eitaa logo
امام زمان سینه زنی
6 دنبال‌کننده
30 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini گل از گلم وا می‌شود در هر شب جمعه غم از دلم پا می‌شود در هر شب جمعه گل‌های اشکم با سلام گریه‌داری باز تقدیم آقا می،شود در هر شب جمعه روی سیاه نوکر جوْنِ تو ای ارباب با گریه زیبا می‌شود در هر شب جمعه زخمی که از دوریِّ تو دیگر شده ناسور کم‌کم مداوا می‌شود در هر شب جمعه وقتی خدا از عرش می‌آید به دیدارت صحن تو غوغا می‌شود در هر شب جمعه با ناله‌های " یا بنیَّ " " یا بنیَّ " باز خون بر دل ما می‌شود در هر شب جمعه تا روضه‌خوان می‌گوید از شرحِ وداعِ تو غم تا کمر تا می‌شود در هر شب جمعه جمعه تو را کشتند پس " عَجّل فرج " گفتن با گریه معنا می‌شود در هر شب جمعه پیراهن خونین و صد چاکت که با مهدی‌ست تحویل زهرا می‌شود در هر شب جمعه میراثی از چشم کبود حضرت یاس است چشمی که دریا می‌شود در هر شب جمعه 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini چه میشود نگهی هم بما کنی اقا مرا برای غلامی سوا کنی اقا چه میشود که شبی هم میان خلوت خود فقط بخاطر زهرا دعا کنی اقا فراق تو همه درد است ای طبیب دلم چه میشود که تو دردم دوا کنی اقا گرفته ای ز همان روز ابتدا دستم گرفته ای و محال است رها کنی اقا بدان امید دهم جان که روز رستاخیز میان آن همه من را صدا کنی اقا چقدر گریه کنم من میان روضه ی تان که زائر حرم کربلا کنی اقا 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini چه میشود نگهی هم بما کنی اقا مرا برای غلامی سوا کنی اقا چه میشود که شبی هم میان خلوت خود فقط بخاطر زهرا دعا کنی اقا فراق تو همه درد است ای طبیب دلم چه میشود که تو دردم دوا کنی اقا گرفته ای ز همان روز ابتدا دستم گرفته ای و محال است رها کنی اقا بدان امید دهم جان که روز رستاخیز میان آن همه من را صدا کنی اقا چقدر گریه کنم من میان روضه ی تان که زائر حرم کربلا کنی اقا 🔸شاعر: ______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
امیر یعقوبیان: . 🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. 🔷 تقصیر ماست آقا ازتو خبر نداریم حتی به خیمه ی تو راه گذر نداریم شرمنده ایم اگرکه درمحضرت فقیریم چیزی برای عرضه جز چشم تر نداریم مارا ببخش اینقدر بی تو خوشیم و خوشحال اصلا برای دوری خون جگر نداریم تو همنشین مایی ما هم نشین اغیار حال گناه داریم اشک سحر نداریم دستی بکش سر ما هرچند روسیاهیم ما غیر خانه تو جایی دگر نداریم مانند کودکیکه دستش بدست باباست تا به خود قیامت دست از تو برنداریم اینروزها شدیدا دلتنگ کربلاییم اما هزار افسوس اذن سفر نداریم آه از همانزمانکه خواهر ز روی تل گفت مارا بیین برادر معجر به سر نداریم.. سیدپوریا هاشمی . . نوکری دل شکسته ام و حالم بَدهِ دلمو من به تو دادم..تو پس ندهِ آقا نگاه بکن گداتون اومده 2 خیلی سخته بشم ازت جدا خیلی سخته دوری کربـلا خیلی سخته اگه راهم ندی خیلی سخته تو پناهم ندی 2 آقا دیگه صبرم سر اومده حَرم میخوام... همیشه تو رویام شیش گوشَتهِ بزار بیام... نوکری دل شکسته ام و حالم بَدهِ دلمو من به تو دادم..تو پس ندهِ آقا نگاه بکن گداتون اومده 2 خیلی سخته بشم ازت جدا خیلی سخته دوری کربـلا خیلی سخته اگه راهم ندی خیلی سخته تو پناهم ندی 2 آقا دیگه صبرم سر اومده حَرم میخوام... همیشه تو رویام شیش گوشَتهِ بزار بیام... (حسین ثارالله...اباعبدالله) همهِ دلخوشی من این روضه هاست صدای گریه هام براتون آشناست میدونی اینجام و ولی دلم کجاست منو دریاب...دلتنگتم آقا منو دریاب...سلطان امام رضا منو دریاب...بگیر دستم اقا منو دریاب...دم مرگم بیا آقا دیگه صبرم سر اومده حرم میخوام... همیشه تو رویام شیش گوشته بزار بیام... (حسین ثارالله...اباعبدالله) ــــــــــــــــــــــــ 📢 حاج مهدی رسولی ◀️ نوکری دل شکسته ام... 🔸پست 👇
‍ . 🎤 با غلام رو سیاه، ای یار خوبی می کنی با نمک نشناس ها هر بار خوبی می کنی با بدی و بی وفایی ها تو می سازی فقط این بدی را می کنی انکار، خوبی می کنی من گرفتار دل بیمارم و حالم بد است تو پرستاری و با بیمار خوبی می کنی روز و شب با اینکه من، ای مهربانِ من، تو را می دهم با هر گناه آزار، خوبی می کنی بنده ات را آب کردی اینقَدَر خوبی نکن می شوم گستاخ تر، هر بار خوبی می کنی کوچه گردم، می کنم بازارتان را گرم تر بین مردم می زنم هی جار ...، خوبی می کنی آمدم امشب به من حال مناجاتی دهی من شنیدم با دل بیدار خوبی می کنی من شنیدم صبح محشر از میان خلق، با گریه کن های در و دیوار، خوبی می کنی صبح محشر با همه گریه کنان روضه ی رفتن زینب سرِ بازار ... ، خوبی می کنی ✍ .👇 .
😭😭 😭😭 🎤 محسن صفری چشمی که دریا می شود شبهای جمعه محبوب زهرا می شود شبهای جمعه توبه همان اشک است، با اشکی که دارم این دیده زیبا می شود شبهای جمعه گرچه گنهکارم، ولی با دست زهرا این نامه امضا می شود شبهای جمعه درد فراق کربلا، درد گناهم این دو هم آوا می شود شبهای جمعه خیلی دلم حال و هوای گریه دارد در سینه غوغا می شود شبهای جمعه از اول هییت همیشه رسم این است با روضه معنا می شود شبهای جمعه عطر حرم تا بر مشام من می آید دردم مداوا می شود شبهای جمعه فرقی به فرزندان زهرا نیست اما باب الحسین وا می شود شبهای جمعه هرجا که نامی از حسین آید یقیناً عرش معلا می شود شبهای جمعه با روضه های شاه بی لشکر همیشه غم خانه بر پا می شود شبهای جمعه چون قامت زهرا خمید از زخم حنجر هر قامتی تا می شود شبهای جمعه اصلاً نميخواهم دگر روضه بخوانم... ...مادر که تنها می شود شبهای جمعه شبهای جمعه سوختن را دوست دارم گریه به شاه بی کفن را دوست دارم 😭😭التماس دعا🙏 ••✾•🌿
نگاه رحمتت بر ماست؛ می‌دانم که می‌آیی ز اشک دوستان پیداست؛ می‌دانم که می‌آیی گذشته چارده قرن و هنوز ای یوسف زهرا تو تنها و علی تنهاست می‌دانم که می‌آیی به گوش شیعه از پشتِ در آتش‌زده گویی صدای نالۀ زهراست می‌دانم که می‌آیی به یاد کربلا، کرب و بلا شد عالم امکان زمان، هر روز عاشوراست، می‌دانم که می‌آیی هنوز آیات قرآن از لب جدّت به نوک نی به گوش زینب کبراست، می‌دانم که می‌آیی به یاد آب‌ آب تشنگان، چشم محبانت ز اشک و خون دل دریاست، می‌دانم که می‌آیی هنوز آن زخم پیکانی که بر چشم عمویت خورد به چشم خون‌فشان ماست می‌دانم که می‌آیی تماشای خیالیِّ سر اصغر به نوک نی شرار آتش دل‌هاست می‌دانم که می‌آیی به خون پاک مظلومانِ عالم می‌خورم سوگند که مهدی مصلح دنیاست می‌دانم که می‌آیی اگر چه غایبی «میثم» به چشم خویش می‌بیند لوای دولتت برپاست می‌دانم که می‌آیی استادحاج غلامرضا سازگار دیدم به خواب ، آن آشنا دارد می آید دیدم كه بر دردم دوا دارد می آید دیدم كه با شال عزا و چشم گریان مولایمان صاحب عزا دارد می آید  تو بانی این روضه ای دریاب ما را آغوش خود بگشا گدا دارد می آید   آقا سوالی داشتم، از سمت گودال آوای وا اُمّا چرا دارد می آید  آقا بگو جدّت مراقب باشد آخر یك خنجر تیز از قفا دارد می آید  آتش به جان خیمه ها افتاده از درد پایان تلخ ماجرا دارد می آید  همراه با آن قافله با دست بسته یك خانم چادر سیا دارد می آید  عباس احمدی تمام حنجره ها نینوای توست حسین دل شکسته ی ما کربلای توست حسین بهای خون تو را جز خدا نداند کس تو کیستی که خدا خونبهای توست حسین برات عفو به امضاى مادرت گیرد کسی که زائر صحن و سرای توست حسین بهشت باد به اهل بهشت ارزانی  بهشت ما حرم باصفای توست حسین به عالمی در دل بسته ايم از اول مگر به روی تو، این خانه جای توست حسین هنوز دوست به یاد تو اشک می ریزد هنوز بر لب دشمن ثنای توست حسین سلام بر تو که قاتل، کریم خواند تو را سلام بر تو که عالم گدای توست حسین سلام بر تو که حتّی سپاه دشمن هم رهین منّت و لطف و عطای توست حسین   زیارت همه پیغمبران، زیارت حق  زیارت سر از تن جدای توست حسین   سر تو دفن شد امّا چهارده قرن است جهان پر از تو و بانگ رسای توست حسین تو آن صحیفهء صد پارهء ورق ورقی  که زخم های تنت آیه های توست حسین...   استاد حاج غلامرضا سازگار با تو شروع می کنم ای ابتدای من ای جلوه خدایی بی منتهای من پایان راه تو به خدا ختم می شود از راه کربلاست مسیر خدای من لحظه به لحظه محضر زهرا رسیده است رنگ خدا گرفته اگر گریه های من از روی فرش های حسینیه عزا تا عرش می رود اثر ردپای من شکر خدا که در دهه آخر الزمان خرج تو می شود نفس من صدای من این گریهی برای تو کفارهی من است این راه توبه ای ست برای خطای من از من نیاز می رسد و از تو ناز عجب دردسری شده سفر کربلای من علی اکبر لطیفیان پدرم کرده دعا پیرغلامت بشوم یا جوانمرگ ، شهیدِ سر راهت بشوم مادرم خواسته از مادرتان بعد نماز تا نفس هست فقط خرج عزایت بشوم کیمیایی ست عجب روضه ی جانسوز حسین مددی صاحب عزا تعزیه دارت بشوم کوچه کوچه بزنم حب تو را جار و سپس از روی بام پریشان فراقت بشوم کاش میشد گِل تقدیرم عوض گردد تا ظهر عاشور سیاهیِ سپاهت بشوم رخصت خیمه ی خود را بده تا مثل زهیر متحول شده از فیض وصالت بشوم مثل حر توبه ی من را بپذیر آقاجان تا رها از قفس و بند اسارت بشوم گوشه چشمی که شبیه وهب نصرانی من مسلمان شده ی طرز نگاهت بشوم وسط معرکه مجنون بشوم چون عابس پیرُهن پاره کنم مست ز جامت بشوم قاسم ابن الحسنی قد بکشم پای غمت زیر بار مِحنت خوش قد و قامت بشوم مثل شهزاده علی در صف میدان جهاد با لب تشنه اذان گوی نمازت بشوم یک سه شعبه ز کمان آید و چون طفل رباب عاقبت با گلوی پاره فدایت بشوم سر من باشد و دامان تو ، چون جون سیاه بین آغوش تو نائل به شهادت بشوم گوشه ای از حرمت خاک شوم مثل حبیب من هم همسایه ی نزدیک مزارت بشوم حضرت عشق به آمال دلم خرده مگیر من بقربان سر نیزه سوارت بشوم بشکند گردنم اما نرسد روزی که لکه ی ننگ شما باشم و بارت بشوم یدالله شهریاری این روزها دلشوره دارم بیش از پیش کاری بجز گریه ندارم بیش از پیش این روزها قلب مرا ماتم گرفته باز این لبم نام شمارا دم گرفته این روزها دلشوره دارم مثل هرسال هر شب گریزی میزنم تنها به گودال اما همه ترسم جدایی از تو شد ، آه اینکه نباشد دستم از ماه تو کوتاه ای کاش با عشق تو در روضه بمیرم من ، این منه بی ننگ و بی عرزه بمیرم ای کاش با گریه توانم را بگیری امسال بین روضه جانم را بگیری ای کاش این ماه محرم با تو باشم ای کاش در این روضه مَحرم با تو باشم تا اینکه مارا مادرت درهم ببیند مارا س
نگاه رحمتت بر ماست؛ می‌دانم که می‌آیی ز اشک دوستان پیداست؛ می‌دانم که می‌آیی گذشته چارده قرن و هنوز ای یوسف زهرا تو تنها و علی تنهاست می‌دانم که می‌آیی به گوش شیعه از پشتِ در آتش‌زده گویی صدای نالۀ زهراست می‌دانم که می‌آیی به یاد کربلا، کرب و بلا شد عالم امکان زمان، هر روز عاشوراست، می‌دانم که می‌آیی هنوز آیات قرآن از لب جدّت به نوک نی به گوش زینب کبراست، می‌دانم که می‌آیی به یاد آب‌ آب تشنگان، چشم محبانت ز اشک و خون دل دریاست، می‌دانم که می‌آیی هنوز آن زخم پیکانی که بر چشم عمویت خورد به چشم خون‌فشان ماست می‌دانم که می‌آیی تماشای خیالیِّ سر اصغر به نوک نی شرار آتش دل‌هاست می‌دانم که می‌آیی به خون پاک مظلومانِ عالم می‌خورم سوگند که مهدی مصلح دنیاست می‌دانم که می‌آیی اگر چه غایبی «میثم» به چشم خویش می‌بیند لوای دولتت برپاست می‌دانم که می‌آیی استادحاج غلامرضا سازگار دیدم به خواب ، آن آشنا دارد می آید دیدم كه بر دردم دوا دارد می آید دیدم كه با شال عزا و چشم گریان مولایمان صاحب عزا دارد می آید  تو بانی این روضه ای دریاب ما را آغوش خود بگشا گدا دارد می آید   آقا سوالی داشتم، از سمت گودال آوای وا اُمّا چرا دارد می آید  آقا بگو جدّت مراقب باشد آخر یك خنجر تیز از قفا دارد می آید  آتش به جان خیمه ها افتاده از درد پایان تلخ ماجرا دارد می آید  همراه با آن قافله با دست بسته یك خانم چادر سیا دارد می آید  عباس احمدی تمام حنجره ها نینوای توست حسین دل شکسته ی ما کربلای توست حسین بهای خون تو را جز خدا نداند کس تو کیستی که خدا خونبهای توست حسین برات عفو به امضاى مادرت گیرد کسی که زائر صحن و سرای توست حسین بهشت باد به اهل بهشت ارزانی  بهشت ما حرم باصفای توست حسین به عالمی در دل بسته ايم از اول مگر به روی تو، این خانه جای توست حسین هنوز دوست به یاد تو اشک می ریزد هنوز بر لب دشمن ثنای توست حسین سلام بر تو که قاتل، کریم خواند تو را سلام بر تو که عالم گدای توست حسین سلام بر تو که حتّی سپاه دشمن هم رهین منّت و لطف و عطای توست حسین   زیارت همه پیغمبران، زیارت حق  زیارت سر از تن جدای توست حسین   سر تو دفن شد امّا چهارده قرن است جهان پر از تو و بانگ رسای توست حسین تو آن صحیفهء صد پارهء ورق ورقی  که زخم های تنت آیه های توست حسین...   استاد حاج غلامرضا سازگار با تو شروع می کنم ای ابتدای من ای جلوه خدایی بی منتهای من پایان راه تو به خدا ختم می شود از راه کربلاست مسیر خدای من لحظه به لحظه محضر زهرا رسیده است رنگ خدا گرفته اگر گریه های من از روی فرش های حسینیه عزا تا عرش می رود اثر ردپای من شکر خدا که در دهه آخر الزمان خرج تو می شود نفس من صدای من این گریهی برای تو کفارهی من است این راه توبه ای ست برای خطای من از من نیاز می رسد و از تو ناز عجب دردسری شده سفر کربلای من علی اکبر لطیفیان پدرم کرده دعا پیرغلامت بشوم یا جوانمرگ ، شهیدِ سر راهت بشوم مادرم خواسته از مادرتان بعد نماز تا نفس هست فقط خرج عزایت بشوم کیمیایی ست عجب روضه ی جانسوز حسین مددی صاحب عزا تعزیه دارت بشوم کوچه کوچه بزنم حب تو را جار و سپس از روی بام پریشان فراقت بشوم کاش میشد گِل تقدیرم عوض گردد تا ظهر عاشور سیاهیِ سپاهت بشوم رخصت خیمه ی خود را بده تا مثل زهیر متحول شده از فیض وصالت بشوم مثل حر توبه ی من را بپذیر آقاجان تا رها از قفس و بند اسارت بشوم گوشه چشمی که شبیه وهب نصرانی من مسلمان شده ی طرز نگاهت بشوم وسط معرکه مجنون بشوم چون عابس پیرُهن پاره کنم مست ز جامت بشوم قاسم ابن الحسنی قد بکشم پای غمت زیر بار مِحنت خوش قد و قامت بشوم مثل شهزاده علی در صف میدان جهاد با لب تشنه اذان گوی نمازت بشوم یک سه شعبه ز کمان آید و چون طفل رباب عاقبت با گلوی پاره فدایت بشوم سر من باشد و دامان تو ، چون جون سیاه بین آغوش تو نائل به شهادت بشوم گوشه ای از حرمت خاک شوم مثل حبیب من هم همسایه ی نزدیک مزارت بشوم حضرت عشق به آمال دلم خرده مگیر من بقربان سر نیزه سوارت بشوم بشکند گردنم اما نرسد روزی که لکه ی ننگ شما باشم و بارت بشوم یدالله شهریاری این روزها دلشوره دارم بیش از پیش کاری بجز گریه ندارم بیش از پیش این روزها قلب مرا ماتم گرفته باز این لبم نام شمارا دم گرفته این روزها دلشوره دارم مثل هرسال هر شب گریزی میزنم تنها به گودال اما همه ترسم جدایی از تو شد ، آه اینکه نباشد دستم از ماه تو کوتاه ای کاش با عشق تو در روضه بمیرم من ، این منه بی ننگ و بی عرزه بمیرم ای کاش با گریه توانم را بگیری امسال بین روضه جانم را بگیری ای کاش این ماه محرم با تو باشم ای کاش در این روضه مَحرم با تو باشم تا اینکه مارا مادرت درهم ببیند مارا س
زمینه.mp3
15.55M
📝شبا تا صبح نمیخوابی... کربلایی ایام ( س ) ٢۵ آذر ماه ١۴٠٢ [بند اول] شبا تا صبح نمیخوابی حواسم هست چقدر زود داری پیر میشی حواست هست هنوز پیراهن غمگین پر از خونِ دیدم باز لکه ی خون رو لباست هست تیشه ی جلاد، خورده تا ریشه بعد سرفه ات رو لباست غنچه باز میشه شمع این خونه، میزنی سوسو میشی با زحمت از این پهلو به اون پهلو آه ای چه دردیِ، نصف شب داری دست و پا میلرزه زهرا بس که تب داری رو میگردونی، خسته ای از من چند شبه عجل وفاتی روی لب داری یوما، یوما 🖤🖤🖤 [بند دوم] من از چشمات خجالت میکشم زهرا میبینی آه حسرت میکشم زهرا اگه میشه نرو من بی تو میمیرم ببین با گریه منت میکشم زهرا کور بشم ای کاش، تو نظر خوردی من خودم دیدم که با صورت به در خوردی با سر افتادی، تا نشستی زد بشکنه دستای سنگینش دو دستی زد آه رد خونِ تو، روی دیواره این که کار دست نبوده کار مسماره من ندیدم که، قتل یک خانم تا چهل تا مرد جنگی متهم داره یوما، یوما .