کسی که تنها یکی یا هر سه سایه‌ی شکلِ در تصویر را می‌بیند؛ می‌پندارد "سایه‌ی T یا M یا H را می‌بیند و اصل هم چیزی جز یکی از این سه حرف نیست"! 💧اما اصل، بکلّی چیز دیگری‌ست.

👆🌺 یکی از ریختهای گردش مهر و ماه گِرد زمین 🌺 🌸 این آیه هم یکی دیگر از مویدهای حرکت مهر و ماه در پیِ هم است؛ که اگر زمین به گِرد خورشید، و ماه به گِردِ زمین، می چرخید، معنا نداشت که بفرماید: 💧برای خورشید شایسته نیست که به ماه برسد: لَا الشَّمسُ یَنبَغِی لَها اَن تُدرِکَ القَمَرَ (یس:۴۰)👇

🌸 - پرسش: درباره‌ی انتخابات مجلس شورا و خبرگان، چه رهنمودی دارید؟ 🌸 - پاسخ: پیشتر ( در ضمن نوشتارِ "چهارگانه‌ای در نظریه‌ی سیاسی فقه شیعه" ) در کانال نوشته‌ام که بیانیه‌ی حضرت آیه‌الله بهجت - سُرَّ سِرُّهُ - در این زمینه‌ را بخوانید که یکی از شرایطش 👈 رای ندادن به هیچ زنی برای رفتن به مجلس است. 👉 💧چیزی بیش از آن ندارم؛ آن را بخوانید و اگر کسی را دارای شروطی که ایشان گفتند، یافتید، به او رای بدهید و به بنده هم معرفی کنید. 💧درباره ی مجلس خبرگان هم، از لا به لای نوشته‌های کانال می‌توان فهمید که اگر مردم به همین شیوه‌ی انتخاب‌شدن اعضای آن راضی‌اند، هر کسی که اعضای آن مجلس برای حکومت صالح دید، وی برای مشروع‌شدنِ تصرفاتش باید به زعیم شیعیان ( که همان اَفقهِ اَعدَل است ) مراجعه کرده و از وی اذن بگیرد و زعیم در هر ساحت و اندازه‌ای که تشخیص داد، می‌تواند به او اذن تصرف دهد؛ آن‌گاه ولایت او در همان حیطه، مشروع و مُطاع است. 💧و للمقام من المقال ما لاینتهی ...

💥 مردان‌خدا 🌺 تقویت محتوا و سند نکته‌ای از مرحوم مجتهدی 🌺 🌸 نگارنده به نقل از محمود نجفی ( یکی از اعضای سپاه قدس ) نکته‌ای از مردِ بی‌نهایت و سند حقیقت، مرحوم جعفرآقا مجتهدی درباره‌ی دکتر بهشتی در کتاب "زمهرافروخته" آورده است. 👈 این صوت که از گوینده ای دیگر و بخشی دیگر از فرمایشها و مشاهدات مرحوم مجتهدی ست، تقویتِ آن نقل است. 💧و ناگزیر باید گفت: 😡 خطای بزرگ و نابخشودنی دکتر بهشتی، همان سخنرانی‌ست که در آن گفته: "این‌که مردم پس از درگذشت پیامبر برای تعیین جانشین ایشان در سقیفه گِرد آمدند، کار و اهتمامِ خوبی بود اما در تعیین جانشین اشتباه کردند"!!! 😡 تو گوئی پیامبر که دقیقاً از روز اولِ آشکارکردنِ پیامبری و دعوت‌ خویش تا آخرین دَم ‌زندگی - پیوسته و یک‌ریز - مولی‌الموحدین را برای جانشینی خود معرفی کردند، جائی برای غلطِ آن گروه گذاشته بودند که به آن منظور در سقیفه گِردهمائیِ کودتا برپا کنند!!! ( عَصَمَنَا اللهُ مِن الزَّلَلِ ) 🤔 باقی را خدا کریم است ...

🌺 سحرگهان که موذن برآوَرَد آواز ...

☘ مسجد کوفه؛ جای ضربت‌خوردنِ شاه‌ِمردان (علیه‌السلام) 💧عالم بزرگ، مرحوم حاج‌حسین نوری نوشته است: "از روایت‌ها فهمیده می‌شود که امیرمومنان علی هنگام خواندن نافله‌ی نماز صبح، ضربت خوردند."

🌺 این بیت قاآنی به سبب طنز بی‌پروایش از جهت ادبی عالی‌ست  اما یک اِشکال فقهی دارد؛ زیرا فقیهی نیافتم که زکات فِطره را از خوراک غالبِ روزه‌دار "در ماه رمضان" بایا بداند! 💧آنچه در روایت‌هاست، نام چند ماده‌ی غذائی یا کلاً هر آنچه خوراک بشمار آید، است که فقیهان از آن، وجوبِ زکات از همان مواد نام برده، یا قوتِ غالب بودن آنها در آن روزگار و در نتیجه وجوب زکاتِ فِطره از خوراک بیشینه‌ی اهل شهر یا نِهایتاً از غذای غالبِ خود مکلَّف "در طول سال" ( در هر دوره‌ای از زمان‌ها ) را استنباط کرده‌اند اما کسی هم‌جنس بودن فِطریّه با خوراک بیشینه‌ی روزه‌دار "در ماه رمضان" را شرط نکرده است! 💧قاآنیِ شاعر ( که در حرم حضرت عبدالعظیم - علیه السلام - دفن شده ) عموی مرحوم آیه‌الله میرزا محمدتقی شیرازی بود. 💧در دیوانش به همان شکل است یا به این شکل: "اگر زکات دهی، فطره‌ی مرا ..."؟ - - - - - - - - - - ✍پ ن: آقار. از مهدی اخوان‌ثالث نقل کرد: "بگیر فِطره‌ام اما مخور برادرِ جان!/ که من در این رمضان قوت غالبم غم بود." 🌸 - اما کدام فقیهی چنان فتوائی داده؟ احتمال می‌دهم که اَخَوان‌ثالث، بیت قاآنی را دیده و در پی آن بیت خود را سروده باشد.

👆☘ شهیدی که در قبر لبخند زد: محمدرضا حقیقی. ☘ تاریخ شهادت: ۲۱ بهمن ۱۳۶۴ 👇

👆☘ شهید محمدرضا حقیقی 👇

👆☘ شهیدی که در قبر چشمانش را برای لحظاتی باز کرد: حاج علی‌اکبر صادقی. ☘ تاریخ شهادت: ۹ خرداد ۱۳۶۶

🌺 هایده و خواهرش بر مرقد فردوسی 🌺

☝️🌺 در حیرتم که باده‌فروش از کجا شنید! 🌺 🌸 آقا علی‌اکبر مولائی ( از مرثیه‌خوانان قدیم تهران ) می‌گوید: 💧 هایده‌خانم و دوستانش در دو ماه محرم و صفر نیز لب به نجاست نمی‌زدند و بل‌که مرثیه‌ی هفتگی برپا کرده و حتی خودشان هم بر اهل‌البیت - علیهم‌السلام - مرثیه می‌خواندند. 💧سِرِّ خدا که عارف زاهد به کس نگفت در حیرتم که باده‌فروش از کجا شنید!👇

🌺 جانا! به قِمارخانه رندی چندند با مردمِ کم‌عِیار، کم پیوندند رندی چندند؛ کس ندانَد چندند بر نسیه و نقد هر دو عالَم خندند

🌺 آوازخوان هم، آوازخوانِ قدیم! 🌺 🌸 نوشته ی زیرِ عکس را بخوانید. 💧نعمةالله‌ آزموده ( مشهور به 'آغاسی' و 'نعمت‌نفتی' ) از خوانندگان عامه‌پسند و کوچه‌بازاریِ پیش از انقلاب بود. 💧او هم مانند هایده و قمرالملوک وزیری، "ارادتی بنمود و سعادتی بُرد" و سرانجام در سال ۱۳۸۴خ. ( در ۶۶ سالگی ) درگذشت و در صحن امام‌زاده طاهرِ کرج آرمید. 👇

👆🌺 این حسین کیست که عالَم همه دیوانه‌ی اوست! 🌺 💧حاج‌اسماعیل اخباری‌ ( مدّاح ) است که غوغای آغاسی را نقل می‌کند.

☝️🌺 بَرَهمَن است و می‌سُراید: "خدا کنَد که بخوانم چو مَردمِ آزاد: علی امامِ من است و منم غلامِ علی" - - - - - - - - - - - ☘ "یک حرف صوفیانه بگویم؛ اجازت است؟": کافِرم به آن علی که کمترین عطا و بخششش به این هندو و آن هایده و مانند اینان، بهشت نباشد. ✍ عجالتاً بنده "به خال هندویَش بخشم سمرقند و بخارا را".

🌺 فرمود: "گذشته‌ها، گذشته!" 💧تصمیم به توبه تا گرفتم، فرمود: "گذشته‌ها، گذشته!" 💧طوری ز خطای ما گذر کرد، ماندیم: ندیده یا گذشته! 💧سلطان شده روز بعد هر کس از کوی تو چون گدا گذشته

🌺 دست و پائی زدیم و هیچ نشد پشتِ پائی زدیم و وارستیم

💥 مردان خدا 🌺 آیةالله بهجت: بیا قلب مرا هم بگیر 🌺 - - - - - - - - - - 🌸 مرحوم شیخ ذبیح‌الله قوچانی همان شاگرد آیةالله قاضی‌ست که در "زمهرافروخته" آمده: "با شنیدنِ آن جمله، اثاث خود جمع کرد و به‌تَرکِ یارانِ نجف گفت ..." 💧مرحوم آیةالله بهجت زمانی که از مرحوم عبدالقائم شوشتری پرسیدند اهل کجاست و شنیدند که قوچانی‌ست، فرمودند: "چه‌گونه از آقاشیخ ذبیح‌الله دل کَندی و آن‌جا را ترک کردی؟!"

💧وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (فرقان:۳۰) 💧 نفَس برآمد و کام از تو بر نمی‌آید. - - - - - - - - ☘ بِاَیِّهِما قُلتَ اَصَبتَ.

🌸 من چه در پای تو ریزم که پسندِ تو بوَد؟

💥 حکایت دل ۱ ☘ هر کس که گفت: "خاک درِ دوست، توتیاست"، گو این‌سخن معاینه در چشم ما ببین!

💥 حکایت دل ۲ 🌺 دامن‌کشان زِ دیده‌ی من می‌روی به‌ناز اما به دوستی قسَم از دل نمی‌روی 🌸 من ای صبا! رهِ رفتن به کوی دوست ندانم تو می‌روی بسلامت؛ سلام ما برسانی! ☘ وَ کانَت فِی حَیاتِکَ لِی عِظات وَ اَنتَ الیَومَ اَوعَظُ مِنکَ حَیَّاً

🌺 من خود آن سیزده‌ام، کز همه عالَم به درَم 🌺 💧یار و همسر نگرفتم که گِرو بود سرم تو شدی مادر و من با همه پیری، پسرم 💧خونِ دل می‌خورم و چشمِ نظر می‌بازم جرمم این است که صاحب‌دل و صاحب‌نظرم 💧من که با عشق نراندم به جوانی، هوسی هوسِ عشق و جوانی‌ست به پیرانه سرم 💧عشق و آزادگی و حُسن و جوانی و هنر عجبا هیچ نیرزید که بی‌سیم و زَرَم! 💧سیزده را همه عالَم به دَر امروز از شهر من خود آن سیزده‌ام کز همه عالَم به درَم 💧تا به دیوار و دَرش، تازه کنم عهد قدیم، گاهی از کوچه‌ی معشوقه‌ی خود می‌گذرم

💧نوبهار است؛ در آن کوش که خوش‌دل باشی که بسی گُل بدمد باز و تو در گِل باشی 💧من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی