eitaa logo
اشعارآئینی
139 دنبال‌کننده
90 عکس
10 ویدیو
98 فایل
اشعارآئینی با سلام، با استفاده از لینک زیر به فهرست هشتک گذاری شده عناوین منتقل خواهید شد. https://eitaa.com/ya_habibalbakin1/1 ولأَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما ارتباط @m_sanikhani
مشاهده در ایتا
دانلود
خورشید به گود آمده سرگرم قنوت است این آل سعود است که در حال سقوط است هستند شیاطین همه درگیر تبانی ایران شده آماده ی یک جنگ جهانی آماده شده لب بزند جام جنون را صادر کند از نفت عرب بشکه ی خون را بیزار ز جنگیم ولی مرد جهادیم دادیم سرودست ولی باج ندادیم ما با احدی نیز نداریم سرجنگ لعنت به بلادی که شد آغازگر جنگ ما هیچ زمان حمله نکردیم به جایی ما مرد دفاعیم ولیکن چه دفاعی! شمشیر عجم منتظر رخصت جنگ است مکه بشود مرکز ایران چه قشنگ است ما منتظر حمله ای از سوی حجازیم تا بین بقیعش حرمی ناب بسازیم "یا حیدر کرار" زند نقش به زودی بر پرچم سبز عربستان سعودی از روضه ی عباس شرف یاد گرفتیم یک عمر از او یکسره امداد گرفتیم ما غیر کفن بر تن خود جامه نداریم ای شمر برو شوق امان نامه نداریم با سرور و پیغمبرخود هم وطنی شد هرکس که در این برهه اویس قرنی شد مرشد به طرب ضرب بزن وقت حماسه ست مداح بخوان وقت غم و سینه زنی شد "درّ" نجف سینه ی ما از غم یاران  خونین شد و مانند عقیق یمنی شد! یا فاطمه گفتیم گذشتیم ز طوفان گفتیم "علی" ناشدنی هم شدنی شد آماده ی آنیم بپوشیم کفن را ایران که نمرده ست بگیرند یمن را هر شاه سعودی شده یک نوکر دربست در پشت لباس عربی فتنه ی غرب ست ننگی که به پیشانی شاهان سعودیست زیر سر یک مشت مسلمان یهودیست! چشمان جهان در پی آن یکه سوار است این عطر یمانیست که لبریز بهار است از نام علی واله و مستیم همیشه ای خاک یمن پشت تو هستیم همیشه اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک
گرچه بیش از دیگران، سهمش در این دنیا غم است «مرد» اخمش، خنده اش، حرفش، نگاهش، محکم است «مرد» قولش، اعتقادش، حرف و کردارش یکی ست «مرد» هرجا هست زیر سایه  یک پرچم است «مرد» روزش غرّش رعد است و خشم تندباد «مرد» نیمه شب سر سجاده اشکش نم نم است نور چشم مؤمنان و خار چشم کافران او که با خار آتش و با غنچه و گل شبنم است خواه پشت میز باشد خواه پشت خاکریز هر کجا باشد برای درد مردم مرهم است مردهایی می شناسم در جهان، در وصفشان، شعر من گنگ است، جانم را اگر بخشم کم است سَیّدی را می شناسم نام او پیروزی است بودنش دلگرمی آزادگان عالم است سَیّدی را می شناسم کز هراس هیبتش خواب اسرائیل با کابوس و وحشت درهم است پای درس رهبر خود انقلابی مانده است «انقلابی» حرف های محکمش کی مبهم است؟ در میان لشکر مردانِ میدان شرف جلوه  «سَیّد حسن» همچون نگین خاتم است صبح نزدیک است راهی نیست، سَیّد راهی است قدس هم در فکر استقبال و خیر مقدم است سعید تاج محمدی