💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹
💢 امام حسین(ع) دوتا بدن را خود به خیمه نیاورده است 💢
مرحوم آیت الله فلسفی (ره) خطیب شهیر می فرمود:
چرا آقا نعش شهدای دیگر را خودش آورده بود حال چرا نعش علی را نیاورده؟
رو کرد به طرف خیام و فرمود: "یافتیان بنی هاشم! احملوا اخاکم الی الفسطاط" ای جوانان بنی هاشم بیایید و نعش علی اکبر (ع) را به خیمه ببرید.
آقا امام حسین(ع) دوتا بدن را نیاورده است. هر دو را هم عذر شرعی داشته است! یکی بدن حضرت ابالفضل العباس(ع) است و یکی هم بدن حضرت علی اکبر (ع) است!
چرا؟ چون اسائه ادب به بدن می شد جنازه مسلمانان هم محترم است نباید اسائه بشود. اگر بخواهیم بدانیم چرا پیکر مطهر عباس (ع) را نیاورده است از حرف های بنی اسد به زین العابدین (ع) می فهمیم. بنی اسد به زین العابدین (ع) گفتند: آقا! یک بدن کنار نهر علقمه است آنقدر قطعه قطعه و چاک چاک است که نمی توان بدن را برداشت هر طرف بدن را میگیریم طرف دیگر بدن به زمین می آید.
فلذا آقا فرمود: قبر عباس (ع) را در کنار بدنش کندند و همان جا هم دفنش کردند.
اگر بخواهی بدانی ابالفضل العباس(ع) کجا به زمین افتاده است . همان جاست که دفنش کرده اند.اما بدن علی اکبر(ع) روایت دارد: " فقطعوه بسیوفهم اربا اربا "
خیلی بدن علی اکبر(ع) را صدمه زدند.آقا دید اگر بخواهد یک نفری بدن را بیاورد ممکن است مثلا، اعضای بدن جدا شود اهانت به بدن می شود!امام حسین (ع)می داند که این کار یک نفر نیست فلذا فرمود: یافتیان بنی هاشم یعنی ای جوانان بنی هاشم همگی بیایید و کمک کنید یکی بازو را بگیرد یکی پهلو را بگیرد یکی سر را بگیرد تا بدن علی اکبر (ع) را به خیمه بیاوریم.
✅ مقتل فلسفی ص57
#حضرت_علی_اکبر_متن_روضه
#شب_هشتم
#گریز
#مقتل
💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹
💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹
💢 گریز -حضرت على اكبر علیه السلام 💢
"نفرين امام حسين عليه السلام بر عمر سعد ملعون در وداع حضرت علي اكبر عليه السلام"
از «امالي» صدوق و «روضة الواعظين» مستفاد ميگردد كه علي اكبر براي دفاع از حريم ولايت و مبارزه بيرون رفت، پس حسين عليه السلام بگريست و گفت: «اللهم كن انت الشهيد عليهم فقد برز اليهم ابن رسولك و اشبه الناس وجها و سمتا به».
يعني: خدايا گواه باش كه به مبارزت آنها رفت فرزند پيغمبر تو و شبيه ترين مردم به او در روي و خوي.
و محمد بن ابي طالب گويدكه آن حضرت انگشت سبابه به سوي آسمان بلند كرد و در نسخه اي محاسن روي دست گرفت و گفت: «اللهم اشهد علي هؤلاء القوم فقد برز اليهم غلام اشبه الناس خلقا و خلقا و منطقا برسولك كنا اذا اشتقنا الي نبيك نظرنا الي وجهه ».
يعني: خدايا! گواه باش بر اين قوم كه جواني به مبارزت آنان بيرون رفت شبيه تر مردم در خلقت و خوي و گفتار به رسول تو كه هر گاه مشتاق ديدار رسول تو صلي الله عليه و آله ميشديم نگاه به روي او ميكرديم؛
آنگاه آن حضرت با دلي سوزان بانگ بر عمر سعد زد كه
"خدا رحم تو را قطع كند". (١)
اين ماجرا گذشت تا مختار ثقفي شروع كرد به انتقام، وقتي به دستور مختار ، عمر سعد ملعون به درك واصل شد، سر او را براي مختار آوردند، حفص پسر عمر سعد نزد مختار بود، مختار گفت: اين را ميشناسي؟ گفت: آري «انا لله و انا اليه راجعون» و زندگي پس از وي زشت است.
گفت: راست گفتي، و بفرمود او را هم كشتند و گفت: آن به جاي حسين عليه السلام و اين به جاي علي بن الحسين و بلافاصله گفت ، ( هرگز برابر هم نيستند )، به خدا قسم اگر سه ربع قريش را بكشم تلافي يك بند انگشت او را نكرده ام!
و چون مختار اين دو تن را بكشت سر آنها را به سوي مدينه فرستاد. روايت است يكي از روزهايي كه امام سجاد عليه
السلام خوشحال شد همين روز بود (٢)
✅ منابع
🔹١- دمع السجوم
ترجمه نفس المهموم صفحه ٣٢٥
🔹٢- ترجمه نفس المهموم
دمع السجوم صفحه٧١٥
#حضرت_علی_اکبر_متن_روضه
#شب_هشتم
#مقتل
#گریز
💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹
نکاتی پیرامون روضه حضرت رقیه سلام الله علیها بصورت کلی
♻️شبِ حضرت رقیه ، روضۀ حضرتِ رقیه یه چیزی رو برایِ انتظار بهمون یاد میده که اگه می خواید آقاتونُ ببینید ، آقاتونُ بیارید تو مجلس ، باید مثل حضرت رقیه گریه کنید ...
جنس گریه یه طوری بود که اهل خرابه رو که به هم ریخت هیچ ، صدا رسید به دشمن ، دشمنم نتونست بخوابه گفت چی شده؟.. گفتن یکی از بچه هایِ حسین بهانۀ بابا رو گرفته .. اون طوری باید آقا رو صدا بزنی ..*
«اِرحَم مَن رأسُ مالِهِ الرّجاءُ و سِلاحُهُ البُکاءُ.»
رحم کن به کسی که سرمایهاش امید به تو و اسلحهاش گریه است.
♻️صحبت با سر مبارک
فقالت: ما هذا الرّأس ؟ قالوا لها: رأسُ أبيك. فرفعته من الطّشت حاضنة له وهي تقول: يا أباه ! مَن ذا الذي خضّبك بدمائك؟ يا أبتاه! مَن ذا الذي قطع وريدك؟ يا أبتاه ! مَن ذا الذي أيتمني على صغر سنّي ؟
يا أبتاه ! مَن بعدك ؟ واخيبتنا ! يا أبتاه ! مَن بعدك ؟ واغربتنا !
.ثمّ إنّها وضعت فمها على فمه الشّريف , وبكت بُكاءاً شديداً حتّى غشي عليها ، فلمّا حرّكوها , فإذا بها قد فارقت روحها الدُنيا
♻️سوال :حضرت رقیه سوال کرد که این سر کیست ؟
مگه سر در دیر راهب با گلاب شستشو نشده بود.!
معلوم است شام اوضاع سر هم مثل اوضاع اهل بیت حسین بهم ریخته است
هم از پشت بام ها خاکستر و هم سنگ و هم خیزران یزید بدجوری سر را بهم ریخته است
روضه ورود رأس مبارک
*خیلی از روضه ها رو باید عمق وجودت جا بگیره بارها روضۀ این سه ساله رو شنیدی ، اما به این نکته تا به حال توجه نکرده بودی؛ همه از روضه خونا، بزرگان، اساتید شنیدید که سر و وارد خرابه کردن، گذاشتن جلوی این سه ساله؛ حرفایی این سه ساله با این سر زده، نگفتنیه، کار باهاش ندارم.
اما یه حرفایی زده؛
گفت بابا چرا اینجوریه سرت؟!
سؤال شده برام ! مگه قبلِ شهر شام ، تو دِیرِ راهب این سر رو راهب مسیحی با گلاب شستشو نداد؟!
با گلاب که شستشو داد همۀ زخمها رو گرفت ... سر رو پاک کرد ... سر رو تر و تمیز آوردن تو شهر شام ... اما بابا !! (زبانحال) من دیدم سرت خیلی تمیز شده بود ... اصلا زخم بهش نبود. اما الان که سرتو جلوم گذاشتن میبینم لبات به هم ریخته... دندونات شکستهست...
حالا فهمیدم بابا .... حالا فهمیدم ...
دیروز تو مجلس اون نامرد قدّم نمیرسید، اما میدیدم این چوب بالا میره ... دستای عمهم هم بالا میره ... چوب که پایین میومد دستای عمه م هم به صورتش میخورد ...
حالا فهمیدم با سرت چی کار کردن ...
ای حسین ...*
♻️دو دلداده سر را در آغوش گرفتند
یکی راهب مسیحی و یکی رقیه سلام الله علیها
هر دو هم براشون سوال بود که این سر کیست
♻️یکم بچه گونه بخونم ؟...
من میرم و بیا یکم بیا دنبالِ من کن ...بابا یه شب تو صحرا گم شدم ... اونا که دختر دارن میفهمن ... دختر که زمین بیفته آنقد میمونه تا بابا بیاد بغلش کنه ... نمیره جایی ، میگه حتماً بابا بیاد بغلم کنه .. بابا وقتی از ناقه افتادم آنقدر صبر کردم بیای .. هی تو صحرا صدات میکردم اَبا .. اَبا .. بابا ..بابا ... دیدم یه سیاهی از دور داره میاد ، اما دیدم داره میدوه ... گفتم نه این بابایِ من نیست ... چرا اینجوری داره با غضب میاد ... بابا تا بهم رسید ... تو کامل بهایی میگه ، شیخ طبری میگه اول موهاشُ گرفت ..
#گریز
مگر نه اینکه در دیر راهب مسیحی سر با آب و گلاب شسته شده،
سری که در گودال خاکی سپس خونی سپس در تنور و ...بود
مگر نه اینکه در دیر راهب مسیحی تمام این خاک و خون ها شسته شد
پس چرا حضرت رقیه تا سر را دید گفت من الذی خضبک بدمائک کی محاسنت را خونی کرده
آیا آثار سنگهای شام است
یا آثار چوب خیزران
#حضرت_رقیه_متن_روضه