در بیمارستان کرمان درمان شهرستان کرمان در آخرین لحظات عمر شهید بزرگوار بودم که شهید نگاهش به اطراف بود و من به ایشان گفتم چیزی می خواهید فرمودند: خیر چون خیلی اصرار کردم گفتند من چیزهای را می بینم که شما نمی بینید من شروع به #گریه و #زاری کردم شهید با #لبخند گفت: مقدار زیادی #فرشته_ها دور من حلقه زده اند که در همین گفت و گو بودیم که شهید به آسمان پرواز کرد و شهید شد #یاد و #خاطره_اش گرامی باد.
🌷 #شهید_حسن_رضوانی🌷
✍ #راوی : همرزم شهید
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398