فَرّوا اِلَی الحُسين..
امشب چه شبی بود شـبی پـر از غـم و بغـض..
برای کدام باید گریه کرد؟
پهلویشکستهیمادر..
یاغربتبیحدعلی...؟
31.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمتۍ از اجراۍِ دیشب🌴
#کوچههایبنیهاشم
♡ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
@ya_emam_hosein_1403
این بشر مگه میزارهـ یه عکس درست حسابی بگیرم ازش!؟😂😔
#برادرِکوچک_رومخ_ترینه .
این حرفِ منو ؛ فقط اونایـــی کـــه یـــدونه از ایــنا دارن درک میکنـــن .
فَرّوا اِلَی الحُسين..
🤍سفرکربلا1403 #پارتپنجم✨ سوار اتوبوس شدیم و به نجف رسیدیم. در بین راه پسر بچه ای تقریباً ۶..۷ ساله
❤️🩹 سفرکربلا۱۴۰۳
#پارتششم ✨
امشب ¹⁹ آبان ..
شب آخر بود ؛
آخرین شبی که ما در نجف بودیم.
حسُحال عجیبی داشتم
باورم نمیشد که فردا 05:00 صبح
باید از نجف بریم🙂
مجدد این حس در من ایجاد شد
اینکه خوشحال باشم به کاظمینُسامرا
میرم و یا ناراحت از اینکه از باباعلی (؏) جدا میشم؟
با این خیالات خوابم برد..💤
یکدفعه با صدای بلند و عجیب
از خواب پریدم
و چـون در اتاق مان یــک پنجــره ی کوچـک بـــود؛راه داشـــت به حــرم .
علاوه بر آن صدای وحشتناک و بلند
صدای جیغ و داد میآمد؛
با خودم گفتم نکنه صدای انفجار بود!؟
بعد با دقت که به بیرون گوش کردم
دیدم بارونِشدیدهـ که میبارهـ..
این صدا هم صدای انفجار نبود؛
صدای رعد و برق بود .⚡️
یکهو یادم اومد که این شب آخرین شبی هست که در نجف هستم.
بلند شدم و ساعت را نگاه کردم
ساعت 3 بامداد بود
و ما دو ساعت بعد قرار بود به لابی برویم .
خیلی خوابم میومد ؛ مجبور شدم بخوابم .💤
نیم ساعت از خوابیدنم گذشت ؛
صدای در زدن آمد که باید وسایل هایمان را جمع میکردیم و آماده میشدیم .
خواب از چشمانم پرید و از جایم بلند شدم🚶♀
وسایل هامون رو جمع کردیم و به لابی رفتیم و با همکاروانیهامون سوار اتوبوس شدیم 🚎
هوا گرگ و میش بود
باران نم نم میبارید.
از نجف و از باباعلۍ خداحافظی کردم .
اتوبوس حرکت کرد
هوا هنوز روشن نشده بود به همین خاطر شبخواب اتوبوس رو روشن کرده بودند ✨
یه عده خوابیدن💤
و البته گفتن تا کاظمین ۵ ساعت راهه ..
بعد از ۳ ساعت تو راه بودن خوابم برد😴
چشم هامو که باز کردم دیدم به بغداد رسیدیم.
✍🏼 #بهقلم𝕜𝕠𝕤𝕒𝕣
@ya_emam_hosein_1403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- چرا انقدر نترسی مگه کی پشتته؟
+ مولا علي (؏) ¹¹⁰
#حرم_باباعلی #نجف
♡ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
@ya_emam_hosein_1403
فَرّوا اِلَی الحُسين..
فرار کن به سوۍ حسین (؏) .
جز تو کسی به حالِ دلِ مَن محل نداد
جز تو کسی طریقِ رِفاقَت بلد نبود ..
یاسیدتی_حسین_خیرالدین.mp3
850.4K
گیر کردم مادر¹³⁵
اومدم بهت بگم ؛
ایندفعه یجوری از خدا بخواهـ
که بشه . . 💔
#اُمّاَبیها
فَرّوا اِلَی الحُسين..
❤️🩹 سفرکربلا۱۴۰۳ #پارتششم ✨ امشب ¹⁹ آبان .. شب آخر بود ؛ آخرین شبی که ما در نجف بودیم. حسُحال عج
🤎سفر کربلا 1403
#پارتهفتم ✨
بالاخره رسیدیم؛
اتوبوس در کنار یه خیابان که بیابونی بود
نگه داشت و ما پیاده شدیم .
کاظمین از لحاظ امنیتی وضعیت خوبی نداشت به همین خاطر یه سری نکات رو بهمون گفتن
و این هم گفتن که بیشتر از ۲ ساعت نمیمونیم .
یه خانمی به من گفت:چرا کیفت رو آوردی!؟
متعجبانه گفتم:نباید میاوردم!👀
آخه نمیشه نیارم؛گوشیم توشه با وسایل مهمم.
گفت:مگه تا حالا اینجا نیومدی؟مگه نمیدونی اجازه نمیدن گوشی ببری داخلِ حرم و تو گشت وسایل و موبایلتو ازت میگیرن؟
گفتم:نمیدونستم؛اولین بارمه که میام
خوب شد گفتین ولی خب نمیشه که گوشی نبرد!شما چیکار میکنین؟!
گفت:گوشیم تو کیفمه و کیفمو تو اتوبوس گذاشتم با خودم نیاوردم .
گفتم:آخه امنیت نداره که !
گفت نگران نباش؛ بالاخره راننده اتوبوس هواسش هست پس برو کیفتو بزار بیا؛
دیگه از ترسِ اینکه گوشیمو ازم نگیرن و دردسر نشه
کیفمو گذاشتم تو اتوبوس 👩🦯
و با همکاروانی هامون راهی شدیم به طرف حرم امام موسی کاظم(؏) و امام جواد(؏).
در بین راه ؛ کاروان های دیگه هم به ما پیوستند :)
یهو دیدم رو گاری ۴ تا خانم نشستن و یک پسرعراقئ این خانم هارو داره با سرعت میاره..
نتونستم جلوی خودم رو بگیرم که یهو تو اون لحظه خنده ام گرفت و خندیدنم باعث شد بقیه هم خنده شون بگیره ..
۲ از اون خانم ها همون خانم هایی بودن که یکیشون کف اتوبوس خوابید و دیگری در صندلیِ دو نفره .
بنده خدا ها وقتی خندیدم هول شده بودن
البته خودشونم خنده شون گرفته بود و خوشحالیِ خاصی تو چهره شون بود .
یکدفعه آقا سید رفت طرفِ گاری و دستش رو گذاشت رو دسته و کمک دستِ پسرِعراقی شد که باهم خانم هارو بردند .😂
✍🏼 #بهقلم𝕜𝕠𝕤𝕒𝕣
@ya_emam_hosein_1403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این هم صدایِ اتوبوس مون
که به ''خاطراتِکربلا'' پیوست ؛
#اتوبوسِعراقۍ🥲🚎
#بغداد
♡ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
@ya_emam_hosein_1403
enc_17223895837001024701807.mp3
3.17M
مَحالهـ آدمۍ که مُرده برگرده .
#یاحسین_مرا_دریاب ¹²⁸
حسینجان..
کاریکنباماکهبعدازمرگ
اگرسوالکردند..
'بماقضیتعمركیاابنآدم؟!'
بتوانیمبگوییم: 'بِحُبِّالحُسَین'
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حیاطِحرمِدوطفلانِمُسلِم
#شهرک_مُسَیب🌴
♡ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
@ya_emam_hosein_1403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عُدلي حَبیبي قَلبي فَارحم
حرموضریحِدوطفلانِمُسلِم
♡ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
@ya_emam_hosein_1403
«كُلما أشتقتُ دعيتُ ربي.»
هرگاه دلتنگ شدم،پروردگارم را خواندم..♥️'
امامزاده موسی مبرقع
در محضر نوه ی امام رضا (؏)
با حضور - علیپورکاوه -
و - امیرطلاجوران -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو اون ۳ روزی که کربلا بودیم
دقیقا همینجا بودیم . .
-السلامعلیكیاقتیلالعبرات-
و از همینجا رد میشدیم ..
از ¹³ آبان تا ¹³ آذر
از فراقُ دوریِ کربلا دارم دق میکنم ؛
ماهـِپیش
همین موقع بود که ذوقُشوق داشتم
که فردا برم کربلا ✨
اما الان چی ..؟
فردا کجا برم.!💔😭
پریشونم؛یه جورایی من شبیهِ مجنونم ..
#دلی∞