لحظۀ واپسين
مهر شكست تا ابد حک شده بر جبينتان
كوچ كنيد غاصبان! جانب سرزمينتان
كودک غزه را اگر در دل خواب كشتهايد
خورده ترک ز آه او گنبد آهنينتان
كوچ كنيد صف به صف چون كه نشسته هر طرف
مرگ در انتظارتان حادثه در كمينتان
رو به ديار خود كنيد ای به عبث نشستگان!
تا سر پاست اسبتان تا نشكسته زينتان
خيرهسریست كارتان دربهدریست بارتان
حيلهگریست يارتان بدگهریست دینتان..
مرد ظفر كه نيستيد اهل خطر كه نيستيد
هست حريف طفل و زن، غيرت آتشينتان؟!..
دل بكنيد زين سرا ورنه به روز ماجرا
نيست به خاک قدس جز فاجعه همنشينتان..
يا به همين زبان خوش پس بدهيد قدس را
يا كه رسد دمی دگر لحظۀ واپسينتان!
افشین علا
#مقاومت
انـدازه ی بـزرگــیِ لطفـت عدد نـبود
در ذهن سائلی که گـدایی بلد نـبود
دریافت , وقـت رو زدنِ خـود نیازمنـد
ذکرِ حُسین هیچ کَم از یا صَمَد نـبود
دست تو خورد بر سر دوشم, ز گرمی اش
فهمید دل که ضربه ی تو دست رد نـبود
از بس بدم , اگر تو رفـیقم نمی شدی
هـرگز کسی انیس دلــم تا ابد نـبود
در ذهن من که مَظهَر بودن تویی و بس
بی تو تمام هستیِ من می شود”نـبود”
می خواستم به پات بیفتد جـنازه ام
ای کـاش وعده گاه تو زیـرِ لَحَـد نـبود
…
در وصف خوبی تو همین جمله کافی است
غـیر از حرام زاده کسی با تو بد نـبود
خون تو بهـترین سَنـدِ غربت علی ست
بر آنکه گفـته فاطمیه , مُسـتَند نـبود
محمّد قاسمی
#مقاومت
برخیز ای جان برادر وقت جنگ است
برخیز و منشین که نه هنگام درنگ است
هر لحظهای باید مهیای سفر شد
از هر زمان دیگری آمادهتر شد
حال و هوای دیگری دارد زمانه
زآن بینشان هر گوشهای باشد نشانه
دنیا برای یک تحول بیقرار است
در آسمانه هوهوی تیغ ذوالفقار است
آقای ما فرمود باید گام برداشت
با عزم بیسستی قدم در راه بگذاشت
لطف خدا ما را به اوج خود رسانده
تا قله مقصود ما راهی نمانده
فرمود روشن میشود شبهای تاریک
دور است از ما خستگی و قله نزدیک
صوت خوش دلدار میآید برادر
بوی ظهور یار میآید برادر
دیدی چهها کردند یاران فلسطین
طوفان به پا کردند یاران فلسطین
آنهم چه طوفانی کزو آتش ببارد
از بیت الاقصی خیزد، اقصی نام دارد
از آسمان بارید، از دریا خروشید
از رعد و برقش، جان اسرائیل لرزید
یکباره کاخ ظلم و وحشت را بهم ریخت
کودککشان بیمروت را بهم ریخت
آزادی قدس این زمان گردیده نزدیک
باید به روح حاج قاسم گفت تبریک
ای دشمن بیدادگر هشدار هشدار
اسب تو بازنده است، بردی نیست در کار
هرگز نخواب آسوده، ما بیدار هستیم
ما بچههای حیدر کرار هستیم
ما جام عشق از ساقی کوثر گرفتیم
درس نبرد از فاتح خیبر گرفتیم
ما مرد میدانیم و میدانهاست در پیش
این اول کار است، طوفانهاست در پیش
عمر جنایتهایتان پایان گرفته
ابر آمده، باد آمده، طوفان گرفته
این غرش توفنده بود، آغاز طوفان
یک رزم از یک پادگان و چند گردان
بگشای چشم خویش، میدان را ببینی
گر زنده ماندی، اصل طوفان را ببینی
#مقاومت
غزه در خون خویش غلتان است
دادگاه بزرگ وجدان است
دل من بود زیر بمباران...
سوخت جانم، چه جای کتمان است؟
هرطرف نعش طفلی افتاده
دل من مثل کودکستان است
آی دنیا نگاه کن! دل من
مثل این خانهها ویران است
مثل آن مادرِ پسرمرده
زلف لالاییاش پریشان است
دل من بسکه خون از او رفته است
زرد مانند برگریزان است
نیست باریکهای غریب ... ببین
غزه دیگر برای من جان است
پرچمی زنده، باد را لرزاند
شک ندارم زمان طوفان است
دل من، رنگ انتقام بزرگ
رنگ خونخواهی شهیدان است
دست و پا میزنند حرملهها
عمر این ظلم رو به پایان است
هان! حقوق بشر چه شد؟! غزه
دادگاه بزرگ وجدان است
#مقاومت