eitaa logo
اشعارآئینی
139 دنبال‌کننده
90 عکس
10 ویدیو
98 فایل
اشعارآئینی با سلام، با استفاده از لینک زیر به فهرست هشتک گذاری شده عناوین منتقل خواهید شد. https://eitaa.com/ya_habibalbakin1/1 ولأَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما ارتباط @m_sanikhani
مشاهده در ایتا
دانلود
همه هست آرزویم كه ببینم از تو رویى چه زیان تو را كه من هم برسم به آرزویى؟! به كسى جمال خود را ننمودهیى و بینم همه جا به هر زبانى، بود از تو گفت و گویى! غم و درد و رنج و محنت همه مستعد قتلم تو بِبُر سر از تنِ من، بِبَر از میانه، گویى! به ره تو بس كه نالم، ز غم تو بس كه مویم شدهام ز ناله، نالى، شدهام ز مویه، مویى همه خوشدل این كه مطرب بزند به تار، چنگى من از آن خوشم كه چنگى بزنم به تار مویى! چه شود كه راه یابد سوى آب، تشنه كامى؟ چه شود كه كام جوید ز لب تو، كامجویى؟ شود این كه از ترحّم، دمى اى سحاب رحمت! من خشك لب هم آخر ز تو تَر كنم گلویى؟! بشكست اگر دل من، به فداى چشم مستت! سر خُمّ مى سلامت، شكند اگر سبویى همه موسم تفرّج، به چمن روند و صحرا تو قدم به چشم من نه، بنشین كنار جویى! نه به باغ ره دهندم، كه گلى به كام بویم نه دماغ این كه از گل شنوم به كام، بویى ز چه شیخ پاكدامن، سوى مسجدم بخواند؟! رخ شیخ و سجدهگاهى، سر ما و خاك كویى بنموده تیره روزم، ستم سیاه چشمى بنموده مو سپیدم، صنم سپیدرویى! نظرى به سوىِ (رضوانىِ) دردمند مسكین كه به جز درت، امیدش نبود به هیچ سویى "فصیح الزمان شیرازى" (رضوانى)
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 ولادت حضرت مهدی موعود عج ... 💢 باز هم روح الامین دارد غزل می آورد صنعت ایهام و تشبیه و بدل می آورد تا شود ابیات شعر من کمی دلچسب تر واژه واژه بر لبم جام عسل می آورد شعر شیرین مرا شور عجیبی داده است واژه ی نابی که در چندین محل می آورد چیست آن واژه که همراه ادایش جبرییل جمله ی «حیّ علی خیرالعمل» می آورد در میان شعرهای شاعران اهل بیت دائماً این بیت را ضرب المثل می آورد: یوسف مصری کجا و یوسف زهرا کجا جلوه ی قطره کجا و جلوه ی دریا کجا کوچه های شهر را امشب چراغانی کنید عرش را و فرش را آیینه بندانی کنید آمده نور دل انگیزی به سمت سامرا باید امشب کوچه ها را خوب نورانی کنید طبق رسم فصل حج، مثل تمام حاجیان جان ما را پیش پای یار، قربانی کنید از خَم ابروی او صدها خُم می می چکد باید امشب خلق را انگور مهمانی کنید دیدن روی سلیمان کار آسانی که نیست باید اوّل خوب از این مُلک، دربانی کنید هر که باشد نوکر تو زود آقا می شود خود به خود با یک نگاه تو مسیحا می شود یوسف زهرا تویی حُسن ختام اهل بیت نام تو زیباست ای مرد قیام اهل بیت گر چه آقا مثل یوسف با نمک هستی ولی نام زیبای تو شیرین کرده کام اهل بیت السّلام ای حُجّةَ الله ای امامَ منتظَر لحظه لحظه می رسد بر تو سلام اهل بیت از پیمبر تا امام عسگری، در عصر خود نقل کردند این که هستی التیام اهل بیت می رسد آن روز که با ذوالفقار مرتضی می رسی تا که بگیری انتقام اهل بیت مرتضی، زهرا، حسن، خون خدا، پیغمبری می بری با جلوه ات دل از امام عسگری نیمه ی شعبان که می گردد عیان، صاحب زمان می کند گل بر لب پیر و جوان، صاحب زمان اشهَد انّ که هستی تو امام آخرین می وزد از هر مناره این اذان، صاحب زمان یک سؤال آقا!... اگر که جای کعبه ثابت است پس چرا در هر کجا داری مکان، صاحب زمان تشنه هستم تشنه ی یک جرعه ی دیدار تو وعده گاه ما شبی در جمکران، صاحب زمان می رسی یک روز ای خورشید پشت ابرها می کنی پیدا مزار بی نشان، صاحب زمان با ظهورت می شود خوشحال زهرا مادرت پیش مرگت می شود آن لحظه آقا نوکرت العجل آقا! بیا چشم انتظاری ها بس است در فراقت اشک ها و بی قراری ها بس است اشک ها ی ما که یک لحظه به درد تو نخورد ناله ها و ضجّه ها و گریه زاری ها بس است تا به کی جمعه به جمعه ذکر ندبه سر دهیم ندبه و خون دل و شب زنده داری ها بی ایت معصیت، پاکی دوران جوانی را گرفت ما جوان ها را کمک کن، شرمساری ها بس است باید آقا درد غربت را فقط فریاد کرد گوشه گیری های ما و راز داری بس است با ظهور خود بیا و مادرت را شاد کن قلب ویران مرا با مقدمت آباد کن ✅محمد فردوسی
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶 💢 ولادت امام زمان (عج) ... 💢 باز شوریست که در جان جهان افتاده عالم از حادثه ای در هیجان افتاده چشم نرگس به شقایق نگران افتاده عالم پیر دگرباره جوان افتاده هاتفی گفت سحر می رسد از راه بیا همچو عباس قمر می رسد از راه بیا باز عالم شده سرمست و غزلخوان امشب پهن شد سفره ی احسان کریمان امشب بس که شد لطف خداوند فراوان امشب می شود هر چه گدا هست سلیمان امشب جلوه ی کوثری حضرت زهرا آمد آخرین حیدر کرار به دنیا آمد آمده بر دو جهان حضرت دریا به به بر رخش جلوه ی آقایی طاها به به دلبری کرده به لبخند ز بابا به به آمده در بر نرگس گل زهرا به به عسگری در بر خود نور جلی را دارد یا پیمبر به بغل باز علی را دارد ؟ با نگاهش دل غمدیده صفا بردارد چشم یعقوب چو آیینه ضیا بردارد از غبار قدمش درد دوا بردارد آمده حضرت عیسی که شفا بردارد انبیا از قبلش قرب الهی گیرند با گدایی درش منصب شاهی گیرند در رخش جلوه ی آیات خدا بسیار است سیزده آینه در آینه در تکرار است چو علی قبله عالم شده و سیار است پسر حیدر کرار خودش کرار است عرش می لرزد اگر یک دو قدم بردارد دیدنی باشد اگر تیغ دو دم بردارد کاش گل باز به دیدار چمن برگردد از دل خاکی صحرا به وطن برگردد یوسف فاطمه آن پور حسن برگردد بهر یاری به همه اهل یمن برگردد چون حسین بن علی هست چو کشتی نجات تا که این عید شود عید ظهورش صلوات ✅ناصر شهریاری
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 💢 ولادت حضرت مهدی موعود عج ... 💢 باز هم روح الامین دارد غزل می آورد صنعت ایهام و تشبیه و بدل می آورد تا شود ابیات شعر من کمی دلچسب تر واژه واژه بر لبم جام عسل می آورد شعر شیرین مرا شور عجیبی داده است واژه ی نابی که در چندین محل می آورد چیست آن واژه که همراه ادایش جبرییل جمله ی «حیّ علی خیرالعمل» می آورد در میان شعرهای شاعران اهل بیت دائماً این بیت را ضرب المثل می آورد: یوسف مصری کجا و یوسف زهرا کجا جلوه ی قطره کجا و جلوه ی دریا کجا کوچه های شهر را امشب چراغانی کنید عرش را و فرش را آیینه بندانی کنید آمده نور دل انگیزی به سمت سامرا باید امشب کوچه ها را خوب نورانی کنید طبق رسم فصل حج، مثل تمام حاجیان جان ما را پیش پای یار، قربانی کنید از خَم ابروی او صدها خُم می می چکد باید امشب خلق را انگور مهمانی کنید دیدن روی سلیمان کار آسانی که نیست باید اوّل خوب از این مُلک، دربانی کنید هر که باشد نوکر تو زود آقا می شود خود به خود با یک نگاه تو مسیحا می شود یوسف زهرا تویی حُسن ختام اهل بیت نام تو زیباست ای مرد قیام اهل بیت گر چه آقا مثل یوسف با نمک هستی ولی نام زیبای تو شیرین کرده کام اهل بیت السّلام ای حُجّةَ الله ای امامَ منتظَر لحظه لحظه می رسد بر تو سلام اهل بیت از پیمبر تا امام عسگری، در عصر خود نقل کردند این که هستی التیام اهل بیت می رسد آن روز که با ذوالفقار مرتضی می رسی تا که بگیری انتقام اهل بیت مرتضی، زهرا، حسن، خون خدا، پیغمبری می بری با جلوه ات دل از امام عسگری نیمه ی شعبان که می گردد عیان، صاحب زمان می کند گل بر لب پیر و جوان، صاحب زمان اشهَد انّ که هستی تو امام آخرین می وزد از هر مناره این اذان، صاحب زمان یک سؤال آقا!... اگر که جای کعبه ثابت است پس چرا در هر کجا داری مکان، صاحب زمان تشنه هستم تشنه ی یک جرعه ی دیدار تو وعده گاه ما شبی در جمکران، صاحب زمان می رسی یک روز ای خورشید پشت ابرها می کنی پیدا مزار بی نشان، صاحب زمان با ظهورت می شود خوشحال زهرا مادرت پیش مرگت می شود آن لحظه آقا نوکرت العجل آقا! بیا چشم انتظاری ها بس است در فراقت اشک ها و بی قراری ها بس است اشک ها ی ما که یک لحظه به درد تو نخورد ناله ها و ضجّه ها و گریه زاری ها بس است تا به کی جمعه به جمعه ذکر ندبه سر دهیم ندبه و خون دل و شب زنده داری ها بی ایت معصیت، پاکی دوران جوانی را گرفت ما جوان ها را کمک کن، شرمساری ها بس است باید آقا درد غربت را فقط فریاد کرد گوشه گیری های ما و راز داری بس است با ظهور خود بیا و مادرت را شاد کن قلب ویران مرا با مقدمت آباد کن ✅محمد فردوسی