آن شب که از جام لبت انگور می ریخت
در پیش پاهای تو کوه طور می ریخت
از چهرهء مشکل گشایت نور می ریخت
لیلا تمام غصه ها را دور می ریخت
اشک دو چشمت عمه را بی تاب می کرد
زهرا تو را تقدیم بر ارباب می کرد
اسرار قرآن در تجلّی تو گُم بود
اشک تو تفسیر "سَقاهُم رَبُّهُم" بود
تصویر حج در برکه ای نزدیک خُم بود
عشق حسین و خواهش روز دهم بود
از خاک پای تو طلا می آفریدند
از ذکر لبهایت دعا می آفریدند
این قدّ و بالا قدّ و بالای حسین است
این نور سیما نور سیمای حسین است
لبخندهای تو مسیحای حسین است
نام قشنگت نام بابای حسین است
تو آمدی هرچه گدا آقا شد امشب
تو آمدی آقای ما بابا شد امشب
یک طیف در دنیا سعادت می پسندند
یک قوم تسبیح و عبادت می پسندند
یک عده مجنونند ارادت می پسندند
ما را گدای خانه زادت می پسندند
لیلاترین لیلای عالم دلبری کن
حیدر که بودی یاعلی، پیغمبری کن
الله، اسم اکبرش را در تو دیده
حیدر روی پیغمبرش را در تو دیده
زهرا جلال حیدرش را در تو دیده
زینب حیای مادرش را در تو دیده
یکبار علی اکبر نوشتم پنج تن شد
خواندم ترا ابن الحسین، ابن الحسن شد
از عرش می گیرم سراغ یاربت را
تشنه شدم توحیدِ اذکار لبت را
تقدیس خواهم کرد کار هر شبت را
آنجا که می گیری رکاب زینبت را
زهرا به تو اجر عبادت داده اکبر
این کار را عباس یادت داده اکبر
میخواستم پیدا کنم شور و شعف را
گم کرده ام در بین مضمون ها هدف را
دیوانه ام برهم زدم هر وعده صف را
دیدم به عشق چشم تو خواب نجف را
گرچه نخوردم باده اما مستِ مستم
این چشم مست تو چه کاری داده دستم
عمامه بسته بر سرِ اکبر، ابالفضل
دارد روی لب یکسره اکبر، ابالفضل
در کربلا بال و پرِ اکبر، ابالفضل
از میمنه تا میسره اکبر، ابالفضل
اسم شب عباس و اکبر یاعلی بود
در اصل، در کرببلا سقا علی بود
بیگانه رفت از کوی تو دردآشنا نه
من می روم از عالم از پیش شما نه
درمان کن امراض دلم را با دوا نه
سال هزار و چند شد، بی کربلا نه
پایین پا بر عاشقانت جا ندادند
سهمیهء شش گوشهء ما را ندادند
آمد حسین و گفت نایی که نداری
ممنونم از دست جدایی که نداری
زانو کشانم پیش پایی که نداری
من ماندم و این تکه هایی که نداری
افتادنت در بین صحرا دردسر داشت
ای کاش میشد بوسه از کام تو برداشت
افتادی و بی معطلی آتش گرفتم
بابا در این مستاصلی آتش گرفتم
دیدم تو را هرجا علی آتش گرفتم
عمه کنار من ولی آتش گرفتم
مرگ من و داغ تو با هم بود اینجا
صد تا عبا هم داشتم کم بود اینجا
#شعر_ولادت_حضرت_علی_اکبر
#حضرت_علی_اکبر_مدح
#رضا_دین_پرور
@hafithashk
@ya_habibalbakin1
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#دلتنگ_محرم
سلام حضرتِ سلطان! سلام اقبالم!
شدم گدای حریمت، به خویش میبالم
فقط غبار تورا میکشم به چشم تَرم
فقط مسیر تورا میروم در این عالَم
دوباره درد خودم را نگفته یادم رفت
مرا کنار ضریحت شفا بده، لالم
به مستمندیام اینجا همیشه مفتخرم
ز حاجت نگرفته همیشه خوشحالم
چو دامن تو گرفتم به دامت افتادم
چه خوب! در حرم تو شکسته شد بالم
غلامی تو شده کار هر شب و روزم
همیشه از کرم توست رزق هر سالم
از آن زمان که شده سُفرهام بنام جواد
زیادتر شده والله برکتِ مالم
مرا بخر که مُحَرم دوباره گریه کنم
دوباره فکر سیاهی و پرچم و شالم
اگر که قبل عزای حسین جان دادم
بیا عزیز دلم با حسین، دنبالم
**
صدای ضجهی مادر، همیشه محزون است
سرت به نیزه چرا رفته ماهِ گودالم؟!
لباس پاره تنت بود، کوفیان بُردند
شهید بیکفنم از غم تو مینالم
✍ #رضا_دین_پرور
#امام_رضا_زمزمه