eitaa logo
یادداشتها
578 دنبال‌کننده
55 عکس
48 ویدیو
0 فایل
یادداشتهایی پیرامون‌ مسائل اعتقادی فرهنگی اجتماعی و بازنشر یادداشتهای برگزیده. سید مهدی مرتضوی، عضو هیات علمی دانشگاه و علاقمند به پژوهشهای اعتقادی در قرآن و حدیث. لطفا نظر خود را درباره مطالب کانال به این آدرس ارسال فرمایید: @s_m_mortazavi
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 🔲⭕️سوختن ایران در سندروم «همدلی محدود» ✍ مجتبی لشکربلوکی و حمید زعیمی آزمایش جالبی توسط یکی از محققان دانشگاه لنچستر اِنگلستان انجام شد. شرکت کنندگان چه کسانی بودند؟ طرفداران تیم منچستریونایتد. ابتدا از آنان خواسته شد که  پرسشنامه‌ای راجع به میزان طرفداری از منچستریونایتد را تکمیل کنند. خود پرسشنامه اهمیتی نداشت بلکه این کار ترفندی بود برای یادآوری و برافروختن وفاداری آن‌ها به تیم منچستریونایتد. سپس، به شرکت‌کنندگان گفتند که در بخش دومِ آزمایش باید در مکان دیگری فیلمی راجع به فوتبال نگاه کنند. به آنها مسیر رفتن تا اتاق نمایش در ساختمان دیگر را نشان دادند. در طول مسیر، مردی که در حقیقت یک همکار (بازیگر) بود می‌دوید، لیز می خورد و می افتاد، مچ پایش را می گرفت و در حالی که درد می‌کشید فریاد می زد. مردی که بر زمین افتاده بود گاهی پیراهن منچستریونایتد و گاهی پیراهن رقیب سرسخت منچسریونایتد یعنی لیورپول را پوشیده بود. نتایج تکان دهنده بود در ۹۴٪ مواقع، اگر فرد مصدوم پیراهن منچستریونایتد را بر تن داشت، شرکت کنندگان به او کمک کردند. ولی وقتی مصدوم لباس لیورپول یا لباس معمولی را به تن داشت فکر می کنید چند درصد کمک می کردند؟ تنها حدود ۳۰٪. اکثریت آن‌ها معمولاً فردی که غیرمنچستری بود را رها کردند تا ناله کند. برخی از شرکت کنندگان اصلاً به شخصی با پیراهن لیورپول توجه نکردند. دوباره آزمایش تکرار شد اما این بار یک تغییر کوچک داده شد. این بار پرسشنامه با مضمون عشق به فوتبال و بازی زیبا بود و نه عشق به منچسترپونایتد! بعد از همین تغییر کوچک، حدود ۸۰ درصد از طرفداران منچستریونایتد به فردِ زمین افتاده با لباس منچستریونایتد کمک کردند که کمی کمتر از دور اول بود اما نتیجه جالب اینجا بود: ۷۰ درصد به افراد مصدوم با پیراهن لیورپول کمک کردند. در مقایسه با آزمایش قبل ۴۰ درصد افزایش در کمک به فردِ طرفدار لیورپول مشاهده شد (منبع) دلیلش چه بود؟ ☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی ذهن ما به صورت ناخودآگاه مرز می‌کشد. حد تعیین می کند. این سوی مرز می شود افراد درون گروه (ما) و آن سوی مرز می شود افراد بیرون گروه (اونها). تا این جای کار مساله ای نیست. مساله این است که ما نسبت به آنسوی «مرز ذهنی غیرواقعی» که کشیده ایم غیریت و دوگانگی و دوری ایجاد می کنیم و نسبت به افراد درون گروه غیرت، همدلی و همدردی بیشتری داریم تا افراد بیرون گروه. به عبارت دیگر ما دچار همدلی محدود می شویم. به عنوان یک انسان رحم و مروت و مرام داریم ولی فقط آن را معطوف و محدود می کنیم به همکیش و هم قبیله و هم فکر و هم گروه مان. تا جایی که در خاطر داریم این دوگانه سازی ها همیشه رخ داده است. برخی به دیگران می گویند غرب زده و در عوض آن ها به گروه اول می گوید عمله روسیه! برخی خودفروخته و خودباخته اند و در عوض برخی واپس گرا و عقب افتاده. برخی مذهبی خشک اند و برخی غیرمذهبی ولنگار. این دوگانه سازی ها تبعات دارد. چه می توان کرد؟ خاطرتان هست که در بخش دوم آزمایش چه کردند؟ یک تغییر کوچک؛ به جای تاکید بر عشق به یک تیم خاص (منچستریونایتد)، عشق به یک مفهوم وسیع تر (فوتبال) جایگزین شد. برای رهایی از سندروم همدلی محدود، باید استراتژی یافتن یا ساختن «وجه مشترک گسترده» را انتخاب کرد؛ خدا ، انسانیت، محیط زیست، آینده، سرنوشت مشترک، میهن این‌ها مواردی هستند که می توانند ما را نجات دهند. برای اینکه اثبات کنیم که چنین چیزی امکان پذیر است، به این موقعیت توجه کنید: مسابقات جام جهانی است در یک کافه کنار دیگرانی که نمی شناسید دارید فوتبال نگاه می کنید. زمانی که تیم ملی ما در جام جهانی برنده می شود شما ممکن است یک فرد مذهبی استقلالی دو آتشه باشید اما فرد کناری تان را که یک آدم غیرمذهبی هوادار متعصب پرسپولیس باشد را به آغوش بکشید و حتی پول چایی اش را هم حساب کنید! ایران امروز ما به شدت نیازمند رهایی از سندروم همدلی محدود است. مرزهای غیرواقعی که جامعه ما را چندپاره (بهتر است بگوییم پاره پاره) کرده است. آخرین نکته: هر کسی باید شروع کننده باشد. منچستری ها نباید منتظر لیورپولی ها باشند و برعکس. در توسعه باید کنشگر، آغازگر و مبتکر بود وگرنه انفعال و تقلید که هنری نیست. آغاز کننده باشیم و مرزها را برداریم! @Dr_lashkarboloukihttps://eitaa.com/yad_dashtha
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰رهبر انقلاب مواضع غیراخلاقی علیه ورزشکاران و سخنان نامعقول درباره بدحجابی را قبلا نفی کرده‌اند 🔻مهدی فضائلی، عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در حساب کاربری خود نوشت: «موضع غیر اخلاقی حسن عباسی علیه ورزشکاران و سخنان نامعقول هاشمی گلپایگانی در باره برخورد با بدحجابی، بویژه در این شرایط، خسارات بار است و حضرت آقا نیز درگذشته چنین مواضع و نظراتی را نفی کرده‌اند.»
بسم الله الرحمن الرحیم ✍ سید مهدی مرتضوی نقد شیرین چهره‌های ورزشی و هنری بی عیب نیستند و نباید مصون از نقد تلقی شوند. می‌توان اشکالات شان را دوستانه به آنها تذکر داد بدون آنکه هتک حیثیت شوند. اشتباه دوستانی مانند آقای حسن عباسی آن است که برای دفاع از حق، مرتکب هتک حیثیت می‌شوند. این دوستان توجه ندارند که هتک حیثیت، سرمایه اجتماعی ما را ذوب و بلکه تبخیر می‌کند. پس آقای حسن عباسی نیز خالی از اشتباه نیستند. به ایشان تذکر دوستانه می‌دهیم؟ یا ...؟ امیدوارم طعم را بچشند. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم افشین علا شاعری است با طبعی لطیف. به مناسبت 28 مرداد سالروز درگذشت سیمین بهبهانی یادداشتی با عنوان نوشته بود که به شدت مجذوبش شدم. این یادداشت از گوهری در وجود سیمین بهبهانی پرده بر می دارد که همه ایرانیان اعم از طرفداران جمهوری اسلامی و مخالفان و منتقدان آن به آن نیاز دارند. کاش برای مخالفان مان احترام بیشتری قائل بودیم. کاش برای حفظ ایران بیش از اینها یکدیگر را تحمل می کردیم. آیا می شود نسل آینده ما این فضیلت اخلاقی سیمین بهبهانی را از ما یاد بگیرند؟ آشنایی با صاحبان این فضیلت و تکریم آنها و آشنا کردن فرزندان این سرزمین با آنها، یک راه میانبر برای افزایش ما ایرانیان است. ✍🏻افشين علا 🔸دگرانديشی و رواداری🔸 گفت و گوی بهمن فرمان آرا با زنده ياد ، از معدود آثار ژانر مألوف مستندهای روشنفكری بود كه بسيار به دلم نشست. در اين فيلم با تمام زوايای شخصيت سيمين بهبهانی رو به رو هستيم، نه فقط شاعرانگی يا دگرانديشی اش. زنی كه با وجود جايگاه بلندش در ميان شاعران و روشنفكران معاصر، بی هيچ نيازی به تفاخر و فضل فروشی، به زبان ساده‌ يك زن ايرانی سخن می گويد. البته از اعتراض و ابراز مخالفتش با نظام حاكم بر كشور ابايی ندارد، اما در ابراز اين مخالفت به و و مخاطبانی متوسل نمی شود كه نظری خلاف نظر او را دارند. حتی زمانی كه از سخن می گويد (شهرياری كه به خاطر همسو شدنش با انقلاب و نظام، مغضوب بسياری از همگنان سيمين بود) و از او را فراموش نمی كند و پيش كسوتی و استادی اش را نگاه مي دارد. جالب آن كه وقتی هم كه می خواهد از موضع او در خصوص تقديس شعار " خدايا خدايا تا انقلاب مهدی خمينی را نگه دار" كند، فقط می گويد شهريار نمی بايست از آن به عنوان بهترين ياد می كرد، چراكه آن يك بود، نه شعر. و جالب تر آن كه نه تنها به محتوای اين شعار تعريضی نمی كند، بلكه آن را به عنوان يك قابل احترام می داند. نكته‌ قابل توجه ديگر رواداری او با جوانان است. حتی كسانی كه آزارش داده اند، تهديدش كرده اند و به او چشم بند زده اند. سيمين ضمن اعتراض به اين گونه برخوردهای امنيتی با دگرانديشان، خود را حتی از آنان نیز دريغ نمی كند و از نصايحش به آنها می گويد و از شعری كه در آن، خود را می داند و هم‌سرنوشت و شريك شان در تلخی هايی كه بر ميهنش گذشته است. ناگفته پيداست كه سليقه و نگرش كسی چون من با آن بانوی پيش‌كسوت، تفاوت ها و تضادهای بسيار دارد. با روشنفكران و دگرانديشان هم وجوه مشترك چندانی احساس نمی كنم. البته اين به معنای انكار آنان نيست. هرچند آنان امثال ما را می كنند. ولی به تجربه آموخته ام كه ، شرط اصلی ارتقاء سطح فكر و فرهنگ و آئين يك ملت است. هم از اين روست كه سيمين بهبهانی در ماه های پايانی عمرش وقتی كه شعر نيمايی "سوگ مادر" و غزل های مرا خواند، خودش زنگ زد، خودش به خانه اش دعوتم كرد و خودش آن نامه‌ی پرمهر را كه وصيتی گران بها نيز در آن بود، برايم نوشت. پيش از آن هرگز گمان نمي كردم كه كسی چون او مشوق كوچك تری چون من باشد. چراكه امثال من از دگرانديشان، تنها تهمت بودن را شنيده بوديم. اما سيمين چنان مادرانه و متعهدانه به دفاع از شعرم پرداخت كه تا عمر دارم حلاوت اين رواداری اش را از ياد نخواهم برد. همان گونه كه تعصبش به را و ماندنش در كنار مردمی كه بسياری از آنها قدرش را نمی شناختند. اما سيمين سختی ها و تلخی های را به جان خريد و هرگز حاضر نشد به خاطر مخالفتش با نظام حاكم، به غرب پناه ببرد. غربی كه چنان عزيزش می داشت كه نماد قدرتش يعنی رييس جمهور ايالات متحده، در مقابل دوربين ها غزل او را به زبان فارسی برای ايرانيان خواند. اينك در هشتمین سالگرد فقدان آن ، ياد و نامش را گرامی می دارم و به روح بلندش درود می فرستم. به روح شاعری آزاده كه اگرچه در روزگار خود، و شمرده می شد، اما آن قدر صداقت و شهامت داشت كه به بهانه‌ مخالفتش با نظام، چشمش را به روی حماسه های بی شمار رزمندگان و شهيدان و جانبازان و معتقدان به انقلاب نبندد و در خانه اش را همچون پنجره های ابيات غزلش به روی آنان نيز باز بگذارد. ✨ @afshinala ✨ ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم ✍ وحیده سنجارون وارد اینستاگرام می شوم، عکس عزیزانم بالای صفحه با یک دایره سرخ اطرافش مثل همیشه جلب توجه می کند. یاد همین چند هفته گذشته می افتم که چطور با ذوق و شوق تک تک دایره های قرمز را می ترکاندم و از دورنش موجی از شادی، زیبایی و مهربانی و محبت ساطع می شد، عزیزی را توی جنگل های سر سبز می‌دیدم ، دوست دیگرم را روبروی کیک تولدش، بچه‌ی ناز کسی را در حال قدم بر داشتن، رفیقی از بین الحرمین لایو گذاشته بود. اما حالا دلم نمی خواهد. اصلا دلش را ندارم. خیلی سخت است ترکش های دشمن، عزیزدلت را هدف گرفته باشد. ناامید می شوم. آقا احسان در استوری اش به بسیجی ها فحش داده و انها را حرامزاده خوانده😞😞، مریم خانم هم معترضین را نمک نشناس خطاب کرده😞😞 فضایش را دوست ندارم. نا امید می شوم. شب برای صرف شام، همه فامیل در خانه مادربزرگ جمع شده ایم. آنجا می بینم آقا احسان که به بسیجی ها فحش داده بود با پسرعموی بسیجی اش در حال خنده اند و سر منقل کباب می پزند. کمی آن طرف تر مریم خانم دختر شش ماهه خاله مینا که اتفاقا از معترضین هست را پرستاری می کند که خاله مینا با شوهرش برود لباس بخرد. حالم خیلییی بهتر می شود. مجازیت اینستاگرام بیشتر از قبل برایم تعریف می شود. در فضای حقیقی همه با هم دوست و مهربان اند و هر کاری از دستشان بربیاید برای هم انجام می دهند. حالا دلم برای دشمن می سوزد که این همه هزینه کرده ولی جز دعوا و نفرت مجازی چیزی عایدش نشده است. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆یک کار رسانه‌ای خلاق که با هدف شکستن دو قطبیها و به چالش کشیدن مخاطب و واداشتن او به تامل و بازاندیشی در باورهایش طراحی شده. بسیاری از مخاطبان این کلیپ، با آن ارتباط برقرار کرده و محتوای آن را می‌پسندند. اما همه این گونه نیستند. این کار ستودنی، برای آنکه بر مخاطب اصلی‌اش تاثیرگذار باشد نیازمند فراهم کردن زمینه تعامل صحیح با مخاطب است. تعامل فرهنگی و فکری با هر مخاطبی نیازمند ایجاد ارتباط انسانی و محترمانه است. اگر بخواهم فرزندم سخن مرا بفهمد و بپذیرد باید احساس کند نزد من احترام دارد و مطمئن شود که نمی خواهم سلیقه خود را بر او تحمیل کنم. تهدید و بی احترامی نباید بر گفتگوی ما سایه بیفکند و گرنه موجب مقاومت در مخاطب می شود. اگر مخاطب این کلیپ بسیار زیبا احساس کند که نزد نیروهای مذهبی و انقلابی کرامت و احترام ندارد یا کرامتش مشروط به پذیرش باورهای مذهبی و انقلابی است در آن صورت چشم و گوش دلش بسته خواهد شد و با سازندگان این کلیپ همدلی و همراهی نخواهد کرد. در کنار تولید محصولات رسانه ای خلاق و جذابی این چنین، باید این باور را در خودمان و سپس در مخاطبان مان ایجاد کنیم که ما برای کسانی که مثل ما فکر نمی کنند احترام قائلیم. احترامی که مشروط و موقت نیست. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم 💢 نسل Z یا نسل ضِد؟ ✍️ علی‌رضا آزاد 🔹تجربه‌های عینی‌ام طی هفته گذشته در میان جوانانی که به نسل Z مشهور شده‌اند، این بود: ▪️در جمع ۲۰ نفره از دانشجویان، حتی ۱ نفر تفاوت موج‌های سه‌گانه فمینیسم را نمی‌دانست. ▪️در کلاس ۶۰ نفره، حتی ۱ دانشجو، ترجمه ۱ آیه و حدیث درباره عدالت را در خاطر نداشت. ▪️در کلاس ۴۰ نفره، حتی ۱ دانشجو درباره ماجرای تیر ۷۸ در کوی دانشگاه چیزی نشنیده بود. ▪️در جمع ۵۰ نفره از دانشجویان معترض، ۴۵ نفر نمی‌دانستند که چرا ۱۶ آذر، روز دانشجو نامگذاری شده است. ▪️در کلاس ۳۰ نفره‌، حتی ۱ دانشجو، تعریف مشهور جان رالز از عدالت و آزادی را نخوانده بود. 🔹جوانانی که به‌ نسل Z مشهور شده‌اند و برخی با تعجب و تحسین از بیداری و شجاعت‌شان می‌گویند، بیشتر "نسل ضد" هستند؛ ضد همه کس و هر چیز. این نسل نه سنتی‌ست و نه مدرن و نه حتی پُست‌مدرن. ▪️من از تحول‌خواهی ناشی از تاریخ‌نشناسیِ این نسل می‌ترسم. ▪️من از شعارزدگیِ ناشی از بی‌تجربگیِ این نسل می‌ترسم. ▪️من از بی‌ملاحظه بودنِ ناشی از بی‌مطالعه بودنِ این نسل می‌ترسم. ▪️من از آزادی‌خواهی ناشی از بی‌هنجاریِ این نسل می‌ترسم. ▪️من از عدالت‌خواهیِ ناشی از بی‌آرمانیِ این نسل می‌ترسم. 🔹چه فایده که مانند آن سردار، برای خوش‌آمد نسلZ، چین‌های یادگار دفاع مقدس را از پیشانی‌‌مان بوتاکس کنیم و یا مانند آن سیاست‌مدار، برای جلب رأی‌‌شان، مُهر پیشانی را با موی جوگندمی بپوشانیم یا مانند آن استاد دانشگاه، لی‌لی به لالای‌شان بگذاریم؟! 🔹چه فایده که به‌ محاکمه این نسل و تنبیه مقصران و توبیخ پرورانندگان‌ این نسل بپردازیم، وقتی بخواهیم یا نخواهیم، این نسل، مردم و بلکه مدیران آینده‌ کشورند؟! 🔹بینش‌افزایی از راه تاریخ‌‌‌خوانی، فلسفه‌ورزی، فرهنگ‌گستری، دینِ تعاملی و اخلاق‌مداری شاید تنها راه نجات نسل Z و آینده کشور باشد. @Dr_AlirezaAzadhttps://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم چنین امام جمعه ای مایه افتخار دین و کشور و مردم است. امام جمعه ای که در جامعه آرامش ایجاد می کند. امام جمعه ای که تدین را با عقلانیت در کنار هم قرار می دهد. امام جمعه ای که هم پاسدار ارزشهای دینی است و هم پاسدار کرامت انسانها. امام جمعه ای که هم دغدغه احکام الهی را دارد و هم دغدغه اخلاق را. امام جمعه ای که فهم صحیحی از جایگاه امر به معروف و نهی از منکر دارد. ➖ سید حسن عاملی امام جمعه اردبیل گفت: در یک کشته‌سازی دروغین و شایعات منتشر شده کذب، بی‌پایه و اساس از دیروز رسانه‌های غرب سعی می‌کنند تا کشته شدن یک دختر اردبیلی را به عنوان حرکت تحریک‌آمیز علم کنند در حالی که چنین حادثه‌ای در اردبیل رخ نداده و وقوع آن از پایه و بن و اساس دروغ محض است. 🔻 یقین می‌دهم که نه هیچ‌دانش‌آموزی مجروح شده، نه کسی کشته شده و نه درگیری رخ داده است. کل مساله خلاصه می‌شود به اعتراض برخی خانواده‌ها درباره این‌که چرا بچه‌های‌شان بدون اطلاع آنها به برنامه رفته‌اند. غیر از این هیچی در اردبیل نیست. 🌀 به نظر من خطای بزرگی شده که بدون اجازه والدین، بچه‌ها را برده‌اند. چند مدرسه را برده بودند اما فقط اولیای مدرسه شاهد اعتراض کردند. باید به خانواده‌ها اطلاع می‌دادند ولی مشکل دیگری نبوده است. ➖ ما غیر از روشنگری با نهایت احترام، راه دیگری نداریم. ما روی حفظ کرامت، حساس هستیم. اگر دشمن مشکل ذهنی ایجاد کرد، باید با نهایت حرمت و احترام مشکل ذهنی حل شود. اگر برخورد تند کنیم آیا مساله حل می‌شود؟ یک نقطه‌مشترک داریم و آن هم ایران عزیز است.‌ ➖ فقط وهابیت است که می‌گوید همه باید مثل ما فکر کنند. این خیلی وحشتناک است. منظور من همه است. مثل من امام جمعه. بزرگ‌ترین وظیفه دستگاه‌های فرهنگی کشور، نزدیک کردن فهم ما از دین و پدیده‌های اجتماعی است. همه ما یک مقصد داریم برای این‌که به یک واحد مجموعی تبدیل شویم. حرف‌ها را باید آزادانه بشنویم. با فحش نمی‌شود با مخالف حرف زد. در این زمینه لازم است با بلوغ رفتار شود. اگر این حاکم شود بسیاری از طردها و بد و بیراه گفتن‌ها و... از بین می‌رود. ➖ وقتی یک چیزی خلاف قانون باشد و خلاف مصلحت کلان باشد. وقتی یک مدیری خطا یا اختلاسی کرده است، این‌که زمینه این اختلاس چه بوده، چطور صورت گرفته و... اینها سوالاتی است که باید در جای امنی مطرح شود. اگر مسئول حرفی دارد، بزند. اگر ندارد، باید استعفا بدهد. ما باید از سر اصلاح صحبت کنیم نه عداوت. ➖ با گفت‌وگو خیلی از مشکلات حل می‌شود. ما باید به‌طرف بلوغ سیاسی برویم و همدیگر را کریمانه تحمل کنیم. نباید از همدیگر عصبانی شویم. باید اجازه داد مردم حرف‌شان را بزنند و در مسیر گفت‌وگو تحمل و برخورد کریمانه در جامعه ترویج پیدا کند. ➖ زمانی‌که ما می‌خواهیم اعتراض کنیم باید بدانیم که ۱۰۰درصد کشور ما هدف دشمن است. درنتیجه زمانی‌که ما می‌خواهیم اعتراض منطقی داشته باشیم، یک عده‌ای دنبال برنامه‌های دیگر هستند و تخریب و اهانت را شروع می‌کنند. ➖ من در استان ستاد امر به معرف و نهی از منکر راه ‌انداخته‌ام. منکر اصلی این است که شما ببینید یک شهردار یا استاندار یا وزیر خوب کار نکرده یا تصمیم اشتباهی گرفته است و شما فریاد بزنید. امر به معروف و نهی از منکر اصل نورانی برای اصلاح جامعه است ما شأن آن را برای کارهای جزئی شکستیم. مراکز حساس تصمیم‌گیری ما باید دست افراد کاردان و دنیادیده باشد؛ مدیری که امروز تصمیم می‌گیرد و می‌داند شش‌ماه دیگر چه می‌شود. ➖ مدیر وقتی کارمند ایرادش را می‌گیرد و او ریشه آن کارمند را می‌کند، مدیر سفارشی است. دعوای خیابانی باید برچیده شود و یک عقلانیت حاکم شود، هم دولت باید تحمل داشته باشد و آستانه‌اش را بالا ببرد و عزیزان معترض مواظب باشند افرادی که افکار دیگر دارند، می‌خواهند مساله را لوث کنند. ما در آینده می‌توانیم حرکت‌های اصلاحی در جامعه داشته باشیم. @shabake_emamat_ardabilhttps://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم حجه الاسلام محمد علی میرزایی طلبه فاضل و خوشفکر انقلابی است که در رسانه‌های عرب زبان حضور فعال دارد. هوادار مبانی و اصول انقلاب و رهبری است اما منتقد برخی شیوه‌ها و عملکردهای فرهنگی مسوولان و نهادهای نظام بوده و پیشنهادهایی برای بهبود عملکردها و روندها دارد. یادداشت زیر از جناب میرزایی به بررسی نقطه ضعف اساسی رسانه‌های ایران در مواجهه با رسانه‌های متخاصم می‌پردازد. امیدوارم این یادداشت از سوی سیاست گزاران، مدیران و برنامه سازان صدا و سیما جدی گرفته شود و به بهبود عملکردها بینجامد. ایران و شکست‌های رسانه‌ای ✍ محمد علی میرزایی ضعف و ناکارآمدی رسانه‌ای ایران در قبال جنگ تبلیغاتی و رسانه‌ای عربستان کاملا مشهود است. تعارف نداریم. حقیقت را هر قدر تلخ اما باید قبول کرد. ما بر حق هستیم. اما این کافی نیست. پس و أعدّوا لٓهُم ما استطعتم مِن قوة، چه می‌شود؟ در حوادث و اغتشاشات گسترده اخیر، صدای ملت ایران شنیده نشد، زیرا دستگاه رسانه‌ای ما که تعیین کننده ترین عامل ساختن ذهنیت عمومی جهان به نفع ماست، دستگاهی ناکارآمد است. رسانه‌های عربی و انگلیسی ما یک‌جانبه‌گرا، خودشیفته، ایدئولوژیک است و تک‌صدایی بر آن‌ها حکومت می‌کند. انسان معاصر از این مدل رسانه خوشش نمی‌آید. در برنامه‌ای عربی به طور هفتگی شرکت می‌کنم. مدیران شبکه حاضر نیستند در هر موضوعی صدای مختلف را هم بیاورند. اختلاف‌هراسی داریم. دوست نداریم ذره‌ای میدان به صدای مختلف بدهیم. نتیجه چه می‌شود؟ طبقه خاکستری از نخبگان و اندیشه‌ها که نه دو آتیشه هوادار ما هستند و نه کینه‌ورزانه در تقابل با ما آرایش گرفته‌اند، هیچ فضایی در کنار ما ندارند و بناگزیر جذب جبهه دشمن می‌شوند. وضعیت اسفبار تمام عرصه‌ها همین است. منطق ما تعاملی نیست. دیگران یا باید کاملا با ما باشند که بشوند خودی یا اگر منتقد و مخالف برخی از سیاست‌های ما باشند ما موقعیت تقابلی در برابر آنان خواهیم گرفت. یک روز شبکه العالم را با دید ارزیابی نگاه کنید. تقریبا ۹۰ درصد کارشناسان، تحلیل‌ها و تفسیرها در چارچوب تنگ و مضیق مدیران شبکه، تهیه‌کنندگان، مجریان و دست اندرکاران باید حرکت کنند. همه با هم روی یک ریل!! همه شبیه هم حرف میزنند! گویا نواری است که آن را تکرار می‌کنند. معلوم است که چنین عقلیت، ذهنیت و خط ریلی، برای بشر معاصر جاذبه ندارد. این فضای تنگ و حصار بسته را بشکنید. حق، در فضای آزاد، کم نخواهد آورد اگر اهل حق را به میدان آورید. افرادی که از پر کاه سبک‌ترند و تقریبا چیزی در چنته ندارند صرفا چون با لفاظی و چرب‌زبانی یاد گرفته‌اند در تملق و ثناگویی از ما هر روز هزار بار پوزه استکبار را به خاک بمالند و ما را هر لحظه در عرش اعلای علیین بالا ببرند، در دم و دستگاه ما صاحب برنامه، ستون رسانه، کرسی کارشناسی و دیگر موقعیت‌ها میشوند، بی آنکه کار آنان جاذبه داشته باشد و کسی را قانع کند و قوتی بر قوت ما بیفزاید و تیری از او به جبهه مخالف برسد! واقعیت این است که صدای جمهوری اسلامی که بر‌حق‌ترین کیان سیاسی زمانه ماست به جهان نمی‌رسد. فراموش نمی‌کنم که حدود بیست سال قبل وقتی شبکه العربیه عربستان آمد هیچ شباهتی به فضای بسته و منغلق عربستان آن زمان نداشت. تلاش عربستان این بود که العربیه شبکه‌ای در تراز جهانی باشد نه ملی. تا حدودی در این کار موفق شدند. العربیه در کنار الحزیره به قطب خبر رسانی جهان عرب تبدیل شد. زیرا آن را در مقیاس و اندازه و قامت کشورشان نساختند. بنده شخصا دهها بار مهمان این شبکه بودم تا از مواضع جمهوری اسلامی تحلیل مدافعانه ارائه دهم. اینطور حرکت کردند تا به نقطه فعلی رسیدند. تقریبا در اغلب قاطع خانه مردم ۲۶ کشور عرب زبان دیده می‌شود. باعث تأسف است که حتی تحلیل‌گری که گرایش به سوی جمهوری اسلامی ایران دارد اما با رویکرد و جناحی متفاوت از جناح حاکم، به چنین فردی هم میدان داده نمی‌شود. در این جنگ ناجوانمردانه علیه کشور و انقلاب، با محوریت رسانه، ما پیروز نشدیم. پیروزی‌های ما در داخل، خارج و کل منطقه غالبا از جنس نظامی و سخت‌اند نه فرهنگی، رسانه‌ای و نرم. @mohamad_ali_mirzaaeihttps://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم ✍ سید مهدی مرتضوی مصیبتها، با همه رنج و خون دلی که با خود می‌آورند، فرصتی برای همدلی و شکوفا شدن عواطف انسانی و تقویت و افزایش هستند. کاش سیاستهای نظام جمهوری اسلامی این فرصت سرشار از غم را برای تسلی بخشیدن به دل داغدیده هم وطنان مصیبت زده و ترور و اغتشاش و ناامنی از دست ندهند و حساب خود را از آنها جدا کنند. کاش انقلاب، منتقدان سیاستهای نظام را خونهایی که امروز در شیراز عزیز و حرم اهلبیت ع ریخته شد معرفی نکنند و حساب آنها را از تروریستها و تجزیه طلبان و دشمنان این سرزمین از جمله عربستان و امریکا و اسرائیل جدا کرده و راه همدلی ملی را باز کنند. از خدای مهربان برای همه ایرانیان، دلی سرشار از مهر و برای مصیبت زدگان و خانواد‌ه‌های داغدار، تسلی و آرامش طلب می‌کنم. https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم رحمت خدا بر افشین علا شاعری که دیدگاه های فرهنگی و اجتماعی اش متفاوت با نگاه رایج نزد نیروهای مذهبی انقلابی است اما دلبسته ایران و انقلاب است. او در شعری که به مناسبت حوادث اخیر سروده از سیلی سرخ خودیها گلایه می کند اما به بهانه آن به بیگانگان چراغ سبز نشان نمی دهد. دیدگاه کسانی که به بهانه سختی های تحریم مردم را به تسلیم شدن در برابر دشمن دعوت می کنند نقد می کند. و در بیت پایانی دستش را در دست زخمی امین خراسانی می گذارد و پیوندش با سید خامنه ای را ناگسستنی می خواند. سرودهٔ افشین علا در مورد حوادث اخیر: به رغم زخم زبان‌ها به غم، عنان ندهم ز کف، قرار خود از طعن طاعنان ندهم رفیق عهدشکن! از تو کمترم آری اگر که بر سر پیمان خویش جان ندهم اگر چه صورتم از سیلی خودی سرخ است چراغ سبز به بیگانگان نشان ندهم به خیمه گه چو شبیخون بی‌امان زده خصم ز تیربار کلامم به او امان ندهم به رغم این همه تحریم، پیش چشم عدو ز بیم، پرچم تسلیم را تکان ندهم سبک‌ سرانه چو پیران طالب تمجید زمام عقل به تأیید هر جوان ندهم بس است خوردن نیش از شکاف ها یک بار دوباره در دهن مار، امتحان ندهم رهین باور خویشم! هر آن چه خواهی گو که دل به خشم و خوشایند این و آن ندهم به رغم تازه به دوران رسیدگان حریص مقام فقر به سرمایه‌ جهان ندهم زمین اگر همه دشمن شود، بگو به «امین» که دست زخمی او را به آسمان ندهم ✅https://eitaa.com/yad_dashtha