#یا_فاطمه_الزهرا 🌹
#یا_حسین_فاطمه🌹
کالای حب فاطمه را مشتری خداست
رزق گدای فاطمه ، از دیگران جداست
آری بهشت ، زیر قدمهای مادر است
وقتی که پای فاطمه بر خاک کربلاست
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#نور_سبز_رنگ
#از_لسان_پدر_معزز
#شهید_دفاع_مقدس
#عبدالحمید_حیدری
یک شب در عالم خواب یک جوی شفاف و بسیار زیبایی دیدم که آب آن جوی نورانی بود و از زیبایی آن نور می درخشید و چشم را نوازش می داد. من روی سنگی نشستم بعد متوجه یک نور سبزی خیلی زیبایی شدم که از طرف حرم امام رضا علیه السلام به طرف آسمان بلند شد قد آن نور دو الی سه کیلومتر بود. وقتی آن نور به آسمان رفت به سمت من به پائین آمد. آن نور وقتی به سمت من آمد به یک گودال آبی که جلوی من بود وارد شد و در وسط انوار تابان آن نور سبز یک شکلی مجسم میشد. من دست کردم در گودال تا آن نور را بلند کنم که درخشندگیش به آسمان بلند بود. عبدالحمید آمد و گفت: پدرجان این نور برای شما نیست این نور برای من است و دستش را برد به طرف آن نور تا بردارد من از خواب پریدم. آن زمان که من این خواب را دیدم عبدالحمید یک نوجوان سیزده ساله بود. و همین منظره خواب برای من مجددا تکرار شد آن هم زمانی که برای سفر حج به مکه رفته بودیم. طبقه دوم مکه روبرو حجر اسماعیل بودیم. شب جمعه بود آقایان داشتند دعای کمیل می خواندند. وسط دعا بودیم که کسالتی مرا گرفت. من به همسفریمان گفتم: من می روم نزدیک آن ستون که خلوت است یکم می خوابم. رفتم پای ستون و دستم را گذاشتم زیر سرم ولی هنوز خوابم نبرده بود که همان منظره خواب جوی آب و نور سبزی که از طرف امام رضا علیه السلام به طرف من آمد را نشانم دادند. حال عجیبی بهم دست داده بود؛ از خواب پریدم و چندتا نعره های بلند کشیدم که چند نفری که آن اطراف بودند بلند شدند ایستادند. من هم داد می زدم حجم قبول شد. و گریه می کردم و پیش خودم فکر می کردم که عبدالحمید به مرخصی آمده بود فکر کنم عبدالمجید شهید شده است. و کمی دلنگران احوال عبدالمجید شده بودم و یک چند روزی در مکه بی قرار شده بودم. ولی وقتی به ایران آمدم همه سالم بودند و هیچ اتفاقی نیافتاده بود. ولی بعد از مدتی مجدد برای بار سوم من همان خواب را دیدم که عبدالحمید آمد که آن نور سبز را بردارد و به من می گفت: پدرجان این برای شما نیست. فکر برداشتن این نور را از سرتان دور کنید چون این نور فقط برای من است از خواب بیدار شدم و گفتم: این خواب بدین معناست که عبدالحمید حتما شهید شده است. و همین اتفاق هم افتاد و خبر شهادت عبدالحمید را برای ما آوردند.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
شهیدا هرچی گفتن ، انگار به ما نگفتن
طوری شدیم که انگار ، خون شهیدا مفتن!
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
خدا شهیدم کن .mp3
6.72M
خدا شهیدم کن 🥀
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
6.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥فیلم رنگی شده مربوط به مراسم ظهر عاشورا سال ۱۳۱۰ خورشیدی
تهران، حوالی سبزه میدان، بازار تهران
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
تبریز امروز شاهد تشییع شهیدی بود که از آن جوانهای امروز مارکپوش و عطرزده و البته دکتری بود که جانش را داد برای شهرش و عزای حسینی.
پدر شهید مدافع امنیت امیر حسین پور :
⏺این پسر آنقدری خاص بود که هر چقدر هم بگویم باز هم ناگفتههای زیادی میماند! هی میگفت میخواهم مدافع حرم شوم! آن موقعها کم سن و سال بود و اجازه ندادم؛ مدام میگفت کاش در کربلا شهید شوم.
⏺ وقتی از پایگاه به امیر زنگ زدند که انگار چند نفر میخواهند بنرهای امام حسین(علیه السلام) را که به مناسبت محرم در میدان ساعت نصب شده است را آتش بزنند، طاقت نیاورد، لباس رزم پوشید و رفت. میگفت نابرادرها به امام حسین(علیه السلام) زورتان نمیرسد به جان بنرهایش افتادهاید؟ پسرم دست خالی بود! آن نابرادر چند ضربه به او زد و چاقو به یکی از چشمهایش زده بود که شدت جراحت به قدری زیاد بود که بعد از 4 روز به شهادت رسید همان آرزویی که داشت.
هدیه به روح مطهر تازه شهید ایران زمین صلوات 🌷
شهادتت مبارک ای مدافع حریم اهل بیت علیهم السلام🌷🌷
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شوخی و قسمتی از وصیتنامه دو شهید مدافع حرم🕊🌹
شهید #رضا_سنجرانی
شهید #مرتضی_عطایی
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
ورود پیکر ۱۸ شهید تازه تفحص شده به کشور
🔹پیکرهای مطهر ۱۸ شهید دفاع مقدس، روز پنجشنبه ساعت ۹ صبح از طریق مرز شلمچه به کشور باز میگردند و در مرز مورد استقبال عموم قرار خواهند گرفت.
🌷🌷🌷
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398