲]: مدينة المعاجز: ۹/۲ ح ۳۵۴.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
و كسى كه تو را دوست داردو هنوز مرگش فرا نرسيده باشد منتظر است [۱]، و خورشيد طلوع و غروب نمى كند مگر اينكه بر او به رزق و ايمان سايه مى افكند. [۲]
۱۸۲ / ۸۹ - در تفسير امام حسن عسكرى عليه السلام آن حضرت فرموده است:
رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم لشكرى به راه انداخت و على عليه السلام را فرمانده آن ساخت، دو نفر از لشكريان به نام «حاطب» و «بريده» نيرنگ زده و او را فريب دادند و وقتى برگشتند درباره على عليه السلام نزد رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم بدگوئى كردند، آن حضرت به گونه اى خشمگين شد كه قبل از اين قضيّه و بعد از آن او را آنگونه نديده بودند، رنگ چهره اش تغيير كرد، رگهاى گردنش ورم كرد، و اعضاء بدنش به لرزه درآمد. سپس فرمود:
يا بريدة؛ إنّ قدر عليّ عليه السلام عنداللَّه أعظم من قدره عندكم، ألا اُخبركم؟
اى بريده ؛ ارزش على عليه السلام و حرمت او نزد خداوند به مراتب بيشتر از حرمت او نزد شما است، آيا گوشه اى از آن را براى شما بگويم؟
عرض كردند: بلى اى رسول خدا.
فرمود: خداوند تبارك و تعالى گروهى را در قيامت برمى انگيزد كه كفّه ميزان آنها از گناهان پر است، به آنها گفته مى شود: اينها گناهان شما است پس حسنات و كارهاى خوب شما كجاست؟ مى گويند: پروردگارا ؛ براى خود حسنات و كارهاى خوب سراغ نداريم. آنگاه از پيشگاه الهى ندائى رسد كه اگر شما براى خودتان كارهاى خوب و ثواب سراغ نداريد من آن رامى شناسم و پاداش كاملى به شما در مقابل آن مى دهم، سپس
ورقه كوچكى را باد به همراه مى آورد و در كفّه حسنات آنها قرار مى دهد، حسنات آنها بر گناهانشان به بيشتر از آنچه در ميان آسمان و زمين است ترجيح پيدا مى كند.
به يكى از آنها گفته مى شود: دست پدر و مادر و برادران و خواهران و نزديكان و آشنايان خود را بگير و همه آنها را وارد بهشت كن.
اهل محشر مى گويند: پروردگارا ؛ گناهان آنها معلوم بود و ديديم كه كفّه بدى هاى آنها را پر كرده بود، امّا حسنات آنها كه برآن همه گناهان ترجيح پيدا كرد نفهميديم چه چيزى بود.
خداوند تبارك و تعالى فرمايد: اى بندگان من ؛ يكى از آنها باقيمانده بدهى خود را نزد برادر مؤمن خود برده و به او گفته است: اين پول را از من بگير، و من ترا به خاطر اينكه به اميرالمؤمنين عليه السلام محبّت دارى دوست دارم، ديگرى به او پاسخ داده است: آن را به خاطر دوستى و محبّتى كه به اميرالمؤمنين عليه السلام دارى به تو واگذار كردم، و آنچه مى خواهى در مال من تصرّف كن.
خداوند تبارك و تعالى از آن دو نفر به خاطر اين عمل خشنود گشته و به عنوان قدردانى همه خطاها و گناهان آنها راآمرزيد، و آن را در ضمن صحيفه اعمال و ميزان آن دو قرار داد، و بهشت را براى ايشان و پدر و مادرشان واجب گردانيد. سپس فرمود:
يا بريدة، إنّ من يدخل النار ببغض عليّ أكثر من الخزف الّذي يرمى عند الجمار، فإيّاك أن تكون منهم.
اى بريده ؛ همانا كسانى كه به دشمنى على عليه السلام داخل آتش دوزخ مى شوند از پاره سنگها و سفال هايى كه وقت رمى جمره رها مى كنند بيشترند، پس بپرهيز كه مبادا از ايشان باشى. [۱]
۱۸۳ / ۹۰ - بحرانى رحمه الله در كتاب «تفسير برهان» از امام صادق عليه السلام نقل كرده است
كه آيه شريفه «إنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى» [۱] را اين گونه قرائت فرمود: «إنَّ عَلِيّاً لَلْهُدى × وَإنَّ لَه الآخرَةَ وَالاُولى»، و آن هنگامى بود كه ازآن حضرت از قرآن سئوال شد، فرمود: ...#ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: اشاره به فرمايش پروردگار متعال در سوره احزاب، آيه ۲۳ است: «مِنَ المُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّه عَلَيْه فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَن يَنْتَظِر وَما بَدَّلُوا تَبْديلاً» از ميان مؤمنان مردان بزرگى هستند كه به عهد و پيمان خود با خداوند وفا كردند، بعضى از آنان (حضرت حمزه و جعفر عليهما السلام) در راه آن به درجه رفيعه شهادت رسيدند و بعضى (حضرت على عليه السلام) در انتظار شهادتند و هيچگونه عهد خود را تغيير ندادند.
[۲]: تفسير برهان: ۳۰۳/۳ ح۷، به نقل از كافى: ۳۰۶/۸ ح ۴۷۵.
[۱]: تفسير منسوب به امام عسكرى عليه السلام: ۱۳۶ ح ۷۰، بحار الأنوار: ۶۶/۳۸ ح۶، تفسير برهان: ۳۳۷/۳ ح۳، تأويل الآيات: ۴۶۸/۲ ح ۳۷.
[۱]: سوره الليل، آيه ۱۲.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_کتاب_نفیس_القطره): #قطره ای از دریای #فضایل اهل #بیت علیهم السلام ✨🍂
#بخش_دوازدهم
#قطره اى از #درياى مناقب #امام پيغمبران گذشته،
#پدر ائمّه طاهرين، سرور #يكتاپرستان،
برادر #رسول و فرستاده #پروردگار عالم،
#فرمانرواى تمام #مؤمنان،
حضرت #علىّ بن ابى طالب
صلوات اللَّه عليه وآله الطيّبين ✨✨
ازآن حضرت از قرآن سئوال شد، فرمود:
در قرآن شگفتيهايى است مثل فرمايش پروردگار «وَكَفَى اللَّهُ المُؤْمِنين القِتال» [۲] خداوند امر جنگ را به سبب على عليه السلام از مؤمنان كفايت كرد، و مانند اين فرمايش: «إنَّ عَلِيّاً لَلْهدى وإنَّ لهُ الآخرَة وَالاُولى»، همانا على عليه السلام سرچشمه هدايت است و پادشاهى دنيا و آخرت از او است. [۳]
۱۸۴ / ۹۱ - در بعضى از كتاب هاى معتبر مناقب از علماى شيعه - تقريباً در ثلث اوّل آن - ديدم كه از ابن جرير طبرى رحمه الله روايت كرده و او با سند خويش از پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم نقل مى كند:
هنگامى كه فرزندان حضرت يعقوب برادر خود يوسف را به چاه انداختند و نزد پدر برگشتند، حضرت يعقوب عليه السلام از آنها احوال يوسف را پرسش كرد، در جواب گفتند: گرگ او را خورد، يعقوب عليه السلام گفته آنها را نپذيرفت و تكذيب كرد.
آنها از نزد او خارج شدند و به صحرا رفتند، و براى اثبات گفته خود گرگى را پيدا كردند، و آن را خدمت پدر آوردند، گرگ زبان گشود و به يعقوب سلام كرد.
حضرت يعقوب عليه السلام از او پرسيد: چرا پسرم را خوردى؟ عرض كرد: اى پيامبر خدا ؛ به خدا قسم گوشت انسانى را هرگز نخوردهام و تو مى دانى خوردن گوشت پيامبران و فرزندان آنها بر وحشىها حرام است، و من از اين شهر شما نيستم وامروز به اين شهر وارد شده ام.
به او فرمود: تو از كدام سرزمين هستى، و چه چيزى باعث شده است كه اينجا بيايى؟
عرض كرد: از مصر آمدهام و از اينجا عبور كردم تا به خراسان روم و يكى از برادرانم را در آنجا ببينم.
يعقوب به او فرمود: به چه منظورى به زيارت او مى روى؟
عرض كرد: با پدرت حضرت نوح عليه السلام در ميان كشتى بودم، او از طريق جبرئيل فرمايش خداوند را حكايت كرد كه فرموده است: كسى كه برادر خود را در راه خدا زيارت كند و قصدش نشان دادن به ديگران و يا رساندن به گوش آنها نباشد ونخواهد كه به خاطر اين عمل از او تعريف كنند، خداوند براى هر قدمى كه بردارد ده حسنه برايش بنويسد، و ده گناه او رااز بين ببرد، و ده درجه مقامش را بالا برد.
حضرت يعقوب عليه السلام فرمود: شما گروه حيوانات وحشى بر كارهائى كه اطاعت پروردگار باشد پاداشى داده نمى شويد و برگناهان و نافرمانىها كيفر نمى شويد پس چرا چنين مى كنى؟ عرض كرد:
أجعل ثواب ذلك لعليّ بن أبي طالب وصيّ سيّد المرسلين ولشيعته.
ثواب و پاداش آن را به على عليه السلام وصىّ خاتم پيامبران صلى الله عليه وآله وسلم و شيعيان آن حضرت تقديم مى كنم.
حضرت يعقوب به فرزندانش فرمود: آنچه اين گرگ مى گويد بشنويد و بنويسيد.
گرگ گفت: ما چهارپايان جز با پيامبران و جانشينان آنها صحبت نمى كنيم، لذا يعقوب خودش با او گفتگو كرد و به فرزندانش گفت تا آنها بنويسند. آنگاه فرمود: براى اين گرگ زاد و توشه سفر فراهم كنيد.
گرگ گفت: هرگز توشه اى به همراه برنداشتهام و احتياجى به توشه اى كه شما برايم فراهم كنيد ندارم.
يعقوب فرمود: چرا چنين مى كنى و منشأ اين فكر تو چيست؟
گفت: به خداوندى معتقدم كه بدنها را آفريده و روزى براى آنها آماده كرده و او هيچ بدنى را بدون روزى نخواهد گذاشت. [۱]
مؤلّف رحمه الله گويد: ظاهراً بين حديث ۳۰ - كه در باب اوّل گذشت و در آن گرگى با چوپان صحبت كرد - واين حديث كه گرگ گفت: ما فقط با پيامبران و جانشينان آنها صحبت مى كنيم، تناقض است.
و ممكن است براى برطرف شدن تناقض بگوييم: در حديث سابق كه گرگ با غير پيامبر و وصىّ پيامبر صحبت كرد به اعجاز رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم و تصرّف ولايى آن حضرت بود، و معلوم است كه چنين چيزى حتّى از جمادات هم صورت گرفته است و از حيوانات به طريق اولى تحقّق پيدا مى كند.
و امّا در اين روايت كه سخن نگفته است اجازه پروردگار نبوده است و بدون آنكه خداوند اجازه دهديا پيغمبرش در مقام اعجاز زبان او را گويا كند سخن گفتن آنها ممكن نيست.
۱۸۵ / ۹۲ - صفّار رحمه الله در كتاب «بصائر الدرجات» از امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
هنگامى كه خداوند مرا به آسمانها بالا برد و با من گفتگو كرد، قسمتى از آن گفتگوها اين بود كه فرمود:... #ادامه_دارد
-----
📚منابع:
[۲]: سوره احزاب، آيه ۲۵.
[۳]: تفسير برهان: ۴۷۱/۴ ح۴، بحار الأنوار: ۳۹۸/۲۴ ح ۱۲۲.
[۱]: نوادر المعجزات: ۶۲ ح۲۷.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام
💫 @ya_amiralmomenin110 💫